شاید دیدن انبوه زباله سر هر کوچه و گذری، زیر تیر چراغ برق، داخل جوی آب ، و حتی کنار سطل زباله ای که خالی است، آنقدر عادی و بدیهی شده باشد که هیچوقت فکر نمیکنیم ما آدمهای این شهر که همیشه ، توی تاکسی و خیابان و جمعهای دوستانه ادعای شهروند نمونه داریم، پس چه کسی کوچه و خیابانهای شهر را به این حال و روز انداخته که زباله ها گوشه و کنار خیابان تلنبار شده اند ؟ خیابانهایی که حتی با تهدید به لعنت فرستادن بر پدر و مادر هم از شر انبوه زبالهها در امان نیستند. پرت کردن ته سیگار، فیش عابر بانک، پوست شکلات و بیسکوییت ،بطری نوشابه، و حتی خرده ریزهای ته جیب و کیفمان وسط خیابان، نه تقصیر شهرداری است و نه هیچ ارگان دیگری. اینکه دو قدم مانده به سطل زباله کاغذ توی دستمان را مچاله میکنیم و گوشه خیابان می اندازیم ساده ترین شکل خارج شدن از چارچوب فرهنگ شعار زده و پر مدعایی است، که معمولا به آن عمل نمیکنیم و همیشه در حد یکی دو خط جمله شعاری روی در و دیوار باقی میماند. برای زندگی سالم از خودمان آغاز کنیم . از همین امروز ...
{$sepehr_album_24275}