به گزارش مشرق، چندسالی هست که خبر خصوصی شدن دو باشگاه پرسپولیس و استقلال مثل قصههای مادربزرگها نسل به نسل و سینه به سینه بین اهالی ورزش و خاصه فوتبال نقل میشود اما در عمل این موضوع رنگ واقعیت به خود نمیگیرد تا هواداران این دو باشگاه با رویای خصوصی شدن باشگاه متبوعشان روزگار را سپری کنند تا بلکه با خصوصی شدن و برآوردن دست این دو باشگاه از جیب دولت شرایط برای سرخابیها بهتر شود.
در حالیکه دولتمردان دولت یازدهم حرف از خصوصی شدن این دو باشگاه تا پایان سال 93 میزدند اما این اتفاق رخ نداد تا وقتهای اضافه در سال 94 روشنگر این مسئله باشد.
البته در این راستا اتفاقات عجیب کم نیفتاده به طوری که هر روز یا هر هفته نام فرد یا گروهی به عنوان خریداران استقلال و پرسپولیس مطرح میشود اما در عمل شاهد هستیم که این اتفاق رخ نمیدهد. به طور مثال برخی مسئولان وزارت ورزش و جوانان با فردی مثل حسین هدایتی جلسه میگذارند تا پرسپولیس را به او بسپارند اما در حالی که هدایتی کمکهای مالی برای جذب سرمربی خارجی، جذب بازیکن و همچنین پرداخت پاداش انجام میدهد اما میبینیم که در پشت پرده اتفاقات دیگری رخ میدهد که همه معادلات از پیش تعیین شده را به هم میزند و به نظر میرسد که محوریت این بحثها در جایی خارج از محدوده ورزش مطرح و پرداخت میشود و به نظر میرسد با این اتفاقات عزم و ارادهای برای واگذاری سرخابیها به بخش خصوصی نیست و حالا هم که در تازهترین اخبار میشنویم قرار است این دو باشگاه به شرکتهای ایران خودرو و سایپا واگذار شود.
تصمیم گیری در مورد نحوه واگذاری استقلال و پرسپولیس با توجه به شرایط بسیار حساسی که در لایهها مختلف اجتماعی کشور دارند، کار راحتی نیست. در واقع تیغ دو لبهای است که خطا در تصمیم گیریشان می تواند عواقب بدی را به همراه داشته باشد.
حداقل تجربه در خصوص نحوه واگذاری پرسپولیس گواهی می دهد که خطاها بارها تکرار شدهاند. هنوز فراموش نکردهایم که چگونه پرسپولیس تحت پوشش حوزه فرهنگی رفت و شکست خورد، چگونه در زمان مدیریت محلوجی تحت پوشش وزارت صنایع رفت و دست از پا درازتر به آغوش سازمان تربیت بدنی برگشت؛ پس در این موقعیت حساس که پرونده واگذاری سرخابی ها جدی شده، نباید خطاهای گذشته را تکرار کرد، چون به خوبی آموختهایم که آزموده را آزمودن خطاست.
همان طور که اشاره شد، برخی از مسئولان ورزش کشورمان به صراحت در مصاحبههایشان اعلام کردند که قرار است استقلال به ایران خودرو و پرسپولیس به ساپیا واگذار شود این در حالی است که این دو شرکت خودروسازی طبق اعلام نظر کارشناسان اقتصادی زیانده هستند و بدهیهای چند ده میلیارد تومانی و یا بیشتر به دولت دارند و مشخص نیست چطور این شرکتهای زیانده میخواهند ساحلی باشند برای کشتی طوفان زده پرسپولیس و استقلال.(اگر چه گفته می شود که مدیران عامل این دو شرکت خودروسازی اعلام مخالفت خود را در این زمینه اعلام کردهاند)
موضوع دیگر به سیستم کارگری این دو شرکت برمیگردد و مشخص نیست که آیا مسئولان تصمیمگیرنده به این فکر کردهاند که اگر فردا روزی کارگران یکی از این دو شرکت به دلیل پرداختهای میلیاردی با فوتبالیستها اراده و انگیزه مناسب برای کار را از دست بدهد چه خواهد شد. هر چند که دو باشگاه پیکان و سایپا که زیرمجموعه این دو شرکت خودروسازی هستند از گذشته وجود داشتند و شاید خیلی اعتراضی به مسئولان ورزش این دو شرکت نشود هر چند که درباره یکی از این شرکتها که بازیکنان گرانقیمتی را به خدمت گرفت صحبتهایی مبنی بر اعتراض کارگرانش به گوش میرسید.
باید امیدوار باشیم که اگر قرار است تغییراتی در چارت دو باشگاه پرسپولیس و استقلال رخ دهد بهتر است که این تصمیمگیریها در زمینهای ورزشی باشد نه بر روی میز سیاستمردان.
سرخابیها هواداران میلیونی در سراسر کشور دارند و این موضوعی نیست که تازگی داشته باشد اما همین دو باشگاه به دلیل تصمیمات ورزشی که توسط سیاستمردان گرفته شده بارها ضربه خوردهاند که نمونهاش کم نیست و بهتر است تصمیمات ورزشی را در محیطهای ورزشی بگیرند تا موفقیت چنین باشگاههایی با هواداران میلیونی برای کشورمان یک نشاط اجتماعی به همراه داشته باشد.
موضوع دیگر به اینجا برمیگردد که اگر این دو باشگاه به شرکتهای خودروسازی واگذار شوند عملا از زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان خارج شده و به وزارت صنایع خواهند پیوست که این موضوع هم خطراتی برای آینده این دو باشگاه به همراه خواهد داشت که این مسئله باید مورد توجه جدی تصمیمگیرندگان قرار بگیرد که آیا سرنوشت این دو باشگاه ورزشی همچنان به ورزش ختم خواهند شد یا دیگران بهره کامل را از سرخابیها خواهند برد؟
دو باشگاه پرسپولیس و استقلال چند سالی هست که همانند گوشت قربانی مورد استفاده و حتی سوءاستفاده افرادی قرار گرفتهاند اما در زمان برگزاری بازی پرسپولیس ایران و النصر عربستان همه شاهد بودند که چطور بیش از صد هزار تماشاگر به استادیوم آمد و چه نشاطی در سطح جامعه به دلیل برتری این تیم مقابل حریف دیرینهاش در سطح کشور به وجود آمد و قطعا این نشاط همگانی یک ثروت اجتماعی است، پس چه بهتر که از این ثروت به بهترین نحو استفاده شود تا در فرایند خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس در درازمدت شاهد به وجود آمدن مشکلات برای این دو باشگاه نباشیم.
در حالیکه دولتمردان دولت یازدهم حرف از خصوصی شدن این دو باشگاه تا پایان سال 93 میزدند اما این اتفاق رخ نداد تا وقتهای اضافه در سال 94 روشنگر این مسئله باشد.
البته در این راستا اتفاقات عجیب کم نیفتاده به طوری که هر روز یا هر هفته نام فرد یا گروهی به عنوان خریداران استقلال و پرسپولیس مطرح میشود اما در عمل شاهد هستیم که این اتفاق رخ نمیدهد. به طور مثال برخی مسئولان وزارت ورزش و جوانان با فردی مثل حسین هدایتی جلسه میگذارند تا پرسپولیس را به او بسپارند اما در حالی که هدایتی کمکهای مالی برای جذب سرمربی خارجی، جذب بازیکن و همچنین پرداخت پاداش انجام میدهد اما میبینیم که در پشت پرده اتفاقات دیگری رخ میدهد که همه معادلات از پیش تعیین شده را به هم میزند و به نظر میرسد که محوریت این بحثها در جایی خارج از محدوده ورزش مطرح و پرداخت میشود و به نظر میرسد با این اتفاقات عزم و ارادهای برای واگذاری سرخابیها به بخش خصوصی نیست و حالا هم که در تازهترین اخبار میشنویم قرار است این دو باشگاه به شرکتهای ایران خودرو و سایپا واگذار شود.
تصمیم گیری در مورد نحوه واگذاری استقلال و پرسپولیس با توجه به شرایط بسیار حساسی که در لایهها مختلف اجتماعی کشور دارند، کار راحتی نیست. در واقع تیغ دو لبهای است که خطا در تصمیم گیریشان می تواند عواقب بدی را به همراه داشته باشد.
حداقل تجربه در خصوص نحوه واگذاری پرسپولیس گواهی می دهد که خطاها بارها تکرار شدهاند. هنوز فراموش نکردهایم که چگونه پرسپولیس تحت پوشش حوزه فرهنگی رفت و شکست خورد، چگونه در زمان مدیریت محلوجی تحت پوشش وزارت صنایع رفت و دست از پا درازتر به آغوش سازمان تربیت بدنی برگشت؛ پس در این موقعیت حساس که پرونده واگذاری سرخابی ها جدی شده، نباید خطاهای گذشته را تکرار کرد، چون به خوبی آموختهایم که آزموده را آزمودن خطاست.
همان طور که اشاره شد، برخی از مسئولان ورزش کشورمان به صراحت در مصاحبههایشان اعلام کردند که قرار است استقلال به ایران خودرو و پرسپولیس به ساپیا واگذار شود این در حالی است که این دو شرکت خودروسازی طبق اعلام نظر کارشناسان اقتصادی زیانده هستند و بدهیهای چند ده میلیارد تومانی و یا بیشتر به دولت دارند و مشخص نیست چطور این شرکتهای زیانده میخواهند ساحلی باشند برای کشتی طوفان زده پرسپولیس و استقلال.(اگر چه گفته می شود که مدیران عامل این دو شرکت خودروسازی اعلام مخالفت خود را در این زمینه اعلام کردهاند)
موضوع دیگر به سیستم کارگری این دو شرکت برمیگردد و مشخص نیست که آیا مسئولان تصمیمگیرنده به این فکر کردهاند که اگر فردا روزی کارگران یکی از این دو شرکت به دلیل پرداختهای میلیاردی با فوتبالیستها اراده و انگیزه مناسب برای کار را از دست بدهد چه خواهد شد. هر چند که دو باشگاه پیکان و سایپا که زیرمجموعه این دو شرکت خودروسازی هستند از گذشته وجود داشتند و شاید خیلی اعتراضی به مسئولان ورزش این دو شرکت نشود هر چند که درباره یکی از این شرکتها که بازیکنان گرانقیمتی را به خدمت گرفت صحبتهایی مبنی بر اعتراض کارگرانش به گوش میرسید.
باید امیدوار باشیم که اگر قرار است تغییراتی در چارت دو باشگاه پرسپولیس و استقلال رخ دهد بهتر است که این تصمیمگیریها در زمینهای ورزشی باشد نه بر روی میز سیاستمردان.
سرخابیها هواداران میلیونی در سراسر کشور دارند و این موضوعی نیست که تازگی داشته باشد اما همین دو باشگاه به دلیل تصمیمات ورزشی که توسط سیاستمردان گرفته شده بارها ضربه خوردهاند که نمونهاش کم نیست و بهتر است تصمیمات ورزشی را در محیطهای ورزشی بگیرند تا موفقیت چنین باشگاههایی با هواداران میلیونی برای کشورمان یک نشاط اجتماعی به همراه داشته باشد.
موضوع دیگر به اینجا برمیگردد که اگر این دو باشگاه به شرکتهای خودروسازی واگذار شوند عملا از زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان خارج شده و به وزارت صنایع خواهند پیوست که این موضوع هم خطراتی برای آینده این دو باشگاه به همراه خواهد داشت که این مسئله باید مورد توجه جدی تصمیمگیرندگان قرار بگیرد که آیا سرنوشت این دو باشگاه ورزشی همچنان به ورزش ختم خواهند شد یا دیگران بهره کامل را از سرخابیها خواهند برد؟
دو باشگاه پرسپولیس و استقلال چند سالی هست که همانند گوشت قربانی مورد استفاده و حتی سوءاستفاده افرادی قرار گرفتهاند اما در زمان برگزاری بازی پرسپولیس ایران و النصر عربستان همه شاهد بودند که چطور بیش از صد هزار تماشاگر به استادیوم آمد و چه نشاطی در سطح جامعه به دلیل برتری این تیم مقابل حریف دیرینهاش در سطح کشور به وجود آمد و قطعا این نشاط همگانی یک ثروت اجتماعی است، پس چه بهتر که از این ثروت به بهترین نحو استفاده شود تا در فرایند خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس در درازمدت شاهد به وجود آمدن مشکلات برای این دو باشگاه نباشیم.