به گزارش مشرق، مرتضی محصص، سرپرست کمیته فنی فدراسیون فوتبال روز گذشته حامل خبر عجیبی بود ؛ فرهاد مجیدی، کاپیتان سابق استقلال و چهره محبوب هواداران آبی‌ها به عنوان عضو کمیته فنی فدراسیون فوتبال انتخاب شده و قرار است او در اولین نشست کمیته فنی که به بررسی عملکرد کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم ملی در جام ملت‌های آسیا می‌پردازد، شرکت کند.
اگر به گذشته نه چندان دور گریزی بزنیم و رفت و آمدهایی که در فدراسیون فوتبال انجام شد را به دقت زیر نظر بگیریم، در یک مقطع زمانی خاص، کاپیتان سابق استقلال حضور چندباره‌ای را در فدراسیون فوتبال تجربه کرد که شاید با انتخاب تازه اش در سمت جدید در این فدراسیون چندان بی ارتباط نباشد.
البته در آن زمان علی کفاشیان اصرار داشت تا مجیدی نیز به مانند کریمی در کنار کی‌روش، تجربه جدیدی را در تیم ملی آغاز کند که حداقل در آن مقطع، زور آقای رئیس برای این سمت به مجیدی نرسید و کریمی به تنهایی راهی اردوی تیم ملی شد که البته این انتخاب هم برای بازیکن سابقِ محبوبِ دیگری که سابقه مربیگری در هیچ تیمی را نداشت در نوع خود عجیب به نظر می‌رسید. دیگر سرنوشت این انتخاب جالب و عجیب را همه می‌دانند و به نظر نمی‌رسد بازگو کردن آن موضوع تازه‌ای برای مخاطبان باشد.
در هر صورت امروز مجیدی در حالی به عضویت کمیته فنی درآمده است که به واقع مشخص نیست کدام رزومه و سابقه ملی پشت این انتخاب قرار دارد و موضوع زمانی جالب‌تر می‌شود که بدانیم او قرار است در آینده‌ای نزدیک در مقام کارشناس، بدون تجربه مربیگری، کارنامه سرمربی بین‌المللی و مطرح تیم ملی را نقد کند.
ابراهیم قاسمپور، کارشناس و بازیکن اسبق تیم ملی ایران در مورد این انتخاب گفت: ما اگر بخواهیم حرفی بزنیم می‌گویند به خاطر خودشان است اما همه می‌دانند هیچگاه به امثال ما سمتی نمی‌دهند که این صحبت‌ها و انتقادات را مطرح می‌کنیم، اما معتقدم که برخی انتخاب‌های ما در چند سال اخیر فقط به دلیل این بوده است که سر و صداها را کم کنیم. هرچند که منظور من انتخاب فرهاد مجیدی نیست چون او از بازیکنان بااخلاق و خوب کشورمان به شمار می‌رفت بلکه منظورم به برخی مربیانی برمی‌گردد که با وجود کارنامه خوبی که در تیم باشگاهی خود داشتند اما چون تجربه لازم را برای هدایت تیم ملی نداشتند در زمان نامناسب با عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده و به جای اینکه بتوانیم از آنها و تجربه‌شان بهره لازم را ببریم اما آنها را سوزاندیم.
وی ادامه داد: به طور مثال اگر از علی دایی بپرسید متوجه می‌شوید که امروز خیلی بهتر می‌تواند تجربیاتش را در اختیار تیم ملی قرار دهد اما آن زمان و در مقطعی که انتخاب خوبی محسوب نمی‌شد او را برای تیم ملی انتخاب کردیم و به گونه‌ای او را سوزاندیم. در حال حاضر هم انتخاب‌هایی می‌شود که مشخص است می‌خواهند یک سری سر و صداها را بخوابانند نه به خاطر اینکه آنها هوادار دارند بلکه در بین اهالی دولت و مجلس نیز طرفدار دارند و این انتخاب‌ها را انجام می‌دهند تا از سوی دولت و مجلس نیز حمایت شوند.
قاسمپور به خوبی به درد سال‌های اخیر فوتبال ایران اشاره کرده است؛ یعنی جایی که یا بلد نیستیم و یا نمی‌خواهیم از مستعدین سمت‌های مختلف فوتبالی به موقع در پست‌های خود استفاده کنیم و در نتیجه بلایی می‌شود که بر سر امثال دایی‌ها، قلعه‌نویی‌ها و علی کریمی‌ها و امروز بر سر فرهاد مجیدی‌ها می‌آوریم.
در آن زمان دو مربی سرخابی را با انتخاب نابجا از سوی هر مقامی که بود، در رده ملی سوزاندیم و امروز هم دو بازیکن محبوب دیگر را می‌خواهیم بسوزانیم و به نظر می‌رسد در ادامه شاهکارهای فدراسیون فوتبال، مهره‌سوزی نیز جایگاه خاصی پیدا کرده و گویا آقایان مسئول از این کار خوششان آمده است.
قاسمپور در ادامه در این مورد افزود: جالب اینکه ملاک هم برای انتخاب آنها مهم نیست که به طور مثال فردی که انتخاب می‌شود تجربه و سابقه لازم برای حضور در جایگاه مناسب را داشته باشد البته باز هم تاکید می‌کنم که منظور من مجیدی نیست البته به طور کلی معتقدم که انتخاب‌های چند سال اخیر بر روی برنامه و تجربه نبوده است.
وی همچنین در مورد حضور علی کریمی در تیم ملی گفت: کریمی می‌توانست در کنار کی‌روش تجربه کسب کند و باز هم تاکید می‌کنم که بحث من کریمی‌ها و دایی‌ها نیستند بلکه یک بحث کلی می‌کنم. امروز در کشورهای مختلف اگر می‌خواهند از سرمایه‌های فوتبال خود استفاده کنند از آنها در رده‌های سنی پایین‌تر بهره می‌برند اتفاقا من هم خوشحال می‌شوم که بازیکنان بااخلاقی مثل مجیدی و کریمی وارد چرخه فوتبال کشور شوند اما در جایگاه مناسب خود تا بتوانند بازدهی داشته باشند نه اینکه بخواهیم با انتخاب نابجا مهره‌سوزی کرده و آنها را تخریب کنند.
با بازگشت به هفته قبل‌تر البته اتفاقی خوب در همین کمیته رخ داد که این اتفاق، انتخاب جلال طالبی، سرمربی سابق تیم ملی به عنوان عضو جدید کمیته فنی بود تا بارقه‌هایی از امید برای تقویت بار کمیته فنی در بین اهالی فوتبال به وجود بیاید. این انتخاب به واقع انتخابی خوب و به جا بود که حتی رضایتمندی خانواده فوتبال را به همراه داشت، اما این انتخاب همانقدر به جا و مؤثر بود که شنیدن خبر انتخاب مجیدی به عنوان عضو کمیته فنی عجیب و غیرقابل باور و اصولاً مشخص نشد که چرا اعضای کمیته فوق راه قبلی خود را در انتخاب اعضا ادامه ندادند.
پرواضح است که در کمیته فنی به عنوان جایگاهی که باید در خصوص مسائل کلان فنی تیم‌های ملی در آن تصمیم گرفته شود، از افرادی بهره گرفته شود که به واقع استخوان خرد کرده و خاک خورده این فوتبال هستند یعنی کسانی مانند حسن حبیبی‌ها و همایون شاهرخی‌ها و جلال طالبی‌ها؛ نه افرادی مثل فرهاد مجیدی که به تازگی در اول راه پرپیچ و خم مربیگری و کسب تجربیات گرانبها در این زمینه قرار دارد.
در نهایت به سخن حسن حبیبی، سرمربی اسبق تیم ملی که بخش اعظم و مهمی از تاریخ فوتبال ایران به واقع مدیون این مرد است اشاره می‌کنیم که با نا امیدی هرچه تمام به فارس گفته بود: با این حال هر جایی که از دستم بیاید به فوتبال کمک می‌کنم اما تا مشخص نشود که شرح وظایف چیست کاری ندارم و برنمی‌گردم البته خوب است که اهالی فوتبال به فدراسیون بیایند اما چه کسانی آنها را انتخاب می‌کنند. به طور مثال اگر یک بزرگ فوتبال در حالی به فدراسیون برود که دبیر یا سایر اعضا از او پایین‌تر باشد این درست نیست و در مجموع معتقدم که باید کل سیستم اصلاح شود. اگر چارچوب‌ها مشخص باشد شاید اما چند سال نبودم و بی خود و بی جهت برنمی‌گردم. 10 سال نبودم و بهتر است کسانی که در این مدت در فوتبال حضور داشته باشند بیایند و کمک کنند. از نظر من هم هر کمکی باشد انجام می‌دهم. باز هم تأکید می‌کنم که برای بازگشت باید ببینم چه کسانی هستند و چه جریاناتی وجود دارد.
شاید هم حسن حبیبی، بزرگمرد فوتبال ایران این روزها را به خوبی و به درستی پیش‌بینی کرده بود که از مدت‌ها قبل برای بازگشت به فوتبال برنامه‌‌ای نداشته و برنامه‌هایش را طور دیگری چیده بود!
اگر به گذشته نه چندان دور گریزی بزنیم و رفت و آمدهایی که در فدراسیون فوتبال انجام شد را به دقت زیر نظر بگیریم، در یک مقطع زمانی خاص، کاپیتان سابق استقلال حضور چندباره‌ای را در فدراسیون فوتبال تجربه کرد که شاید با انتخاب تازه اش در سمت جدید در این فدراسیون چندان بی ارتباط نباشد.
البته در آن زمان علی کفاشیان اصرار داشت تا مجیدی نیز به مانند کریمی در کنار کی‌روش، تجربه جدیدی را در تیم ملی آغاز کند که حداقل در آن مقطع، زور آقای رئیس برای این سمت به مجیدی نرسید و کریمی به تنهایی راهی اردوی تیم ملی شد که البته این انتخاب هم برای بازیکن سابقِ محبوبِ دیگری که سابقه مربیگری در هیچ تیمی را نداشت در نوع خود عجیب به نظر می‌رسید. دیگر سرنوشت این انتخاب جالب و عجیب را همه می‌دانند و به نظر نمی‌رسد بازگو کردن آن موضوع تازه‌ای برای مخاطبان باشد.
در هر صورت امروز مجیدی در حالی به عضویت کمیته فنی درآمده است که به واقع مشخص نیست کدام رزومه و سابقه ملی پشت این انتخاب قرار دارد و موضوع زمانی جالب‌تر می‌شود که بدانیم او قرار است در آینده‌ای نزدیک در مقام کارشناس، بدون تجربه مربیگری، کارنامه سرمربی بین‌المللی و مطرح تیم ملی را نقد کند.
ابراهیم قاسمپور، کارشناس و بازیکن اسبق تیم ملی ایران در مورد این انتخاب گفت: ما اگر بخواهیم حرفی بزنیم می‌گویند به خاطر خودشان است اما همه می‌دانند هیچگاه به امثال ما سمتی نمی‌دهند که این صحبت‌ها و انتقادات را مطرح می‌کنیم، اما معتقدم که برخی انتخاب‌های ما در چند سال اخیر فقط به دلیل این بوده است که سر و صداها را کم کنیم. هرچند که منظور من انتخاب فرهاد مجیدی نیست چون او از بازیکنان بااخلاق و خوب کشورمان به شمار می‌رفت بلکه منظورم به برخی مربیانی برمی‌گردد که با وجود کارنامه خوبی که در تیم باشگاهی خود داشتند اما چون تجربه لازم را برای هدایت تیم ملی نداشتند در زمان نامناسب با عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده و به جای اینکه بتوانیم از آنها و تجربه‌شان بهره لازم را ببریم اما آنها را سوزاندیم.
وی ادامه داد: به طور مثال اگر از علی دایی بپرسید متوجه می‌شوید که امروز خیلی بهتر می‌تواند تجربیاتش را در اختیار تیم ملی قرار دهد اما آن زمان و در مقطعی که انتخاب خوبی محسوب نمی‌شد او را برای تیم ملی انتخاب کردیم و به گونه‌ای او را سوزاندیم. در حال حاضر هم انتخاب‌هایی می‌شود که مشخص است می‌خواهند یک سری سر و صداها را بخوابانند نه به خاطر اینکه آنها هوادار دارند بلکه در بین اهالی دولت و مجلس نیز طرفدار دارند و این انتخاب‌ها را انجام می‌دهند تا از سوی دولت و مجلس نیز حمایت شوند.
قاسمپور به خوبی به درد سال‌های اخیر فوتبال ایران اشاره کرده است؛ یعنی جایی که یا بلد نیستیم و یا نمی‌خواهیم از مستعدین سمت‌های مختلف فوتبالی به موقع در پست‌های خود استفاده کنیم و در نتیجه بلایی می‌شود که بر سر امثال دایی‌ها، قلعه‌نویی‌ها و علی کریمی‌ها و امروز بر سر فرهاد مجیدی‌ها می‌آوریم.
در آن زمان دو مربی سرخابی را با انتخاب نابجا از سوی هر مقامی که بود، در رده ملی سوزاندیم و امروز هم دو بازیکن محبوب دیگر را می‌خواهیم بسوزانیم و به نظر می‌رسد در ادامه شاهکارهای فدراسیون فوتبال، مهره‌سوزی نیز جایگاه خاصی پیدا کرده و گویا آقایان مسئول از این کار خوششان آمده است.
قاسمپور در ادامه در این مورد افزود: جالب اینکه ملاک هم برای انتخاب آنها مهم نیست که به طور مثال فردی که انتخاب می‌شود تجربه و سابقه لازم برای حضور در جایگاه مناسب را داشته باشد البته باز هم تاکید می‌کنم که منظور من مجیدی نیست البته به طور کلی معتقدم که انتخاب‌های چند سال اخیر بر روی برنامه و تجربه نبوده است.
وی همچنین در مورد حضور علی کریمی در تیم ملی گفت: کریمی می‌توانست در کنار کی‌روش تجربه کسب کند و باز هم تاکید می‌کنم که بحث من کریمی‌ها و دایی‌ها نیستند بلکه یک بحث کلی می‌کنم. امروز در کشورهای مختلف اگر می‌خواهند از سرمایه‌های فوتبال خود استفاده کنند از آنها در رده‌های سنی پایین‌تر بهره می‌برند اتفاقا من هم خوشحال می‌شوم که بازیکنان بااخلاقی مثل مجیدی و کریمی وارد چرخه فوتبال کشور شوند اما در جایگاه مناسب خود تا بتوانند بازدهی داشته باشند نه اینکه بخواهیم با انتخاب نابجا مهره‌سوزی کرده و آنها را تخریب کنند.
با بازگشت به هفته قبل‌تر البته اتفاقی خوب در همین کمیته رخ داد که این اتفاق، انتخاب جلال طالبی، سرمربی سابق تیم ملی به عنوان عضو جدید کمیته فنی بود تا بارقه‌هایی از امید برای تقویت بار کمیته فنی در بین اهالی فوتبال به وجود بیاید. این انتخاب به واقع انتخابی خوب و به جا بود که حتی رضایتمندی خانواده فوتبال را به همراه داشت، اما این انتخاب همانقدر به جا و مؤثر بود که شنیدن خبر انتخاب مجیدی به عنوان عضو کمیته فنی عجیب و غیرقابل باور و اصولاً مشخص نشد که چرا اعضای کمیته فوق راه قبلی خود را در انتخاب اعضا ادامه ندادند.
پرواضح است که در کمیته فنی به عنوان جایگاهی که باید در خصوص مسائل کلان فنی تیم‌های ملی در آن تصمیم گرفته شود، از افرادی بهره گرفته شود که به واقع استخوان خرد کرده و خاک خورده این فوتبال هستند یعنی کسانی مانند حسن حبیبی‌ها و همایون شاهرخی‌ها و جلال طالبی‌ها؛ نه افرادی مثل فرهاد مجیدی که به تازگی در اول راه پرپیچ و خم مربیگری و کسب تجربیات گرانبها در این زمینه قرار دارد.
در نهایت به سخن حسن حبیبی، سرمربی اسبق تیم ملی که بخش اعظم و مهمی از تاریخ فوتبال ایران به واقع مدیون این مرد است اشاره می‌کنیم که با نا امیدی هرچه تمام به فارس گفته بود: با این حال هر جایی که از دستم بیاید به فوتبال کمک می‌کنم اما تا مشخص نشود که شرح وظایف چیست کاری ندارم و برنمی‌گردم البته خوب است که اهالی فوتبال به فدراسیون بیایند اما چه کسانی آنها را انتخاب می‌کنند. به طور مثال اگر یک بزرگ فوتبال در حالی به فدراسیون برود که دبیر یا سایر اعضا از او پایین‌تر باشد این درست نیست و در مجموع معتقدم که باید کل سیستم اصلاح شود. اگر چارچوب‌ها مشخص باشد شاید اما چند سال نبودم و بی خود و بی جهت برنمی‌گردم. 10 سال نبودم و بهتر است کسانی که در این مدت در فوتبال حضور داشته باشند بیایند و کمک کنند. از نظر من هم هر کمکی باشد انجام می‌دهم. باز هم تأکید می‌کنم که برای بازگشت باید ببینم چه کسانی هستند و چه جریاناتی وجود دارد.
شاید هم حسن حبیبی، بزرگمرد فوتبال ایران این روزها را به خوبی و به درستی پیش‌بینی کرده بود که از مدت‌ها قبل برای بازگشت به فوتبال برنامه‌‌ای نداشته و برنامه‌هایش را طور دیگری چیده بود!