پاسخ فرضی ایران به نامه سناتورهای آمریکایی
پایگاه اندیشکده بروکینگز در واکنش به نامه 46 سناتور آمریکایی پاسخ فرضی را از جانب محمد جواد ظریف وزیرامور خارجه کشورمان نوشته است.
آقای تام کاتن عزیز و دیگر سناتورهای محترم،
از نامه مورخ 5 مارس شما متشکرم. به سبب دشمنی دیرینه بین دو کشور، ما در واقع شناخت اندکی از سیستم پیچیده و غیرشفاف یک نظام الیگارشی داریم. در واقع اگر بخواهیم صادق باشیم، آمیزه منحصر به فرد قوانین اساسی قدیمی، رسومات نانوشته و مراکز قدرت غیرمنتخب شناخت سیستم حکومتی عجیب آمریکا را برای حتی دقیقترین ناظر دشوار میسازد. ما تلاش شما برای توضیح دقیق این مسأله برای ما با زبانی که بتوانیم آن را بفهیم را قدر نهاده و از اینکه درباره هرگونه قصد و نیت آمریکا در خیانت به مذاکرات به ما هشدار دادید متشکریم.
به همین ترتیب، نامه شما شک و تردید دیرین ما را مبنی بر اینکه آمریکا آلت دست موسسات مذهبی تندرو است که گروهی که ما با آنها مذاکره کردیم نمیتوانند آنها را کنترل کنند را تایید کردید. در حقیقت، این موضوع که یک گروه قانونگزاری برای دههها در این سمت باقی میمانند به ما کمک کرد که بفهمیم که چطور با عقاید طرفدار ایران مردم آمریکا به صورت نظاممند مقابله میشود. این سیستم متشکل از مراکز قدرتی که رقیب یکدیگر میباشند به ما کمک میکند که توضیح دهیم که چطور آمریکا یکبار از تلاش برای حل دیپلماتیک پرونده هستهای ایران سخن میگوید و در همان زمان از ابزارهای مخفی و جبری برای مقابله با تلاشهای ما در ایجاد ثبات و حفاظت از گروههای اقلیت در سوریه، لبنان، و بحرین استفاده میکند.
این نامه بسیار مفید بود. اما در حالیکه از هشدارهای شما بسیار تشکر میکنیم، ما به عنوان کشور طرفدار صلح که از قوانین سنتیتر روابط بینالملل پیروی میکند، به مذاکرات با کشوری حاکم به دیده مثبت مینگریم. ما حالا میبینیم که اختلافات داخلی در واشنگتن به این معناست که دو ساعت برای مذاکرات هستهای ما وجود دارد: یکی در جهت دستیابی به توافق به شمارش معکوس افتاده است و دیگری در جهت حمله به سرزمین ما حرکت میکند. ما از جانب خود امیدواریم ساعت اول سریعتر حرکت کند.
البته، ما از هر توافقی که بتوان به آن دست یافت استقبال میکنیم، اما نظر به هشدارهای شما، ما کاملاً هوشیار خواهیم بود که آمریکا نیز همین رفتار را از خود نشان دهد. ما این موضع را نه از روی بیاطلاعی از دیپلماسی آمریکایی اتخاذ کردهایم. بلکه، ما این کار با این امید انجام میدهیم که به میانهروها و ناراضیان جامعه آمریکایی کمک کرده تا بتوانند انقلابی دموکراتیک و ترجیحاً اسلامی در کشور شما راه بیندازند.
با تقدیم احترام
محمد جواد ظریف
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
گروههای تندروی ایران را بمباران کنید
به گزارش پایگاه کانترپانچ، ایران تندورهایی در آمریکا دارد و آمریکا هم تندروهایی در ایران دارد. قابل فهم است که آنها دارند با هم همکاری میکنند تا تنشزدایی بین دو کشور را متوقف نمایند و هیچیک از طرفین خواستار این نیست که دولت متبوع خود درباره برنامه هستهای مذاکره کرده و جنگ سردی که از سال 1979 وجود داشته را متوقف نماید.
این هفته تندروها در سنای آمریکا با نوشتن نامهای به رهبر ایران به وی هشدار دادند که توافق صرفاً اجرایی اوباما پس از پایان ریاست جمهوری وی دوام نخواهد داشت. حال این دو دشمنانی هستند که به دوست مبدل شدهاند.
سناتور تام کاتن سناتور تنظیمکننده این نامه میگوید که هدف این نامه آشنا کردن مقامات ایران با قانون اساسی آمریکا است. اما نامه کاتن بیش از یک آموزش مدنی است. سناتورها در واقع از اینکه میبینند که اوباما دارد با ایران مذاکره میکنند و قرار است حق غنیسازی اورانیوم توسط ایران را به رسمیت بشناسد عصبانی هستند. مثل نتانیاهو، کاتن هم خواستار افزایش فشارها بر ایران است. اما اثرگذاری این موضع مدتها پیش رد شده است. در گذشته، زمانی که دولت آمریکا مذاکرات با ایران را کنار گذاشت و تحریمها را افزایش داد، ایران دست بر نداشت و زیرساختهای هستهای خود را توسعه داد. پس تندروها و جمهوریخواهان درباره افزایش فشارها بر ایران اشتباه میکنند. اما این اهمیتی برای آنها ندارد. چرا؟ زیرا آنها در واقع خواستار توافق بهتری با ایران نیستند. آنچه آنها به همراه نتانیاهو میخواهند، جنگ و تغییر حکومت در ایران است. بنابراین، آنها خوشحال میشوند که ایران زیر میز مذاکره بزند و تعداد سانتریفیوژها را افزایش دهد.
آنچه آنها نادیده گرفتهاند این است که تحریمها باعث انزوای ایران نشد. رژیم ظالمانه تحریمها سرانجام روزی از هم فروخواهد پاشید و این آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند که باید جلوی ایران را بگیرند. در آن زمان، ممکن است رژیم صهیونیستی به ایران حمله کند و از آمریکا بخواهد که کاری که این رژیم نمیتواند انجام دهد را انجام دهد. پس فاجعه ادامه مییابد.
برای اینکه پیمانشکنی سناتورهای جمهوریخواه را به درستی بفهمیم باید چند نکته را در ذهن داشته باشیم. نخست، ایران به دنبال تسلیحات اتمی نبوده است. همانگونه که در اسناد موساد و چندین سازمان اطلاعاتی دیگر آمده است ایران قصدی برای تولید بمب اتمی ندارد. ایران مثل بقیه امضاکنندگان معاهده منع تکثیر هستهای در واقع اورانیوم را برای اهداف تولید انرژی و پزشکی غنی کرده است. دوم، رژیم صهیونیستی به عنوان کشوری که توافق انپیتی را امضا نکرده است تنها کشور هستهای در خاورمیانه است و بنابراین در صورتیکه ایران به کلاهک اتمی دست یابد خطری این رژیم را تهدید نمیکند.
نویسنده این مقاله در انتها نتیجهگیری میکند: اگر چیزی ایران را به سوی تسلیحات اتمی سوق دهد، آن هوس تندورها برای شروع جنگ است.
جمهوریخواهان، ایران و خرابکاری دیپلماتیک
به گزارش پایگاه کانترپانچ، جنگ اعتیادآور است. جنگ همچنین برای افرادی که از آن را نمیشناسند شیرین است. همیشه افرادی وجود دارند که برای آنها میجنگند. جمهوریخواهان در این موضوع از همه بهتر هستند. کشورهای خاورمیانه از نظر جمهوریخواهان مبلمانی هستند که میشود آنها را جایگزین کرد. آنها همچنین حمله به ایران را هم گزینه بدی نمیدانند.
هیچیک از این بداخلاقیها درباره ایران اتفاقی نیست. دعوت نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره بدون موافقت کاخ سفید، نمایش باشکوه نتانیاهو برای گرفتن موافقت کنگره برای افزایش فشارها بر ایران و حالا نامه تام کاتن. اینها همگی نشان میدهند که شیپور جنگ آمده نواخته شدن است. جمهوریخواهان سنا از مخالفت با سیاست خارجی دولت اوباما به سوی خرابکاری علنی روی آوردهاند.
امضاکنندگان این نامه قصد دارند درباره قدرت محدود رئیس جمهور هشدار دهند. در حالیکه رئیس جمهور تنها برای دو دوره چهار ساله میتواند رئیس جمهور باشد، سناتورها میتوانند به طور نامحدودی در دورههای شش ساله در سنا حضور داشته باشند. مخاطبین ایرانی ممکن است فکر کنند که سناتورهای آمریکایی دیگر وسیلهای برای سرگرمی ندارند. باید در نظر داشت پیش درآمد هرگونه جنگی ابتدا با یک سخنرانی شروع شده است.
چطور نتانیاهو گفتگوهای هستهای ایران را نجات داد
به گزارش مجله دیپلمات، سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا تاثیر متفاوتی در عملکرد این کشور در مذاکرات هستهای با ایران داشته است. نامه اخیر 47 نفر از سناتورهای آمریکایی نمونهای از این تاثیر بود.
با این حال، تلاش نتانیاهو برای برهم زدن مذاکرات شرایط سیاسی و روانی را در واشنگتن و تهران ایجاد کرد که کمک بسزایی در تسهیل روند مذاکرات داشته است. حال، دولت اوباما و همچنین رهبری ایران همراه با دولت حسن روحانی احساس میکنند که هر گونه عدم موفقیت در دستیابی به توافق هستهای به سخنرانی نتانیاهو و نه مشکلات غیرقابل حل در جریان مذاکرات نسبت داده خواهد شد.
در آمریکا، اوباما نمیخواهد از وی در تاریخ به عنوان یک رهبر ضعیف نامبرده شود که به سبب فشارهای یک نخست وزیر خارجی شکست خورد. با توجه به این نکته، عجیب نیست که اوباما به شکل شگفتآوری سریعاً به صحبتهای نتانیاهو واکنش نشان داد. وی گفت که هیچ چیز جدیدی در سخنان نتانیاهو مشاهده نکره است و وی گزینه جایگزینی ارائه ننموده است. وی همچنین چند روز بعد از این سخنرانی گفت که پیشرفتهایی در جریان مذاکرات حاصل شده است.
تاثیر سخنان نتانیاهو را میتوان راحتتر در ایران مشاهده کرد جایی که مخالفان تندروی دولت روحانی بطور کلی دشمنی نتانیاهو را دسیسه آمریکا و همپیمانان دانستند که به دنبال گرفتن امتیازات بیشتر از ایران هستند. اما از همه مهمتر چرخش شدید تهران در قبال پیشنهاد 10 ساله اوباما پس از سخنرانی نتانیاهو بود. درحالیکه ظریف پیشنهاد اوباما را غیرقابل قبول دانست، اما وی در مصاحبه با شبکه سیانان گفت که در صورت دستیابی به توافق، ایران حاضر است برای مدت مشخصی محدودیتهایی را بپذیرد.
تناقض صحبتهای نتانیاهو با هدف برهم زدن مذاکرات در این حقیقت نهفته است که این سخنان به جای آنکه شکافها را بین تیمهای مذاکرهکننده افزایش دهد باعث کاهش این شکافها شده است. در حقیقت، وی به عنوان کاتالیزور توافق هستهای بین دو کشور عمل کرد. با این حال، این بدان معنا نیست که توافق هستهای قریبالوقوع است. بزرگترین تهدید در حال حاضر از جانب سنای تحت کنترل جمهوریخواهان است که به دنبال آن هستند که هر گونه توافقی را برای بررسی به کنگره بیاورند.