مرحوم آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی(ره) در یکی از مراسمهای شب احیاء در ماه رمضان در رابطه با شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلامالله علیها) این گونه روضه خواند:
توسل من معلوم است و همهتان هم میدانید؛ توسلم به باطن لیلةالقدر است. اوّل چند جمله از خود زهرا(سلامالله علیها) نسبت به آن حادثه نقل میکنم:
«وَ رَکَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَ وَ أَنَا حَامِلٌ»؛ چنان لگدی به آن درِ نیم سوخته زد و آن را بر روی من انداخت، در حالی که من باردار بودم.
«وَ النَّارُ تُسْعَرُ»؛ آتش زبانه میکشید. زهرا(سلامالله علیها) میگوید: لگدی زد و در را بر روی من انداخت، «وَ تَسْفَعُ وَجْهِی»؛ من با صورت بر روی زمین افتادم. آتش زبانه میکشید و چهره من را میسوزاند.
«فَیَضْرِبُ بِیَدِه»؛ با دست به من سیلی زد، امّا سیلی چگونه بود؟ «حَتَّى انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ أُذُنِی»؛ چنان سیلی محکمی زد که گوشوارههای من پراکنده شد.
چهل سال پیش، اولین فاطمیه یادم هست، من شبها جلسه گذاشته بودم، این مداحها میآمدند، نوحهخوانها میآمدند، نوحه میخواندند، چندتا جمله از اون موقع یادم است که اینها خواندند. در جگر من اثر کرد، خوب یادم است!
من نوحهخوانی بلد نیستم، ولی امشب مرجعیت به کنار، اجتهاد به کنار، فقاهت به کنار، عرفان به کنار، اخلاق به کنار، میخواهم امشب نوحه بخوانم...
دو تا جمله میخوانم. زبان حال علی علیهالسلام هست.
خواننده علی، خواننده پدر، برای کی؟ (برای) همسرش که مادر است.
این پدر روضه برای پسر، یعنی امام زمان صلواتالله علیه روضه بخواند!
آقا تشریف بیاورید. آقا در آستانه مجلس ما تشریف بیاورید.
میخواهم برایتان روضه بخوانم.
این زبان حال علی علیهالسلام است.
رو به زهرا میکند:
یا زهرا!
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
یا زهرا...
چرا شده گوشه چشمت کبود
فاطمه جان مگر علی مرده بود
یا زهرا...
وای من و وای من و وای من
میخ در و سینه زهرای من ...
صوت روضه سوزناک آقا مجتبی تهرانی درباره شهادت بیبی دو عالم حضرت صدیقه طاهره(سلامالله علیها):