کد خبر 40442
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۶:۰۰

تلويزيون به عنوان رسانه اي تاثيرگذار و نيز برخوردار از ظرفيت و کارکردهاي آموزشي و تربيتي، همواره مورد توجه قرار داشته و به همين علت کشورها از چنين ظرفيت هاي بهره برداري مي کنند. <BR> <BR>

به گزارش مشرق، ايرنا نوشت: صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران نيز در 30 سال اخير همواره روي اين مهم تاکيد خاصي داشته و اهميت ويژه اي براي آن قايل شده است، به گونه اي که شبکه هاي مختلف، مکملي براي نهادهايي همچون آموزش و پرورش بوده اند.
اما با اين حال، اين بعد از موضوع در سال هاي اخير تا حدودي کمرنگ شده و سرگرمي جاي آن را به خود اختصاص داده است!
سال ها پيش برنامه اي تحت عنوان 'سيماي مدرسه' در يکي از ساعت هاي کم بيننده آخر هفته از شبکه اول سيما پخش مي شد که تلفيقي از مصاحبه، گزارش و در آخر بخشي نمايشي با استفاده از بازيگران نيمه حرفه اي بود.
اين برنامه که محتواي ارزشمندي به لحاظ آموزشي و تربيتي داشت، به واسطه ضعف کيفي بخش نمايشي، چندان مورد توجه قرار نگرفت و مخاطبان اندکي داشت.
حال پس از گذشت سال ها از برنامه فوق، مجموعه اي تلويزيوني با عنوان 'آسمان هميشه ابري نيست' به کارگرداني سعيد عالم زاده روي آنتن مي رود که دقيقا همان دغدغه ها را دارد.
در واقع در اينجا تهيه کننده کار (امير پوررحماني) نقش برجسته اي در توليد آن داشته که فيلمنامه سريال نيز توسط وي به رشته تحرير درآمده است.
به همين خاطر 'آسمان هميشه ابري نيست' ادامه منطقي 'سيماي مدرسه' است که با بودجه بهتر و عوامل حرفه اي تر ساخته شده است.
اما اين ايده خوب و قابل ستايش آنچنان که بايد از کار درنيامده و لنگي هاي بسياري به لحاظ محتوايي دارد.
در اينگونه آثار که داعيه آموزشي و تربيتي نيز دارند، محتوا بر تکنيک غلبه داشته و فيلمنامه بايد با کمترين حفره هاي ممکن نوشته شود، امري که متاسفانه در اين مجموعه رعايت نشده و فيلمنامه با ضعف هاي آشکاري روبروست.
شخصيت پردازي به عنوان يکي از ارکان مهم و بنيادين فيلمنامه نويسي، وضعيت جالبي ندارد و تيپ سازي جاي آن را به خود اختصاص داده است.
در واقع شخصيت ها کمتر داراي بعد بوده و نوعي سطحي نگري در پرداخت آنها به چشم مي خورد.
به عنوان نمونه مي توان به شخصيت 'سهيلا' اشاره کرد. سهيلا نمادي از دخترهاي دبيرستاني چند دهه قبل است که حرکات و گفتار او شباهت چنداني به جوان امروزي ندارد و ادبيات او براي اين نسل کاملا ناآشناست!
در واقع فيلمنامه نويس با پروبال دادن به سهيلا، اهداف آموزشي خود را نيز زير سوال برده و تنها به سرگرم کردن تماشاگر بسنده کرده که همين امر ضربات مهلکي را به پيکره کار وارد ساخته است.
در مورد شخصيت هاي ديگر نيز اين اتفاق کم و بيش رخ داده و ما به عنوان تماشاگر پس زمينه مناسبي از شخصيت ها نداريم.
به عنوان مثال مي توان به دوستان و همکلاسي هاي سهيلا اشاره کرد که در ميان آنها فقط 'نسرين' و خانواده اش تا اندازه اي قابل باور هستند.
روابط ميان شخصيت هاي يک خانواده مانند مرد ثروتمند جواهرفروش که دم به دم سخنان حکيمانه صادر مي کنند و دخترانش بيش از اندازه لوس و غيرطبيعي جلوه مي کند.
اين اتفاق در روابط ميان دو خواهر خانواده فوق به شکل عجيبي سطحي و پيش پا افتاده است و گاه به شوخي هاي کلامي نه چندان مطبوعي ختم مي شود.
براي نمونه به خواندن اشعار عاشقانه 'حافظ' توسط خواهر کوچک تر براي آزار خواهر بزرگ تر توجه کنيد.
با اين حال شخصيت 'نسرين' تا حدودي خوب از کار درآمده و جو سنگين و خشن خانواده او نيز روالي طبيعي دارد و به باور تماشاگران مي نشيند.
رابطه خصمانه او با نامادري اش(مريم) نيز با توجه به زمينه چيني هاي صورت گرفته به خوبي شکل گرفته و ضعف هاي متعدد کار را تا اندازه اي پوشش داده است.
متاسفانه طرف ديگر اين رابطه (مريم)، بسيار کليشه اي از کار درآمده و خوبي هاي بيش از اندازه اش به شدت اغراق آميز جلوه مي کند.
شخصيت تندخو و عصبي پدر نسرين نيز با توجه به عقده هاي فرو خورده اش، باورپذير از آب درآمده و ارتباط مناسبي با بيننده برقرار مي کند.
انتخاب بازيگر براي مجموعه هاي اينچنيني که طيف سني خاصي را مي طلبد، کار بسيار حساسي بوده که در 'آسمان هميشه ابري نيست' با سهل انگاري توام شده است.
براي ايفاي نقش شخصيت هاي اصلي داستان که در سن دبيرستان قرار دارند از بازيگراني استفاده شده که بعضا بيش از يک دهه با شخصيت هاي خود تفاوت سني دارند.
چهره پردازي نه چندان مطلوب مجموعه نيز نتوانسته اين خلا سني را پر کند و بازيگران فوق را باورپذير جلوه دهد!
به عنوان مثال مي توان از 'ليلا بلوکات' ياد کرد که با سابقه بيش از 10 سال در عرصه بازيگري، در نقشي ظاهر شده که به هيچوجه با آن همخواني ندارد و صرفا به يک بازي بيروني و پر از اغراق روي آورده است.
در ميان اين گروه از بازيگران فقط 'سميرا حسيني' در نقش نسرين رگه هايي از استعداد را نشان داده که آن هم بسيار کمرنگ بوده و زير واکنش هاي غلو شده مورد علاقه کارگردان، مدفون شده است.
'جعفر دهقان' و 'آتنه فقيه نصيري' نيز با بازي نسبتا خوب خود تا اندازه اي اين ضعف ها را کمرنگ کرده و تماشاي کار را قابل تحمل تر کرده اند.
سعيد عالم زاده که سابقه ساخت چند فيلم سينمايي را نيز دارد در 'آسمان هميشه ابري نيست' نتوانسته کار مطلوبي را روانه آنتن کند و تماشاگران پروپاقرصي را براي خويش دست و پا نمايد که اين امر بيش از هر چيز به فيلمنامه ضعيف کار باز مي گردد.
به نظر مي رسد که فرمول قديمي سيماي مدرسه ديگر در اين سال ها کارکرد خود را از دست داده و طراح و تهيه کننده آن که اشراف خوبي نيز به مقوله آموزش و پرورش دارد مي بايد طرحي نو دراندازد.
از: محمد جليلوند