به گزارش مشرق، «محمد عبدالسلام» سخنگوی جنبش انصارالله و عضو شورای رهبری این جنبش تأکید کرد که گروههای سیاسی این کشور برای تشکیل یک مجلس ملی و شورای ریاست جمهوری و دوره انتقالی جدید به توافق مقدماتی رسیدهاند.
وی با اشاره به اینکه در دوره ریاست جمهوری منصور هادی القاعده حتی به زندانهای صنعاء هم راه پیدا کرده بود، گفت که دوره قانونی ریاست جمهوری وی به پایان رسیده است.
محمد عبدالسلام با رد هرگونه گفتوگویی در خارج از این کشور تأکید کرد که هر مذاکرهای در خارج از یمن جنبه ملی نخواهد داشت.
متن این مصاحبه بهصورت سؤال و جواب در زیر در اختیار کاربران قرار میگیرد:
* : نشستهای احزاب سیاسی یمن هم اکنون وارد چه مرحلهای شده است، مذاکراتی که میتواند در برگیرنده تشکیل دولت برخاسته از آن باشد و 35 وزیر را در دولت تشکیل دهد؟ اگر این گفتوگوها به نتیجهای برسد آیا برای شخص عبدربه منصور هادی هم جایی در این توافق در نظر گرفته شده است؟ بهنوشته روزنامه الشارع، قرار است یک شورای ریاست جمهوری بهریاست عبدربه منصور هادی تشکیل شود، «محمد قحطان» عضو هیئت عالی حزب تجمع یمنی گفته است که بنعمر با عبدالملک توافق کرده تا منصور هادی به ریاست شورای ریاست جمهوری برگزیده شود، نظر شما در این باره چیست؟
توافق مقدماتی برای تشکیل شورای ریاستجمهوری و مرحله انتقالی جدید
عبدالسلام: بسم الله الرحمن الرحیم، ابتدا لازم میدانم از شما بهدلیل دعوت از ما در حین سفرمان به ایران تشکر کنم، البته بهدرستی میدانیم که موضوع یمن مرتبط با موضوعات منطقه است و هرگز موضوع یمن بهدور از تحولات منطقهای نبوده، حمایت از مستضعفان و حمایت از انقلاب مردمی یمن یک موضع بسیار خوب و برجسته است و برای این حمایتهای شما سپاسگزاریم.
اما در خصوص گفتوگوی احزاب سیاسی یمن و گفتوگوهایی که هم اکنون در یمن جریان دارد باید بگویم، بله، توافقی اولیه برای تشکیل شورای ریاست جمهوری حاصل شده است، البته برای تشکیل مجلس ملی هم توافقی به عمل آمده، همچنین توافق کردهایم تا مرحله انتقالی جدیدی هم در یمن به وجود آید؛ چرا که همانگونه که میدانید در انقلاب 11 فوریه برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در قالب طرح عربی سعی داشتند انقلاب و خواستههای ملت انقلابی یمن را دور بزنند، آنها با این اقدام سعی داشتند شکل تازهای از رژیم را در یمن به وجود آورند، این مرحله انتقالی جدید قرار است نماینده خواست ملت انقلابی یمن بدون هیچ استثنایی باشد.
البته این توافق میتواند بهمثابه نخستین توافقی باشد که به دور از هیمنه و سلطه خارج بر یمن حاصل میشود، خارج هیچ دخالتی در هیچ یک از مفاد و جزئیات آن نخواهد داشت.
از این رو اعلام میکنیم که دیدار و گفتوگوهای احزاب سیاسی یمن در قالب و چارچوب سازمان ملل همچنان ادامه دارد، بنابراین توافق اولیه همانگونه که گفتم حاصل شده است اما توافق در خصوص جزئیات هنوز حاصل نشده است، و البته از جمله وظایف مجلس ملی یمن اداره اوضاع کشور در طول مرحله انتقالی است، همچنین از وظایف این مجلس میتوان به سامان بخشی و زمانبندی برگزاری انتخابات و اجرای انتخابات و اعمال اصلاحات بر قانون اساسی جدید یمن و تصویب آن و برگزاری همهپرسی برای تأیید آن و تشکیل دولت اشاره کرد.
کش و قوسی هم که با برخی عوامل، جریانها و فشارهای خارجی وجود دارد از طرف برخی از کشورها صورت میگیرد. این کشورها از این طریق سعی دارند، تا جایی که امکان دارد از کیک تقسیم قدرت در یمن سهم بیشتری را به دست آورند.
دوره قانونی ریاستجمهوری منصور هادی به اتمام رسیده است
اما در خصوص عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری که نقشش به پایان رسیده و طی روزهای اخیر از قدرت کناره گیری کرده باید بگویم، ما معتقد هستیم مرحله فعالیت وی به سر آمده است، براساس توافقی که با برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس حاصل شد، قرار بود وی برای مدت دو سال در این سمت کار کند و این مدت دو سال هم اکنون به پایان رسیده است، البته این دو سال در سال 2014 به پایان میرسید و بعد از پایان این مدت یک سال دیگر این سمت برای وی تمدید شد و این دوره هم به پایان رسیده است.
از این رو منصور هادی هیچ صلاحیت و اختیارات قانونی ندارد، بهعقیده من اکنون دوره وی با استعفای منصور هادی از قدرت به پایان رسیده است و دیگر نقشی برای او قابل تصور نیست، از این رو رسماً و عملاً یمن وارد مرحله انتقالی شده است.
منصور هادی در صورت نمایندگی یک حزب میتواند وارد گفتوگوها شود
در خصوص موضوع بازگشت منصور هادی به شورای ریاست جمهوری یمن و گفتههایی از این قبیل باید بگویم، تکلیف این مسئله بعد از بیان موضع ما یعنی انصارالله و دیگر جریانهای انقلابی یمن در کمیته انقلابی که در برگیرنده احزاب و گروههای دیگر یمنی است بیان خواهد شد، ما بر این عقیده هستیم که اگر منصور هادی بخواهد با ما وارد گفتوگو شود، باید نمایندگی یک حزب را بهعهده داشته باشد همانگونه که دیگر احزاب سیاسی هم در این گفتوگوها شرکت دارند، یا این که وی نمایندگی یکی از جنبشهای انقلابی را بهعهده بگیرد، یا این که عضوی در مجلس ملی باشد و همینطور میتواند عضو در شورای ریاست جمهوری باشد، اما مسئله این که وی ریاست شورای ریاست جمهوری را بهعهده داشته باشد این به توافق بین اعضای شورای ریاست جمهوری بستگی دارد، البته وی دراین باره باید شانس خود را بین باقی احزاب بسنجد و ببیند تا چهاندازه ممکن است بتواند چنین شانسی را به دست آورد.
ناگفته نماند که بسیاری از احزاب سیاسی و جنبشهای انقلابی یمن منصور هادی را به خیانت متهم میکنند، حتی بسیاری از احزاب سیاسی یمن حاضر نیستند برای وی نقشی در مذاکرات و گفتوگوهای بین احزاب در نظر بگیرند. برخی از احزاب و گروههای سیاسی چون دستور و حمایت مورد نظر را از کشورهای خارجی دریافت میکنند سعی دارند تنها ما را در این بین مورد حمله قرار دهند، همین احزاب هم اکنون تلاش میکنند نقشی را برای عبدربه منصور هادی متصور باشند.
هم اکنون برخی از احزاب سعی دارند بگویند که منصور هادی میتواند برای آینده یمن مطرح باشد، همین احزاب تا چندی قبل وی را به خیانت متهم میکردند اما همانگونه که گفتم برای حمله به ما از این مواضع خود استفاده میکنند.
در دوره منصورهادی، القاعده حتی به زندانهای صنعاء هم نفود کرده بود
همین احزاب سیاسی مدافع امروز منصور هادی تا چندی قبل ضمن اتهام عبدربه منصور هادی به خیانت وی را ناکارآمد میدانستهاند و اعلام میکردند که هیچ کاری برای یمن و خدمت به این نظام و ملت به عمل نیاورده است! اما واقعاً منصور هادی در این مرحله اخیر چه کرده بود؟
در دوران زمامداری منصور هادی، یمن شاهد یکی از بدترین مراحل اقتصادی تاریخ خود بوده است، القاعده در این مدت موفق شده بود خود را به داخل شهر صنعاء پایتخت یمن برساند. حتی به داخل بازداشتگاهها و زندانها رسیده بود، حتی بسیاری از بازداشتیها و زندانیان القاعده را همین سازمان تروریستی از زندانهای صنعاء آزاد کرد، یادمان هست که القاعده حتی توانسته بود حود را به داخل بیمارستانهای خصوصی که تحت تدابیر امنیتی دولت قرار داشتند برسانند، البته سخن در این باره بسیار است، از این رو باید گفت بخش اعظم ملت یمن از بقا و ماندن منصور هادی در قدرت و تکرار آن فجایع ناراحت هستند و راضی به مشاهده تکرار آن نیستند.
کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بهدنبال خار و ذلیل کردن ملت یمن هستند
اما با این اوصاف ما معتقدیم میز مذاکرات و گفتوگوهایی که در آن نفوذ و حضوری برای خارج وجود ندارد و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ــ که بهصراحت بگویم بهدنبال خوار و ذلیل کردن ملت یمن هستند ــ در آن جایگاهی نداشته باشند، میتواند مانع بازگشت تبعات دوران گذشته به یمن گردد، مگر آن که برخی از مشکلات و اتفاقات رخ دهند، اما باید گفت این شورای ریاست جمهوری و مجلس ملی یمن است که آینده این کشور را رقم خواهد زد، تنها از طریق توافق و مشورت است که میتوان موضوع ریاست شورای ریاست جمهوری را تعیین و مشخص کرد.
*: بنابراین هر آنچه را که بنعمر گفته رد میکنید؟
عبدالسلام: به بنعمر گفته شد: "اگر میخواهید منصور هادی در مذاکرات شرکت داشته باشد ما با این امر مشکلی نداریم؛ ولی او باید نمایندگی یک حزب سیاسی یا یک گروه انقلابی را بهعهده داشته باشد"، چون اگر قرار بود هر رئیس جمهوری سابقی در گفتوگوها شرکت داشته باشد در این صورت علی عبدالله صالح هم میبایست در این گفتوگوها حضور و مشارکت داشته باشد. عبدربه منصور هادی با چه صفت و عنوانی میخواهد در این مذاکرات و گفتوگوها ورود کند؟ جنوبیها با این مسئله که وی نماینده آنها در مذاکرات باشد مخالف هستند، حزب کنگره ملی یمن هم که به وی وابستگی داشته نیز حاضر نیست منصور هادی نمایندگی او را بهعهده داشته باشد، از این رو ابتدا باید مشخص شود وی قرار است بهعنوان نماینده چه حزبی در این گفتوگوها شرکت کند.
*:شما به میز مذاکرات در هتل موفامبیک رفتید تا خواستهها و مطالبات ملت یمن را جامعه عمل بپوشانید؟
به مذاکرات با دخالت خارجی تن نمیدهیم
عبدالسلام: بیشک چنین است، یعنی اگر از گفتوگوهای موفامبیک ما بتوانیم به راه حل برسیم این دستآورد بسیار مهم خواهد بود. لازم نیست همواره و همیشه گزینه انقلابی ادامه داشته باشد، اگر به یاد داشته باشید در 21 سپتامبر انقلاب ملت به پیروزی رسید، و سرلشگر علی محسن الاحمر که به تظاهرکنندگان در خیابان فرودگاه مقابل شورای وزیران یورش برد و آنها را هدف قرار داد و بعد به عربستان سعودی فرار کرد.
ما در همان زمان نیز قادر بودیم زمام امور کشور یمن را به دست بگیریم و کشور را اداره کنیم، اما به این دلیل که علاقمند به مشارکت سیاسی با دیگر احزاب بودیم از دیگر احزاب دعوت کردیم و در شورای صلح و مشارکت از آنها دعوت به عمل آوردیم و یک پیمان شراکت امضا کردیم، ما راضی به حذف دیگران نیستیم؛ چرا که یمن به توافق نیاز دارد و یمنیها صاحب این توافق خواهند بود و این توافق هم بهصلاح آنها خواهد بود اما زمانی که راه رسیدن به این توافق با دخالت کشورهای خارجی و بهخصوص عربستان سعودی که میکوشد این کشور را به یکی از بخشهای خود تبدیل کند در چنین شرایطی هرگز دیگر به چنین مسئلهای تن نمیدهیم و هرگز بر چنین گفتوگوهایی حساب باز نمیکنیم.
هر مذاکرهای در خارج از یمن جنبه ملی نخواهد داشت
*: در خصوص انتقال مذاکرات و گفتوگوها به خارج از یمن برخی میگویند ممکن است این مذاکرات به عربستان سعودی یا سلطان نشین عمان یعنی مسقط منتقل شود، چه میگویید؟
عبدالسلام: ما معتقدیم که مذاکرات و گفتوگوها باید یمنی باشد، از این رو هر مذاکرهای که به بیرون از یمن کشیده شود جنبه ملی به خود نخواهد گرفت، چرا مذاکرات نباید در داخل یمن ادامه داشته باشد؟ ما هیچ تجربه خوبی از مذاکرات یمنی در خارج از خاک یمن نداریم.
یمن قادر است مذاکرات را در داخل خاک خود ادامه دهد
*: برخی میگویند: "نمیتوانیم در سایه فشار سلاح و مسائلی از این قبیل در مذاکرات و گفتوگوها شرکت کنیم" شما به این ادعاها چگونه پاسخ میدهید؟
عبدالسلام: این سخنان نادرست هستند، چرا که این احزاب میتوانستند در موفامبیک بهصراحت و با صدای بلند از هرگونه توافقی سر باز بزنند و با آن مخالفت کنند، حتی بر ما میتاختند و برخی ما را مورد حمله قرار میدادند، از این بالاتر برخی از آنها حتی تلاش میکردند ما را از صحنه سیاسی حذف کنند، با این وجود مذاکرات دستخوش نابسامانی نشد، این که گفته میشود چون در موفامبیک بودند صدایی از آنها شنیده نمیشد اما وقتی به جایی دیگر رفتند صدای اعتراض آنها به گوش رسید این سخن بیپایه و اساس است و بهعکس آن باید درست باشد که نشان دهنده اعتراض آنها باشد، در موفامبیک صدای معارضه از هر صدای خارجی نیرومندتر است.
انتقال سفارتخانهها به عدن اقدامی سیاسی است
این سخنان همه تلاشی هستند برای محقق کردن خواست عربستان سعودی و آمریکا. بسیار خوب بیایید به این مسئله برسیم که چرا سفرا را به جایی دیگر منتقل کردند، از نظر امنیتی از 21 سپتامبر سال 2014 تا فوریه 2015 هیچ تغییر امنیتی در صنعاء روی نداده است، گروههای انقلابی مردمی هنوز هم در خیابانهای صنعاء بودند و این کشورها تصمیمی برای انتقال سفارتخانههای خود نگرفتند، آنها اکنون در حالی سفارتخانههای خود را از صنعاء منتقل میکنند که اوضاع امنیتی در صنعاء آرامش دارد، هدف چیست؟ هدف سیاسی است.
آنها که میخواهند مذاکرات از صنعاء منتقل شود در واقع به این دلیل که فشار سلاح در صنعاء وجود دارد انجام نگرفته است، بنعمر در مذاکرات هرروز پشت میز مذاکرات حضور دارد و برای رسانهها بهصورت همهروزه صحبت میکند، همگی آنها حضور دارند و با رسانههای مخالف صحبت میکنند و سخنان تند و سنگینی به ما نسبت میدهند، آنها ضمن حملهور شدن به ما انقلابیون را شبهنظامیان مسلح میخوانند و این اظهار نظر آنها با آزادی کامل صورت میگیرد.
آنها در واقع فشار را بهانه کردهاند تا از این طریق مذاکرات را به بیرون از یمن منتقل سازند و در آنجا بهامید عوامل مختلف همچون تهدید و رعب و فشار میخواهند شاید از این طریق برخی از اهداف خود را در مذاکرات محقق سازند، همین کار را در تدوین قانون اساسی جدید یمن در آلمان و بعد از آن در یمن پیاده کردند و هیچ دستآوردی از آن عایدشان نشده است.
یمن قادر است مذاکرات را در داخل این کشور ادامه دهد و بهصلاح تمام گروههای سیاسی یمن است که این مذاکرات در داخل این کشور دنبال شود، و اگر قرار باشد این مذاکرات در خارج از یمن و پایتخت یک کشور دیگر دنبال شود کار را دشوار خواهد کرد و مشکلات خودش را به دنبال خواهد داشت.
اگر مشکلات خود را در داخل یمن حل و فصل نکنیم در طول تاریخ همواره به ما یادآوری خواهد شد که توانستیم مشکلات خود را در درون خاک کشورمان از طریق مذاکرات داخلی حل و فصل کنیم.
این مذاکرات به هر حال نمیتواند نزد کسانی پیگیری شود که موضعی معاند و مخالف با انقلاب ملت یمن داشتهاند.
* : در صورت شکست احزاب سیاسی یمن در رسیدن به یک توافق، اقدام جماعت انصار الله برای حفظ انقلاب و دست آوردهای آن چه خواهد کرد؟
عبد السلام : انقلاب امروز و اراده انقلابی و کمیته انقلابی به خواست خداوند محفوظ هستند، واقعا ملت انقلابی یمن چه چیزی در اختیار دارند اکنون می بینیم بیشتر دولت های کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس موضعی مخالف با انقلاب و دست آوردهای انقلاب ملت یمن دارند خواست اللهی بر تمام این فشارها و مواضع پیروز است و از این مساله هم نمی توان به سادگی گذشت که خواست کشورهای عرب منطقه با خواست و اراده ملت انقلابی یمن همگون نیست! واقعا رمز ایستادگی و پایداری ملت انقلابی یمن چیست ؟ ارداه و خواست قوی ملت انقلابی یمن خود بزرگ ترین ضامن و حافظ این انقلاب است.
اگر جریانی بخواهد انقلاب یا جریان انقلاب را از مسیر اصلی منحرف سازد اعلام می کنیم که جریان های انقلابی قادر خواهند بود با استفاده از تمام گزینه ها از انقلاب و دست آوردهای انقلاب ملت یمن حفاظت کنند.
کمیته های انقلابی و کمیته های مردمی در همین مرحله اخیر برای پیروزی انقلاب یمن و به ثمر نشاندن تلاش های انقلابی چه کردند؟ آنها عملکرد انقلابی را توسعه بخشیدند و در برابر طرح پیش نویس قانونی اساسی جدید یمن ایستادند و آن را متوقف کردند، آنها اجازه ندادند در مرحله ای از زمان جریان های شرکت کننده در گفت وگوهای صلح و مشارکت به بن بست برسند، از این رو اعلام می داریم که کمیته های انقلابی آمادگی کامل دارند تا از منافع و دست آوردهای انقلاب ملت یمن حمایت و پاسداری کنند، اگر گفت وگوها به ثمر نشستند که این مساله بسیار خوب خواهد بود و اگر به موفقیت نرسید گزینه های مختلف در اختیار ملت یمن است و از انها استفاده خواهند کرد.
امروزه ما بیش از هر زمان دیگری از انقلاب و دست آوردهای انقلاب ملت یمن حمایت می کنیم چرا که همه خوب دیدیم دست آوردهای این انقلاب چگونه از سوی ملت یمن مورد حمایت قرار گرفتند و همین دست آوردها زمانی که جریان های خارجی در صدد بهره برداری از آنها بودند به دلیل حمایت ملت انقلابی یمن از آنها تلاش دشمنان یمن را ناکام گذاشتند.
اکنون ملاحظه میکنیم که آمریکا و عربستان سعودی و شورای امنیت سازمان ملل می آیند و اعلام می کنند ما از منافع ملت یمن حمایت می کنیم. ملت یمن از همان ابتدای امر و آغاز انقلاب در حال دفاع از منافع خود و کشورش می باشد شماها از چه زمانی آمده اید و اکنون مدعی دفاع از منافع ملت یمن هستید ؟ از این رو ما خوب می دانیم آنها به دنبال منافع هیچ ملتی نیستند و ملت یمن امروزه این مساله را به صورت درستی درک میکنند.
انتقال پایتخت به عدن با هدف فشار سیاسی صورت گرفت
عبد السلام : انتقال پایتخت با هدف فشار بر پایتخت اصلی یمن صورت میگیرد، در جای دیگر یمن نمی توان مشروعیت دیگری برای کشور در نظر گرفت چرا که عبدربه منصور هادی صاحب مشروعیت نیست تا هرکجا بخواهد برود به آن مکان مشروعیت ببخشد! این که وی از هر کجای یمن به جای دیگری فرار کند نمی تواند مشروعیتی برای خودش فراهم کند و ملت یمن این قبیل اقدامات را به شدت رد می کند، این قبیل مسائل و مواضع غیر منطقی هستند و هر انسان عاقلی حاضر به پذیرش آن نیست.
اکنون همه خوب می دانیم که وی قصد دارد با رفتن به جنوب یمن مساله مربوط به این بخش از یمن را تحریک کند، حتی مردم جنوب یمن هم به این نتیجه رسیده اند که هدف منصور هادی از امدن به جنوب یمن برهم زدن معادلات و موازین امور است و از این کار قصد دارد مشکلات دیگری را در یمن دامن بزند.
اکنون مردم یمن به درستی خوب می دانند که امروزه عبدربه منصور هادی در حال ضربه زدن به مساله آنهاست و هم اکنون مردم در جنوب یمن حاکم بر خود نیستند بلکه گروه های شبه نظامی وابسته به وی در حال حکومت بر مردم جنوب یمن هستند، البته جریان های دیگری هم در جنوب حاکم هستند و بخش دیگری از مناطق جنوب یمن در دست گروه های وابسته به القاعده است.
عدن پایتخت سیاسی یمن است نه سیاسی
هیچ کسی قبول نمی کند که عدن پایتخت سیاسی یمن باشد همه خوب می دانیم عدن پایتخت اقتصادی یمن است و هرگز نمی توان اهمیت این منطقه را در یمن نادیده گرفت، در اینجا می گوییم به هیچ کجای یمن نمی توان مشروعیت را منتقل یا بخشی را بر بخش دیگر ترجیح داد چرا که یمن یک کشور یکپارچه و متحد است و نمی توان به این وسیله بخش های آن را از هم متمایز یا جدا کرد و صنعاء تنها پایتخت یمن است و تمام تلاش های دیگر در این راستا هرگز به موفقیت و سرانجام نمیرسند.
*: با وجود تمام مواضع خصمانه و توطئه گرانه کشورهای آمریکا و انگلیس که توطئه آنها برضد انقلاب یمن و کمیته های انقلابی و مردمی برکسی پوشیده نیست می بینیم با این وجود این دو کشور قصد ندارند سفارتخانه های خود را از صنعاء به عدن اتقال دهند فکر می کنید این تصمیم به چه دلیل است؟ آیا به عقیده شما این موضع آنها نوعی نرمش در قبال انصار الله است یا هدف دیگری را از این امر دنبال میکنند؟
آمریکا و انگلیس به دلیل ناامن بودن عدن سفارتخانههای خود را منتقل نکردند
عبد السلام : موضع کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای انتقال سفارتخانههای خود از صنعاء به عدن درپی موضع خصمانه عربستان سعودی اتخاذ شده است، چرا که عربستان سعودی به این نتیجه رسیده است که اکنون قیمومیت خود را بر ملت یمن از دست داده است، موضع آمریکا در این بین به دلیل منافعی دنبال می شود، با عربستان سعودی منافعی دارد و در یمن هم منافعی را دنبال میکند و به طور کلی در کل منطقه منافعی را آمریکایی ها دنبال میکنند.
آمریکاییها در این باره منافع خود را مدنظر دارند، آمریکا و انگلیس به این دلیل سفارتخانه های خود را به عدن منتقل نکردند؛ چرا که می دانند اوضاع در عدن واقعا نا امن است؛ آمریکاییها و انگلیسیها دریافتهاند که انتقال سفارت خانههایشان از صنعاء به عدن پیامدهای ناگواری را برای خودشان به دنبال خواهد داشت و به دنبال منافع ما نبودند! به صراحت بگویم آرامش و امنیتی که امروزه در صنعاء حاکم است در هیچ بخش و منطقه از خاک جمهوری یمن دیده نمیشود. حتی از عدن امن تر است از این رو آنها به فکر انتقال سفارتخانههای خود به عدن نبودند.
حالا فرض کنیم این دو کشور هم به دنبال منصور هادی رفتند و به عدن پای گذاشتند خوب چه اتفاقی خواهد افتاد.به فرض که رفتند اوضاع اقتصادی در آنجا مگر چگونه است ؟ سفرای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که به عدن رفتند مگر چه کردند؟ تنها دست آوردش مساله سیاسی است وگرنه برای ملت یمن فرقی نمیکند این سفارتخانهها در کجا باشند و این خود آن کشورها هستند که از این تصمیم زیان خواهند دید.
البته در این باره باید بگویم که برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس حاضر به انتقال سفارتخانههای خود از صنعاء به عدن نشدند و حتی سفارتخانه های خود را در صنعاء تاکنون تعطیل هم نکردند.
*: درصورتی که مذاکرات در یمن به بن بست یا موانعی برخورد کند و راهی برای حل این مشکلات هم یافت نشود تا چه میزان می توان سناریوی تجزیه یمن را عملی کرد؟ آیا این سناریو محقق می شود؟
آرامش و ثبات در یمن برای عربستان خطرناک است
عبد السلام : خیر محقق نخواهد شد، البته همه ما خوب میدانیم چه کشوری به دنبال تحقق این مساله است و حتی نخبگان سیاسی در عربستان سعودی به این یقین رسیدهاند که عربستان سعودی خود را قیم یمن میداند، باید در این باره اضافه کنم حتی در عربستان سعودی هم وصیت هست که در آن سفارش شده استقرار و آرامش یمن برای عربستان میتواند خطرناک باشد و برعکس آن را سفارش کرده است. بنگرید طی این سال های گذشته با ما چه کردند؟در همسایگی ما یعی از ثروتمندترین کشورهای جهان قرار دارد در این کشور هم ثروت زیاد است هم مازاد این ثروت بسیار زیاد است. در کنار این کشور، کشوری فقیر و ضعیف و همسایه قرار گرفته است عربستان برای یمن چه کرده است؟
کشورها از نعمت برق ایران بهره مند میشوند، عربستان چه کاری برای یمن کرده است؟
حال اگر کشوری دیگر بود چه می شد؟ مثال نزدیک بزنیم ایران را ببینید. چند کشور از برکت ایران، روشنایی و برق دارند؟ اکنون در یمن با وجود همسایه ای ثروتمند همچون عربستان سعودی که متاسفانه نظام حاکم در این کشور هم نظامی وابسته و کرنش کننده است. ریاض هیچ کاری برای یمن نکرده است؛ نه در راه سازی و نه در آموزش و نه در بهداشت و نه خدمات؛ حالا اینها را هم نمی خواهیم اجازه نمیدهند ملت یمن به حال خودشان باشند؛ متاسفانه بسیاری از کشورهای عرب هم حاضر نیستند ملت یمن را به حال خودش واگذارند؛ چرا که میدانند این ملت تواناییهای انسانی و تواناییهای بسیاری در مقاومت و فرهنگ مقاومت پیدا کرده است؛ باید به این کشورها و ملتهای آنها بگوییم اگر در برابر ظلمی که بر ملت یمن روا داشته میشود سکوت کنند روزی همین استکبار جهانی آمریکا و صهیونیسم نوبت را به آنها خواهد داد و آنها را به سرنوشت بدی دچار خواهند کرد! از این رو آنها به دنبال تضعیف و تجزیه و تقسیم یمن هستند! ما این را خوب می دانیم چرا با قدرت در برابر این توطئه ها ایستادیم چرا که متوجه شدیم طرحی برای تجزیه یمن به شش بخش در دست تهیه و تدارک بود، این مساله می توانست فاجعه بار باشد و می توانست منجر به این شود که یک یا چند بخش باهم اعلام جدایی کنند.
در برابر طرح تجزیه یمن ایستادیم
از این رو معتقدم این طرح ها نمیتوانند در یمن به ثمر برسند؛ چرا که ملت یمن بیدار و گوش به زنگ است این روزها ما نمونهها و پیامدهای ناشی از تجزیه را به خوبی می بینیم و از خطرهای این تجزیه بر ملت یمن به خوبی مطلع و آگاه هستیم، مساله دیگر در خود جریانهای انقلابی و رهبری انقلابی یمن شکل گرفته در شخص عبدالملک الحوثی است که به دلیل احترامی که ملت انقلابی یمن برای وی قائل است این ملت به درستی میداند این رهبری حکیمانه انقلاب یمن هرگز ملت یمن را رها نخواهد کرد.
چه گزینه هایی ممکن است مطرح شوند؟ اکنون و همانگونه که ملت انقلابی در رسانه ها اعلام میکند حاضر است از جان مایه بگذارد و از استقلال و عزت خود دفاع کند، باید بگویم اصرار این ملت در دفاع از عزت و شرفش به این دلیل است که متاسفانه به عزت و شرف این ملت توهین شده است. برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و نمیگویم بیشتر آنها با ملت یمن به صورت ناجوانمردانهای رفتار میکنند؛ حتی کارگران یمنی در این کشورها با انواع بدرفتاریها از این کشورها روبه رو میشوند.
دهها هزار یمنی بدون محاکمه در زندانهای عربستان هستند
ملت یمن امروز انقلاب کرد و این انقلاب تنها برای کرامت و به دست آوردن روزی با عزت نبوده بلکه این ملت انقلاب کرد و قیام نمود تا عزت و سربلندی توام با استقلال خود را به دست آورد از این رو امروز برای ملت یمن لازم نیست در این باره مثال بزنیم یا توضیح دهیم چرا که این ملت این حقایق را با گوشت و پوست خود زندگی کرده است.
شما در هیچ کجای یمن یک شهروند از خانوادهای را نمی یابید که یکی از افراد این خانواده برای کار و درآوردن روزی به عربستان نرفته باشد و در این کشور تجربه زندانی شدن را نکشیده باشد، دهها هزار یمنی بدون این که محاکمه شوند در زندانهای عربستان سعودی به سر می برند و حتی شکنجه می شوند، آنها در شرایطی بسیار بد و به دور از اخلاق و بهداشت و شرایط مناسب زیست یک انسان در این زندان ها به سر میبرند، اما دیگر امروز از عزت و سربلندی خود دفاع میکنند، دیگر این دوران به سر آمده است، از این رو است که میگویم در عرصه سیاسی با این هوشیاری ملت یمن دیگر نمیتوانند در فکر تجزیه و تقسیم یمن باشند.
ملت یمن راه مقاومت در برابر استکبار را برگزیده است
ملت یمن دیگر بیدار است و این ملت حاضر نیست حرف زور را بپذیرد و این ملت راه مقاومت در برابر استکبار آمریکا و اسرائیلی را برگزیده است و از این رو از مقاومت فلسطینی هم حمایت می کند، این ملت را دیگر نمی توان به گذشته بازگرداند، این ملت دیگر می خواهد در کنار دیگر ملت های مستضعف جهان بایستد و در برابر استعمار جهان خوار مقاومت کند، ملت یمن تواناست و در این زمینه انگیزه بالایی دارد.
* : آیا نقشه سیاسی از داخل با مساله تقسیم و تجزیه در تعارض است؟
عبد السلام : ببینید در پیش نویس قانون اساسی چه آمده بود، حزب کنگره ملی کل یمن با مساله اقلیم ها مخالف بود، اما از خارج بر این حزب فشارهایی وارد آمد تا بپذیرد، حزب سوسیالیت یمن هم با تجزیه و تقسیم مخالف بود اما به آن نیز از خارج فشار وارد شد. این تنها ما بودیم که حاضر نشدیم طرح پیش نویس قانون اساسی یمن را امضا کنیم. تصویب قانون اساسی در یک کشور نیازمند حصول توافق است و اگر این توافق صورت نگیرد مشروعیت آن زیر سوال خواهد رفت، ما صدای خود را بالا بردیم و برای شکست طرح تصویب این پیش نویس ناقص قانون اساسی اقدام کردیم، ما در بیان مخالفت خود با این پیش نویس قانون اساسی به صراحت اعلام کردیم با طرح پیش نویس تجزیه یمن موافق نیستیم.
قدرت یمن در یکپارچگی و اتحاد آن است
امروزه در استانها یا آن اقلیمهایی که خودشان به رسمیت شناخته اند مردم در این مناطق ناراضی هستند و این تقسیم بندی را ظالمانه می دانند، آیا واقعا به عقیده آن کسانی که قانون اساسی یمن را امضا کردند قدرت و توان یمن در تجزیه و تکه تکه کردن آن است؟ خیر هرگز چنین نیست. بله ما با گزینه دولت مرکزی و دولت فدرال موافق بودیم، اما هرگز با تجزیه یمن موافق نبودیم ما موافقت همه را بر این مساله خواستار بودیم و میخواستیم مشکل جنوب یمن هم حل شود، اگر به مشکلات اهالی جنوب یمن توجه شود و مشکلات آنها به درستی حل شود دولت یکپارچه با نظامی عادلانه خواسته همه خواهد بود حتی ساکنان جنوب یمن هم خواستار آن خواهند بود!.
خطر تجزیه یمن برای جنوبی ها بیشتر است
این که گفته می شود شمال از جنوب یمن جدا شود خطر این مساله برای جنوبی ها از شمالی ها بیشتر خواهد بود، قدرت یمن در یکپارچگی و اتحاد آن نهفته است، بله مشکل ما این است که نظام سابق سعی داشت به مشکلات جنوبی های ساکن کشور بی توجهی نشان دهد و از این طریق تلاش کرد تا با دامن زدن به آن، اختلافات را در جامعه افزایش دهد، این نظام سابق تلاش کرد با بازنشسته کردن کارمندان نهادهای جنوبی و نادیده گرفتن حقوق و مزایای ساکنان جنوب یمن موجی از نارضایتی را بوجود آورد! حتی دولت آنها را از تصمیم گیری های سیاسی هم حذف کرد، این مسائل باعث شکل گیری نوعی اعتراض مسلحانه از سوی جنوبی ها شد.
امروزه سید ملک الحوثی پیام های بسیاری برای جنوبی ها ارسال کرده است و از آنها دعوت کرده است برای حل مشکلات آنها بیایند و گفت وگو شود، خواستار حل تمام مشکلات به صورت عادلانه شده است.
تجزیه یمن برای کل منطقه خطرناک است
اگر بخواهند[جنوبیها] به مساله جدایی و تجزیه دامن این مساله به زیان همه خواهد بود و این تجزیه عاقبت خوشی به همراه نخواهد داشت و این که هر کسی بیاید و بگوید من می خواهم این منطقه را بردارم و جدا کنم نباید مورد تایید هیچ کسی در یمن قرار گیرد چه در جنوب و چه در شمال این کشور .
کشورهای حامی مساله تجزیه در بین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس هم بدانند این مساله می تواند باعث سابقه خطرناک و پیامدهای بدی به دنبال داشته باشد و باعث خواهد شد تا اقلیت ها در بسیاری از این کشورها بخواهند بخش های از خاک این کشورها را جدا کنند و کشورهای بسیار کوچکی را تاسیس کنند و این امر برای کل منطقه ناگوار خواهد بود.