وی مینویسد: دومین نگرانی درباره مسائلی است که همچنان لاینحل باقی ماندهاند. شاید دشوارترین آنها زمانبندی لغو تحریمهای اقتصادی است که بزرگترین نگرانی ایران است. اما این تحریمها بزرگترین اهرم علیه رفتار ایرانیها بوده است. این مسئله به این معنا است که بسیاری از افراد در ایالات متحده و اروپا میخواهند این تحریمها تا زمانی که ایران به بزرگترین تعهداتش عمل کند، بر سر جای خود باقی بمانند.
هاس میافزاید: سومین عامل شک و نگرانی طرفین متفاوت، در موافقت با هرگونه توافق بلندمدت است. عدم قطعیت در ایالات متحده بیشتر است.
غافلگیری نشریات زنجیرهای از بیاعتنایی بازار به توافق لوزان
عدم کاهش جدی نرخ ارز با وجود انتشار توافق لوزان، روزنامههای اصلاحطلب زنجیرهای و حامی دولت را غافلگیر کرد.
روزنامه شرق در تیتر اول خود و ذیل عنوان «پافشاری دلار بر نرخ 3200 تومانی» نوشت: به نظر میرسید به نتیجه مثبت رسیدن مذاکرات هستهای در لوزان، بازار ارز را مستقیماً تحت تأثیر قرار دهد، اما بازار ارز و سکه چندان به این تغییرات مثبت، واکنش نشان نداد و به سرعت ریزش خود در آغاز فعالیت در صبح روز شنبه و پس از معاملات غیر رسمی در روز جمعه را ترمیم کرد و به بالای سه هزار و 200 تومان بازگشت. با نگاهی به تابلو صرافی و اندکی پرس و جو میتوان دریافت با اینکه نرخ دلار در ابتدای شنبه با سه هزار و 180 تومان باز شده بود، به سرعت به بالای سه هزار و 200 تومان بازگشت و حتی تا سه هزار و 280 تومان نیز در اواسط روز افزایش یافت. هر چند که در پایان معاملات روز گذشته به سه هزار و 250 تا سه هزار و 260 تومان کاهش یافت.
شرق اضافه کرد: از سویی اظهارنظر رئیس کل بانک مرکزی که از عدم دخالت دولت در روند کاهشی نرخ ارز خبر میداد، اینطور نشان میدهد که دولت قصد ندارد در معاملات ورود کند، در حالی که برخی کارشناسان بر این عقیدهاند که دولت به دلیل احتمال کسری بودجه بر اثر کاهش قیمت نفت و وابستگی درآمدهای دولت به دلار چندان مایل نیست که نرخ ارز کاهش یابد و نیک میداند که فعالان اقتصادی خود این بازار را کنترل خواهند کرد.
شرق تصریح کرد نرخ دلار و ارز تحت تأثیر مذاکرات قرار نگرفت.
اما سایت خبر آنلاین از سایتهای حامی دولت نوشت: در حالی که انتظار میرفت با توافق لوزان قیمت طلا و ارز در بازار کاهش پیدا کند، اما فقط در یک روز شاهد کاهش قیمتها بودیم و پس از آن، قیمتها دوباره افزایش پیدا کرد. قیمت طلا و ارز امروز در بازار تهران با افزایش همراه بود؛ این اتفاق برخلاف انتظاری است که فعالان اقتصادی نسبت به بازار داشتند.
برخلاف شرق، خبر آنلاین مدعی شد: به اعتقاد تحلیلگران اقتصادی، دلیل چنین واکنش متفاوتی در بازار، احتمالاً سیاست ارزی بانک مرکزی است؛ چرا که به نظر میرسد سیاستگذار ارزی بر آن است تا جلوی هیجانات بازار را بگیرد و به همین دلیل مانع شوک منفی قیمتها میشود تا اقتصاد کلان با ثبات باشد.
برخلاف ادعای خبر آنلاین، سیف رئیس بانک مرکزی تصریح کرده است ما مانع کاهش قیمت ارز نمیشویم.
روزنامه شهروند نیز در تیتر و گزارشی تصریح کرد دست نامرئی دولت در بازار ارز و در جا زدن دلار در قیمت فعلی دیده میشود. روزنامه اعتماد نیز در گزارشی خاطر نشان کرد: سکه در بازار طلا با وجود تعطیلی بازارهای جهانی و روند نزولی دلار شاهد رفتاری متناقض و غیرقابل پیشبینی بودیم. سکه تمام طرح جدید، گرم طلای 18 عیار و مثقال مظنه دیروز با افزایش قیمت مواجه شدند. این در حالی بود که با توجه به نتیجه مثبت مذاکرات مردم انتظار داشتند قیمت دلار، طلا و سکه با شوکی روانی مواجه شود و حداقل یک هفته روند نزولی را دنبال کند.
روزنامه فرهیختگان وابسته به دانشگاه آزاد نیز نوشت: دولت بیشتر احتیاط کند. برخی اقتصاددانان معتقدند امکان دارد دولت با دستکاری نرخ ارز بخواهد درآمدهایش را افزایش دهد.
همزمان سایت انتخاب از سایتهای حامی دولت از قول آلبرت بغزیان استاد اقتصاد دانشگاه تهران میگوید: مردم نباید حتی پس از توافق نهایی انتظار داشته باشند که دلار به 1000 تومان برسد.
بغزیان در گفتوگو با خبرنگار «انتخاب» اظهار داشت: ما نباید از بیانیه لوزان این انتظار را داشته باشیم که اتفاقات جدی در کشور ایجاد کند، تا این مسئله مکتوب نشود و آن مسائل اجرا نشود، اینکه به طور واقعی اتفاقی بیافتد، قابل تصور نیست.
در هر صورت آنچه که رسانههای ذوقزده از توافق لوزان باید توضیح دهند این پرسش است که اگر قرار است بازار واکنشی به توافقاتی از این قبیل نشان ندهد، پس درآوردن ادای جشن مردمی- با انتشار برخی تصاویر کذایی چند ده نفره- برای چیست؟ اگر قرار است بهانه بالا رفتن نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی، بحث تحریمها و چالشهای سیاست خارجی باشد (که واقعیت خلاف این است و باید دست سودجویان و دلالها و فضاسازیهای رسانهای را در ماجرا دید) چرا طبق وعده، اتفاقاتی نظیر توافق لوزان موجب افزایش ارزش پول ملی و کاهش نرخ ارز نمیشود؟! آیا توافق به فهم بازار فاقد محتوای لغو تحریم است (برخلاف آنچه القا میشود که تحریمها لغو میشود) یا دولت بنا ندارد شیرینی کذایی را به مردم و بازار و تولید ملی بچشاند؟!
واقعیت و خیالات توافق لوزان به روایت عضو سردبیری شرق
همکار و عضو سابق شورای سردبیری برخی نشریات زنجیرهای، دست همکاران خود در برخی خلافگوییها نسبت به توافق لوزان را رد کرد.
فرزانه روستایی (عضو شورای سردبیری شرق و همسر رضا رئیس طوسی از اعضای روندجدایی) که مدتی است از کشور خارج شده، از دستانداز در توافق لوزان خبر داد و نوشت: این توافقنامه با دشواریهای ذاتی بسیار بزرگی مواجه است که از تفاوت کاملا آشکار لحن جواد ظریف و رئیسجمهور آمریکا قابل ردیابی است؛ کلماتی که ظریف برای توضیح توافقنامه به کار برد به قدری با کلمات و عبارات اوباما و کری متفاوت بود که میشد احتمال داد ظریف به صورت هدفمند قصد دارد توجه را از برخی جزئیات دور کند، اما تجربه عملی همواره ثابت کرده است که در صورت بروز اختلاف آنچه به آن استناد میشود تفسیر و قرائت آمریکاست که جنبه اجرایی مییابد. برای مثال ظریف اشاره کرد که سوخت راکتور آبسنگین اراک صادر میشود در حالی که در اصل، سوخت آن با نظارت دقیق آژانس از ایران خارج میشود تا ایران دیگر نتواند ذخایر غنی شده داشته باشد. در ضمن آنچه بعد از تغییرات از راکتور آبسنگین اراک باقی میماند فقط احتمالا نام راکتور سنگین را با خود دارد.
وی در سایت روز آنلاین نوشت: براساس سخنان اوباما تحریمهای شورای امنیت بعد از راستیآزماییهای طاقتفرسا بتدریج و مرحله به مرحله برداشته میشود نه یک جا. اما همان تحریمهایی که برداشته شدهاند در تفسیر اوباما فقط معلق شدهاند نه اینکه لغو شده باشند، ضمن اینکه در صورت بروز اختلاف لاینحل بین ایران و آژانس، تحریمها میتوانند دوباره اعمال شوند. لازم به یادآوری است که خود بازرسیهای آژانس جنگ اعصاب دردناکی است.
دبیر سیاسی سابق شرق نوشت: اوباما تاکید کرد که آژانس دسترسی بیسابقهای به همه تاسیسات ایران خواهد داشت و چندبار تاکید کرد که با شیوهای مدرن؛ عبارتی که قابل تفسیر است. وی تاکید کرد مبنای عمل ما اعتماد به ایران نیست بلکه مبنای عمل این توافقنامه راستیآزمایی است. راستیآزمایی بدین مفهوم است که آمریکا یا آژانس به هیچیک از گفتههای ایران اعتماد ندارد.
وی تصریح کرد: شاید مهمترین نکته سخنرانی کوتاه و حساب شده اوباما این بود که چالش بر سر برنامه هستهای ایران درخود آمریکا دقیقا از فردای تصویب آن در ماه ژوئن آغاز میشود و دولت آمریکا برای نهایی کردن آن در کنگره آمریکا با ماراتن سنگینی مواجه است. لازم به یادآوری است که بزرگترین تحریمی که اقتصاد ایران را فلج کرد تحریمهای سال 2011 آمریکا بود نه تحریمهای سازمان ملل. معنای عبارت فوق این است که در صورتی که رئیسجمهور آمریکا نتواند در لابی کردن علیه مخالفان توافق هستهای با ایران در کنگره پیروز شود همه مذاکرات و توافقنامه لوزان با ایران بیاثر خواهد بود.
همکار شرق مینویسد: برخلاف آنچه انتظار میرفت برخی از مفاد توافقنامه لوزان زمانبندی 25 ساله دارد که نشان میدهد 5+1 در تلاش بوده است تا بیشترین ضمانت را نسبت به برنامه هستهای ایران به دست آورد. حتی صداقت ایران باعث نخواهد شد که زمانبندی برخی از اهرمهای کنترلی بر ایران کمتر از 25 سال باشد.
در حالی که رئیسجمهور و وزیر خارجه بارها تصریح کردهاند همه تحریمها یکجا لغو میشود، اوباما اخیر تصریح کرد: لغو تحریمها در قبال اجرای همه تعهدات ایران تدریجی خواهد بود.
همزمان وبسایت رادیو زمانه به قلم یکی از مدعیان اصلاحطلبی تصریح کرد: در حالی که 12 سال فرصت و به طور مشخص 18 ماه گفتوگوی مستمر اخیر برای دستیابی به یک توافق روی حتی کلیات به نتیجه نرسیده است، آیا میتوان انتظار داشت که در ظرف سه ماه آینده هم روی کلیات و هم روی جزئیات همنظری حاصل شود، و توافقنامه- که این بار تفاهمنامه نیست- در شکل «نهایی»اش امضا شود و از همه مهمتر این که این توافقنامه بعد از آن موبهمو و بند به بند اجرا گردد؟ تصور این چشمانداز سخت است. مگر آن که بخواهیم عینیت 12 ساله گذشته را در سه ماهه آینده به نفع ذهنگری کنار بگذاریم. و ناظری که به سخنان کری و اوباما از یک سو و ظریف از سوی دیگر گوش داده، دریافته است که اینها از دو چیز متفاوت سخن میگویند.
در ادامه این تحلیل آمده است: دلیل این تفاوتهای آشکار که گاهی به تناقض هم میگراید شاید این باشد که آن چه اعلام شد نه حاصل توافق اتمی که حاصل توافق بر سرپنهان کردن عدم توافق اتمی بوده است. یعنی ترتیب دادن یک نمایش دیپلماتیک بیسابقه برای آن که دو طرف (ایران و آمریکا) بتوانند از سناریوی پردردسر و پرخطر پایان بخشیدن رسمی به مذاکرات پرهیز کنند. به عبارت دیگر وقتی دو طرف، احتمالا در ساعات پایانی ماراتن مذاکرات، دریافتهاند که توافقی در کار نیست، روی این نکته با هم توافق کردهاند که هر یک برای مخاطبان خویش چیزهایی بگویند که آن مخاطبان را راضی سازد. به همین دلیل بدیهی است روایتی که ظریف باید ارائه میداده روایتی باشد موردپسند بیت رهبری، فرماندهی سپاه، مخالفان مذاکرات و امیدوارساز برای مردم تا از واقعیت تلخ برای چند وقتی هم که شده، فرار کنند.