کد خبر 397221
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۴

نوزدهمين شماره از مجله‌ سوره انديشه ويژه‌‌ بهمن و اسفند ۹۳، حاوی مقاله‌ها و گفتگوهايی پيرامون «ماهيت فساد در ايران» روی کيوسک‌های مطبوعاتی قرار گرفت.

به گزارش مشرق، فساد مقوله‌ای است که همواره در جمهوری اسلامی مورد توجه بوده و راه‌کارهای مقابله با آن در همه دولت‌ها بحث‌برانگیز شده است. در یک حکومتی دینی، فساد از حساسیت بالایی برخوردار است و مردم نیز نسبت به جلوگیری از وقوع فسادهای مختلف، انتظارات بیشتری دارند. مجله سوره نیز، این شماره خود را به تحليل اين موضوع بغرنج و حساس اختصاص داده و آن را از سطح «فساد در زندگي» و «فساد اداري و اقتصادي» تا سطوح «فساد و تقلب علمي»، «زمينه‌هاي فکري فساد»، «هنرهاي فاسد و منحط» و همچنين «انحطاط و آغاز شدن» مورد بررسي و پرسش قرار داده است.

در بخش تحليلي اين شماره آثاري از نصرالله حکمت، يوسفعلي ميرشکاک، فرشاد مؤمني، محمدتقي چاوشي، اصغر طاهرزاده، مهدي معين‌زاده، مهدي بنايي، محمدعلي مرادي، جلال پيکاني، اصغر منتظرالقائم، ميثم سفيدخوش، عطاء‌الله بيگدلي، سيدمهدي ناظمي، علي‌نجات غلامي و... آمده است و در بخش ضميمه کتاب نيز، تازه‌هاي بازار کتاب معرفي شده و به بهانه انتشار کتاب «امام خميني(ره) و سلوک در تقدير توحيدي زمانه» با استاد اصغر طاهرزاده گفتگويي انجام شده و گزارشي از ميزگرد نقد و بررسي اين کتاب با حضور محمد رجبي و دکتر موسي نجفي ارائه شده است. یادداشت یوسفعلی میرشکاک درباره کتاب «فیلسوفان بزرگ» اثر یاسپرس، از مطالب خواندنی این بخش است.

مجله سوره در پرداختن به ماهيت فساد در ايران، با اين پرسش‌ها آغاز شده است که چرا تاکنون در مبارزه با فساد راه به جایی نبرده‌ایم؟ چرا بسیاری از کارها و تلاش‌هایی که از سر دلسوزی و دغدغه‌ و نه از سر سیاسی‌کاری و منفعت‌طلبی در مبارزه با مفاسد صورت می‌گیرد، یا خنثی و بی‌نتیجه است یا نتیجه معکوس می‌دهد؟ آیا پس از مدت‌ها عدم توفیق در آزمودن روش‌های پیشگیری از فساد یا ریشه‌کن کردن مفاسد، وقت آن نرسیده که در احتمال فاسد بودن خودِ این راهکارها و روش‌ها تأمل کنیم؟ ما از آنجا که هنوز توان تفکیک خوبی و بدی را داریم به‌ محض مشاهده بدی‌ها، عزم مبارزه می‌کنیم بی‌آنکه حقیقتاً بدانیم قرار است با چه چیزی بجنگیم. به راستي تاکنون تا چه اندازه در ماهیت وقوع این مفاسد اندیشیده‌ایم؟

در بخش سبک زندگي اين شماره، به «فسادپذیري زندگی» پرداخته شده و ملاک و معیار صلاح و فساد و منشأ قوام آن‌ها مورد تأمل قرار گرفته است. اينکه آیا این معیارها در طول زمان و تاریخ امکان تغییر و تحول دارند، چه نسبتی بین فساد و معنای زندگی وجود دارد، آیا فساد، زندگی را تباه می‌کند یا زندگی‌ای متناسب با خود سامان می‌دهد، آیا می‌توان بین گناه و فساد، بین بی‌اخلاقی و فساد، بین بی‌قانونی و فساد حد و مرزهایی قائل شد، در چه صورتی گناه یا بی‌قانونی یا بی‌اخلاقی، تبدیل به فساد می‌شود، از جمله موارد مورد بررسي در اين بخش است. عناوين برخي از مطالب اين بخش عبارتند از: مبارزه با فساد در سبک زندگی آمریکایی، دگر اهل فتوت را وفا نيست، کاوشي در کاوش درباره فساد، سبک رویارویی استاد مطهری با فساد فرهنگی، حاشيه‌اي بر پارک دانشجو، زندگي در عيش مرگ در خوشي. همچنين گفتگويي خواندني با راوي کتاب «کوچه نقاش‌ها» يعني سيد ابوالفضل کاظمي درباره وضعيت کلان‌شهرها در اين بخش ديده مي‌شود.

بخش نظام اجتماعي، براي تحليل «فساد اداري و اقتصادي در ايران» به سراغ موضوعاتي رفته همانند اينکه در چه نسبتی از اخلاق و سیاست است که فساد ظهور می‌کند، چه نسبتی بین فساد کلی در نظم مدرن جامعه و فسادهای جزئی وجود دارد، چگونه فساد اجتماعی از فساد دینی متمایز شده، یعنی جرم و گناه دو معنای متمایز یافته‌اند، اگر قانون ناعادلانه و یا ناکارامد باشد، چگونه مطابق و یا مخالفش عمل کردن هر دو موجب فساد می‌شود، آیا فساد امر اخلاقی است، چرا تعهد اخلاقی و دینی در جامعه کنونی ما نمی‌تواند به‌تنهایی مانع بروز فساد شود، فرایندها و مکانیزم‌های گسترش فساد در ایران چیستند. اين بخش، با اين نظر که اکنون مسئله اصلی ما در مفاسد، این است که حقیقتاً نمی‌دانیم عمل فاسد و عمل صالح چیست، و نزد ما ملاک و معیار فساد گم شده است، داراي مطالبي با اين عناوين است: همه ما فاسد شده‌ايم، او يک سياست‌مدار فاسد است، انتولوژی اختلاس، چگونه نظارت موجب فساد مي‌شود، آيا مبارزه با فساد امکان‌پذير است، کانون‌های توزیع رانت و گسترش فساد، تازه به دوران رسيده‌ها و...

«فساد و تقلب علمي» که اين روزها بحث داغ محافل علمي کشور است، موضوع بخش نظريه اجتماعي قرار گرفته و در آن به تأمل درباره پرسش‌هايي بر مي‌خوريم نظير اینکه آیا میان انواع و اقسام روش‌های غیرِقانونی و تقلب علمی و انتحال با فساد در جامعه ارتباطی وجود دارد، تقلب علمی در چه فضایی معنا دارد و مبتنی بر چه رابطه‌ای میان دانش و دانشمند و بر اساس چه نوع دریافتی از علم است، آیا فساد اداری و اقتصادی و اخلاقی با وضعیت علمی ما نسبتی دارد، آیا تغییر در وضعیت علمی می‌تواند منجر به گشوده ‌شدن راه مبارزه با فساد باشد، آیا علم نسبت به معنویت و مادیگری یا صلاح و فساد یا خیر و شر لااقتضاء است. برخي از عناوين مطالب اين بخش عبارتند از: گناهي به نام علم، زمین حاصل‌خیز فسادهای علمی، ارزش فسـاد و بي‌طرفي علم، پژوهش علمي در تقلب علمي، علمي که نمي‌خواست بي‌طرف باشد، حقیقت فساد و ماهیت علم جدید و ... .

 

بخش تفکر، به «وضع فکري فساد در ايران» پرداخته و در يادداشت‌هايي با عناويني مانند بحران در فهم بحران، انتشار انحطاط، آپولوژي فساد، وسوسه فيلسوف‌شاهي، مخمصه و اندیشه، وضع تحقیرشدگی، خودمداري بي‌خود و... تلاش داشته تا به اين پرسش پاسخ دهد که آیا ممکن است ظرفیت و امکان زوال و فساد را طریق خردورزی و تفکر فراهم آورد. ساير موضوعات مطرح شده در اين بخش عبارتند از: آیا فساد در زمان سکون و نبود تغییر و پویایی و ترقی در چیزها و انفعال سوژگی انسان رخ می‌دهد یا تمنای انسان برای آفرینش هستی و خداگونه شدن، آیا نزاع میان فلسفه و سوفیسم پایان یافته است، آیا فلسفه در زمانه غلبه اراده به قدرت و حاکمیت تکنیک، ره‌آموز فساد در جهان و وارونه نمایاندن حقیقت می‌شود، آیا فلسفه به‌خصوص در وضع پست مدرن و حاکمیت عقل تکنیکی، دچار زوال و انحراف شده است، در زمانه‌ای که فساد و تباهی غلبه یافته آیا تفکر می‌تواند بدون آنکه خود دچار تباهی و زوال شود، حقیقت و راه رهایی را آشکار نماید، آیا زبان به‌مثابه تفکر فسادپذیر است، آیا فلسفه‌ای که سخن از اخلاق نکند فاسد است.

بخش هنر و ادب با اين دغدغه که هنري که نجات‌دهنده جامعه از تباهي بوده است، اکنون با فساد عجين شده، به موضوع «هنر و اخلاق» پرداخته و مسئله کنوني هنر را، تغییر نسبت میان هنر و اخلاق دانسته و پرسش‌هاي زير را مورد واکاوي قرار داده است: چرا می‌تواند این سؤال مطرح شود که آیا هنر فسادانگیز است، چگونه می‌توان فهمید که هنر فاسد شده است، چه هنری برای جامعه مضر است، آیا پست شدن مضامین هنر دلالت بر زوال هنر دارد، آیا هنر آنگاه منحط می‌شود که متصل به هیچ معنایی نباشد، آیا نقد اثر هنری و یا تفسیر اثر هنری ذیل زیباشناسی، آن را به ورطه پوچی نمی‌کشاند، هنر غیرِاخلاقی و فاسد چه هنری است، آیا هنری که در جامعه منحط آفریده می‌شود هنری فاسد است. اين بخش همچنين به سراغ طنز رفته و از نسبت طنز با فساد پرسيده و اينکه آیا طنز آخرین مأوای هنرمند در جامعه‌ای است که رو به انحطاط است، آیا در جامعه‌ای که طنز رونق ندارد می‌توان گفت آن جامعه از فساد خویش ناآگاه است. در اين بخش يادداشت‌هايي با اين عناوين ديده مي‌شود: هنر و تباهي دولت‌شهر، فتي به‌مثابه هنرمند، سرنوشت تراژيک يا فرجام کميک، مرثيه‌اي براي طنز، فرزندان نحس دوران انحطاط و...

در آخرين بخش از مجله تحليلي، «انحطاط تاريخي و آغازيدن» مورد نظر بخش تاريخ قرار گرفته و با اين بيان که فساد، هر چه هست بنیان‌کَن است و در بسیاری از موارد ظهور و شدت آن با زوال و انحطاط آن قوم مناسبت دارد، اما هم می‌تواند نشان از انحطاط باشد و هم آغازی بر پایان یک تاریخ و طلبی برای تاریخی دیگر، به شرايط وقوع انحطاط پرداخته است. همچنين اين موضوعات که چه وضعیتی بر تاریخ جدید غرب حاکم است که متفکرین غرب آن را انحطاط دانسته‌اند، پس از دوره‌ انحطاط چه خواهد بود، آیا می‌توان پذیرفت که پس از انحطاط و پایان در تاریخ، همیشه آغاز است، آغاز در ساحت اجتماعی و انسانی چه معانی می‌تواند داشته باشد، آیا می‌توان دائم در آغاز شدن بود، اگر ما آغازی بخواهیم داشته باشیم و وضعیت موجود را در هم شکنیم، این آغاز برای ما کجاست، در اين بخش به چشم مي‌خورد. عناويني چون جهان را جهاندار دارد خراب، جوامع چگونه به انحطاط مي‌رسند، آغازي بدون پايان، آري‌گويي به هيچ، بيداري يا شکست، استفاده و سوءاستفاده از گفتمان آریایی‌گرایی در ایران و... در مقاله‌های اين بخش آمده است.

علاقه مندان می‌توانند براي دريافت اخبار و اطلاعات بيشتر، تهيه‌ اين شماره و همچنين اشتراک مجله‌ سوره انديشه، به سايت www.sooremag.ir مراجعه کنند.


منبع: مهر