چه بی وداع می گذرد اسفندماه
از حوالی حالم
کاغذ بیاورید عریضه بنویسم
برای بهار...
تصدقت بشوم فروردین !
سرت را بپا
دارد تیر می بارد از همه جا!
**************************
عروسی باران است و
عروسی هاجر
و شرشر شعر
بر سر شهر
عروسی شعر است و
عروسی باران
و تو که می روی به خواستگاری دریا
و من که آمده ام
پاگشا کنم این باران را
***************************
تنها تو می توانی مادر!
در این زمستان ها
کلاه ببافی برای کوه
دستکش برای درخت
و شال گردنی
برای رودخانه های جهان!