روز گذشته تفاهم‌نامه همکاری خانه هنرمندان ایران و خانه کتاب امضا شد.این هم افزایی اگرچه مبارک است اما ولویت دادن به بخش های مرتبط تر و کمی دقت در انتخاب طرفی که قرار است موجب هم افزایی شود اهداف مورد نظر را بهتر و دقیق تر به ثمر خواهد رساند.

گروه فرهنگی مشرق – محمدرضا پارسا : روز گذشته نشست امضای تفاهم‌نامه همکاری مشترک خانه هنرمندان ایران و خانه کتاب سه‌شنبه (25 فروردین) در تالار استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این نشست مجید سرسنگی (مدیرعامل خانه هنرمندان ایران) موارد کلی را تذکر داد که ملتی که کتاب ندارد، هیچ چیز ندارد و ...
بعد هم تذکر دکتر به مسولین فرهنگی بود که : سرانه کتابخوانی در کشود ما بسیار پایین تر از حد استاندارد است و آمارهای رسمی که درباره سرانه کتابخوانی منتشر می شود فاصله زیادی از میزان حقیقی مطالعه در کشود دارد. بالاخره روزی می بایست مسوولین فرهنگی کشور باید شهامت به خرج دهند و اقرار کنند که درحوزه کتابخوانی غفلت کردیم.



پشت بندش هم بسان قهرمانی که بقیه حوزه ها را اصلاح کرده و حالا برای نجات کتاب وارد میدان شده است گفت:
"باید اقرار کنیم که در این سالها حرکت جدی مستمر و مفهوم‌داری در حوزه کتاب وکتاب خوانی انجام نشده است. خانه هنرمندان ایران در حوزه‌های مختلف هنری کار کرده است ولی در حوزه کتاب و کتاب خوانی کار چندان مهمی صورت نگرفته است. خوشحالم امروز اعلام کنم که در چند وقت آینده اولین کتابخانه تخصصی هنر را در خانه هنرمندان ایران راه‌اندازی و سعی می‌کنیم در سال 94 موضوع و اهمیت کتاب از جمله اولویت‌های کاری خانه هنرمندان ایران باشد."
این اتفاق و این خبر به خودی خود خوب است و اگر از پیشینه و شکل فعلی خانه هنرمندان را مدنظر قرار ندهیم خواهیم دید که اتفاقی امیدوار کننده است و یحتمل به زودی اتفاقات خوبی برای کتاب خواهد افتاد. یعنی دو نهاد فرهنگی و هنری قرار است با هم همکاری کنند و به قول مدیران هم افزایی داشته باشند که خوب است و اگر همه چیزش درست انجام شود اتفاقات بسیار امیدوارکننده ای از پس پان روی خواهد داد.
اما در این میان بعضی موارد وجود دارد که نه تنها این امیدواری را کمرنگ و حداقلی می کند که حتی ممکن است موجبات نگرانی را هم برای اهالی هنر و هم اهالی کتاب بوجود آورد.
دو نکته وجود دارد که مربوط به طرفین برگزار کننده نشست همکاری است.

اول : خانه هنرمندان

خانه هنرمندان به هر دلیل در مورد رعایت موارد فرهنگی  و شعائر دینی وضعیت چندان مناسبی ندارد و وقتی سرزده وارد آنجا شوی گمان میکنی آنجا بخشی جداست و قوانین خاص خودش را دارد.
این در حالیست که بخشی از اهالی رسانه که پیش از این مدام در مورد وضعیت خانه و برنامه های آنجا نقد می نوشتند و معترض بودند حالاآنقدر از خانه هنرمندان گفته اند و جوابی نشنیده اند که دیگر حس و حال تدقق در مورد برنامه های اجرا شده در آنجا را ندارند و از خیرش گذشته اند که درغیر اینصورت هر هفته باید از منظری خانه هنرمندان و مدیرش را به حق و انصاف مورد نقد قرار داد .
از سوی دیگر کتاب به نسبت فیلم و گرافیک و سایر آثار هنری حوزه ای است که در آن خاصیت سرگرم کنندگی به نسبت سایر بخش های فرهنگ و هنر کمتر است و بیش از سایر حوزه های فرهنگ با تفکر و ادراک و معانی و درونیات مرتبط است . طبیعتا در این حوزه نقش  امور دنیوی کم رنگ تر می شود و کفه معنا سنگین تر . اهالی کتاب هم عمدتا در همین مسیر حرکت می کنند و به خلق اثر می پردازند. اما حالا اینکه از پس این نشست و نشست های شبیه به این که رابط کتاب و هنرهای دیگر باشد، بخشی از جماعت نویسنده یا کتابخوان به سوی خانه هنرمندان هدایت شوند و یحتمل آنجا پاتوقشان بشود موردی است که باید بیشتر درباره نتیجه اش اندیشید و درغیر اینصورت شاید حتی نتیجه معکوس دهد.



البته اگر خانه هنرمندان به شکل دیگری بود و تناسبش با جماعت اهل کتاب بیشتر بود می توانست اینگونه نباشد.اگر خانه هنرمندان پاتوق جوانان مومن و انقلابی بود و کمتر می شد مظاهر بدحجابی یا نشانه های تفکرات برگرفته از غرب را آثارش دید و جست  طبیعتا پیوندش با کتاب پیوند مبارکی بود و مفید برای کتاب و هنر. اما حالا و به این شکل...الله اعلم

و اما خانه کتاب:

در همین نشست مجید غلامی (مدیرعامل موسسه خانه کتاب) گفت: خانه کتاب به عنوان یکی از نهادهای فعال در حوزه کتاب از جمله وظایف تعریف شده خودش در سال 93 این می‌دانست که با نهادها،‌ ارگان‌ها و دانشگاه‌ها هم‌افزایی و تعامل داشته باشد.
اگرچه کارمندان و بدنه خانه کتاب از همان دست اهالی شریف و زحمتکش کتاب هستند که تمام تلاششان را برای اعتلای کتاب می کنند اما همکاری خانه کتاب با جایی مثل خانه هنرمندان که طبیعتا ماموریت اصلیش کتاب نیست کمی غریب به نظر می رسد. این همکاری اگرچه می تواند پدیده مبارکی باشد اما نه در شرایطی که خانه کتاب هنوز با بعضی بخش ها و نهادها و ادارات مربوط به کتاب همکاری کامل و شش دانگی ندارد.
انصراف مجمع ناشران انقلاب اسلامی از برپایی سالن یاس در نمایشگاه امسال هم یکی از نمونه های این ادعا ست. به گمانم دو سه روز پیش بود که رییس مجمع ناشران انقلاب  و چند نفر از مدیران آنجا تاکید کردند که مجمع اگرچه چندماه قبل برای این کار اعلام آمادگی کرده بود اما حالا با توجه به عدم پاسخگویی معاونت فرهنگی  و ازدست رفتن زمان عطای این کار را به لقایش بخشیده است.
این اتفاق اگرچه مستقیما به خانه کتاب مربوط نیست و نوک پیکان به سوی معاونت فرهنگی است اما  اگر جلیسه به عنوان یکی از مدیران دولتی اصلی متولی کتاب  و سایر مدیران این حوزه کمی زودتر و با جهد بیشتری دست به کار می شدند حالا فرصت هایی مانند این به این سادگی از دست نمی رفت. از این دست اتفاقات هم کم نیست و این فقط نزدیک ترین نمونه اش بود.
به هر روی اگرچه هم افزایی دستگاه ها و نهادهای فرهنگی و هنری عموما خوب و مبارک است اما اولویت دادن به هم افزایی با بخش های مرتبط تر و کمی دقت در انتخاب طرفی که قرار است موجب هم افزایی شود اهداف مورد نظر را بهتر و دقیق تر به ثمر خواهد رساند.