سه دهه همدلي با آقا مرتضي اين اجازه را به من مي دهد كه راوي صادقي درباره او باشم، اما از ميان ويژگي هاي پرشمار او به يك نكته بسنده مي كنم و آن را در عين تعادل و دوري از كم و زياد گذاشتن هاي مرسوم در يادكرد از افراد، تقديم مي دارم. يكي از اسرار سربلندي و پيشي جستن سرهنگي از زمان و مكان خود، نگاه اوست.
اول اينكه او به چيزي جز مصالح ملي نمي انديشد. نگاه او به همه امور از جمله كارش سليقه اي، صنفي و طايفه اي نيست. چتري جز مصلحت كشور بالاي سر ندارد. پرتويي از نگاه ملي او را مي توان در انتخاب عنوان كتاب «نورالدين پسر ايران» ديد.
دوم اينكه سرهنگي در كارش نگاه منطقه اي دارد. وقتي به گذشته مي روم و مي بينم كه چرا او در اوايل دهه شصت، زماني كه اسراي دو عمليات بزرگ فتح المبين و بيت المقدس در اردوگاه هاي نگهداري اسيران عراقي جاگير شدند، پا به آن جا گذاشت و خاطرات متجاوزين را به سينه سفيد كاغذ كشيد، چيزي جز برخورداري از نگاه منطقه اي نمي بينم. او دريافت كه ايران نه تنها از عراق بلكه از سي و سه كشوري كه صدام را در جنگ هشت ساله ياري دادند، اسيرداري كرده است.
سوم اينكه آقا مرتضي نگاهي جهاني دارد. او همواره در تعابير و تعاريف خود از ادبيات پايداري با عنوان ادبيات انساني، همان نوشته هايي كه مورد پذيرش فطرت آدمي است،ياد مي كند. او دفاع جوانان اين كشور را واكنشي فطري دانسته و ادبيات نشات گرفته از آن را ادبياتي همه گير مي داند. از اين رو معتقد است ترجمه اين آثار با تقاضاي جهاني روبه رو خواهد شد.
چهارم اينكه نگاه مرتضي دوجهاني است. او هر دو جهان اول و آخر را با همه ايمانش پذيرفته است. يعني كردار كاري او از نگاه گذرا به جهان اول و نگاه ماندني به جهان آخر ناشي مي شود. اينكه بيست و هفت سال روي يك صندلي و پشت يك ميز بنشيند و به يك كار بينديشد نشات گرفته از نگاه دو جهاني اوست.
از نظر من، اديب موسس ما، مرتضي سرهنگي، تجلي امير فرهنگي انقلاب اسلامي است.
* هدايت الله بهبودی