موضوع هستهای ایران نیز در همین راستا با بهانه واهی دستیابی ایران به سلاح هستهای مورد حمله غرب قرار گرفت. اگر به انواع تحریمهایی که غرب علیه ایران برقرار کرده، نگاهی بیندازیم، به وضوح میتوانیم سایه این بهانهسازیهای واهی را احساس کنیم. حقوق بشر، سلاح هستهای و ... از جمله مواردی است که غرب ایران را به نقض معاهدات بین المللی در مورد آن محکوم کرده و انواع و اقسام تحریمهای اقتصادی و مالی را علیه ایران اعمال کرده است.
هدف اصلی و اساسی همه این موارد نیز محدود سازی قدرت ایران در منطقه خاورمیانه بود است. آمریکا به عنوان یک کشور هژمونیک منافع خود را در توازن قوا و یا تضعیف قدرتهای منطقهای میبیند. از این جهت سعی میکند با مدیریت رویدادهای منطقهای و کمک به کشورهایی که منافع آن را تامین میکنند و تحت فشار قرار دادن رقبا این موضوع را مدیریت کند.
از دیر باز سیاست تفرقه افکنی در مناطق راهبردی نظیر خاورمیانه نیز در دستور کار قدرتهای بزرگ قرار داشته است که انگلیسیها در این زمینه ید طولایی دارند و در گذشته در قالب پررنگ کردن احساسات ناسیونالیستی و امروز نیز در قالب پررنگ کردن اختلافات مذهبی از جمله دو قطبی سازی شیعه – سنی و علم کردن گروههای تروریستی تکفیری این سیاست سیاه پیگیری میشود.
روند حرکت جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه نیز به لحاظ موقعیت ژئوپلوتیکی و ژئواستراتژیکی و همچنین اتخاذ سیاستهای مناسب، روند رو به رشدی بوده و از این روست که غرب جهت محدودسازی ایران برنامهریزی خاصی انجام داده است.
آمریکاییها سعی دارند نظم بین المللی را بر اساس منافع خود سامان دهند و ایران نیز به عنوان کشوری تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه بایستی بر اساس اهداف آنان مدیریت شود. از این روست که موضوع هستهای در حدود 12 سال به عنوان بهانهای برای محدودسازی ایران از سوی غرب مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
غرب برای رسیدن به اهداف خود و محدودسازی ایران در چند مرحله و با ابعاد مختلف وارد عمل شد. در همین راستا محدودسازی ایران در ابعاد اقتصادی، علمی، نظامی و هستهای پیگیری میشود و کشورهای غربی سعی دارند با پیوند زدن حوزههای مختلف به یکدیگر محدودسازی ایران را به عنوان یک پروژه و بسته سیاسی به اجرا بگذارد؛ اتهام زنی به ایران در زمینه مساله ساخت سلاح هستهای و سپس تنبیه ایران با اعمال تحریمهای اقتصادی سنگین از جمله این پروژه سازی برای تحت فشار قرار دادن ایران است.
تاکنون مذاکرات هستهای ایران مراحل مختلفی را طی کرده است و با نگاهی به این مراحل میتوان روند بهانهُسازی غرب جهت محدودسازی برنامه هستهای کشورمان را به وضوح مشاهده کرد. اینک که مذاکرات هستهای کشورمان به نقطه حساسی رسیده است، به نظر میرسد برنامه موازی غرب برای اعمال محدودیت بر ایران درخواست برای بازرسی از اماکن نظامی کشورمان باشد.
درخواستهای مکرر غرب برای بازدید از مراکز نظامی ایران و نظارت بر ساخت موشکهای ایرانی از جمله مواردی است که به بهانه انحراف نظامی برنامه هستهای کشورمان و قرار گیری بمب هستهای در کلاهک موشکهای ایرانی به عنوان یک برنامه موازی در دستور کار غرب قرار گرفته است.
البته ایران بر اساس قوانین مصرح بین المللی حق دارد که برای حفظ کیان ملی به تجهیز خود بپردازد و استفاده از تسلیحات موشکی نیز مسالهای قانونی و مورد پذیرش همه کشورهاست. اما آمریکاییها سعی دارند قوانین بین المللی را دور زده و به بهانه انحراف ایران از برنامه هستهای خود به شناسایی اماکن نظامی کشورمان دست زده و در اقداماتی خزنده به مرور زمان برنامه محدودسازی تولید تسلیحات موشکی را به مانند آنچه بر برنامه هستهای ایران گذشت اعمال کند.
بدون شک عقیمسازی نظامی جمهوری اسلامی ایران یکی از اهداف عمده غرب در جهت مواجه با کشورمان است. از این روست که جمهوری اسلامی ایران یکی از موارد خط قرمز در مذاکرات هستهای را ورود به مباحث نظامی قرار داده است که این موضوع از سوی رهبر معظم انقلاب تصریح شده است. تضعیف نظامی ایران و از سوی دیگر، تجهیز رقبای منطقهای ایران مانند عربستان سعودی که امروز به انبار تسلیحات غربی تبدیل شده، یکی از سیاستهای تفرقه افکنانه و بیثباتسازی است که غربیها به اجرا گذاشتهاند. قطعا هدف همه این موارد براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران است و خوشبینیهای مفرط در این زمینه قطعا ایران را دچار آسیب جدی خواهد کرد.
به همین جهت در مذاکرات هستهای بایستی با هوشمندی تمام این خط قرمز اساسی حفظ شود و همه راهها نسبت به حرکت خزنده غرب در کنترل و شناسایی توان تسلیحاتی ایران بسته و پیشگیریهای لازم در این راستا صورت گیرد.