به گزارش مشرق، «کشور برادر [عبارتی که به صورت تاریخی در یمن برای اشاره به عربستان استفاده میکنند و بعضا حالت «کنایه» دارد] و کسانی که با او هستند؛ اشتباه میکنند که ضد یک کشور همسایه مثل یمن و ملت بزرگی مثل ملت یمن فعالیت میکنند. و بیشتر و بیشتر اشتباه میکنند وقتی خودشان و امکاناتشان را در خدمت القاعده و تکفیریها قرار میدهند. این جور خطاها را باید خطاهای کشنده خواند. اینها عملا دارند با آتش بازی میکنند و قطعا و یقینا این ابدا به نفعشان نخواهد بود، خصوصا که ملت ما حاضر نیست که به تنهایی بسوزد و به تنهایی کشته شود [و به قاتلش آسیبی نرسد].»
این جملات حسین العزی، مسئول روابط سیاسی جنبش انصارالله را میتوان مکمل جملات صریحی دانست که از طرف عبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر جنبش انصارالله ایراد شده و در آنها صراحت واضحی در انتقاد از دخالتهای عربستان سعودی و نقش «کشور برادر» در «بحرانیسازی» حوادث در یمن، به چشم میخورد. بحث از نقش خطرناکی که این «برادر» در صحنهٔ یمن بازی میکند، تنها از جانب انصار الله هم بیان نمیشود، چنانکه عضو کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست یمن، محمد المقالح نیز ریاض را «مرکز توطئهٔ ضد یمن» میخواند.
سفارت عربستان سعودی در یمن، کارش را به صورت رسمی از عدن [محل فرار رئیسجمهور مستعفی این کشور] شروع کرده است. خبری که تبدیل به تیتر یک روزنامهٔ عربستانی الشرق الاوسط شد. این خبر همراه بود با چند مطلب تحلیلی از نویسندگان روزنامه که همگی نشانگر آن است که عربستان تصمیمش را گرفته تا شرایط در یمن بالا بگیرد و نمونهٔ لیبی (که راهحلهای سیاسی در آن با مانع روبرو شد و گفتگوها به شکست کشیده شد) در یمن هم اجرا شود و اوضاع یمن شبیه اوضاع فعلی لیبی گردد. این چیزی است که عبدالرحمن الراشد چند روز پیش در مقالهای در همین نشریهٔ مطرح عربستانی بیان کرد و دربارهٔ فرار هادی نوشت:
«انتقال رئیس جمهور به عدن، به معنی یمنی است که دو دولت بر سر آن میجنگند و دو پایتخت دارد. رئیس جمهور هادی کسی است که همهٔ نیروهای سیاسی از جمله حوثیها آنرا به رسمیت شناخته بودند و تا همین امروز هم سازمان ملل او را به رسمیت میشناسد.... فلذا در عدن دولتی است که سازمان ملل و جامعهٔ جهانی آن را به رسمیت میشناسد. حتی کشورهای بزرگ جهانی هم برای این گام آمادهاند... انتظار میرود در صنعا نیز یک شبه حکومت تعیین شود که نمایندهٔ حوثیها و همپیمانان کودتاگر آن باشد و کسی در داخل و خارج کشور پیدا نخواهد شد که آن را به رسمیت بشناسد [!]»
نشانههای اولیه حاکی از آن است که عربستان سعودی میخواهد همهٔ کارتهایش را در یمن به بازی بگیرد تا یمنیها را به نقطهٔ «اطاعت از عربستان» بازگرداند. عربستان با سیاستهایی که در پیش گرفته میخواهد بگوید یا امور باید آنچنان که من میگویم بشود یا آنکه همهٔ گزینههای انتحاری بر روی میز است که بهترینشان تقسیم کشور یا ورود به جنگ داخلی است؛ مسائلی که ایران از زبان معاون وزیر خارجهاش حسین امیر عبداللهیان نسبت به آن هشدار داده.
محمد المقالح میگوید: «عربستان سعودی امروز (و به صورت خیلی واضح) از مزدوران و مواجببگیران برای به همزدن گفتگو و توافق بین یمنیها استفاده میکند تا خلأ قانون اساسی [که با استعفای رئیسجمهور رخ داده] کماکان باقی بماند و پوششی برای تخریب و ترساندن دیگران باقی بماند. و این دو کار نهایتا به فروپاشی دولت و چندپاره شدن وطن بینجامد.»
گذشته از اجرای این روش به عنوان نمونهٔ لیبی، عربستان به سراغ حمایت از گروههای تکفیری در یمن نیز رفته است که مدعی است دارد با داعش و تکفیریها در منطقه میجنگد، از نفوذ همین تکفیریها در حیات خلوتش حمایت میکند. همین چندی پیش بود که «مجتهد» [شخص ناشناسی که اطلاعات دقیق و پشتپردهای از خاندان سعودی در توئیتر منتشر میکند] در مصاحبه با مجلهٔ «شئون خلیجیة» گفت پروندهٔ یمن در حال حاضر در اختیار ولی عهد سعودی، یعنی وزیر کشور، محمد بن نایف قرار گرفته است و افزود که گزینهٔ عربستان در حمایت از «قبایل» ضد انصار الله یعنی «حمایت از القاعده» و این گزینه میتواند به معنای آن باشد که عربستان خودش را میسوزاند. [چراکه القاعده پس از قدرت گرفتن در مرزهای عربستان، به «پدرخوانده» خود هم رحم نخواهد کرد.]
محمد المقالح نیز میگوید: «عربستان سعودی در سیاستهایش در قبال عربها به صورت عام و در قبال یمنیها به صورت خاص، در اوضاع جنونآمیزی به سر میبرد. این راه و روشی ناشیانه است و در این جنون در نهایت امر عربستان را به آتش و فروپاشی میکشاند.... این عربستان است که تروریسم و ترویستها را به یمن صادر میکند و آنها را از نظر مالی و تسلیحاتی تأمین و تجهیز میکند تا با یمنیها بجنگند و وطن آنها را نابود کنند. به همین دلیل، برخورد همراه با تسامح و مدارا مقابل این سیاست سعودیها و دخالتهای واضحشان در امور داخلی ما دیگر پذیرفتنی نیست و بعضا این گونه برخورد با تسامح و مدارا با عربستان را میتوان خیانت توصیف کرد.»
در همین چارچوب، روزنامهنگار اردنی علی الدروانی نیز در گفتگو با پایگاه شبکهٔ المنار میگوید: «امنیت یمن، بخشی از امنیت کشورهای خلیج فارس است. این چیزی است که کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز خود بدان اذعان دارند، فلذا روابط اگر در جایی مختل شود در جای دیگر هم خود را نشان میدهد.» علی الدروانی معتقد است اینکه عربستان میتواند بر یمن تأثیر بگذارد «اگر نقطهٔ قوتی در دست عربستان محسوب شود، در عین حال نقطهٔ ضعفی برای او نیز به شمار میرود چرا که هرگونه متزلزل کردن امنیت در یمن، به عربستان نیز کشیده خواهد شد.»
علی الدروانی میگوید روش پخش برنامههای شبکههای سعودی به گونهای است که «بر حمایت ریاض از عناصر القاعده در مأرب و شبوة تأیید میکند. کما اینکه پیشتر نیز از آنها در حاشد و عمرا و هر جا که نیروهای تکفیری حضور داشتند؛ حمایت نمودند تا جایی که یمن تبدیل شد به بزرگترین پایگاه نیروهای تکفیری در منطقهٔ خاورمیانه.»
این روزنامهنگار اردنی با تأکید بر اینکه «این خطر تنها برای یمن نیست، بلکه برای خود عربستان نیز وجود داد» موضوع حملهٔ القاعده به نیروهای مرزی سعودی را یادآور شده و میافزاید: «شاید عربستانیها توهم کردهاند که از خطر دورند اما القاعده بیش از آنکه در کمین یمن باشد، در کمین عربستان سعودی است.»
الدروانی معتقد است که انتقال سفارتهای عربستان و قطر به عدن «تلاشی است برای اینکه بگویند اوضاع در عدن ایدهآل است و از صنعا خیلی بهتر است، درحالی که حقیقت برعکس این است.»
محمد المقالح نیز مثل علی الدروانی خواستار وحدت یمنیهاست و میگوید: «در تمام تاریخ معاصر ما و از زمان تأسیس پادشاهی زیادهخواه سعودی، هویت یکپارچهٔ یمنی بیش از هر وقت دیگری در مقابل عربستان سعودی و دخالتهای آشکارش در امور داخلی یمن خود را نشان میداده است. خلاصه آنکه ملیگرایی یمنیها و لحن وحدتگرایانهٔ آن باعث خواهد شد که خشم یمنیها متراکم شده و در مقابل سعودیها چون آتشی منفجر شود و پیروزی به بار آورد.»
در هر حال میتوان با قطعیت گفت هر سناریویی که در یمن آتش به پا کند، دامن عربستان نیز از شعلهٔ آن دور نخواهد بود.