به گزارش مشرق، اخیرا مقام معظم رهبری در زمینه مذاکرات هستهای بیانات مهمی را ایراد فرمودند که توجه بسیاری از صاحب نظران و تحلیل گران داخلی و خارجی را به خود جلب کرد.
ایشان در این زمینه فرمودهاند: «اگر توافقی انجام شود، باید در یک مرحله و در بر دارنده کلیات و جزئیات، با یکدیگر باشد... مفاد این قرارداد نیز باید روشن، واضح و غیرقابل تفسیر و تأویل باشد. مفاد توافق نباید به گونهای باشد که طرف مقابل که عادت به چانه زنی دارد، در قضایای مختلف بهانه جویی کند.»
کارشناسان دلیل نکات اشاره شده توسط رهبری در موضوع هستهای، را بهانه جوییهای طرف غربی و تجربه تفسیرهای متعدد از توافق ژنو میدانند، به طوری که طرف غربی بلافاصله پس از امضای توافق نامه ژنو، از عدم پذیرش حق غنی سازی ایران سخن به میان آورد.
مشکلاتی که تفسیر پذیر بودن توافق نامه ژنو ایجاد کرد
جان کری، وزیر امور خارجه امریکا، در کنفرانس خبری خود همزمان با توافق ژنو گفته بود: ایران پذیرفته که برنامه خود را برای مانیتورینگ در اختیار ما قرار دهد و این گام اول نمیگوید که ایران حق غنیسازی دارد. در این سند هیچ حق غنیسازی نیامده و این حق در انپیتی هم نیامده و توافقنامه ژنو هم این را نمیگوید، بلکه اندازه غنیسازی ایران میگوید که برنامه صلحآمیز هستهای ایران موضوع مذاکره دو طرف هست. ایران اکنون باید تمامی تأسیسات خود را به ما نشان دهد و اراک اساساً جایی در برنامه صلحآمیز ندارد. [۱]
همزمان با این موضع گیری، محمد جواد ظریف در مورد به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران، میگوید: در توافق امروز برنامه غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده و این برنامه ادامه خواهد داشت. ما کمیسیون مشترکی برای اجرای این توافقنامه تشکیل دادیم و امیدواریم بتواند انجام توافقنامه را تضمین کند. [۲] ظریف همچنین تاکید میکند: هیچ یک از مراکز غنی سازی از جمله فردو و نطنز و آب سنگین اراک تعطیل نخواهد شد و فعالیت آنها با وضعیت کنونی ادامه مییابد. [۳]
با توجه به اظهارات متفاوت اشاره شده توسط وزرای خارجه ایران و امریکا، میتوان علت این موضوع را در نقص متون حقوقی جستجو کرد، به طوری که هر یک از طرفین مذاکره، از دیدگاه خود توافقنامه را تفسیر میکند.
یکــی از مهمتریــن ویژگی هــای یــک مــتن حقوقــی به کارگیــری واژه هــای صریــح و دارای معنــای روشــن اســت. واژه هایــی کــه امــکان برداشــت یــا تفاســیر متعــدد از آنهـا وجـود نداشــته باشـد. میزان قـوت یـک مـتن حقوقـی بـه همیـن دقـت دربه کارگیـری فنـی و دقیـق واژه هـا بسـتگی دارد. امـا توافقنامـه ژنو دارای واژه هـای مبهــم، تفسیرپذیر و گاه چندمعنایــی اســت. واژه هایــی کــه هــر کــس میتوانــد از آن برداشتی داشته باشد. ایــن اشکال در بهترین حالت نشان دهنده ناآشنایی نویسندگان توافقنامه بــا قراردادنویسیهای بین المللــی است. چرا که این ترکیب واژگانی از امـکان اجرایـی شـدن محـدودی برخـوردار اسـت. از طـرف دیگـر، در رویکـردی بدبینانـه، متن توافقنامه، بـر اسـاس یـک برنامه ریـزی و ریزنگـری از سـوی طـرف مقابـل بــوده اســت کــه بــا به کارگیــری واژه هایــی بــا معانــی غیــرشــفاف، درصــدد اســت هنـگام اجـرای توافقنامـه بیشتـرین امتیـازات نانوشـته را گرفتـه و بیشتـرین تعهـدات را به طــرف مقابــل تحمیــل نمــوده و آن را پــای تفســیر خــود از مــتن بگــذارد. [۴]
نکتـه دیگـر ایـن کـه فقـط مـتن انگلیسـی منتشر شـده توسـط طرفیـن مبنـای عمـل اســت و هیچکــدام از ترجمه هــا ارزشــی نــدارد. لــذا توجــه بــه کلــیات استفاده شــده و جمله هــای مـتـن انگلیســی، بســیار مهــم اســت. بایــد دید که از عبــارات مــتن اصلــی چــه برداشــتی میشــود. واضــح اســت کــه طرفیــن بــه معانــی برداشت شــده از ایــن مــتن متعهدنــد نــه ترجمه هــا یــا گفتگوهــای شــفاهی دیگــر.
چالش اساسی در زمان اتمام توافقنامه ژنو و هریک از گامهای توافق نامه
توافق نامه ژنو از سه گام اجرایی تشکیل شده که در این توافق نامه زمـان شروع گام سـوم حـدوداً اواخـر مـاه نوامـر ۲۰۱۴ اسـت. امـا زمـان پایانـی بـرای آن معیــن نگردیــده اســت؛ لــذا میتوانــد زمانــی بلنــد مدت - مثــلا ۲۰ ســال - داشــته باشد.
باید به این نکته توجه داشت که پس از توافق ژنو زمان به نفع طرف غربی در حال سپری شدن است و طرف غربی تمایل به طولانی شدن مذاکرات دارد. زیرا ایران فعالیتهای خود را به صورت کامل در ابتدا لغو کرده است و هیچ گونه پیشرفتی نیز در فعالیتهای هستهای ایران، تا پایان توافق نامه صورت نمیپذیرد. و همانطور که طرف غربی نیز بارها اشاره کرده، قطار هستهای ایران متوقف شده، بدون اینکه در ساختار تحریمها، خللی جدی وارد شود.
جان کری پس از توافق ژنو با اشاره به موضوع مذکور میگوید: اکنون ما گام بزرگی را برمیداریم و طبق توافق ما، جلوی پیشرفت و توسعه برنامه هستهای ایران از اکنون گرفته خواهد شد و دیگر ایران نمیتواند دوستان ما در منطقه و در دنیا را تهدید کند. راهحل نهایی و جامع ما این دنیا را امنتر خواهد کرد و این توافقنامه برنامه هستهای ایران را به عقب خواهد برد و فاصله دستیابی ایران به بمب هستهای را بیشتر خواهد کرد و این توافقنامه امنیت اسرائیل را بیشتر میکند.
نتایج عدم معین بودن زمان بندی گامها و تک مرحلهای نبودن توافق هستهای
همانطور که اشاره شد، یکی از مشکلات توافق نامه ژنو، عدم مشخص بودن زمان پایان مذاکرات است. اصولا توافق نامه هستهای در صورتی که مانند توافق ژنو دارای زمان بندی مشخص نباشد، مشکلاتی فراهم میآورد که از جمله آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
پــس به راحتــی تعهــدات طــرف مقابــل قابــل تأخیــر افتــادن است و حتــی عمــلا، امــکان اجـرا نشـدن آن نیـز وجـود دارد.
آیا حق غنی سازی در توافق نامه ژنو آمده است؟
یکی از ویژگیهای دیگری که باید در توافق نامه هستهای، وجود داشته باشد واضح و روشن بودن موضوعات مورد توافق از جمله حق غنی سازی ایران است. در توافقنامه ژنو، در دو بخــش، بــه موضــوع غنی سازی به صــورت ویــژه اشــاره شــده اســت.
در بخــش مقدمــه توافقنامــه آمــده است: ایــن راه حــل جامــع، ایــران را قــادر میســازد تحــت مفــاد مربوطــه در معاهــده منــع گستــرش تســلیحات هســتهای (NPT) و برابــر بــا تعهداتــی کــه ایــن مفــاد بــرای ایــن کشــور ایجــاب میکنــد، از حــق بهره بــرداری از انــرژی هســتهای بــرای اهــداف صلح آمیــز برخــوردار شــود.
بــر ایــن مبنــا «ایــران بایــد امــکان برخــورداری بــدون محدودیــت از برنامــه صلح آمیــز هســتهای طبــق معاهــده NPT را دریافــت کــرده باشــد»، امــا توافقنامــه بلافاصلــه ایــن موضــوع را نقــض کــرده و عنــوان میکنــد: ایــن راه حــل جامــع، در برگیرنــده یــک برنامــه غنی ســازی مــورد توافــق دو طــرف اســت، کــه بــا اِعمــال محدودیت هــا و اقدامــات شفاف ســاز به منظــور حصــول اطمینــان از ماهیــت صلح آمیــز آن، همــراه خواهــد بــود.
به این ترتیــب نــه تنهــا «امــکان برخــورداری بــدون محدودیــت از برنامــه صلح آمیـز هسـتهای طبـق معاهـده NPT» به عنـوان خـط قرمـز، در ایـن بنـد بـرای ایـران بـه رسـمیت شـناخته نشـده اسـت، بلکـه اعـمال ایـن «حـق بـدون محدودیـت ایــران»، منــوط بــه توافــق دو طــرف و همــراه بــا اعمــال محدودیت هــا و اقدامــات شفاف ســاز خواهــد بــود؛ کــه واضــح اســت ایــن قیدهــا پــر از ابهــام اســت و دست طــرف مقابل را بــرای کارشکنی هــای بعــدی بــاز میگــذارد.
چرا رهبری به توافق یک مر حلهای و در بردارنده کلیات و جزییات اشاره نمودند؟
پیش از فرمایشات رهبری، برخی از منابع خبری اعلام کرده بودند که دو طرف مذاکرات هستهای، بر سر رسیدن به توافق سیاسی به نتیجه رسیدهاند. این توافق سیاسی قرار بود چارچوب یک توافق نهایی میان ایران و ۱+۵ را معین کند. [۵] مهدی محمدی، عضو سابق تیم مذاکره هستهای و از تحلیل گران برجسته این عرصه در بیان شرایط قبل از سخنرانی رهبری مینویسد: اطلاعات موجود در منابع غربی ظرف هفتهٔ گذشته نشان میداد که امریکاییها میخواهند در توافق نهایی تحریمها را برای یک بازه زمانی طولانی مدت گروگان بگیرند. ایران باید در همان لحظه امضای توافق امتیازهای فراوانی را واگذار میکرد؛ اما به مدت یک دهه - و شاید هم بیشتر - منتظر میماند تا امریکا تحریمها را به تدریج، تعلیق - نه لغو - کند. اکنون معنای مفهوم توازن در توافق نهایی روشنتر شده است. از دید ایران، فقط توافقی یک توافق متوازن محسوب میشود که در همان لحظه نخست پس از امضای آن، همه انواع تحریمها لغو شود. این مشکل ایران نیست که دولت امریکا اختیارات کافی برای راضی کردن کنگره به چنین کاری را دارد یا نه؛ همانطور که ایران متعهد است در صورت حصول توافق، مشکلات داخلی خود را حل کند، دولت امریکا هم خود باید بار حل و فصل مشکلات سیاسی در واشنگتن را به دوش بکشد. مهمتر از این، ایران به خوبی میداند که اگر بلافاصله پس از حصول توافق، تحریمها برچیده نشود، پس از آن، احتمال برچیده شدن تحریمها بسیار اندک است. اگر قرار باشد امریکا به ایران امتیازی بدهد آن را در همان لحظهای خواهد داد که چیزی از ایران میخواهد - لحظه امضای توافق- و اگر ایران بدون گرفتن امتیاز مدنظر خود تن به توافق بدهد، پس از آن، امریکاییها که هر چه میخواستهاند را گرفتهاند، دیگر انگیزهای برای امتیازدهی نخواهند داشت.
توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات باعث میشد:
توافق روی جزئیات غیرممکن شود. منطقی نیست که دو طرف درباره اصول یک موضوع توافق کنند اما در جزئیات آن به بن بست برسند. اگر ایران بدون تعیین تکلیف آنچه جزئیات خوانده شده توافق سیاسی را امضا میکرد، چارهای نداشت جز اینکه در جزئیات آنقدر امتیاز بدهد تا نظر امریکا تامین شود.
انگیزه امریکا برای توافق روی جزئیات به شدت کاهش پیدا کند. وقتی امریکا امتیازهای اصلی را که از ایران میخواهد در توافق سیاسی بگیرد، چه انگیزهای برای امتیازدهی به ایران هنگام بحث درباره جزئیات خواهد داشت؟ این اصل کلی را هرگز فراموش نکنید که «کسی که چیزی از شما نخواهد چیزی هم به شما نخواهد داد.»
امتیازگیری از امریکا در حوزه لغو تحریمها بسیار دشوار و بلکه غیر ممکن شود. اتفاقی که عملا رخ میداد احتمالا این بود که در توافق سیاسی یک جمله کلی نوشته میشد که همه تحریمها «مطابق توافقی که در آینده درباره جزئیات انجام میشود» برداشته خواهد شد؛ اما بعد هنگامی که نوبت به جزئیات میرسید امریکاییها روی همان عدد حداقل ۱۰ سال اصرار و تاکید میکردند و آن روز هم دیگر برای مخالفت دیر شده بود. چرا که امضای کشور زیر یک توافق کلان وجود داشت و خروج از آن میتوانست تبعات بسیار جدی داشته باشد.
تاریخ نشان داده که امریکا در مورد توافق دو مرحلهای سابقهای تیره دارد، و در این زمینه نمیتوان به وعدههای این کشور اعتماد داشت. توافقنامه اسلو که میان یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین و اسحاق رابین، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی امضا شد، حکایتی تلخ از سابقه تیره امریکا در توافق دو مرحلهای است.
علی اکبر ولایتی با اشاره به توافق اسلو میگوید: در گذشته شاهد بودیم آمریکاییها برای حمایت از اسرائیلیها، در قرارداد اسلو یک توافق ۲ مرحلهای را انجام دادند. در سال ۱۹۹۳ و در قرارداد اسلو که از آن زمان تا کنون ۲۲ سال میگذرد قرار بر این بود که توافق کلی صورت گیرد بعد جزئیاتش ظرف ۵ سال حل و فصل شود. از آن زمان تا به حال ۲۲ سال میگذرد ولی هنوز هیچ یک از جزئیاتی که آنجا پیش بینی کرده بودند عملی و اجرایی نشده است. در توافق اسلو قرار بود برخی از قسمتهای غربی به جز اریحا واگذار شود، اما امروز کجا را واگذار کردهاند؟ در همه جا بهانه پیدا میکنند و قطعه قطعه خانهها را خراب میکنند و به دورش دیوار میکشند.
او میافزاید: محمود عباس در دو ماه اخیر طرحی را به شورای امنیت برد که تا سال ۲۰۱۷ یعنی بعد از ۲۴ سال این مذاکرات به پایان برسد اما آمریکاییها این طرح را هم وتو کردند.
در نوبت قبلی مذاکرات در وین نیز همه فکر میکردند که توافق حاصل شده است، اما یک مرتبه آقای کری اعلام کرد که مذاکرات برای ۷ ماه دیگر تمدید میشود. وقتی این موارد را میبینیم ناخودآگاه یاد اسلو میافتیم.
نتیجه گیری
براساس مطالب بیان شده و با توجه به توافقنامه صورت گرفته در ژنو، به نظر میرسد که بیانات رهبری باعث جلوگیری از انجام توافق نامهای دو مرحلهای و به دور از شفافیت و وضوح گردید. این موضوع با بررسیهای صورت گرفته قبل و بعد از بیان ایشان به وضوح قابل مشاهده است که تیم هستهای در مسیر تحمیل یک توافق بد قرار گرفته بود که با توجه به هشدارهای رهبری و حمایت مردمی از این بیانات در ۲۲ بهمن امسال، دام پهن شده توسط دشمن برای طولانی شدن مذاکرات برچیده شد.
منابع:
[۱] http: //www. tasnimnews. com/Home/Single/۲۰۰۸۴۵
[۲] http: //www. tasnimnews. com/Home/Single/۲۰۰۸۳۷
[۳] http: //www. tasnimnews. com/Home/Single/۲۰۰۸۴۷
[۴] حقیقت توافق ژنو از رؤیا تا واقعیت، ۱۳۹۲،
[۵] http: //www. irannuc. ir/content/۲۴۹۷
منبع: دوهفته نامه مهر
ایشان در این زمینه فرمودهاند: «اگر توافقی انجام شود، باید در یک مرحله و در بر دارنده کلیات و جزئیات، با یکدیگر باشد... مفاد این قرارداد نیز باید روشن، واضح و غیرقابل تفسیر و تأویل باشد. مفاد توافق نباید به گونهای باشد که طرف مقابل که عادت به چانه زنی دارد، در قضایای مختلف بهانه جویی کند.»
کارشناسان دلیل نکات اشاره شده توسط رهبری در موضوع هستهای، را بهانه جوییهای طرف غربی و تجربه تفسیرهای متعدد از توافق ژنو میدانند، به طوری که طرف غربی بلافاصله پس از امضای توافق نامه ژنو، از عدم پذیرش حق غنی سازی ایران سخن به میان آورد.
مشکلاتی که تفسیر پذیر بودن توافق نامه ژنو ایجاد کرد
جان کری، وزیر امور خارجه امریکا، در کنفرانس خبری خود همزمان با توافق ژنو گفته بود: ایران پذیرفته که برنامه خود را برای مانیتورینگ در اختیار ما قرار دهد و این گام اول نمیگوید که ایران حق غنیسازی دارد. در این سند هیچ حق غنیسازی نیامده و این حق در انپیتی هم نیامده و توافقنامه ژنو هم این را نمیگوید، بلکه اندازه غنیسازی ایران میگوید که برنامه صلحآمیز هستهای ایران موضوع مذاکره دو طرف هست. ایران اکنون باید تمامی تأسیسات خود را به ما نشان دهد و اراک اساساً جایی در برنامه صلحآمیز ندارد. [۱]
همزمان با این موضع گیری، محمد جواد ظریف در مورد به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران، میگوید: در توافق امروز برنامه غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده و این برنامه ادامه خواهد داشت. ما کمیسیون مشترکی برای اجرای این توافقنامه تشکیل دادیم و امیدواریم بتواند انجام توافقنامه را تضمین کند. [۲] ظریف همچنین تاکید میکند: هیچ یک از مراکز غنی سازی از جمله فردو و نطنز و آب سنگین اراک تعطیل نخواهد شد و فعالیت آنها با وضعیت کنونی ادامه مییابد. [۳]
با توجه به اظهارات متفاوت اشاره شده توسط وزرای خارجه ایران و امریکا، میتوان علت این موضوع را در نقص متون حقوقی جستجو کرد، به طوری که هر یک از طرفین مذاکره، از دیدگاه خود توافقنامه را تفسیر میکند.
یکــی از مهمتریــن ویژگی هــای یــک مــتن حقوقــی به کارگیــری واژه هــای صریــح و دارای معنــای روشــن اســت. واژه هایــی کــه امــکان برداشــت یــا تفاســیر متعــدد از آنهـا وجـود نداشــته باشـد. میزان قـوت یـک مـتن حقوقـی بـه همیـن دقـت دربه کارگیـری فنـی و دقیـق واژه هـا بسـتگی دارد. امـا توافقنامـه ژنو دارای واژه هـای مبهــم، تفسیرپذیر و گاه چندمعنایــی اســت. واژه هایــی کــه هــر کــس میتوانــد از آن برداشتی داشته باشد. ایــن اشکال در بهترین حالت نشان دهنده ناآشنایی نویسندگان توافقنامه بــا قراردادنویسیهای بین المللــی است. چرا که این ترکیب واژگانی از امـکان اجرایـی شـدن محـدودی برخـوردار اسـت. از طـرف دیگـر، در رویکـردی بدبینانـه، متن توافقنامه، بـر اسـاس یـک برنامه ریـزی و ریزنگـری از سـوی طـرف مقابـل بــوده اســت کــه بــا به کارگیــری واژه هایــی بــا معانــی غیــرشــفاف، درصــدد اســت هنـگام اجـرای توافقنامـه بیشتـرین امتیـازات نانوشـته را گرفتـه و بیشتـرین تعهـدات را به طــرف مقابــل تحمیــل نمــوده و آن را پــای تفســیر خــود از مــتن بگــذارد. [۴]
نکتـه دیگـر ایـن کـه فقـط مـتن انگلیسـی منتشر شـده توسـط طرفیـن مبنـای عمـل اســت و هیچکــدام از ترجمه هــا ارزشــی نــدارد. لــذا توجــه بــه کلــیات استفاده شــده و جمله هــای مـتـن انگلیســی، بســیار مهــم اســت. بایــد دید که از عبــارات مــتن اصلــی چــه برداشــتی میشــود. واضــح اســت کــه طرفیــن بــه معانــی برداشت شــده از ایــن مــتن متعهدنــد نــه ترجمه هــا یــا گفتگوهــای شــفاهی دیگــر.
چالش اساسی در زمان اتمام توافقنامه ژنو و هریک از گامهای توافق نامه
توافق نامه ژنو از سه گام اجرایی تشکیل شده که در این توافق نامه زمـان شروع گام سـوم حـدوداً اواخـر مـاه نوامـر ۲۰۱۴ اسـت. امـا زمـان پایانـی بـرای آن معیــن نگردیــده اســت؛ لــذا میتوانــد زمانــی بلنــد مدت - مثــلا ۲۰ ســال - داشــته باشد.
باید به این نکته توجه داشت که پس از توافق ژنو زمان به نفع طرف غربی در حال سپری شدن است و طرف غربی تمایل به طولانی شدن مذاکرات دارد. زیرا ایران فعالیتهای خود را به صورت کامل در ابتدا لغو کرده است و هیچ گونه پیشرفتی نیز در فعالیتهای هستهای ایران، تا پایان توافق نامه صورت نمیپذیرد. و همانطور که طرف غربی نیز بارها اشاره کرده، قطار هستهای ایران متوقف شده، بدون اینکه در ساختار تحریمها، خللی جدی وارد شود.
جان کری پس از توافق ژنو با اشاره به موضوع مذکور میگوید: اکنون ما گام بزرگی را برمیداریم و طبق توافق ما، جلوی پیشرفت و توسعه برنامه هستهای ایران از اکنون گرفته خواهد شد و دیگر ایران نمیتواند دوستان ما در منطقه و در دنیا را تهدید کند. راهحل نهایی و جامع ما این دنیا را امنتر خواهد کرد و این توافقنامه برنامه هستهای ایران را به عقب خواهد برد و فاصله دستیابی ایران به بمب هستهای را بیشتر خواهد کرد و این توافقنامه امنیت اسرائیل را بیشتر میکند.
نتایج عدم معین بودن زمان بندی گامها و تک مرحلهای نبودن توافق هستهای
همانطور که اشاره شد، یکی از مشکلات توافق نامه ژنو، عدم مشخص بودن زمان پایان مذاکرات است. اصولا توافق نامه هستهای در صورتی که مانند توافق ژنو دارای زمان بندی مشخص نباشد، مشکلاتی فراهم میآورد که از جمله آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- زمــان عمومــی توافــق نامعلــوم میشــود. یعنــی معلــوم نیســت نهایتــاً چــه زمانــی همــه نتایــج حاصــل میشــود.
- زمــان عمــل کــردن طــرف مقابــل بــه مفــاد توافقنامــه روشــن نخواهــد بــود و میتوانــد از زیــر بــار انجــام آن طفــره رود.
- امــکان تداخــل تعهــدات گام هــا وجــود دارد. یعنــی بــرای مثــال چــون ادعــا می گــردد کــه گام اول تـمـام شــده یــا نــه، میتوانــد تعهــدات آن را کــماکان تمدیــد کــرده و تــا گام هــای بعــدی ادامــه دهــد.
- گام هـای متقابـل و همزمـان تعریـف نشـده اسـت. بلکـه ایـن گونـه مطـرح شـده کــه پــس از راســتی آزمایــی آژانــس، بررســیها بــرای اقــدام مــا آغــاز میشــود.
پــس به راحتــی تعهــدات طــرف مقابــل قابــل تأخیــر افتــادن است و حتــی عمــلا، امــکان اجـرا نشـدن آن نیـز وجـود دارد.
آیا حق غنی سازی در توافق نامه ژنو آمده است؟
یکی از ویژگیهای دیگری که باید در توافق نامه هستهای، وجود داشته باشد واضح و روشن بودن موضوعات مورد توافق از جمله حق غنی سازی ایران است. در توافقنامه ژنو، در دو بخــش، بــه موضــوع غنی سازی به صــورت ویــژه اشــاره شــده اســت.
در بخــش مقدمــه توافقنامــه آمــده است: ایــن راه حــل جامــع، ایــران را قــادر میســازد تحــت مفــاد مربوطــه در معاهــده منــع گستــرش تســلیحات هســتهای (NPT) و برابــر بــا تعهداتــی کــه ایــن مفــاد بــرای ایــن کشــور ایجــاب میکنــد، از حــق بهره بــرداری از انــرژی هســتهای بــرای اهــداف صلح آمیــز برخــوردار شــود.
بــر ایــن مبنــا «ایــران بایــد امــکان برخــورداری بــدون محدودیــت از برنامــه صلح آمیــز هســتهای طبــق معاهــده NPT را دریافــت کــرده باشــد»، امــا توافقنامــه بلافاصلــه ایــن موضــوع را نقــض کــرده و عنــوان میکنــد: ایــن راه حــل جامــع، در برگیرنــده یــک برنامــه غنی ســازی مــورد توافــق دو طــرف اســت، کــه بــا اِعمــال محدودیت هــا و اقدامــات شفاف ســاز به منظــور حصــول اطمینــان از ماهیــت صلح آمیــز آن، همــراه خواهــد بــود.
به این ترتیــب نــه تنهــا «امــکان برخــورداری بــدون محدودیــت از برنامــه صلح آمیـز هسـتهای طبـق معاهـده NPT» به عنـوان خـط قرمـز، در ایـن بنـد بـرای ایـران بـه رسـمیت شـناخته نشـده اسـت، بلکـه اعـمال ایـن «حـق بـدون محدودیـت ایــران»، منــوط بــه توافــق دو طــرف و همــراه بــا اعمــال محدودیت هــا و اقدامــات شفاف ســاز خواهــد بــود؛ کــه واضــح اســت ایــن قیدهــا پــر از ابهــام اســت و دست طــرف مقابل را بــرای کارشکنی هــای بعــدی بــاز میگــذارد.
چرا رهبری به توافق یک مر حلهای و در بردارنده کلیات و جزییات اشاره نمودند؟
پیش از فرمایشات رهبری، برخی از منابع خبری اعلام کرده بودند که دو طرف مذاکرات هستهای، بر سر رسیدن به توافق سیاسی به نتیجه رسیدهاند. این توافق سیاسی قرار بود چارچوب یک توافق نهایی میان ایران و ۱+۵ را معین کند. [۵] مهدی محمدی، عضو سابق تیم مذاکره هستهای و از تحلیل گران برجسته این عرصه در بیان شرایط قبل از سخنرانی رهبری مینویسد: اطلاعات موجود در منابع غربی ظرف هفتهٔ گذشته نشان میداد که امریکاییها میخواهند در توافق نهایی تحریمها را برای یک بازه زمانی طولانی مدت گروگان بگیرند. ایران باید در همان لحظه امضای توافق امتیازهای فراوانی را واگذار میکرد؛ اما به مدت یک دهه - و شاید هم بیشتر - منتظر میماند تا امریکا تحریمها را به تدریج، تعلیق - نه لغو - کند. اکنون معنای مفهوم توازن در توافق نهایی روشنتر شده است. از دید ایران، فقط توافقی یک توافق متوازن محسوب میشود که در همان لحظه نخست پس از امضای آن، همه انواع تحریمها لغو شود. این مشکل ایران نیست که دولت امریکا اختیارات کافی برای راضی کردن کنگره به چنین کاری را دارد یا نه؛ همانطور که ایران متعهد است در صورت حصول توافق، مشکلات داخلی خود را حل کند، دولت امریکا هم خود باید بار حل و فصل مشکلات سیاسی در واشنگتن را به دوش بکشد. مهمتر از این، ایران به خوبی میداند که اگر بلافاصله پس از حصول توافق، تحریمها برچیده نشود، پس از آن، احتمال برچیده شدن تحریمها بسیار اندک است. اگر قرار باشد امریکا به ایران امتیازی بدهد آن را در همان لحظهای خواهد داد که چیزی از ایران میخواهد - لحظه امضای توافق- و اگر ایران بدون گرفتن امتیاز مدنظر خود تن به توافق بدهد، پس از آن، امریکاییها که هر چه میخواستهاند را گرفتهاند، دیگر انگیزهای برای امتیازدهی نخواهند داشت.
توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات باعث میشد:
توافق روی جزئیات غیرممکن شود. منطقی نیست که دو طرف درباره اصول یک موضوع توافق کنند اما در جزئیات آن به بن بست برسند. اگر ایران بدون تعیین تکلیف آنچه جزئیات خوانده شده توافق سیاسی را امضا میکرد، چارهای نداشت جز اینکه در جزئیات آنقدر امتیاز بدهد تا نظر امریکا تامین شود.
انگیزه امریکا برای توافق روی جزئیات به شدت کاهش پیدا کند. وقتی امریکا امتیازهای اصلی را که از ایران میخواهد در توافق سیاسی بگیرد، چه انگیزهای برای امتیازدهی به ایران هنگام بحث درباره جزئیات خواهد داشت؟ این اصل کلی را هرگز فراموش نکنید که «کسی که چیزی از شما نخواهد چیزی هم به شما نخواهد داد.»
امتیازگیری از امریکا در حوزه لغو تحریمها بسیار دشوار و بلکه غیر ممکن شود. اتفاقی که عملا رخ میداد احتمالا این بود که در توافق سیاسی یک جمله کلی نوشته میشد که همه تحریمها «مطابق توافقی که در آینده درباره جزئیات انجام میشود» برداشته خواهد شد؛ اما بعد هنگامی که نوبت به جزئیات میرسید امریکاییها روی همان عدد حداقل ۱۰ سال اصرار و تاکید میکردند و آن روز هم دیگر برای مخالفت دیر شده بود. چرا که امضای کشور زیر یک توافق کلان وجود داشت و خروج از آن میتوانست تبعات بسیار جدی داشته باشد.
تاریخ نشان داده که امریکا در مورد توافق دو مرحلهای سابقهای تیره دارد، و در این زمینه نمیتوان به وعدههای این کشور اعتماد داشت. توافقنامه اسلو که میان یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین و اسحاق رابین، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی امضا شد، حکایتی تلخ از سابقه تیره امریکا در توافق دو مرحلهای است.
علی اکبر ولایتی با اشاره به توافق اسلو میگوید: در گذشته شاهد بودیم آمریکاییها برای حمایت از اسرائیلیها، در قرارداد اسلو یک توافق ۲ مرحلهای را انجام دادند. در سال ۱۹۹۳ و در قرارداد اسلو که از آن زمان تا کنون ۲۲ سال میگذرد قرار بر این بود که توافق کلی صورت گیرد بعد جزئیاتش ظرف ۵ سال حل و فصل شود. از آن زمان تا به حال ۲۲ سال میگذرد ولی هنوز هیچ یک از جزئیاتی که آنجا پیش بینی کرده بودند عملی و اجرایی نشده است. در توافق اسلو قرار بود برخی از قسمتهای غربی به جز اریحا واگذار شود، اما امروز کجا را واگذار کردهاند؟ در همه جا بهانه پیدا میکنند و قطعه قطعه خانهها را خراب میکنند و به دورش دیوار میکشند.
او میافزاید: محمود عباس در دو ماه اخیر طرحی را به شورای امنیت برد که تا سال ۲۰۱۷ یعنی بعد از ۲۴ سال این مذاکرات به پایان برسد اما آمریکاییها این طرح را هم وتو کردند.
در نوبت قبلی مذاکرات در وین نیز همه فکر میکردند که توافق حاصل شده است، اما یک مرتبه آقای کری اعلام کرد که مذاکرات برای ۷ ماه دیگر تمدید میشود. وقتی این موارد را میبینیم ناخودآگاه یاد اسلو میافتیم.
نتیجه گیری
براساس مطالب بیان شده و با توجه به توافقنامه صورت گرفته در ژنو، به نظر میرسد که بیانات رهبری باعث جلوگیری از انجام توافق نامهای دو مرحلهای و به دور از شفافیت و وضوح گردید. این موضوع با بررسیهای صورت گرفته قبل و بعد از بیان ایشان به وضوح قابل مشاهده است که تیم هستهای در مسیر تحمیل یک توافق بد قرار گرفته بود که با توجه به هشدارهای رهبری و حمایت مردمی از این بیانات در ۲۲ بهمن امسال، دام پهن شده توسط دشمن برای طولانی شدن مذاکرات برچیده شد.
منابع:
[۱] http: //www. tasnimnews. com/Home/Single/۲۰۰۸۴۵
[۲] http: //www. tasnimnews. com/Home/Single/۲۰۰۸۳۷
[۳] http: //www. tasnimnews. com/Home/Single/۲۰۰۸۴۷
[۴] حقیقت توافق ژنو از رؤیا تا واقعیت، ۱۳۹۲،
[۵] http: //www. irannuc. ir/content/۲۴۹۷
منبع: دوهفته نامه مهر