در بدو ورود به بانک مرکزی اولین چیزی که خواستم متوجه شوم این بود که آیا تاکنون بانک مرکزی برای میل مسئولان آمار غیرواقعی منتشر کرده یا خیر؟

گروه اقتصادی مشرق- ".......مسئولان متوجه باشند. رسانه‌هائی که احساس مسئولیت میکنند، متوجه باشند؛ بی دلیل گزارش‌های رسمی مسئولان برجسته‌ی نظام را زیر سؤال نبرند. هم در قوه‌ی قضائیه این حرف هست، هم در قوه‌ی مجریه این حرف هست، هم در قوه‌ی مقننه این حرف هست. زیر سؤال بردن فعالیتها، زحمات را ضایع می‌کند. انسان می‌بیند این ایام در مورد آمارهای قوه‌ی مجریه خدشه می‌کنند، در مورد اظهارات و آمارهای قوه‌ی قضائیه خدشه می‌کنند، در مورد اقدام‌های مثبت و فعالیت‌های خوب قوه‌ی مقننه و مجلس القاء شبهه می‌کنند؛ این، اعتماد مردم را از بین می‌برد. ما به عنوان کسی که مستمع و شنونده و مخاطب این گزارش‌هاست، باید هوشیارانه نگاه کنیم، اما گزارش‌ها را تلقی به قبول کنیم. باید تلقی به قبول کنیم. البته در مواردی ممکن است یک آمار دروغ، آمار غلط، آمار اشتباهی هم داده شود؛ این را نباید تعمیم داد و شبهه کرد؛ این، اعتماد مردم را از دستگاه‌های نظام، از بدنه‌های نظام سلب میکند، ضایع می‌کند. مسئولین به این نکته توجه داشته باشند. بنابراین، این اعتماد هم خیلی مهم است."

۱۳۹۰/۰۴/۰۶
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه

به گزارش خبرنگار اقتصادی مشرق در یک سال و چند ماه اخیر آمارهایی همچون کاهش 30 درصدی تورم و افزایش 4 درصدی رشد تولید ناخالص داخلی و رونق اقتصادی بارها از سوی رسانه ها مورد نقد قرار گرفته که واکنش مردم و کارشناسان به آمار دولت درباره خروج از رکود، با انتقاد دولتی‌ها مواجه شد.

مثلا ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی در واکنش به انتقادات نسبت به آمار رشد اقتصادی کشور در سال جاری گفت: با اعلام نرخ رشد اقتصادی توسط بانک مرکزی عده‌ای آن را به تمسخر گرفته و ادعایی می دانند، در حالی که این آمار و ارقام بسیار دقیق بوده و جزو سرمایه‌های این مملکت است.

 جالب آن که رئیس کل بانک مرکزی دولت یازدهم با تاکید براینکه در بدترین شرایط بانک مرکزی آمار غلط نداده است، تصریح کرد: بنده در بدو ورود به بانک مرکزی اولین چیزی که خواستم متوجه شوم این بود که آیا تاکنون بانک مرکزی برای میل مسئولان آمار غیرواقعی منتشر کرده است یا خیر؟ که بررسی نشان داد تاکنون چنین اقدامی توسط این نهاد انجام نشده است و در زمان فشارها نیز انتشار آمار را متوقف کرده است.

اما موضوع نگاه به آمارهای دولت، در هفته گذشته با اظهارنظر روحانی درباره صفر شدن نرخ تورم در بهمن‌ماه، جدی‌تر از قبل شد.

پس از طرح انتقادات نسبت به اظهارات رئیس دولت یازدهم درباره صفر شدن تورم در بهمن‌ماه، روحانی به منتقدان دولت اینطور پاسخ داد: «آمارهای اعلامی متفاوت نیست بعضی‌ها مثل اینکه این آمارها را به شوخی گرفتند. ما یک آمار تورمی ۱۲ ماهه داریم. یک آمار نقطه به نقطه که به صورت مقایسه‌ای مقاطع زمانی امسال و سال گذشته را مقایسه می‌کند و یک آمار مربوط به تورم هر ماه که برخی‌ها اینها را کنار هم می‌گذارند و نتیجه می‌گیرند که تناقض وجود دارد... پیش‌بینی خود ما هم این نبود که آمار تورمی بهمن‌ماه تا این حد پایین باشد، اینکه برخی‌ها کاهش تورم را احساس نمی‌کنند ناشی از آن است که ارزانی و گرانی کالاها با تورم متفاوت است. دولت براساس وعده‌ای که داد، تورم را قدم به قدم پایین آورده و با وجود آنکه قول ما این بود که تا پایان سال ۹۳ تورم به زیر ۲۵ درصد برسد، امروز تورم زیر ۱۶ درصد است که این توفیقی بزرگ برای دولت به حساب می‌آید.»

* یادآوری گذشته

 می‌توان یکی از دلایل این انتقاد ها را زیر سوال رفتن آمارهای رسمی کشور در دوره دولت‌های نهم و دهم از سوی منتقدان دانست؛

 یکی از منتقدان دولت سابق، حسن روحانی بود. مروری بر مواضع روحانی نشان می‌دهد او بارها نسبت به آمارهای رسمی ارائه‌شده از سوی نهادهای آماری کشور ابراز تردید می‌کرده است که در ادامه به چند نمونه اشاره می‌شود:

روحانی 26 بهمن 1387 در افتتاحیه سمینار «تطبیق لایحه بودجه سال 1388 با سند چشم‌انداز و سیاست‌های کلان برنامه چهارم» آمار بانک مرکزی درباره نرخ تورم را زیر سوال برد.

 رئیس وقت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشست مذکور گفت: بر اساس برنامه چهارم قرار بود نرخ تورم به 8.6 درصد کاهش پیدا کند حال آن که بر اساس آمار همین بانک مرکزی، نرخ تورم در دی ماه امسال به 25.9 درصد رسید. البته برخی کارشناسان می‌گویند اگر سبد محاسبات مربوط به تورم کاملاً شفاف باشد و دستکاری نشود و دولت از الگوی قبل از سال 1384 برای محاسبه تورم استفاده کند، این نرخ به مراتب بیشتر از این‌ها خواهد بود. در زمینه شاخص اشتغال نیز چند ماه قبل می‌گفتند نرخ بیکاری بالاخره از دو رقمی به یک رقمی کاهش پیدا کرده است. مبنای ‌آن‌ها البته وام‌های بنگاه‌های زودبازده بود که پرداخت وام را معادل ایجاد اشتغال می‌گرفتند که از عجایب روزگار است. البته بر اساس گزارش سازمان بازرسی کل کشور انحراف طرح وام‌های اشتغال خیلی بیشتر از آن چیزی است که گفته شده است.

روحانی 9 بهمن 1387 نیز از دستکاری در آمار سخن گفته بود: حضور قدرتمندانه در بازارهای دنیا و حرکت در مسیر استقلال اقتصادی نیازمند تدبیر، برنامه‌ریزی و استفاده بهینه از منابع کشور و سرمایه‌های اجتماعی است و با شعار یا دستکاری احتمالی در برخی آمارها نمی‌توان به این اهداف دست پیدا کرد.

حسن روحانی همچنین در نشست «تحلیلی بر مزد منصفانه و کار شایسته از سیاست تا واقعیت» که در مرکز تحقیقات استراتژیک در تاریخ  11 بهمن 1391 برگزار شد، آمار نرخ بیکاری را زیر سوال برد و گفت: متأسفانه حتی با در نظر گرفتن یک تعریف بسیار نازل از کار یعنی که با یک ساعت کار در هفته، افراد شاغل محسوب می‌شوند! باز هم اشتغال نه در حد کافی بلکه «لازم» هم حاصل نشد. طبق گزارش رسمی معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور که در سال 1390 منتشر شد با همین تعریف یک ساعت کار در هفته، نرخ بیکاری در برنامه چهارم توسعه نه تنها کاهش نیافت بلکه از 11/5 درصد در سال 1384 به 11/9 درصد در سال 1388 افزایش یافت و این در حالی است که طبق هدف برنامه، باید نرخ بیکاری در سال 1388 به 8/4 درصد کاهش می‌یافت.

روحانی 15 خرداد 1388 نیز آمارهای اعلامی دولت درباره درآمدهای نفتی را آمارسازی خوانده و گفته بود: مردم باید بدانند چه کسی قانون مدار است و چه کسی قانون گریز است؟ چه کسی اطلاعات شفاف می‌دهد و چه کسی با آمارسازی و تحریف آمارها، ادعاهای گزافی را درباره خود مطرح می‌کند. بالاخره باید توضیح داده شود که مجموع درآمدهای نفتی کشور طی چهار سال گذشته و موجودی فعلی حساب ذخیره ارزی چقدر است. آن چه که گزارش وزارت نفت می گوید این است که در این چهار سال حدود 270 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته‌ایم. درآمد غیرنفتی هم بر اساس گزارش خود دولت حدود 57 میلیارد دلار بوده است. یک نفر باید بگوید که این درآمد هنگفت 330 میلیارد دلار بالاخره چه شد و کجا خرج شد؟ دولت نهم باید توضیح دهد چقدر کار زیربنایی انجام داده و با این پول بی‌زبان چه کرده است؟

روحانی در اردیبهشت 1388 اظهاراتی گفته بود که به نظر می‌رسد این روزها مصداق آن دولت یازدهم است: برخی از مسئولان ما ظاهراً تصور می‌کنند که حکومت کردن و اداره یک کشور یعنی فقط تبلیغات و با آمارسازی و گزافه‌گویی می‌توان هم برای مردم رفاه آورد، هم کشور را به یک ابرقدرت تبدیل کرد و هم واقعیات عرصه جهانی را تغییر داد. متاسفانه این روزها رسانه ملی ما نیز به یک رسانه دولتی تبدیل شده است. اما باید توجه داشت که حقایق مخصوصاً در دنیای امروز که عصر ارتباطات و گردش اطلاعات است از مردم پنهان نمی‌ماند و با جعبه جادوی تلویزیون نمی‌توان ملتی چون ملت ایران را سحر و جادو کرد.