آمریکا در حال ايجاد ساختار نظامی جديد در منطقه است تا با استفاده از آن در حالی كه هزينه‌هایش را متحدان عرب می‌پردازند نظامی‌گری خود در منطقه را تقويت و امنيت رژيم‌صهيونيستی را حفظ کند.

گروه بین الملل مشرق- بررسی پدیده حمایت از متحدان سنتی خویش در هفته های منتهی به بحران یمن و مذاکرات هسته ای در لوزان سوییس ابعاد جدی تری به خود گرفت. این رخدادها نیاز به نگارش گزارشی در زمینه آشکارسازی مهره چینی ها و حرکت شطرنج نظامی آمریکا در خاورمیانه را ضروری ساخت.

آماده سازی چتر امنیتی آمریکا برای خاورمیانه

روند یادشده از آنجایی آغاز شد که یک مقام عالی در ارتش ایالات متحده اعلام کرده بود که واشنگتن طرح استقرار سامانه دفاع موشکی تاد در خاورمیانه را در دست بررسی دارد.



ژنرال «وینسنت بروکز»، فرمانده یگان ارتش آمریکا در اقیانوس آرام، روز چهارشنبه، ۱۴ اسفند، در گفت‌وگو با خبرگزاری رویترز تاکید کرد که آمریکا نیازی مبرم به استقرار سامانه موشکی تاد در خاورمیانه دارد؛ چرا که ایالات متحده دشمنانی در این مناطق دارد که از توانایی موشکی برخوردارند و نشان هم داده‌اند که تمایل به استفاده از آن را دارند.

اگرچه ژنرال بروکز نامی از ایران نبرده، اما مقامات نظامی آمریکا درگذشته از اقدام ایران در تولید موشک‌های دوربردی که می‌تواند به رژیم صهیونیستی و احتمالا اروپا برسد، ابراز نگرانی کرده‌اند.

به گفته بروکز، ارتش ایالات متحده باید همه گزینه‌ها را بسنجد، به‌ ویژه از آنجا که استقرار سامانه تاد هزینه زیادی دارد و از این رو ارتش همچنان مشغول بررسی امکان استقرار سامانه‌های کم‌هزینه‌تر برای رفع تهدیدات کم‌اهمیت‌تر است.

ارتش آمریکا اکنون خود را مهیای انتقال یک واحد موشکی تاد از «جزیره گوآم» در اقیانوس آرام می‌کند، جایی که این سامانه حدود یک سال آماده عملیات بود. این ارتش چهار واحد موشکی فعال تاد در اختیار دارد و واحد پنجم نیز در سال جاری میلادی آماده عملیات خواهد شد.

اين تحركات نشان می دهد كه آمریکا در حال ايجاد ساختار نظامی جديد در منطقه است تا با استفاده از آن در حالی كه هزينه‌های مالی و انسانی آن را كشورهای عربی می پردازند نظامی گری خود در منطقه را تقويت و حفظ نمايد. تامين امنيت رژيم صهيونيستی از محورهای اين طرح است. «باراک اوباما» در آخرین اظهار نظر خود در رابطه با ابعاد امنیتی توافق هسته ای ایران در کنفرانس خبری با «اشرف غنی»،‌ رئیس جمهور افغانستان که به واشنگتن سفر کرده است تصریح کرده بود: ما به طور منظم کنگره، مقامات اسرائیل و دیگر شرکایمان در کشورهای منطقه و جهان را در جریان مذاکرات با ایران می گذاریم. فقط توافقی را با ایران امضا می‌کنیم که برای امنیت آمریکا و اسرائیل خوب باشد.

نگاه آمریکایی به توافق هسته ای در موارد حساسی با دو قدرت غیرهسته ای منطقه جنوب غرب آسیا و سایر بازیگران پیرامونی ایران تفاوت دارد. از ديد همسايگان ايران يك توافق ناقص كه تاسيسات هسته اي ايران را به كلي از فعاليت بازنداشته اين كشورها را وادار مي كند در بلند مدت نگران تقلب ايران باشند. اگر آنها، به ويژه عربستان و تركيه، به اين نتيجه برسند كه ايالات متحده اراده كافي براي گستراندن چتر اتمي در منطقه ندارد، ترجيح خواهند داد كه با برقراري موازنه هم سطح با ايران يعني قرار گرفتن در "آستانه مشابه"، توازن تهديد را زنده نگه دارند. نگاهی ریزتر از این زوایه به توافق جامع هسته ای خود گویای تحلیل ذکرشده خواهد بود.

برد سیاسی آری اما برد نظامی خیر

جمهوری اسلامی ایران به‌ویژه در سال‌های اخیر سالی چند بار به آزمایش موشک‌هایی دست می‌زند که تماما تولید داخل کشور است. اقدامی که باعث افزایش نگرانی کشورهای عرب منطقه و همین طور کشورهای غربی شده است.



همین امر باعث شده است که کشورهای طرف مذاکره ایران در پرونده هسته‌ای همواره از ایران بخواهند که در همین چارچوب بابت فعالیت موشکی خود نیز توضیح دهد. امری که مقامات جمهوری اسلامی به دلیل تمایز آشکار مباحث هسته ای و دفاعی، بارها رد کرده‌اند.

مطابق با خبرهای پراكنده ای كه قسمتی از تعهدات ايران را افشا می كنند ايران پروتكل الحاقی را می پذيرد و ناگزير بايد آن را به اجرا بگذارد. محدوديت های فنی با تمركز بر حفظ غني سازي در سطح ٥ درصد را به همراه تغيير كاربری راكتور اراك را نيز حداقل برای مدت دوره راستی آزمايی 10 ساله خواهد پذيرفت و احتمالا با انتقال توافق نامه نهايی به شورای امنيت، آن را برای همه طرف ها از جمله ايران الزام آور خواهد كرد. در سوی مقابل، طرف آمريكايی به همراه متحدانش، تحريم ها را يكجا و يا به تدريج لغو و قسمتی را احتمالا تعليق خواهد كرد.

بدون ترديد اين يك پيروزي سياسی بالفعل است و يك شكست نظامی بالقوه. زير بار چنين تعهدات سنگينی كه همه راه ها را برای قرار گرفتن ايران در "آستانه" را می بندد. آمریکا وعده خواهد داد كه تحريم های مربوط به فعاليت های هسته ای را لغو كند و هيچ تحريم ديگري وضع نشود. پس از این بده بستان، چه كسي می تواند تضمين كند كه در این١٠ سال پیش رو، يك رژيم طالباني در پاكستان كه آرزوی نابودی ايران را دارد به قدرت نخواهد رسيد. عربستان با نااميدی نسبت به برتری در قوای متعارف نظامی در برابر ايران، به منظور جبران اين نقيصه استراتژيك دست به توليد يا خريد تسليحات هسته ای نخواهد برد؟ اگر اين اتفاق بيفتد، چگونه می توانيم مطمئن باشيم كه آمريكا مانند نمونه های قبلی كه متحدان آمريكا، رژیم صهیونیستی و هند، در سكوت رژيم های كنترل تسليحات، به اين تسليحات دست يافتند، سكوت نخواهد كرد؟

اگر تمايل نابودی ايران در اين كشورها بيشتر از امروز باشد، چه چيزی می تواند مانع از عملی كردن اين آرزو شود؟ چرا آنها بايد با برخورداری از اين برتری به دنبال باج گرفتن از ايران نباشند؟ چرا نبايد در صورت لزوم ايران را به حمله نظامی به هدف تغيير رفتار ايران، تهديد كنند؟

بدون اين محاسبات، آنچه ايران در مذاكرات می دهد و آنچه می گيرد، كوچكترين تناسبی ندارد. اين بهايی است كه ايران برای كنار گذاشتن موضوعات امنيتی در مذاكرات پرداخت می كند. اگر اين تبادل امتيازها را درست فرض گرفته باشيم، پيروزي سياسی در رفع تحريم ها ارزش شكست نظامی در آينده را دارد؟



امکان ترکیب چتر امنیتی آمریکا با مولفه های محیطی قدرتهای منطقه

طرفداران ايده تغييرات گسترده در منطقه بعد از توافق جامع، بيش از حد نسبت به ويژگی های موقتی سياست خارجی آمريكا اعتماد دارند. آنها توجه ندارند كه پروسه جاری ميان ايران و آمريكا تا حد قابل توجهی به كاراكتر اوباما وابسته است نه يك اجماع داخلی دو حزبي كه از يك ارزيابی عميقتر به نظام جهانی و روابط دو كشور ريشه گرفته باشد. خاتمه عصر اوباما ممكن است خاتمه ای باشد بر سياست بظاهر مماشات‌آمیز با جمهوری اسلامی ايران.

اين نوع رهیافت، توجه ندارد كه هدف مذاكرات ايران و آمريكا فرار از يك بن بست سياسی به صورت آبرومندانه است كه لزوما درخواست آمريكا براي تنش زدايی با دوام را بازتاب نمی دهد. تا زمانی كه سياست ايران بر مبنای تجديدنظر طلبي بنا شده باشد، هراس آمريكا از نيات آينده ايران حتی بعد از توافق هسته ای، دشمنی دو كشور را تضمين می كند.

حمایت علنی ترکیه از تجاوز ائتلاف عربی- سنی به یمن و اظهارت سخیف اردوغان در آستانه سفرش به تهران می تواند دالی از داخل شدن تركيه به عنوان عضو ناتو در اتحاد ضد ايرانی باشد هرچند این مواضع پس از سفر اخیر، تعدیل هم شده باشد تا جایی که به ادعای برخی محافل، با نزديك شدن تركيه به حلقه مهار ايران، ايران توانايي كافی براي موازنه را نخواهد داشت. انقلاب های عربی و بازخيزی شيعيان، جنگ خانمان سوز سوريه و توافق جامع هسته ای به تشديد رقابت های منطقه ای منجر خواهد شد.



تصميم ايالات متحده به خروج از بحرين، انعطاف آمريكا در برابر آسيب پذيری در برابر آينده بحرين دموكراتيك و تحت نفوذ ايران را نشان داد. ورود همزمان بريتانيا در قالب پایگاه نظامی- اطلاعاتی در بحرین، بازتاب اين تصميم حساب شده است كه زین پس برای بازدارندگی يك ايران قوی تر و منتفذتر، شكل تازه ای از آرايش اتحادها در تركيبی از قدرت های منطقه اي و جهانی هم رای با ايالات متحده مورد نیازست.

هدف از اين بازتوزيع وظايف استراتژيك، اجتناب از رويارويی مستقيم ايران و آمريكا، كاهش هزينه های استراتژيك حضور يكجانبه آمريكا در خليج فارس و افزايش دادن هزينه های تجديدنظرطلبی در آينده برای ايران به كمك پيچيده تر كردن محاسبات امنيتی برای نظام سیاسی کشور است. تمامي اين حركت ها، خليج فارس را به يك پادگان نظامی تبديل خواهد كرد.


مآخذ

http://www.radiofarda.com/content/f2-iran-north-korea-missile-threats-making-us-worried-mda/26909211.html

http://www.jamnews.ir/mobile/mobiledetail/News/453750/1

http://www.khabaronline.ir/detail/352780/World/middle-east