کد خبر 41020
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۱:۴۲

مجموعه عواملي که در فوتبال هستند، از رسانه ها گرفته تا مديران، همه در اجراي وظايف خود ناتوان هستند.

به گزارش خبرنگار ورزشي مشرق، اين روزهاي فوتبال ايران با اتفاقات عجيبي همراه بوده است؛ اتفاقاتي که موجب شد نگاهها بار ديگر به مقوله فرهنگ جلب شود. در راستاي موضوع "نسبت فوتبال و فرهنگ" که در هفته هاي اخير به آن پرداخته ايم، اين بار با امير حاج رضايي گفت و گويي را انجان داديم.

 

* مقوله فرهنگ در فوتبال يعني چه؟
تصور مي کنم فوتبال از فرهنگ جامعه جدا نيست و اين دو رابطه تنگاتنگي دارند. تزريق پول بي زبان و نبود فرهنگ مناسب، ما را به بيراهه کشانده است. البته کم رنگي نقش مربي و حتي بي رنگي و پول مداري باعث بروز ناهنجاريهايي شده است. تا به آنجا که يک فرد به خود اجازه مي دهد به علي دايي با مشت بي احترامي کند. فوتبال جامعه خاموشي شده که بيشتر به موضوعات افراطي مي پردازد. با اين وضع، چه انتظاري داريد؟ در پنجاه سال حضور در فوتبال تا اين حد کميته انضباطي را فعال نديده بودم. اعتقاد دارم فعال شدن کميته انضباطي يعني زنگ خطر. اين همه عوامل را در بر مي گيرد. مماشات، جريمه و محروميت نشان از بي بند و باري در جامعه فوتبال دارد که بار منفي در ديدگاه خيل عظيم اين جامعه خواهد داشت.

 

* فکر مي کنم جواب سوال را نگرفتيم؟
از منظره بنده ورزش ارتباط مستقيم با روح جوانمردي دارد. فرهنگ فوتبالي را در کرامت انساني معني مي کنم که در پرتو احترام به حريف، مسابقه، تماشاگر، استفاده از ادبيات سالم در کلام و نوشتار و روح قهرماني در فوتبال تجلي پيدا مي کند. فوتبال پديده اي است که انسانها را به هم زيستي دعوت مي کند. در جام جهاني، ملتهاي مختلف با رنگهاي گوناگون، همه در يک چيز وحدت دارند؛ فرهنگ فوتبال که باعث مي شود مرزها از ميان برداشته شود و با زبان فرهنگ فوتبال با هم، هم عقيده شوند. اين کرامت انساني نمونه اي از فرهنگ فوتبال است. به ياد دارم در جريان ديدار حساس و نفسگير منچستر يونايتد و ليورپول که دربي شمال انگليس است، وقتي آلن اسميت بازيکن منچستر راهي بيمارستان و به سي سي يو منتقل شد، هوادران ليورپول به کليساها هجوم آورده و براي سلامتي او دعا کردند.

 

* وضعيت کنوني جامعه فوتبال را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
يک حالت از هم گسيخته، خارج شده از دست عوامل کنترل کننده و نابه هنجار. سخت گيري لازم انجام نمي شود. معتقدم پايگاه اجتماعي و ملاک حضور مربي روي نيمکت بايد سطح تحصيلات باشد. معني و جايگاه مربي را نمي دانيم. معني لغوي مربي يعني رئوف که از نام خدا گرفته شده است. صادقانه عرض مي کنم، مجموعه عواملي که در فوتبال هستند، از رسانه ها گرفته تا مديران، همه در اجراي وظايف خود ناتوان هستند. فوتبال نياز به آسيب شناسي دارد که جامعه شناسي، حقوق و انسان شناسي را در بر مي گيرد تا راهکار مناسبي ارائه دهند.

 

* در مقايسه با ديگر کشورها در چه سطحي قرار داريم؟
در بيشتر نقاط شرايط بهتري حاکم است. البته ثبات و نظم حاکم از قوانين و راهکارهاي مناسب آب مي خورد. در آمريکاي جنوبي شرايط بسيار حادتر است و نسبت به شرايط اقليمي فرق مي کند. در آمريکاي جنوبي شاهد فساد مالي و اخلاقي هستيم و حضور مافياي فوتبال بيشتر نمود دارد؛ اما ترجيح مي دهند مقابل تمام اين ناهنجاريها سکوت کنند چرا که بيشتر عوامل فوتبال از کانال و شبکه همين افراد به نان و نوايي مي رسند. در افريقا شاهد رسوايي اخلاقي ومالي روژه ميلا بوديم که روزگاري برترين فوتباليست قاره سياه بود.

 

* آيا فوتبال ما بويي از پيشينه و فرهنگ غني ما مي دهد؟
جوابم منفي است. ولي اين را مي دانم ورزش نياز به انسانهاي شريف دارد. تمام طبعات ورزش در جامعه ديده مي شود. به همين دليل است که فيفا ارزش زيادي براي جوانمردي قائل است؛ اما متاسفانه کمتر شاهد رفتار جوانمردانه در فوتبال هستيم. فيفا هر سال برترين هاي اخلاق را در لوزان سوئيس مورد تقدير قرار مي دهد که خوشبختانه بعد از سالها شاهد حضور متوسل زاده در اين مراسم بوديم. فوتبال از جامعه مي آيد و بايد آسيب شناسي شود نا ايزوله و جدا از ديگر مسائل باشد. همواره اميدهاي واهي به ياس تبديل مي شود. به همين خاطر اميدوار نيستم در صف و هم رديف پيشينه و فرهنگ غني ما قرار بگيرد.

 

* مديران و باشگاهها چقدر در اين امر دخيل هستند؟
نقش اساسي دارند. استخدام مربي و سخت گيري در جذب بازيکن با شخصيت، يکي از کارهايي است که باشگاه بايد با وسواس انجام دهد. متاسفانه تنها چيزي که امروزه عموميت دارد، برد و کسب امتياز به هر قيمت و اتکا به ابزار درست يا نادرست است.

 

* براي مثال نمونه اي سراغ داريد؟
بله. به تعداد زياد اين کار فراگير است و همه از اين موضوع در حد توان سود مي برند. به فرض مثال، عده اي را اجير مي کنند تا با کمک افرادش به مربي حريف فحاشي مي کنند. عرصه را بر او تنگ مي کنند تا از کوره در برود و تمرکز تيم و بازيکنان را به هم بزنند. به نظر من اين امر نه تنها ضد اخلاقي است؛ بلکه ضد انسانيست.

 

* شرايط و رفتار بازيکنان را چطور مي بينبد؟
نيازي به گفتن بنده نيست. چيزي است که هر هفته شاهد آن هستيد. مي بينيد فلان بازيکن که حتي پيراهن ملي را به تن کرده، درون زمين چگونه با هم رفتار مي کنند و چه درگيريها و واکنشهايي نسبت به خطا بروز مي دهند. البته به اينجا ختم نمي شود. صفحات روزنامه ها را ورق بزيد. کلمات و حرفهايي که بين يکديگر رد و بدل مي شود را بخوانيد تا متوجه شويد در چه سطح ودرجه کرامت انساني قرار داريم.

 

* وضعيت ورزشگاه ها چطور ارزيابي مي کنيد؟ چه دارويي براي اين بيمار تجويز مي کنيد ؟
راه حلي سراغ ندارم. پزشک خوبي نيستم و داروي مناسبي براي اين بيمار که چندين مرض دارد، بلد نيستم. چندين سال پيش يک گوش شنوا از روسا خواستم که دو گوش خود را گرفتند و حاضر به شنيدن حرف حساب نشدند. الان هم که کار از کار گذشته، نمي دانم بايد از کجا شروع کرد.

 

* به عنوان کسي که 50 سال در فوتبال حضور داريد، انتظار داريم به خاطره کساني که دغدغه رهايي از وضع موجود را دارند، راه حلي ارائه دهيد؟
با چند تا پوستر و تبليغ در حد چند ثانيه نمي شود کاري از پيش برد. بايد از مدرسه فوتبال و مربيان تازه کار شروع کرد؛ حتي آموزش پرورش. پيشنهاد مي کنم از عده اي که تحصيل کرده هستند و در جامعه ورزش دستي بر آتش دارند، دعوت شود تا ابتدا ناهنجاريها آسيب شناسي شود و سپس چاره اي در زمينه تئوريک و عملي صورت پزيرد؛ راه حلي که اجراي و عملي باشد.

 

* گامي در جهت فرهنگسازي در فوتبال انجام داديد؟
سوال سختي پرسيديد. به عنوان کارشناس و کسي که فوتبال را به عنوان يک پديده انسان ساز مي شناسم، در اين چندين سال به تمام کساني که با من سر کار دارند، توصيه کردم از اين ابزار پول ساز و محبوب در جهت نيل به هدفي بزرگتر استفاده کنند تا الگوي مناسبي براي آيندگان باشند.

 

* فدراسيون فوتبال به عنوان يک مرجع تعيين کننده توانسته وظايف خود را در امر فرهنگ سازي به درستي انجام دهد؟
فدراسيون بالاترين مرجع قانوني فوتبال در کشور است و بيشترين انتظار را همگان از آنها دارند؛ اما نمي توانند به تنهايي کاري از پيش ببرند و نيار به عزم ملي دارد. در جام جهاني صحنه اي در ذهنم نقش بست که هيچگاه فراموش نمي کنم . تماشگران تيم ملي کره در پايان ديدار و حتي بعد از باخت تيمشان، نايلکسي در دست داشتند که در هنگام خروج تمام اشغالها را درونش ريخته بودند. پشت اين حرکت يک کار انجام شده و قابل تفکر است. براي رسيد به چنين جايگاهي بايد مدتها فرهنگ سازي شود. بايد رسانه ها و تمام عوامل فوتبال در کشور يک دل شوند تا به جايگاه مناسبي برسيم.