به گزارش مشرق، «رابرت توماس فرتیج»، در کتاب جدید خود تحت عنوان «ریگ روان: جاسوسی، رنج، عشق در دوران بحران خاورمیانه»، برخی وقایع تاریخی و اتفاقات سیاسی روز را با داستانی تخیلی تلفیق کرده و تحلیل خود از مسائل سیاسی روز دنیا را در قالب این کتاب تاریخی تخیلی به مخاطب ارائه داده است.
مقدمه این کتاب به معرفی اسلام به عنوان دین خشونت، عداوت، کشت و کشتار و همچنین تحقیر دیگران از زنان گرفته تا طرفداران دیگر ادیان، اختصاص یافته است.
فرتیج مقدمه کتابش را با سخنی مشهور از «ناپلئون بناپارت» آغاز میکند: «تاریخ چیست؟مگر داستانی که بر سر آن توافق میکنند؟» و اینگونه ادامه میدهد: بزرگترین اشتباه «جورج دبلیو بوش» این نبود که سلاح کشتار جمعی در عراق پیدا نشد که در حقیقت سلاح کشتار جمعی وجود داشت، انبارهای عظیم بمبهای شیمیایی مرگآور پیدا شد. صدام مردم عراق و کرد را بمباران شیمیایی کرده بود، او در حال توسعه ظرفیت هستهایی بود که سالهای پیش توسط اسرائیل نابود شد. {عملیات اپرا سال 1981 میلادی}، بزرگترین اشتباه بوش این نبود که نتوانست چندین تن مواد منفجره که بعدها برای کشتن سربازان آمریکایی استفاده شد را پیدا کند، در واقع او با خلع سلاح کردن کل ارتش عراق، بدون آنکه شرایط کاری را برای دهها هزار سرباز عراقی بیکار شده فراهم کند، باعث شد تا این افراد برای سیر کردن شکم خانوادهاشان، به گروههای تروریستی بپیوندند.
این نویسنده پس از آنکه با استفاده از این مقدمه حملات تروریستی دنیا بالاخص اروپا و آمریکا را به مسلمانان نسبت میدهد در ادامه به مسئله عداوت دیرینه مسلمانان با قوم یهود پرداخته و با استناد به چند آیه قرآن، مدعی میشود: دشمنی با قوم یهود در واقع از پیامبر آنها {حضرت} محمد {ص} و کتابشان قرآن نشأت میگیرد.
وی در ادامه ادعاهای خود میافزاید: اسلام خشن و سیاسی به محمد {ص} بازمیگردد. در قرن هفتم، او طایفه قریظه را قتل و عام کرد و یهودیان خیبر را به خاک و خون کشید، در مدینه جنگ با غیرمسلمانان را در پیش گرفت و به پیروانش گفت، که آنها سه انتخاب بیشتر ندارند، یا مسلمان شوند، یا به عنوان شهروند در جه چندم تبعیت از قوانین اسلام را پذیرفته و مالیات پرداخت کنند و یا اینکه بمیرند.
«توماس فرتیج» متذکر میشود: در قرآن (سوره 5 آیه 82) نیز آمده است که یهودیان، بدترین دشمنان مسلمانان هستند و خداوند آنها را نفرین کرده و آنها را به میمون و خوک تبدیل کرده است.(سوره 2 آیه 62 تا 66،سوره 5 ایه 59 و 60، سوره 7 آیه 166)
وی همچنین در ادامه اسلام را در چند اصل خلاصه میکند که در این میان بر برتری مردان بر زنان و معرفی زنان به عنوان ابزاری برای لذت مردان در دنیا و آخرت بیش از همه تاکید شده است.
در پشت جلد کتاب «ریگ روان» نیز این عنوان به چشم میخورد: بانکداران فاسد، تهدیدهای هستهای خاورمیانه، یک همسر، یک زن اغواگر و یک فرشته.
«توماس فرتیج»این قسمت از کتاب را به معرفی شخصیت اصلی کتاب اختصاص داده و مینویسد: «وینسنت رونالدو»، خسته از زندگی آرام و بیدغدغهاش در حومه شهر و طبیعت دنیوی خود، اکنون در جستجوی معنای واقعی در زندگی، درد و رنج و عشق است. کدام یک از این زنان او را در این مسیر راضی خواهند کرد؟«اوا»،با اغواگریهای عنان گسیختهاش، «آن»، یک مأمور دو جانبه زیبا و یا «سوزان»، یک همسر عاشق و وفادار که مادر فرزندانش است.
نویسنده میافزاید: در مسیر وقایعی که «وینسنت» در ایران، سوریه، اسرائیل و ایالات متحده آمریکا با آنها روبرو میشود، درسهای زیادی از زندگی و عشق فرا میگیرد .او همچنین کشف میکند که مبارزه روی زمین به خاطر آزادی است که همه ما داریم، انتخاب میان خوب و بد.
بنا بر این گزارش،«توماس فرتیج» کتاب «ریگ روان: جاسوسی، رنج، عشق در دوران بحران خاورمیانه» را در ادامه کتاب قبلی خود تحت عنوان «جمع طوفانها در خاورمیانه» منتشر شده در سال 2010 میلادی نوشته است.
او در کتاب «جمع طوفانها در خاورمیانه» نیز به دسیسههایی که میان ایران، آمریکا و اسراییل روی میدهد، میپردازد. در نهایت ایران به بمبهای اتمی و سیستم موشکی دست یافته و توانایی جمله به کل خاورمیانه را به دست میآورد.
«فرتیج» در یکی از مصاحبههایش درباره قضیه «هستهای ایران» گفته است: ما مجبوریم با آن روبرو شویم. حتی اگر متعصبان اسلامی ایران حاضر به امضاء یک توافقنامه شوند، هرگز بر سر آن باقی نخواهند ماند. اسرائیل در این میان تنها یک انتخاب برای مردم خود و بقای خود دارد و آن این است که همین الان وارد عمل شود.
منتقد ادبی سایت «پیآر نیوز وایر» درباره کتاب «ریگ روان» مینویسد، نویسنده کتاب را اینگونه پایان بندیمیکند: رئیس جمهور اوباما با از این حملات اسرائیل جلوگیری کند، او اگر برای ایرانیان خط قرمزی مشخص کند که آنها بتوانند آن را باور کنند، به هر حال، خط قرمزهای قبلیاش به سرعت در ماسهزار بیابانهای خاورمیانه به دست فراموشی سپرده خواهد شد. تاریخ نشان خواهد داد که رئیس جمهور اوباما و «هیلار کلینتون»، وزیر امور خارجه وی با اشتباهات استراتژیک خود در عراق، سوریه و ایران، در واقع تلاش داشتند که آشفتگیهای دولتشان را لاپوشانی کنند. درسی که از تاریخ میتوان گرفت بسیار آسان است: یک نفر نمیتواند با شیطان معامله کند.