به گزارش مشرق، شورای امنیت پیشنویس قطعنامه ارائه شده از سوی 14 کشور عضو این شورا - به استثنای ونزوئلا – را تصویب کرد و بر این اساس استفاده گاز «کلر» به عنوان سلاح نظامی در سوریه تحت بند هفتم منشور سازمان ملل قرار گرفت تا سرآغاز گام بعدی این شورا در صدور قطعنامهای باشد که سوریه را در پرونده سلاحهای شیمیایی محکوم کند، در حالیکه سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی کاملاً به همکاری سوریه در پرونده هستهای و انهدام ذخایر تسلیحاتی شیمیاییاش آگاه است.
ترفند جدید دشمنان سوریه در شورای امنیت
تلاش برای دستیابی به مدرکی که هم پیمانان سوریه در شورای امنیت را در تنگنا قرار دهد، آن هم معرفی شاهدانی از میان پزشکان فعال در مناطق تحت تصرف گروههای مسلح تروریستی در سوریه که شهادت دهند، ارتش سوریه از سلاح شیمیایی و به طور مشخص گاز کلر علیه معارضان و عناصر مسلح استفاده میکند، نقطه عطف مهمی در اقدامات و تلاشهای خصمانه دشمنان سوریه شمرده میشود.
البته این اولین باری نیست که دشمنان سوریه برای متهم کردن دمشق به ترفند شاهدان دروغین متوسل میشوند، نمونه بارز استفاده از این ترفند در پرونده ترور «رفیق حریری»، نخست وزیر اسبق لبنان قابل ملاحظه بود و اینکه تلاش شده بود، با توسل به این شاهدان دمشق را به اتهام دست داشتن در این ترور متهم کنند.
هم اکنون نیز تلاش میشود، با متهم کردن دمشق به دست داشتن مستقیم در جنایات ضد بشری زمینه اقدام نظامی مستقیم از سوی آمریکا یا ناتو یا ائتلاف ترکیه و عربستان فراهم شود، به خصوص آنکه مدتی است، رسانههای منطقه از وجود مقاصدی برای اقدام نظامی علیه دمشق سخن میگویند.
آیا سوریه در موضع ضعف قرار دارد؟
تحرکات اروپایی صورت گرفته به سمت دمشق و چرخشهای سیاسی غربی در قبال نظام سوریه برای بهره گیری از تجارب آن در مبارزه با تروریسم و به خصوص گروههای تکفیری بر این امر تاکید میکند که کشورهای اروپایی به قدرت و توانمندی نظام سوریه پردهاند و بر این اساس هرگونه تلاش از سوی آنها با هدف رویارویی مستقیم با سوریه احتمالی مردود است، به ویژه آنکه هم اکنون اروپا درگیر پروندههای مهم دیگری مانند پرونده انرژی و نحوه انتقال گاز طبیعی روسیه به غرب است.
اما واقعا برای سوریه چه چیز در حال تدارک است؟
آنچه آشکار است، اینکه روند سیاسی جاری در خصوص بحران سوریه خوشایند محور مقابل نیست و دستاوردهای مسکو 2 که اتفاق نظر بین نظام سوریه و بسیاری از طیفهای گروههای معارض از جمله معارضان خارج نشین را در خصوص برخی قضایا و موضوعات درپی داشت، خوشایند کشورهایی همچون عربستان سعودی و ترکیه و رژیم صهیونیستی نبود و بر این اساس باید اقدامی از سوی این کشورها برای ایجاد مانع در مسیر روند سیاسی صورت گیرد تا از یک سو بحران و جنگ داخلی همچنان در سوریه ادامه داشته باشد و از سوی دیگر چرخش کشورهای غربی به سمت دمشق برای گشودن باب همکاری امنیتی علیه گروههای تروریستی تکفیری از جمله «داعش» را متوقف کرد.
به همین دلیل به اعتقاد این کشورها یافتن راه حلی برای بحران سوریه به زمان طولانیتری نیاز دارد تا طی آن بتوان برای آینده سوریه بحرانی سیاسی ایجاد کرد، بحرانی که در عین درگیر کردن دمشق به خود، زمینه خروج طرفهای درگیر در این بحران با کمترین زیان ممکن فراهم کند.
همچنین میتوان برداشت کرد که یکی از دلایل توسل به ترفند روی آوردن به شاهدان دروغین و تلاش برای قرار دادن سوریه تحت بند هفتم سازمان ملل، علاوه بر اعمال فشار بر دمشق، تحت فشار گذاشتن هم پیمانان آن از جمله ایران در پرونده هستهای و پروندههای دیگری مانند عراق و لبنان و حتی یمن میباشد، چراکه اغلب پروندههای خاورمیانهای دارای ارتباطی ارگانیک با یکدیگر هستند و اغلب کشورها و اعضای محور مقاومت را در برمیگیرد.
دشمنان سوریه چه اهدافی را دنبال میکنند؟
این بدین معناست که مانع تراشی در مسیر دستیابی به راه حل برای هر یک از این پروندهها، دیگر پروندههای منطقهای را هم درگیر خود خواهد کرد و طرفی که در درجه اول از این وضعیت بهره میبرد، رژیم صهیونیستی است، چون هرچه مدت زمان بحرانهای منطقهای به درازا بکشد، نگاه و توجه کشورهای عربی و اسلامی از قضیه فلسطینی منحرف خواهد شد و این کمک شایانی به ادامه اجرای طرحهای صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی خواهد کرد و در این راستا هدف گرفتن سوریه یکی از مهمترین گامها در مسیر تقسیم و تجزیه منطقه و تضمین موجودیت رژیم صهیونیستی است.
به همین دلیل شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس و برخی دیگر از رژیمهای عربی برای حفظ تاج و تخت خود با این سیاست همراه میشوند، حتی اگر پیاده کردن آن ریختن خونهای بسیار در جهان عرب و به خصوص سوریه را در پی داشته باشد.