گروه ورزشی مشرق - تصور این که اسطوره فوتبال فرانسه و شاید جهان، راه را اشتباه برود و پس از چند سال باز هم متوجه اشتباهش نشود، سخت است.
فکرش را بکنید، زین الدین زیدان در سیستم آموزش و پرورش فرانسه رشد کرده، وارد آکادمی فوتبال شده، زیر نظر بزرگترین روان شناسان، مدیران ورزشی، متخصصان تغذیه و مربیان بزرگ فوتبال دنیا آموزش دیده، در فوتبال ایتالیا به اوج رسیده، در لباس تیم ملی به قله های ممکن در فوتبال چنگ زده، در امور خیریه همه رکوردها را شکسته، ثروتش مثال زدنی است، در فوتبال اسپانیا درخشیده، هم مردم دنیا او را می شناسند، سفیر صلح و دوستی می شود، میهمان ویژه بزرگترین مراسم هنری، تمامی کلاسهای فیفا را گذرانده، مدرک ارشد مربیگری فیفا را دریافت کرده و این در شرایطی است که نیازی به این کار نداشته و فیفا با توجه به سوابقش همه این مدارک را به او تقدیم می کرد، دوره روان شناسی در ورزش دیده، از آکادمی فوتبال مادرید، مدرک ارشد مدیریت ورزشی دارد و در اوج محبوبیت و ثروت و علم ورزشی در شرایطی که از تیم ملی فوتبال فرانسه، 9 باشگاه بزرگ دنیا، 6 تیم ملی آفریقایی و آسیایی، پیشنهادات نجومی دریافت کرده، ناگهان تصمیم می گیرد دستیار آنچلوتی شود، به چه قیمتی؟ برای چه منظور؟ که سال بعد جای او را اشغال کند؟ هرگز!
او سال بعد، مربی تیم دوم رئال مادرید می شود، یک سال کامل ورزشی، او حتی در تیتر روزنامه‌ها هم حضور نخواهد داشت، آیا این یعنی پایان زیدان؟
سخنان اخیر کرایف شاید به هواداری از زیدان بود اما بیشتر شبیه حمله به رئال مادرید به نظر می رسید. کرایف پشت تریبون نیوکمپ ایستاد و گفت: زیدان نیاز به گذراندن کلاس مربیگری نداشت.
یوهان با اشاره به ماجرای فیفا و زیدان و این که زیزو مدرک مربیگری درجه A نداشت و نباید مرییگری در رئال مادرید را قبول می کرد گفت: اینکه رئال مادرید بدون اطلاع از این قضیه، زیدان را به مربیگری تیم دوم باشگاه برگزید ناامید کننده است. این باشگاه باید می دانست که زیدان با چنین مشکلی روبرو است. جنجال های رخ داده بدین خاطر، برای رئال گران تمام شد و به اعتقاد من در باشگاهی مثل رئال مادرید، یک نفر باید از این موضوع اطلاع می داشت و این قضیه را به زیدان می گفت.
در این میان البته یک تناقض جدی وجود دارد و آن این که اگر زیدان کلاسهای فیفا را تجربه کرده چرا مدرک نداشته و اگر اوضاع برعکس است، اصولا چگونه ممکن است که رئال مادرید با یک اعتراض ساده حکم فیفا را تغییر داده باشد؟
کرایف در ادامه سخنانش به این نکته اشاره کرده که باید احترام زیدان تحت هر شرایطی حفظ شود: من شخصا موافق قانونمند بودن و گذراندن دوره های مربیگری هستم ولی شخصی مثل زیدان با آن همه تجارب ارزشمند در دوران فوتبالش و نیز یک فصل دستیاری کارلو آنچلوتی، دیگر به چه چیزی برای مربی شدن نیاز دارد؟ چه کسی می خواهد به زیدان مربیگری فوتبال بیاموزد؟ چیزهایی که او از قبل می داند، نیاز نیست که دوباره برای او تکرار شوند.
اما حقیقت ماجرا چیست؟ آیا زیدان کلاسها مربیگری فیفا را نگذرانده است؟
در این مورد شکی وجود ندارد که زیزو کلیه مدارک را اخذ کرده و کلاسهای مربیگری و حتی دوره روانشناسی در ورزش فیفا را نیز تجربه کرده است، اما مدرک مربیگری زیدان برای سنین پایه، آکادمی نوجوانان و تیمهایی است که طبق تعریف فیفا، به مرحله خرید و فروش بازیکن بومی نرسیده و مجور این کار را ندارند. در چنین وضعیتی است که زیدان در دام تیم دوم رئال مادرید افتاد و ناخواسته خود را در میدانی مملو از بی قانونی پیدا کرد.
مشکل اصلی را زیدان ایجاد نکرده بود اما جالب اینجا است که او هرگز از باشگاه دوست داشتنی خود دلخور نشد و حتی در مصاحبه خود با وب سایت رسمی فیفا، مسئولیت مربیگری در تیم دوم رئال مادرید را بر عهده گرفت و حکم فیفا را درست ارزیابی کرد.
سوال مهمی که در این میان فارغ از جملات کنایه آمیز کرایف به ذهن راه پیدا می کند این است که چرا زیدان در تیمهای بزرگتر مرییگری نمی کند؟
زیدان به خوبی می داند که شهرت به دست آمده او نزد مردم، با یک مصاحبه اشتباه، با انتشار یک خبر دروغ، با یک شکست تلخ و از این دست موارد، یک شبه از دست می رود. مردم شاید در همه جای دنیا در داشتن صفت فراموشکاری مشترک باشند، بنابراین هیچ تضمینی در همیشه محبوب بودن زیدان وجود ندارد. او با تیم دوم رئال مادرید کار خود را ادامه داد و امروز مفتخر به تربیت بیش از 18 بازیکن جوان مادریدی است که با دادن شهریه به آکادمی آمده اند و امروز رئال مادرید هر کدام از آنها را حداقل به مبلغ 3 میلیون یورو می فروشد. او امروز در تیم دوم رئال مادرید 5 شاگرد روانشناس ورزشی دارد و استاد راهنمای 3 دانشجوی روانشناسی ورزشی در دانشگاه مادرید است، به عنوان مشاور مدیریت ورزشی در باشگاه ختافه یک پروژه بی نظیر ورزشی را کلید زده و بابت این موضوع بودجه نجومی دریافت کرده است، ثروتی که بزرگترین مربیان دنیا هم بعد از چند سال فعالیت در فوتبال هرگز آن را به خواب هم ندیده و نخواهند دید.
فکرش را بکنید، زین الدین زیدان در سیستم آموزش و پرورش فرانسه رشد کرده، وارد آکادمی فوتبال شده، زیر نظر بزرگترین روان شناسان، مدیران ورزشی، متخصصان تغذیه و مربیان بزرگ فوتبال دنیا آموزش دیده، در فوتبال ایتالیا به اوج رسیده، در لباس تیم ملی به قله های ممکن در فوتبال چنگ زده، در امور خیریه همه رکوردها را شکسته، ثروتش مثال زدنی است، در فوتبال اسپانیا درخشیده، هم مردم دنیا او را می شناسند، سفیر صلح و دوستی می شود، میهمان ویژه بزرگترین مراسم هنری، تمامی کلاسهای فیفا را گذرانده، مدرک ارشد مربیگری فیفا را دریافت کرده و این در شرایطی است که نیازی به این کار نداشته و فیفا با توجه به سوابقش همه این مدارک را به او تقدیم می کرد، دوره روان شناسی در ورزش دیده، از آکادمی فوتبال مادرید، مدرک ارشد مدیریت ورزشی دارد و در اوج محبوبیت و ثروت و علم ورزشی در شرایطی که از تیم ملی فوتبال فرانسه، 9 باشگاه بزرگ دنیا، 6 تیم ملی آفریقایی و آسیایی، پیشنهادات نجومی دریافت کرده، ناگهان تصمیم می گیرد دستیار آنچلوتی شود، به چه قیمتی؟ برای چه منظور؟ که سال بعد جای او را اشغال کند؟ هرگز!
سخنان اخیر کرایف شاید به هواداری از زیدان بود اما بیشتر شبیه حمله به رئال مادرید به نظر می رسید. کرایف پشت تریبون نیوکمپ ایستاد و گفت: زیدان نیاز به گذراندن کلاس مربیگری نداشت.
یوهان با اشاره به ماجرای فیفا و زیدان و این که زیزو مدرک مربیگری درجه A نداشت و نباید مرییگری در رئال مادرید را قبول می کرد گفت: اینکه رئال مادرید بدون اطلاع از این قضیه، زیدان را به مربیگری تیم دوم باشگاه برگزید ناامید کننده است. این باشگاه باید می دانست که زیدان با چنین مشکلی روبرو است. جنجال های رخ داده بدین خاطر، برای رئال گران تمام شد و به اعتقاد من در باشگاهی مثل رئال مادرید، یک نفر باید از این موضوع اطلاع می داشت و این قضیه را به زیدان می گفت.
در این میان البته یک تناقض جدی وجود دارد و آن این که اگر زیدان کلاسهای فیفا را تجربه کرده چرا مدرک نداشته و اگر اوضاع برعکس است، اصولا چگونه ممکن است که رئال مادرید با یک اعتراض ساده حکم فیفا را تغییر داده باشد؟
کرایف در ادامه سخنانش به این نکته اشاره کرده که باید احترام زیدان تحت هر شرایطی حفظ شود: من شخصا موافق قانونمند بودن و گذراندن دوره های مربیگری هستم ولی شخصی مثل زیدان با آن همه تجارب ارزشمند در دوران فوتبالش و نیز یک فصل دستیاری کارلو آنچلوتی، دیگر به چه چیزی برای مربی شدن نیاز دارد؟ چه کسی می خواهد به زیدان مربیگری فوتبال بیاموزد؟ چیزهایی که او از قبل می داند، نیاز نیست که دوباره برای او تکرار شوند.
اما حقیقت ماجرا چیست؟ آیا زیدان کلاسها مربیگری فیفا را نگذرانده است؟
در این مورد شکی وجود ندارد که زیزو کلیه مدارک را اخذ کرده و کلاسهای مربیگری و حتی دوره روانشناسی در ورزش فیفا را نیز تجربه کرده است، اما مدرک مربیگری زیدان برای سنین پایه، آکادمی نوجوانان و تیمهایی است که طبق تعریف فیفا، به مرحله خرید و فروش بازیکن بومی نرسیده و مجور این کار را ندارند. در چنین وضعیتی است که زیدان در دام تیم دوم رئال مادرید افتاد و ناخواسته خود را در میدانی مملو از بی قانونی پیدا کرد.
مشکل اصلی را زیدان ایجاد نکرده بود اما جالب اینجا است که او هرگز از باشگاه دوست داشتنی خود دلخور نشد و حتی در مصاحبه خود با وب سایت رسمی فیفا، مسئولیت مربیگری در تیم دوم رئال مادرید را بر عهده گرفت و حکم فیفا را درست ارزیابی کرد.
سوال مهمی که در این میان فارغ از جملات کنایه آمیز کرایف به ذهن راه پیدا می کند این است که چرا زیدان در تیمهای بزرگتر مرییگری نمی کند؟
زیدان به خوبی می داند که شهرت به دست آمده او نزد مردم، با یک مصاحبه اشتباه، با انتشار یک خبر دروغ، با یک شکست تلخ و از این دست موارد، یک شبه از دست می رود. مردم شاید در همه جای دنیا در داشتن صفت فراموشکاری مشترک باشند، بنابراین هیچ تضمینی در همیشه محبوب بودن زیدان وجود ندارد. او با تیم دوم رئال مادرید کار خود را ادامه داد و امروز مفتخر به تربیت بیش از 18 بازیکن جوان مادریدی است که با دادن شهریه به آکادمی آمده اند و امروز رئال مادرید هر کدام از آنها را حداقل به مبلغ 3 میلیون یورو می فروشد. او امروز در تیم دوم رئال مادرید 5 شاگرد روانشناس ورزشی دارد و استاد راهنمای 3 دانشجوی روانشناسی ورزشی در دانشگاه مادرید است، به عنوان مشاور مدیریت ورزشی در باشگاه ختافه یک پروژه بی نظیر ورزشی را کلید زده و بابت این موضوع بودجه نجومی دریافت کرده است، ثروتی که بزرگترین مربیان دنیا هم بعد از چند سال فعالیت در فوتبال هرگز آن را به خواب هم ندیده و نخواهند دید.