به گزارش مشرق، مهم ترین معضل فعلی کشور در بخش اشتغال و بازار کار؛ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی است که عموما پس از فراغت از تحصیل و آماده شدن برای ورود به عرصه کار و تولید با مشکلات جدی مواجه می شوند. در شرایط فعلی، مسائل مربوط به بیکاری تقریبا در تمامی رشته های دانشگاهی حتی در مهندسی و پزشکی نیز وجود دارد.
دو دهه پیش که خانواده ها فرزندان خود را برای ادامه تحصیل در دانشگاه های کشور تشویق می کردند هرگز فکر نمی کردند که در آینده ای نه چندان دور، تحصیلات دانشگاهی به معضلی برای ورود جوانانشان به عرصه اجتماع تبدیل خواهد شد.
کارشناسان معتقدند دانشگاه همانقدر که می تواند به افزایش دانایی ها و آگاهی افراد کمک کند به همان میزان نیز می تواند شدیدا ذائقه جوانان را برای کار تغییر دهد به نحوی که اغلب جوانان پس از طی دوران تحصیل خود برای ورود به بازار کار و پذیرش پیشنهادهای شغلی با مشکل مواجه می شوند.
آنها فکر می کنند که تنها در رده های مدیریتی و مشاغل پشت میزنشینی باید وارد شوند و اساسا اگر قرار بود وارد مشاغل ساده، فنی، مهارتی و کارگری شوند راه دانشگاه را در پیش نمی گرفتند؛ بنابراین قالب شدن این دیدگاه در بین جوانان دانشگاه رفته، باعث می شود تا معضل بیکاری آنها به بزرگترین مسئله داخلی دولت تبدیل شود.
معضلی به نام بیکاری تحصیل کرده ها
از سویی، کارشناسان بازار کار و کارفرمایان می گویند آنچه که جوانان از دانشگاه ها می آموزند منطبق بر نیازهای روز بازار کار کشور نیست و اساسا چنین نگاهی که شاید لازم باشد برای دوره ای پذیرش دانشجو در برخی رشته ها به دلیل اشباع بازار متوقف شود، وجود ندارد.
دانشگاه ها سالیان متمادی است که با ایجاد رشته های گوناگون مرتبط و بدون ارتباط با بازار کار کشور در حال تشویق جوانان به ورود به عرصه های تحصیلی هستند بی آنکه لازم بدانند پژوهشی کاربردی انجام دهند تا مشخص شود آیا واقعا امروز تحصیلات آکادمیک توان رفع نیازهای بازار کار کشور را دارد و یا خیر؟ همچنین این پرسش باید جواب داده شود که تا چه زمانی لازم است دانشگاه ها در تمامی رشته ها دانشجو تربیت و به صف بیکاران اضافه کنند، بدون اینکه لحظه ای برای کار آنها فکری شده باشد؟
به عقیده کارشناسان، نگاه کسب درآمد دانشگاه ها از پذیرش دانشجو و فرار از پذیرش هرگونه مسئولیت درباره اشتغال و پس از تحصیلات دانشگاهی افراد باعث شده تا امروز دست کم یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از خروجی دانشگاه ها تجربه تلخ بیکاری را بچشند.
وزارت کار در تازه ترین گزارش خود درباره وضعیت اشتغال و بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و بیکارترین رشته های دانشگاهی کشور اعلام کرد: جامعه فارغ التحصیل یا در حال تحصیل سرمایه انسانی هر کشوری محسوب می شود. امروزه منطبق نبودن رشته های تحصیلی با نیاز بازار کار یکی از مشکلاتی است که گریبان بسیاری از دانش آموختگان دانشگاهی را گرفته است.
در یکی دو دهه اخیر جامعه با گرایش روزافزون جوانان برای ورود به دانشگاه ها مواجه بوده و این روند همچنان ادامه دارد. این مساله به حدی رسیده که امروز در بسیاری از رشته های دانشگاهی که جوانان از آنها فارغ التحصیل میشوند، بازار کاری وجود ندارد و به اصطلاح بازار کار بسیاری از رشته اشباع شده است.
۵.۷ میلیون نفر درس خواندند تا مدرک بگیرند
باقی ماندن این شرایط درباره اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی و بی توجهی دانشجویان به لزوم کسب مهارت های شغلی مورد نیاز بازار کار، باعث شده تا همواره نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی که انتظار می رود باید در وضعیت مناسبی باشد، بیش از سایر گروه ها در کشور باشد.
بنابراین یکی از دغدغه های کنونی کشور افزایش فارغ التحصیلان و دانش آموختگان آموزش عالی و جذب آنان در بازار کار است. در این میان، از یکسو خیل عظیم دانش آموختگان دانشگاه ها در کشور و رشد قابل توجه آنان و از سوی دیگر ناسازگاری مهارت های گروهی از آنان با فرصت های شغلی موجود، این احتمال را تقویت کرده که این ظرفیت و فرصت بزرگ، تبدیل به تهدیدی بزرگتر شود.
در همین راستا با نگاهی به نرخ بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی مهم ترین سوالی که به ذهن می رسد این است که دانش آموختگان چه رشته هایی بیشترین درصد بیکاران جامعه را تشکیل می دهند؟
از حدود ۱۱.۲ میلیون نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل در کل کشور، متاسفانه ۵.۷ میلیون نفر (۵۱.۴ درصد) غیرفعال هستند. به عبارت دیگر بیش از نیمی از جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل دانشگاهی هیچ نقشی در تولید ندارند. همچنین ۴.۴ میلیون نفر (۳۹ درصد) شاغل و ۱.۲ میلیون نفر (۹.۲ درصد) بیکار هستند.
۶ گروه از بیکارترین رشته های تحصیلی
در سال ۱۳۹۲ حدود ۵.۹ میلیون نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل را مردان تشکیل داده اند که متاسفانه ۲.۳ میلیون نفر (۳۹.۰ درصد) از آنان غیرفعال هستند. همچنین حدود ۵.۱ میلیون نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل به زنان اختصاص دارد که از این جمعیت نیز حدود ۳.۴ میلیون نفر جمعیت غیرفعال (۶۵.۶ درصد) بوده اند.
نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل در سال ۱۳۹۲ برای گروه مردان و زنان در کل کشور ۱۸.۹ درصد برای گروه مردان ۱۲.۸ درصد و برای گروه زنان ۳۱.۳ درصد بوده است. بیشترین نرخ بیکاری در گروه مردان در بین گروه های عمده رشته تحصیلی، به ترتیب مربوط به رشته های تحصیلی علوم کامپیوتر (۲۲.۳ درصد)، صنعت و فناوری (۲۱.۸ درصد) و معماری و ساختمان سازی ۲۰.۸ درصد است.
همچنین نرخ بیکاری در گروه زنان در بین گروه های عمده رشته تحصیلی، به ترتیب مربوط به رشته های تحصیلی حفاظت محیط زیست ۵۷.۷ درصد، کشاورزی، جنگلداری و شیلات ۵۶.۲ درصد و معماری و ساختمان سازی ۵۵.۵ درصد بوده است.
بر اساس این نتایج، بیشترین نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل دانشگاهی به ترتیب به استان های لرستان ۲۹.۵ درصد، کهگیلویه و بویراحمد ۲۷.۸ درصد و فارس ۲۷.۱ درصد اختصاص دارد. همچنین کمترین نرخ بیکاری مربوط به استان هرمزگان ۶.۲ درصد است.
دو دهه پیش که خانواده ها فرزندان خود را برای ادامه تحصیل در دانشگاه های کشور تشویق می کردند هرگز فکر نمی کردند که در آینده ای نه چندان دور، تحصیلات دانشگاهی به معضلی برای ورود جوانانشان به عرصه اجتماع تبدیل خواهد شد.
کارشناسان معتقدند دانشگاه همانقدر که می تواند به افزایش دانایی ها و آگاهی افراد کمک کند به همان میزان نیز می تواند شدیدا ذائقه جوانان را برای کار تغییر دهد به نحوی که اغلب جوانان پس از طی دوران تحصیل خود برای ورود به بازار کار و پذیرش پیشنهادهای شغلی با مشکل مواجه می شوند.
آنها فکر می کنند که تنها در رده های مدیریتی و مشاغل پشت میزنشینی باید وارد شوند و اساسا اگر قرار بود وارد مشاغل ساده، فنی، مهارتی و کارگری شوند راه دانشگاه را در پیش نمی گرفتند؛ بنابراین قالب شدن این دیدگاه در بین جوانان دانشگاه رفته، باعث می شود تا معضل بیکاری آنها به بزرگترین مسئله داخلی دولت تبدیل شود.
معضلی به نام بیکاری تحصیل کرده ها
از سویی، کارشناسان بازار کار و کارفرمایان می گویند آنچه که جوانان از دانشگاه ها می آموزند منطبق بر نیازهای روز بازار کار کشور نیست و اساسا چنین نگاهی که شاید لازم باشد برای دوره ای پذیرش دانشجو در برخی رشته ها به دلیل اشباع بازار متوقف شود، وجود ندارد.
دانشگاه ها سالیان متمادی است که با ایجاد رشته های گوناگون مرتبط و بدون ارتباط با بازار کار کشور در حال تشویق جوانان به ورود به عرصه های تحصیلی هستند بی آنکه لازم بدانند پژوهشی کاربردی انجام دهند تا مشخص شود آیا واقعا امروز تحصیلات آکادمیک توان رفع نیازهای بازار کار کشور را دارد و یا خیر؟ همچنین این پرسش باید جواب داده شود که تا چه زمانی لازم است دانشگاه ها در تمامی رشته ها دانشجو تربیت و به صف بیکاران اضافه کنند، بدون اینکه لحظه ای برای کار آنها فکری شده باشد؟
به عقیده کارشناسان، نگاه کسب درآمد دانشگاه ها از پذیرش دانشجو و فرار از پذیرش هرگونه مسئولیت درباره اشتغال و پس از تحصیلات دانشگاهی افراد باعث شده تا امروز دست کم یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از خروجی دانشگاه ها تجربه تلخ بیکاری را بچشند.
وزارت کار در تازه ترین گزارش خود درباره وضعیت اشتغال و بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و بیکارترین رشته های دانشگاهی کشور اعلام کرد: جامعه فارغ التحصیل یا در حال تحصیل سرمایه انسانی هر کشوری محسوب می شود. امروزه منطبق نبودن رشته های تحصیلی با نیاز بازار کار یکی از مشکلاتی است که گریبان بسیاری از دانش آموختگان دانشگاهی را گرفته است.
در یکی دو دهه اخیر جامعه با گرایش روزافزون جوانان برای ورود به دانشگاه ها مواجه بوده و این روند همچنان ادامه دارد. این مساله به حدی رسیده که امروز در بسیاری از رشته های دانشگاهی که جوانان از آنها فارغ التحصیل میشوند، بازار کاری وجود ندارد و به اصطلاح بازار کار بسیاری از رشته اشباع شده است.
۵.۷ میلیون نفر درس خواندند تا مدرک بگیرند
باقی ماندن این شرایط درباره اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی و بی توجهی دانشجویان به لزوم کسب مهارت های شغلی مورد نیاز بازار کار، باعث شده تا همواره نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی که انتظار می رود باید در وضعیت مناسبی باشد، بیش از سایر گروه ها در کشور باشد.
بنابراین یکی از دغدغه های کنونی کشور افزایش فارغ التحصیلان و دانش آموختگان آموزش عالی و جذب آنان در بازار کار است. در این میان، از یکسو خیل عظیم دانش آموختگان دانشگاه ها در کشور و رشد قابل توجه آنان و از سوی دیگر ناسازگاری مهارت های گروهی از آنان با فرصت های شغلی موجود، این احتمال را تقویت کرده که این ظرفیت و فرصت بزرگ، تبدیل به تهدیدی بزرگتر شود.
در همین راستا با نگاهی به نرخ بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی مهم ترین سوالی که به ذهن می رسد این است که دانش آموختگان چه رشته هایی بیشترین درصد بیکاران جامعه را تشکیل می دهند؟
از حدود ۱۱.۲ میلیون نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل در کل کشور، متاسفانه ۵.۷ میلیون نفر (۵۱.۴ درصد) غیرفعال هستند. به عبارت دیگر بیش از نیمی از جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل دانشگاهی هیچ نقشی در تولید ندارند. همچنین ۴.۴ میلیون نفر (۳۹ درصد) شاغل و ۱.۲ میلیون نفر (۹.۲ درصد) بیکار هستند.
۶ گروه از بیکارترین رشته های تحصیلی
در سال ۱۳۹۲ حدود ۵.۹ میلیون نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل را مردان تشکیل داده اند که متاسفانه ۲.۳ میلیون نفر (۳۹.۰ درصد) از آنان غیرفعال هستند. همچنین حدود ۵.۱ میلیون نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل به زنان اختصاص دارد که از این جمعیت نیز حدود ۳.۴ میلیون نفر جمعیت غیرفعال (۶۵.۶ درصد) بوده اند.
نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل در سال ۱۳۹۲ برای گروه مردان و زنان در کل کشور ۱۸.۹ درصد برای گروه مردان ۱۲.۸ درصد و برای گروه زنان ۳۱.۳ درصد بوده است. بیشترین نرخ بیکاری در گروه مردان در بین گروه های عمده رشته تحصیلی، به ترتیب مربوط به رشته های تحصیلی علوم کامپیوتر (۲۲.۳ درصد)، صنعت و فناوری (۲۱.۸ درصد) و معماری و ساختمان سازی ۲۰.۸ درصد است.
همچنین نرخ بیکاری در گروه زنان در بین گروه های عمده رشته تحصیلی، به ترتیب مربوط به رشته های تحصیلی حفاظت محیط زیست ۵۷.۷ درصد، کشاورزی، جنگلداری و شیلات ۵۶.۲ درصد و معماری و ساختمان سازی ۵۵.۵ درصد بوده است.
بر اساس این نتایج، بیشترین نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل دانشگاهی به ترتیب به استان های لرستان ۲۹.۵ درصد، کهگیلویه و بویراحمد ۲۷.۸ درصد و فارس ۲۷.۱ درصد اختصاص دارد. همچنین کمترین نرخ بیکاری مربوط به استان هرمزگان ۶.۲ درصد است.