کد خبر 4063
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۱:۱۹

نننن


تبليغ وهابيت در مدارس عراق‏
منابع خبرى عراق از ورود کتب نوشته ابن تيميه و محمد ابن عبدالوهاب به مدارس دولتى استان «دياله» عراق خبر دادند.
بر پايه اين گزارش، تعدادى از اولياى دانش‏آموزان مدارس دياله از اجبار فرزندان خود براى فراگيرى کتابها و روشهاى درسى بر اساس افکار منحرف وهابيت از جمله دروس تعليمات دينى و تاريخ، خبر داده‏اند.
يک منبع آگاه که از بيم اقدامات تروريستى وهابيان در عراق نخواست نامش فاش شود، در مصاحبه با خبرگزاريهاى عراق، با تأکيد بر گسترش تبليغات وهابيت در عراق و خصوصا مدارس دولتى اين کشور گفت: مدارس «الکاطون»، «المفرق»، «التحرير»، «بهرز» و «المقدادية» در دياله به صورت آشکار کتابهاى چاپ عربستان را در مدارس آموزش مى‏دهند.
عقايد و افکار وهابيت در عراق با اشغال اين کشور در سال‏2003 افزايش يافت؛ وهابيت با استفاده از شيوه‏هاى مختلف از جمله ترور و خشونت و سرمايه‏گذاريهاى کلان عربستان و بعضى از کشورهاى عربى منطقه، در عراق که اکثريت آن را شيعيان تشکيل مى‏دهند و معمولا مورد هدف وهابيان قرار دارند، در حال گسترش است.
ترويج آيين پوچ‏گرايى در مدارس دخترانه شهرستانهاى استان خراسان رضوى‏

به تازگى تفکرات و آثار فرقه عرفانى کاذب هندى (اوشو) که مروج آئين بودائيسم مى‏باشد در سطح جوانان بخصوص در مدارس دخترانه برخى شهرستان‏هاى استان خراسان رضوى ترويج پيدا کرده است.
اوشو رئيس فرقه انحرافى هندى بوده که در سال 1931 در هند متولد شده و داراى بيش از600 تاليف مى‏باشد. اوشو در اکثر تاليفات خود در صدد است آئين بودا را ترويج نمايد.
در آئين بودا تأکيد بر شاد بودن و شاد زيستن تا سر حد از خود بى‏خود شدن دارد به حدى که انسان حتى فراتر از مرزها را مجاز دانسته و معتقد است هيچ مذهبى در جهان وجود ندارد و مروج افکار اومانيستى محض مى‏باشد.
در آئين اوشو ازدواج معنى ندارد و ازدواج را محصور شدن و محدود شدن مى‏داند. سرمنزل بودا شدن چيزى جز نهيليسم (پوچ گرايى) و از خود بى‏خود شدن و اراده از کف دادن نمى‏باشد.

عوامل گرايش به فرقه‏گرايى(1)
طرح مسأله‏
عوامل ظاهر و پنهان «فرقه‏گرايى و يا فرقه‏سازى» و آثار و نتايج منتظره از اين مقوله در دو منظر غرب و جهان اسلام، بر هيچ انديشمندى پوشيده نيست امّا بررسى عميق عوامل فرقه‏ساز و اين‏که براى مقابله با تبعات فرقه‏گرايى، کدامين اراده و عواملى رهگشاست؟ مسأله بنيادين در اين سخن و مقال مى‏تواند باشد.
از جمله عوامل موضوع منظور، مى‏توان به دسيسه‏هاى دشمنان امّت اسلامى، فتنه‏انگيزى حکومت‏ها و منافع تنگ‏نظرانه آن‏ها، جهل و تعصّب، افراطگرايى، جدايى دين از اخلاق، قشرى و سطحى‏سازى دين و شريعت، جداسازى علم و دين از يکديگر، فاصله گرفتن از اسلام ناب و احکام عقلى و منطقى و گرفتار آمدن در فتنه‏هاى ناسيوناليستى و... اشاره نمود که به تناسب به برخى از آن‏ها کوتاه خواهيم پرداخت اما به نظر مى‏رسد که مى‏توان عمده عوامل را در دو مقوله فاعلى و قابلى دسته‏بندى نمود که در اين مقاله، به مقوله فاعلى پرداخته و البته ناگفته پيداست تا زمينه‏هاى جهل و تعصب و تحجر و بى‏بصيرتى وجود نداشته باشد، عوامل فاعلى، کم اثر خواهند بود. لذا عوامل فاعلى، ابتدا چنين زمينه‏هايى را فراهم و آنگاه بگونه فعال، اثرگذارى مى‏نمايند.
دسيسه‏هاى دشمنان امّت اسلامى و فتنه‏انگيزى حکومت‏ها و منافع تنگ‏نظرانه آن‏ها با توضيح مبسوطى که خواهيم داشت، اساسى‏ترين و مؤثّرترين عامل فاعلى بوده و ديگر عوامل فاعلى، از ابزارهاى به‏کار گرفته شده توسط اين عامل اصلى است، زيرا بررسى فرآيند تکوين و شکل‏گيرى دو فرقه آسيب‏زننده بهائيت و وهابيت در اسلام و به نام اسلام، نشانگر اولاً دسيسه‏هاى دائمى دشمنان دين و برنامه‏ريزى‏هاى عميق جهان سلطه است و ثانياً مقوله‏هايى چون «جهانى‏سازى» با انگيزه‏ها و منطق نظرى خاص سلطه و براساس دو تئورى «ايجاد ذائقه واحد جهانى با تز جهان وطنى» و «تفرقه‏انداز و حکومت کن» صورت مى‏پذيرد ! و على‏رغم مخالفت‏ها و اراده جهانى ملت‏ها با قوّت در ابعاد مختلف فرهنگى، سياسى و اقتصادى با همه تلاش، ترويج مى‏شود.
بهائيت يا فرقه خرد سوز
هرمان رومر متکلم روحانى پروتستان بين سال‏هاى 1898 تا 1902 در دانشکده الهيات دانشگاه‏هاى توبينگن و هال به تحصيل پرداخت و پس از پايان تحصيلات در کسوت استاد الهيات در شهر باسلر به فعاليت‏هاى دين‏پژوهى مشغول شد، وى مى‏نويسد: «در سال 1907 شاهد تأسيس انجمن بهائيان اشوتگارت بودم و همواره نياز به يک پزوهش عملى جهت پاسخگويى به تبليغات بهائيت در آلمان را احساس مى‏کردم» به اين منظور رومر کتاب خود تحت عنوان «بابيت و بهائيت، پژوهشى در تاريخ مذاهب اسلامى» را تأليف کرد. وى در سال 1908 مقاله‏اى در نقد بهائيت نگاشت و در سال 1910 به دنبال تحقيقاتى در خصوص تاريخ تبليغات مذهبى در آلمان، مقاله‏اى تحت عنوان «تبليغات مذاهب آسيايى در مغرب زمين» را به رشته تحرير در آورد. وى در سال 1912 نيز کتابى تحت عنوان «بابيت و بهائيت، آخرين فرقه منشعب از اسلام Die babi Behai,the latest Mohammedan sect را نگاشت.
ازجمله منابع تحقيقات کتاب رومر، آثار گوبينو، براون، گويارد، نولدکه، هوارت، اوئن‏هايم، گولد زيهر، نيکولا، نيکلسون، کبلر، کرمر، ريشتر، اولدنبرگ، زيبولند، اشراينر، زيلر و گزارش ميسيونرهاى مذهبى از ايران است، امّا آثار رومر، اولين آثار عمده در موضوع بابيّه و بهائيت است که در آلمان منتشر مى‏شد.
هرمان رومر در فصل اول از کتاب چهار فصلى خود، موضوعاتى چون پايه‏گذارى بابيت در شيخيه، توصيف مقام باب به عنوان شيعه کامل در آراء شيخيه، بررسى تاريخى تمايلات صوفى‏مآبانه در بابيّه، رخنه تعاليم کاباليستى در بابيّه، بررسى نگرش بابيّه در مورد پيامبرى، کاربرد تأويل در آثار بابيّه و عنصر سياسى را مطرح مى‏کند. فصل سوم کتاب نيز به نحوه شکل‏گيرى کتاب اقدس، حقوق جزاء در بهائيت، بررسى آثار حسينعلى نورى در عکّا، شکل‏گيرى و تحولات اين فرقه در ايران و ارتباطات بهائيان با خارجيان اختصاص دارد. وى در فصل چهارم کتاب، به رهبرى عبدالبهاء تا سال 1908 مى‏پردازد و مباحث سياسى- تاريخى بهائيت را به خوبى تشريح مى‏کند.
نويسنده در ضميمه اول کتاب با تأکيد بر ظهور سياسى اين فرقه، به بررسى قرابت معنايى ميان فرق و مذاهب مى‏پردازد و تأکيد اصلى را بر نزديکى ميان فرقه بکتاشى و بابيّه و بهائيت قرار مى‏دهد.
رومر در اثر خود، به گرايشات شبه عرفانى و صوفى‏مابانه بهائيت اشاره کرده و معتقد است که بهائيت علفى است که در باتلاق جهان صوفى‏گرى رشد و نمو کرده است. او معتقد است که بهائيان با تمايلات و گرايش‏هاى صوفى‏مآبانه از عبدالبهاء، بتى ساخته‏اند که در لباسى امروزى نمايان شده است.
رومر، بابيه و بهائيت را گنوسى، ثنويت گرا و داراى ساختارى فرقه‏اى و خرد ستيز مى‏داند که از علوم رمزى و تدويلى اسماعيلى، حروفى، کابالا و دراويش بکتاشى متأثر است.
رومر در بررسى‏هاى خود، سفر تبليغاتى عبد البهاء به آمريکا را صوفى‏گرى آخرالزمانى- آپوکاليپتيک- معرفى مى‏کند ... و معتقد است که بهائيت در فرانسه، خاستگاه يهودى دارد بطورى که دريفوس يهودى، نقش بسيار مهمى را در سفر عبدالبهاء به پاريس ايفا کرد و تشکيلات جهانى آليانس- اسرائيليت، به واسطه کمک‏هاى همه‏جانبه خود به يهوديان در شرق، تبديل به پلى براى نفوذ بهائيت به فرانسه شد. رومر به علاوه تأکيد داشت که يهوديان ايرانى در داخل ايران، براى به چالش کشيدن اسلام، فرقه بهائيت را متحد خود يافته و هم‏پيمان خويش تلقى مى‏کردند.
از ديدگاه هرمان رومر، در جريان انقلاب مشروطيت ايران، بهائيت با شعار جهان وطنى آرمان‏گرايانه و غير واقعى خود، به علائق ملى و منافع ايرانيان خيانت کردند. در اين ارتباط، رومر اشاره مى‏کند که «عباس افندى، عملاً بر ضد نهضت مردم‏سالارى ايرانيان دسيسه کرد و با ديپلمات‏هاى روسى و انگليسى سازش و تفاهم داشت بگونه‏اى که به بهائيان شهرهاى تهران و تبريز، به شدت توصيه کرده بود که از محمد عليشاه جانبدارى کنند و به علاوه آن‏ها را از شرکت در نهضت مشروطيت ايران نيز باز مى‏داشت.
رومر همچنين تأکيد مى‏کند که با پيروزى انقلاب مشروطه، نادرستى ادعاى عباس افندى که براى محمد على شاه، حکومتى طولانى و خوشايند را پيشگويى کرده بود، بر همگان روشن شد. رومر با يادآورى فشارهاى وارده از سوى روسيه و انگلستان به ايران و اتحاد آن دو قدرت در تقسيم خاک آن به دو حوزه نفوذ در 1907 بيان مى‏دارد که روابط عبدالبهاء در عکّا با ارتش‏هاى خارجى و کارگزاران آن‏ها در ايران، چيزى جز يک خيانت بزرگ به کشور ايران نبوده است.

نقش بازى‏هاى رايانه‏اى در جنگ نرم‏
توليد و پيدايش بازى‏هاى رايانه‏اى دنيا به سال 1341 هجرى شمسى (1962.م) باز مى‏گردد که استيفن راسل از دانشجويان دانشگاه MITنخستين بازى رايانه‏اى را با نام جنگ فضايى نوشت که روى رايانه‏اى به نام PDP1که اندازه‏اى در حدود يک اتومبيل داشت اجرا مى‏شد و داستان بازى همان جنگ سفينه‏ها بود که شما بايد سفينه طرف مقابل را نابود مى‏کرديد. بعد از آن شرکت آتارى در سال‏1352 (1973) بازى پونگ را ساخت که يک بازى ساده متشکل از تعدادى مستطيل سياه و سفيد بود که چندان خلاقيتى در آن وجود نداشت.
مهاجمان فضايى، بازى ديگرى که در سال 1376 (1997) در شرکت تايتو نوشته شد، شامل عناصر کلاسيک يک بازى رايانه‏اى بود. در اين بازى کنترل يک شى يا يک شخص در دست بازيکن بود که بايد با کمک آن دشمنان را نابود مى‏کرد.
پس از آن بازى‏هاى ويدئويى سير تکاملى خود را طى کردند و در اواسط دهه هشتاد بازى‏ها بيشتر به سمت داستان‏هاى جنگى پيش رفتند. علت آن علاوه بر مسائل فنى جو متشنج اواخر دهه 80 آمريکا، ناشى از جنگ سرد با شوروى سابق و ديگر برنامه‏هاى ريگان، رئيس جمهور وقت بود. بازى‏هايى مثل استار فلايت و... ولى در پنج سال اخير با پيشرفت‏هايى که در سخت‏افزارها و نرم‏افزارهاى ساخت و اجراى بازى ايجاد شده، اين محصول جايگاه خاص خود را در جهان پيدا کرده است.
طبق آمار، روزانه دو بازى رايانه‏اى به بازار مى‏آيد و تخمين زده مى‏شود که چرخش مالى اين بازى‏ها فقط در آمريکا، تا پايان اين دهه، به بيش از يک ميليارد دلار در سال برسد.
بازى‏هاى رايانه‏اى برخلاف فيلم‏هاى سينمايى به مخاطب اين امکان را مى‏دهد که بجاى تماشاچى بودن خود به ايفاى نقش بپردازد، رانندگى کند، با اسلحه شليک کند و تعقيب و گريز انجام دهد.
آمارها نشان مى‏دهد که روند توليد بازى‏هاى رايانه‏اى به 3- 4 هزار نسخه در سال مى‏رسد و با شتاب زياد در جامعه جهانى در حال گسترش است. که توليد اين بازى‏ها در دنيا تنها در انحصار چند شرکت آمريکايى و ژاپنى است.
بيش از 30 ميليون نفر در سراسر جهان، بخشى از اوقات فراغت خود را با بازى‏هاى رايانه‏اى پر مى‏کنند که بالغ بر 10% آن‏ها بين 4 تا 7 ساعت از زندگى روزمره‏شان را به اين کار اختصاص داده‏اند؛ اين آمار علاوه بر آن‏که گستردگى بازى‏هاى رايانه‏اى را نشان مى‏دهد، از وابستگى روانى به اين بازى‏ها حکايت دارد.
نتايج تحقيقى نشان مى‏دهد که 56% جوانان ايرانى علاقه بسيار زيادى به بازى‏هاى رايانه‏اى و استفاده از اينترنت در اوقات فراغت دارند؛ به گونه‏اى که از ميان 2/64% جوانانى که در زمان اوقات فراغت خود مشغول بازى مى‏شوند، 7/38% بازى‏هاى رايانه‏اى را انتخاب مى‏کنند.
از جمله مقاصدى که در جنگ نرم بازى‏هاى رايانه‏اى پيگيرى مى‏شوند، عبارتند از:
1. تشريح خطمشى‏ها، اهداف و مقاصد سياسى کشور خودى براى مخاطبان و ارائه استدلال‏هاى پشتيبانى از آن خطمشى‏ها
2. برانگيختن افکار عمومى به طرفدارى يا عليه يک عمليات نظامى‏
3. پشتيبانى از تحريم‏هاى اقتصادى و ديگر اشکال غير قهرآميز اعمال فشار عليه دشمن.
بيشترين بازى‏هاى رايانه‏اى به منظور هدف اول مذکور توليد و به صحنه بين‏المللى عرضه شده است. عنصر مشترک تمامى اين بازى‏ها اين است که کاربر در نقش يک سرباز شجاع و زبده غربى عمدتاً نيروى ويژه دلتا فورس آمريکا يا اس.اى.اس انگليس و يا حتى نيروهاى حافظ صلح سازمان ملل براى گسترش آزادى‏هاى فردى و دموکراسى و مبارزه با گروه‏ها و سازمان تروريستى دولتى يا غيردولتى و يا حتى موجودات فضايى و يا تخيلى که بشريت را به سوى نابودى مى‏کشانند، وارد عمل شده و هدفى جز مبارزه و نابودى تروريست‏ها و نجات بشريت ندارند. ايالات متحده و صهيونيسم بين‏الملل سعى دارند با اين برنامه‏هاى فرهنگى، تجاوزات نظامى خود را در ميان ملت آمريکا و حتى ساير ملت‏ها امرى عادى، انسان‏دوستانه و به منظور گسترش صلح و دموکراسى در سطح جهان نشان دهد. سعى مى‏شود اين موضوع القا شود که آمريکا نماد خير مطلق در جهان است و هر فرد يا گروه يا دولتى که مخالف او و ارزش‏هايش است محورهاى شرارت و شيطانى‏اند.
پيش از فروپاشى شوروى سابق، ريگان لقب امپراطور شرور را به اتحاد جماهير شوروى داد و پس از آن جرج دبليو بوش از کشورهايى چون ايران و عراق با عنوان کشورهاى پليد (شرور) نام برد.
برخى از بازى‏هاى رايانه‏اى نيز به جنگ جهانى دوم و مبارزه با دولت نژادپرست نازى پرداخته و يا پس از آن به مبارزه با کمونيست‏ها مى‏پردازد. پس از فروپاشى شوروى، آمريکا سعى مى‏کند کشورها و گروه‏هاى مسلمان را بزرگترين خطر براى صلح جهانى معرفى کند. چراکه به قول نظريه‏پردازان آن‏ها، آمريکا اکنون بجاى اژدهاى بزرگ با مارهاى سمى پرشمارى روبه‏روست. يا به قول هنرى کسينجر با اسلام سياسى به رهبرى جمهورى اسلامى ايران.
همانطور که بيان شد در بازى‏هاى رايانه‏اى جديد شما به مبارزه با کشورها و گروه‏هاى اسلامى مى‏رويد. ويژگى مشترک اين بازى‏ها استفاده از نمادها و سمبل‏هاى اسلامى است. نمايش مکان‏هاى منقش به تصاوير اسلامى، استفاده از رنگ سبز براى نمايش تروريست‏ها، استفاده از مکان‏هاى مذهبى مسلمانان مانند مسجد که از محل‏هاى تجمع تروريست‏ها معرفى مى‏شود و عمدتاً تک‏تيراندازها بالاى مناره‏هاى مساجد موضع گرفته‏اند و به سوى شما تيراندازى مى‏کنند. استفاده از صداى عربى و فارسى براى بيان زبان تروريست‏ها، استفاده از صداى پس زمينه مانند صداى صلوات و پخش آيات قرآن و.... در بازى رايانه‏اى 1 delta Force black hawk down team sabreبراى‏مبارزه با تروريست‏ها به کشورهاى مختلف مى‏رويد.
1. بازى رايانه‏اى جنگ ژنرال‏ها
در اين بازى شما در نقش سربازان آمريکايى، مأموريت مبارزه با تروريست‏ها در نقاط مختلف جهان همچون عراق به منظور مبارزه با بعثيان، يا در افغانستان براى مبارزه با گروه القاعده مى‏رويد. در عراق و افغانستان تروريست‏ها با رنگ سبز نمايش داده مى‏شوند؛ ماشين سبز، کلاه نظامى سبز، پرچم‏هاى سبز رنگ و حتى کلاهک موشک‏ها با رنگ سبز نمايش داده مى‏شوند. هرچند که بسيارى از شرکت‏هاى ساخت بازى‏هاى رايانه‏اى در بازى‏هايشان به صورت موردى بازى‏هاى اين‏چنينى ديده مى‏شود، ولى بنظر مى‏رسد چند شرکت مانند شرکت کوما، ريالتى گيمز و شرکت کانفليکت با اين هدف که تجاوزات نظامى آمريکا را در اقصى نقاط جهان توجيه کنند تأسيس شده‏اند.
2. بازى رايانه‏اى IGI 2
در يکى از مراحل اين بازى شما در ليبى وارد عمليات مى‏شويد. صداى قرآن و صلوات به گوش مى‏رسد. نام خداوند (الله) و نام پيامبر (محمد)(ص) بر روى ديوار نقش بسته است و در يک مرحله ديگر تروريست‏ها به صداى راديو فارسى ايران گوش مى‏دهند.
3. بازى رايانه‏اى حمله به ايران‏
در اين بازى رايانه‏اى که پنجاه و هشتمين مأموريت بازى شرکت کومار وار است، سربازان آمريکايى وظيفه دارند ضمن حمله به تأسيسات هسته‏اى نطنز، دانشمندان ايرانى را از بين ببرند و يک دانشمند را زندانى کنند.
شرکت سازنده اين بازى (کوما) ادعا کرده است: «از آنجا که در زمينه اهداف واقعى ايران از غنى‏سازى اورانيوم به منظور تبديل شدن به دومين کشور اسلامى (پس از پاکستان) داراى بمب اتمى ترديدى وجود ندارد و از سوى ديگر حمله نظامى گسترده و اشغال ايران مى‏تواند با توجه به در تيررس بودن منابع نفتى خاورميانه از سوى ايران به گسترده شدن دامنه جنگ در منطقه بيانجامد، يک عمليات نظامى کوچک به منظور نابودى پايگاه هسته‏اى و فناورى اتمى ايران، بيشتر مى‏تواند مانع از دستيابى اين کشور به بمب اتمى شود.»
کيت هالپر به سايت فارسى بى.بى.سى گفته است: «هنوز خيلى از آمريکايى‏ها از برنامه هسته‏اى ايران نگرانند. براى‏همين ما به بازآفرينى موقعيت‏ها دست مى‏زنيم تا بحث‏هاى مرتبط را پوشش دهيم. کاربران زيادى با ارسال طومار اينترنتى به ما گفتند که اين بازى را به دلايل سياسى دوست ندارند، ولى ما يک مؤسسه سياسى نيستيم. اين بازى فرصتى ايجاد مى‏کند که ما به برنامه اتمى ايران فکر کنيم.»
با اين حال توجيه طراحان بازى در توليد اين بازى، استناد به جمله‏اى از جرج بوش، رئيس جمهور پيشين آمريکا است که گفت، در برابر تهديدات هسته‏اى جمهورى اسلامى تمام گزينه‏ها قابل بررسى است.
4. بازى رايانه‏اى نجات گروگان‏هاى آمريکايى (Iran Hostage Rescue)
در اين بازى که بازهم محصول شرکت کوما است، شما در نقش نيروهاى ويژه‏اى هستيد که وظيفه‏تان نجات گروگان‏هاى آمريکايى است که در سفارتخانه آمريکا در تهران زندانى‏اند. اين بازى به مناسبت فرارسيدن بيست و پنجمين سالگرد اين حادثه (1383 ه.ش) به بازار عرضه شد. شرکت سازنده اعلام کرد که براى ساخت اين بازى از اسناد رسمى و نيز فيلم ويدئويى مصاحبه با آنتونيو مندز؛ از مسؤولان سابق سازمان سيا استفاده شده است.
هرچند اين شرکت، با تحريف اتفاقى که منجر به شکست مفتضحانه آمريکا در طبس شد، بازى را با پيروزى نيروى ويژه به اتمام مى‏رساند. البته نکات ديگرى در بازى Iran Hostage Rescueبه چشم مى‏خورد که توجه به آن‏ها ضرورى بنظر مى‏رسد.
در قسمت دوم بازى وقتى شما وارد استاديوم مى‏شويد تا با استفاده از هلى کوپتر از آنجا خارج شويد، اتوبوسى را مى‏بينيد که تصوير امام خمينى و يک بسيجى بر روى آن نقش بسته است و روى آن نوشته شده است: «پرورش جوانان خداجوى بسيجى فتح الفتوح امام است.» و با فونت کم رنگ‏تر زير آن به نظر مى‏آيد نوشته «مقام معظم رهبرى» که نوشته اين متن روى اتوبوس با زمان اتفاق مورد نظر همخوانى ندارد. آيا اين موضوع عمدى است يا يکى از اشتباهاتى است که به علت بى‏دقتى اتفاق افتاده مانند نوشته‏هاى روى کارتن‏هاى حاوى توپ‏هاى ورزشى در استاديوم.
5. بازى رايانه‏اى سام ماجراجو در پرسپوليس‏
در اين بازى در اوايل قرن 22 زمين تحت حمله مزدوران اهريمن جهانى قرار مى‏گيرد و نوع بشر در معرض نابودى کامل است. شما در نقش سام استون ملقب به سام ماجراجو بى‏درنگ براى تغيير گذشته با استفاده از يک دستگاه قديمى به نام دروازه زمان به گذشته بر مى‏گرديد تا نسل بشر را از خطر نابودى حفظ کنيد.
شياطينى که به اهريمن جهانى کمک مى‏کنند عبارتند از: کاميکاز بى‏سر و عقرب بالغ، زامبال و غول لاوا که هر کدام از اين شياطين اسلحه‏اى دارند که با آن به شما ضربه مى‏زنند.
عقرب بالغ يکى از ايادى شيطان است. او جنگجويى مذهبى است که از نژاد اوليه بندپايان به‏وجود آمده و به‏خاطر عقايد مذهبى‏شان بسيار متخاصم‏اند. يکى ديگر از اين شياطين، کاميکاز بى‏سر است. او يک سرباز سيرين است که اهريمن جهانى او را زنده کرده و کنترل زندگى آن را در دست دارد. اين موجود به شکل يک انسان فاقد سر است (بدون سر بودن او به معناى نداشتن عقل و شعور و منطق است)، بنابراين او را براى عملياتى مانند عمليات انتحارى به خدمت گرفته است. کاميکاز بى‏سر دو بمب در دستان خود حمل مى‏کند و هنگامى که به اندازه کافى به هدف نزديک شد، آن را فعال مى‏کند. هرچقدر به شما نزديک‏تر باشد خسارت بيشترى به شما وارد مى‏کند. هرچند که خود نيز پس از انجام اين عمل نابود و متلاشى مى‏شود. کاميکاز بى‏سر بصورت غيرمستقيم اين عمل را که به عمليات شهادت‏طلبانه مسلمانان شباهت دارد، عملى شيطانى تلقى کرده که فاقد هرگونه پشتوانه عقلانى است. براى مبارزه با شياطين شما به محل‏هايى شبيه معابد و مساجد مى‏رويد؛ اماکنى که پر از طرح‏ها و نقوش اسلامى است.
مثلاً در بسيارى از مراحل که داراى طرح‏هاى اسلامى است چنانچه روى اين تصاوير بزرگنمايى کنيم، نام على بر روى آن‏ها نقش بسته است و در نهايت شما پس از گذراندن مراحل سخت و دشوار در کليسا! با اهريمن جهانى روبه‏رو شده و در نهايت او را شکست مى‏دهيد. حتى پايان بازى، بيشتر با نماد غربى مذهب يعنى کليسا به پايان مى‏رسد و اين را به ذهن کاربر منتقل مى‏کند که مسيحيت عامل آرامش، صلح و مودت و اسلام عامل خشونت و... است و به نوعى کودک و نوجوان و جوان مسلمان را نسبت به دين اسلام بدگمان مى‏نمايد و در نهايت در ضمير ناخودآگاه وى، زمينه‏هاى انحراف و خروج از دين اسلام را فراهم مى‏کند.
با دقت در مطالب ذکر شده مى‏توان فهميد که رسانه نوظهور بازى‏هاى رايانه‏اى با توانمندى‏ها و ويژگى‏هاى خاص خود بعنوان ابزارى نوين براى عمليات روانى و قدرت نرم دشمن تبديل شده‏اند. سربازان رايانه‏اى بى‏هيچگونه حساسيت، نظارت و کنترل تا عمق خانه‏هايمان نفوذ مى‏کنند!؟
با مطالب عنوان شده، ديگر نمى‏توان به بازى‏هاى رايانه‏اى تنها بعنوان ابزار جذاب براى تفريح و سرگرمى کودکان و نوجوانان نگاه کرد؛ بلکه بايد به آن‏ها از ديد دشمنان تفکر اسلامى نگريست و در مقابل با توليد جانشين‏هاى مناسب براى اينگونه بازى‏ها باتوجه به عمق منابع ملى و مذهبى به مبارزه با اين تجاوز پرداخت.

نتيجه سفر برخى از چهره‏هاى فتنه به دبى‏
تور اصلاح‏طلبان با مديريت يکى از چهره‏هاى فتنه و عضو اصلى حزب کارگزاران استان خراسان رضوى وارد دبى شده و پس از سپرى کردن پنج روز و شش شب خوشگذرانى، به ايران بازگشته‏اند. سفر مذکور سياحتى - اغلب شرکت در اماکن و مجالس لهو لعب، رقص و پايکوبى، صرف مشروبات الکلى - و تا حدودى اقتصادى بوده و تاکنون خبرى مبنى بر سياسى بودن آن - ديدار با سرويس و... - واصل نشده است. اظهارات آقاى مقدسى‏مدير تور در حين بازديد از اماکن تفريحى، در ارتباط با جاذبه‏هاى گردشگرى و جذب توريست در امارات و انتقاد از نبود آزادى در ايران، قابل تأمل است. اين سفر با همکارى «هلدينگ بين‏المللى گردشگرى پاسارگارد شرق کشور» به نمايندگى حسين مقدسى (عضو اصلى کارگزاران و از چهره‏هاى فتنه در استان خراسان رضوى و فرزند مرحوم شيخ ابوالحسن مقدسى شيرازى اولين امام جمعه مشهد مقدس) با حضور جمعى از اصلاح‏طلبان بعضاً همراه با خانواده، بوده است.
پس از حضور تور در امارات و استقرار در هتل سه ستاره در يکى از محله‏هاى قديمى شهر دبى، برنامه‏هاى تفريحى از روز دوم انجام شده است. اهم و خلاصه برنامه‏هاى اين تور بدين شرح است: بازديد از بازار و اقدام به خريد، بازديد از شهر و اماکن ديدنى آن از جمله هتل آتلانتيس با امکاناتى از قبيل آکواريم و ساحل دريا براى آفتاب‏گيرى - حضور در محلى شبيه سرزمين موج‏هاى آبى مختلط زن و مرد - تور کشتى، اقدام به رقص و پايکوبى و صرف مشروبات الکلى از سوى چند تن از افراد - حضور در نمايشگاه جاذبه‏هاى گردشگرى دنيا در دبى - تور صحرا و بعضاً برخى نشست‏هاى اقتصادى و ديدار با برخى چهره‏هاى اصلاح‏طلب حاضر در دبى به صورت خصوصى.
در روز دوم سفر آقاى مجتبى سادات در محل اقامت حسين مقدسى حاضر شده و با هفت نفر از اصلاح‏طلبان به گفتگو پرداخته است. در اين نشست راجع به وضعيت اقتصادى در دبى و آخرين اخبار سياسى در مشهد ازجمله ادامه بازداشت جوادى حصار - رئيس اعتماد ملى استان - بحث و گفتگو شده است.
آقاى سادات وابسته به اصلاح‏طلبان، رئيس ستاد کروبى در انتخابات رياست جمهورى دهم در استان خراسان رضوى بوده که مدت 16سال است در دبى اقامت داشته و هر از چندگاه بويژه زمان انتخابات به ايران مراجعت مى‏کند.
از نتايج سفر مذکور همين بس که آقاى مقدسى، مشوق اردوى مختلط دختر و پسر جوانان جريان فتنه به تهران و شمال کشور شده و ضمن آرزوى خوش گذشتن به ايشان اظهار داشته که پس از برگشت با روحيه شاد تيم کارى خود را در مجموعه (در حال تأسيس) دانشگاه مفيد (با سرپرستى مقدسى) شروع به کار کنند. همچنين حسين مقدسى پس از برگشت از سفر دبى، در گفتگو با يکى از دوستانش اظهار داشته است: «ما به يارى خدا يک بار ديگر ان‏شاءالله بايد کشور را بگيريم. يک بار ديگر هم شده بايد تجربه‏اش را بکنيم بعد اگر شد، برويم (بميريم).»



سرقت مسلحانه از بازيگران فيلم «روز رستاخيز»
تعداد 7نفر ملبس به لباس بلوچى و با سر و صورت پوشيده ضمن حضور در محل اسکان بازيگران فيلم روز رستاخيز در روستاى دارستان شهر بم، ابتدا با شليک تير، نورافکن منطقه را خاموش نموده و سپس ضمن درگيرى با تعدادى از بازيگران، مبلغى بيش از يک ميليون تومان وجه نقد و همچنين تعداد هفت عدد گوشى تلفن به همراه سيم کارت‏هاى مربوطه را سرقت کرده‏اند.
سارقان در وهله اول درخواست بنزين کرده‏اند و سپس با توجه به عدم دريافت پاسخ، درگير مى‏شوند.
در اثر درگيرى سارقان با يکى از بازيگران، وى صدمه ديده و هم‏اکنون در بيمارستان پاستور بسترى مى‏باشد.
با عنايت به اين‏که فردى انگليسى به عنوان مسؤول جلوه‏هاى ويژه کامپيوترى در آن محل مستقر است، اين حادثه بازتاب منفى داشته و ضرورى است تدابير حفاظتى ويژه‏اى براى آن منطقه انديشيده شود.

اظهارات مدير ارتباطات و سياست‏گذارى يوتيوب در مورد ايران‏
اخيراً خانم ويکتوريا گرند، مدير ارتباطات و سياستگذارى يوتيوب، طى مصاحبه‏اى با دويچه وله در مورد اهميت «رسانه‏هاى شهروندى» با تکيه بر تحولات پس از انتخابات رياست جمهورى سال گذشته در کشورمان به تفصيل به تبيين چگونگى عملکرد و نقش يوتيوب در فرايند اطلاع‏رسانى، کاربران ايرانى و نحوه تصميم‏گيرى يوتيوب براى‏قراردادن ويدئو مربوط به ندا آقا سلطان و نمادسازى وى در حوادث سال گذشته در ايران پرداخته است. اهم محورهاى اظهارات وى بدين قرار است:
الف: فرايند کلى عملکرد يوتيوب‏
- فضاى اينترنتى موجود وراى دسترسى دولت و يا جامعه مطبوعاتى امکان را براى همگان فراهم ساخته تا پيام خود را به دنيا مخابره کنند.
- در مورد عدم تضمين رعايت برخى استانداردهاى مرسوم نظير دقت، صحت و پرهيز از جانبدارى در يوتيوب: موضع يوتيوب و گوگل اين است که اطلاعات بيشتر، آگاهى و قدرت بيشترى براى مردم به ارمغان مى‏آورد و نتيجه نهايى آن آزادى بيشتر است و تا جايى که ممکن است بايد هر عقيده‏اى مجال بروز و ظهور را داشته باشد! از نظر کيفيت محتوا تلاش مى‏شود تا ويرايش و مداخله کمترى صورت گيرد و هدف ايجاد سکويى براى بيان نظرات است و کيفيت محتوا نيز از طريق نظرات مخاطبين تعيين مى‏شود.
- در مورد مکانيسم نظارت و مديريت محتوا: پس از دريافت نظرات کاربران، تيمى از ناظران به بررسى نقطه‏نظرات و مطالب دريافتى مى‏پردازد و در نهايت اين يوتيوب است که تصميم مى‏گيرد کدام ويدئوها مطابق با استانداردهاى مدون يوتيوب نيست و بايد حذف شود.
- هويت واقعى کاربران براى يوتيوب روشن نيست. تلاش ما قطعاً معطوف به حذف حداقلى است. اگر ويدئويى مطابق با اصول و استانداردها و سياست روشن يوتيوب نباشد (بيش از حد خشونت‏آميز نباشد يا حاوى‏گفتار تنفرآميز و تهديدآميز باشد) واکنش داده مى‏شود. بنابراين به راه انداختن کمپين براى حذف يک ويدئو نمى‏تواند نتيجه‏بخش باشد.
- از ميان ويدئوهاى پرشمار ارسال شده توسط ايرانى‏ها، تعداد بسيار کمى از آن‏ها مغاير با اصول يوتيوب بوده و حذف شدند.
- در مورد شيوه تصميم‏گيرى از سوى تيم ناظرين: تمام فريم‏هاى ويدئو از طريق فرايند نرم‏افزارى خاصى که به برخى موارد حساسيت دارد، تجزيه وتحليل مى‏شوند و موارد بحث برانگيز پس از مشورت به شيوه دموکراتيک مورد تصميم‏گيرى قرار مى‏گيرد.
ب: فعاليت کاربران ايرانى‏
- فعاليت اين کاربران پس از انتخابات سال گذشته شگفت‏انگيز و براى بسيارى از ما الهام‏بخش بود. قدرت حيرت‏آور (روزنامه‏نگارى شهروندى) در دوران پس از انتخابات در ايران را به‏راحتى مى‏توان حس کرد.
- در بسيارى از موارد بحث‏هاى طولانى در ميان تيم ناظران و مديران يوتيوب صورت مى‏گرفت. مردم در خيابان‏ها مى‏مردند، بحران در ابعاد وسيعى پديدار شده بود و روز به روز گسترده‏تر مى‏شد و براى سياستگذاران يوتيوب بسيار مهم بود که در حين نگاه داشتن ويدئوها در وب سايت، آن دسته‏اى که مغاير با اصول و معيارهاى يوتيوب بود را حذف کند. در مجموع، از اين‏که يوتيوب توانست سکويى براى انعکاس صدا و تصوير درد و رنج مردم تحول خواه ايران باشد به خود مى‏بالد.
- در پاسخ به مشکلاتى همچون سرعت بسيار پايين اينترنت و پهناى باند محدود و فيلترينگ گسترده که کاربران ايرانى با آن مواجه‏اند: يوتيوب براى کمک به آن‏ها يوتيوب فيدر (youtube feather) راه‏اندازى کرده که نسخه سبک‏تر يوتيوب است و به پهناى باند کمترى نياز دارد و اين ابزار دقيقاً با هدف کمک به اين طيف طراحى شده و امکانات بيشترى هم به آن اضافه خواهد شد.
- در مورد تصوير ندا آقا سلطان، به محض اين که اين ويدئو را ديدم، احساس کردم او تبديل به نماد جنبش دموکراسى‏خواهى در ايران خواهد شد. روزى که آن ويدئو ارسال شد، روز مشکل‏سازى بود. لحظات جان باختن وى توسط دوربينى ضبط شده بود و طبيعتاً اين ويدئو مى‏توانست براى بسيارى از مخاطبين شوکه‏کننده باشد. بسيارى از کاربران اين ويدئو را flagکردند تا به يوتيوب بفهمانند که قرار گرفتن آن روى يوتيوب مناسب نيست و ممکن است مغاير با استانداردها باشد. ما با بررسى آن به اين نتيجه رسيديم که گرچه تصاوير شوکه‏کننده است اما نمونه مستندى از خشونت عليه مردم! است. او از رفتن به آن مکان هدفى داشت و اين هدف براى ما محترم بود و به همين خاطر تصميم گرفتيم آن را روى سايت نگه داريم. ما نمى‏خواستيم بخش عمده‏اى از کاربران، اين تصاوير تاريخى را از دست بدهند و از طرفى مطمئن بوديم اين ويدئو در بسيارى از وب‏سايت‏هاى ديگر هم بازنشر خواهد شد. به همين دليل بدون هيچ محدوديتى آن را روى يوتيوب حفظ کرديم.
با توجه به اشارات نامبرده در خصوص نحوه عملکرد و تأثيرگذارى در حوزه مجازى، امکان بهره‏بردارى مطبوعاتى و يا احياناً تعقيب ابعاد حقوقى اين مطالب (خصوصاً در تعامل با متون و يا کنوانسيون‏هاى موجود در عرصه بين‏المللى‏در خصوص آزادى جريان اطلاعات و...) مى‏تواند در بررسى‏هاى کارشناسى مورد توجه قرار گيرد.
از موارد مورد اشاره در عملکرد يوتيوب استفاده از خبرنگار شهروندى (مخاطبين داوطلب) است، موضوعى که اخيراً توسط مسؤولين شبکه بى.بى.سى فارسى نيز مطرح شده بود. به نظر مى‏رسد در فرايند برخورد با اين معضل رو به رشد که احتمالاً در آينده تقويت شود، موضوع فرهنگ‏سازى و سرمايه‏گذارى مطلوب در سيستم آموزشى کشور نسبت به استفاده صحيح از فضاى مجازى و نيز تفهيم ضرورت درک منافع ملى کشور بيش از گذشته احساس مى‏شود. رشد چنين پديده‏اى در قالب جنگ نرم الزامات و برخوردهاى دقيق و نرم‏افزارانه خاص خود را مى‏طلبد.