در تاریخ 6 اردیبهشت 62، با عملیات ضربتی اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به نام عملیات «امیرالمومنین علی(ع)» نامگذاری شد، سازمان‌های علنی و مخفی حزب توده فرو می‌­ریزد و در پی آن در تاریخ 15 اردیبهشت 62 با اطلاعیه دادستانی کل انقلاب اسلامی انحلال این حزب رسما اعلام می­گردد.

به گزارش مشرق، «سخن علی بن ابی طالب، "کُن للظالم خصما و للمظلوم عونا" -دشمن ستمگر و یار ستمکش باشید-، به خط جلی در تالار نخستین کنگره ما در خیابان فردوسی شهر تهران به صورت شعاری اعلام شده بود. حزب ما نخستین نیروی سیاسی انقلابی است که اهمیت بزرگ معنوی مبارزه جانبدارانه حسین بن علی و یارانش را علیه خلافت اشرافی و استبداد یزید برجسته ساخت و محتوای اجتماعی این ایثار را توضیح داد و از نقش بزرگ جنبش تشییع در تکامل و تبلور تاریخ کشور ما سخن گفت »

(احسان طبری. ما و روحانیت مترقی.نشریه دنیا.خرداد 57)

این روایت یکی از وارثان حزب سوسیال کمونیسم در ایران در توضیح فعالیت حزب توده پس از انقلاب اسلامی است که کار خود را با نمادهای مذهبی و شیعی شروع کرد.

هرچند امروزه از آن گروهک روشنفکر چپ گرا، «مرده‌ریگی» بیش نمانده و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کمونیسم جهانی بیش از هر زمان دیگر به سوژه‌ای تاریخی بدل شده و دیگر موضوع روز نیست، اما همچنان مضمون روزگار ما هست، پرونده سیاسی حزب توده به عنوان جریان سیاسی غیر قابل اعتمادی که جز به منافع فرقه‌ای خود نمی‌اندیشید، هم برای چپ و هم برای راست همیشه باز است.

* متشکل‌ترین حزب تاریخ معاصر ایران

در طول تاریخ مارکسیسم ایران، «حزب توده» مهم‌ترین، متشکل‌ترین، معتبرترین سخنگو و نماینده این جریان سیاسی فرهنگی محسوب می‌شد.

این حزب که به عنوان وارث سوسیال دموکراسی عهد مشروطه و سپس حزب کمونیسم ایران در مهر 1320 پایه‌گذاری شد، در سال های پس از جنگ جهانی دوم که اتحاد جماهیر شوروی در صحنه بین‌المللی حضور خود را به عنوان یک ابرقدرت اعلام داشت، توانست به سرعت به عنوان یک حزب منسجم در صحنه سیاست و فرهنگ ایران حضور یابد و در کشکمش‌ با جریان‌های وابسته به بریتانیا و آمریکا تصویرهای پرآشوب از این دوران تاریخی را رقم بزند.

پس از کودتای 28 مرداد 32 و تثبیت ایران در حریم نفوذ غرب که از سوی شوروی به طور قطعی به رسمیت شناخته شد، حزب توده به تبع وابستگی خود به سیاست منطقه‌ای شوروی، هر چند هر گونه نقش و حضور در حیات سیاسی ایران را از دست داد لکن به عنوان یک جریان فکری به موجودیت خود ادامه داد. به نحوی که می‌توان فرهنگ لائیک و غربگرایی که در دهه 40 در ایران شکل گرفت، برآیند کُنش متقابل 3خرده فرهنگ آنگلوفیلی (کسی که طرفدار انگلستان است)، مارکسیستی و آمریکایی در سیمای سخنگویان ایرانی آن ارزیابی کنیم.

(حزب توده از شکل‌گیری تا فروپاشی، موسسه مطالعات پژوهش‌های سیاسی)

این تاثیر به ویژه از طریق روشنفکرانی که در دهه 1320 در مکتب فکری و مطبوعاتی حزب توده ایران پرورش یافتند و در دهه 40 طبق یک برنامه سنجیده از سوی نواستعمار غرب و رژیم پهلوی در ساختار نظام گذشته جذب شدند و در نهادهای فرهنگی کشور به کار گرفته شدند، اعمال شد. بنابراین هر چند در سال‌های 32 تا 57 حزب توده به عنوان یک نیروی سیاسی در ایران حضور نداشت ولی به عنوان یک جریان فکری در پی‌ریزی شالوده‌های فرهنگ لائیک و غربگرای موجود، نقشی مؤثر ایفا کرد.

بالاخره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و فرو ریختن معادلات سیاسی گذشته در منطقه، مجددا حزب توده را در سال‌های 58 تا 61 به عنوان یک کارگزار اتحاد جماهیر شوروی و سخنگوی سیاسی و فرهنگی آن در درون کشور فعال می‌یابیم و در این دوران، حزب توده به دلیل شرایط سیاسی نوین ایران موفق شد بر پایه تجربه غنی تشکیلاتی احزاب مارکسیستی جهان و با اتکا بر کادر ورزیده و مجرب خود که سال‌های مدید در اتحاد شوروی و اروپای شرقی عالی‌ترین دوره‌های آموزشی را طی کرده بودند و بالاخره با حمایت مادی اتخاد شوروی به ایجاد تشکیلاتی منسجم دست زند و بکوشد تا به عنوان یک نیروی سیاسی در جامعه انقلابی وزن و اهمیت کسب کند و در کنار جریان‌های ضدانقلابی راست و میانه طرح‌هایی توطئه‌گرانه و مخربی را علیه انقلاب اسلامی پی‌ریزی نماید.

با انحلال حزب توده در سال 62، این تلاش نافرجام ماند و از آن پس این حزب مجددا به یک جریان محدود و بی‌رمق در خارج از کشور بدل شد که بقایای فروپاشیده آن امروز با طوفانی که جهان مارکسیسم را به کام خود برده و با بازتاب‌های ایدئولوژیک و فرهنگی آن دست به گریبانند.

*فعالیت حزب توده پس از پیروزی انقلاب اسلامی

فعالیت حزب توده را در نظام جمهوری اسلامی ایران می­ توان به 4 دوره تقسیم کرد:

اول «دوره انتقال» که نخستین ماه­‌های پس از پیروزی انقلاب را در برمی‌گیرد و طی آن، رهبری حزب توده با تمهیداتی به داخل کشور منتقل شده و سازمان خود را بر پا می­‌کند.

«نورالدین کیانوری» یکی از سران اصلی حزب در این­ باره می­‌گوید: «با پیروزی انقلاب و پیدایش شرایط جدید سیاسی در ایران، از اول فروردین 1358 تا آخر اردیبهشت همان سال، همه کادرهایی که داوطلب بازگشت به ایران بودند، مهاجرت را ترک کرده و به کشور بازگشتند. من شخصاً روز 28 اردیبهشت 1358 به تهران بازگشتم. همسرم مریم که عضو کمیته مرکزی بود، اوایل فروردین به ایران آمده و فعالیت­‌های اولیه تشکیلات دمکراتیک زنان را آغاز کرده بود.

زمانی که من به ایران آمدم، کار اساسی تجدید سازمان انجام شده بود.  پس از رسیدن من به تهران کار رهبری حزب منظم شد و جلسات هیئت اجراییه تشکیل گردید.»

(خاطرات نورالدین کیانوری، انتشارات روزنامه اطلاعات)



نورالدین کیانوری دبیر اول حزب توده در بازداشت

دوره دوم که به طور عمده سال 1358 را در برمی­‌گیرد و فعالیت تشکیلاتی رهبری حزب توده معطوف به جذب گروه­ها و محفل­‌ها و افراد توده­ای و متشکل ساختن آن­ها در چارچوب سازمان‌های علنی و مخفی است، «دوره تجدید سازمان» این حزب است.

اما دوره سوم که «دوره تثبیت» است، سال­های 1359 و 1360 را در بر گرفته و اوج فعالیت حزب توده محسوب می­‌شود.

در این دوره، حزب توده توانست سازمان علنی و تشکیلات مخفی ـ نظامی خود را منسجم سازد و فعالیت­های سیاسی، تبلیغاتی و اطلاعاتی خویش را سامان بخشد.

حزب توده در این مقطع، با تبلیغات وسیع تلاش می­‌کند تا به عنوان حامی استراتژیک خط امام معرفی شود و در همین جهت به موضع­گیری در مقابل حزب دمکرات کردستان، دولت لیبرالی بازرگان، حمایت از اشغال لانه جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، ادعای مشارکت در دفاع مقدس، مقابله تبلیغاتی با خط بنی­‌صدر و حتی «ارائه برخی اطلاعات به نهادهای انقلابی علیه ضد انقلاب راست و چپ افراطی و مائوئیسم»، سعی می­‌کند تا جای پای خود را در جامعه تحکیم بخشد.

در این دوره، حزب توده نهایت تلاش خود را برای دریافت پروانه فعالیت قانونی از وزارت کشور انجام می­‌دهد و این در حالی است که در اوج فعالیت پنهانی خود برای «سازماندهی تشکیلات مخفی - نظامی و ارتباطات جاسوسی» قرار دارد.

اقدامات فرصت­‌طلبانه حزب توده در ارائه برخی اطلاعات پیرامون کودتای نوژه، این حزب را سخت مغرور می­سازد و کیانوری مکرراً مدعی کشف کودتا توسط حزب می­‌گردد و توده­‌ای­‌ها نیز به شدت به اشاعه این شایعه می‌پردازند. در چنین جوی است که گردهمایی هفدهم کمیته مرکزی در فروردین 1360 در تهران برگزار می‌شود.

نهایتا در دوره چهارم که سال­های 1362-1361 را در بر می­‌گیرد، بر اثر پی­گیری نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران، اسرار ارتباط شبکه مخفی نظامی حزب توده با کا.گ.ب. (سازمان امنیتی شوروی) کشف می­‌شود و حزب آماج کنترل­‌ها و هشدارهای اطلاعاتی ـ عملیاتی قرار می­‌گیرد.

رهبری حزب به شدت به تدارکات دفاعی در ابعاد اطلاعاتی ـ سیاسی و تبلیغاتی می­‌پردازد و می­‌کوشد تا خود را از زیر ضربه خارج کند. از جمله در نیمه سال 1361 به قطع ارتباط مستقیم با شوروی دست می­زند و ارتباط تشکیلات مخفی ـ نظامی را پیچیده­‌تر و مستورتر می­‌سازد.



احسان طبری و فرخ نگهدار در مناظره تلویزیونی با آیت‌الله مصباح و عبدالکریم سروش

با پیگیری نهادهای اطلاعاتی (اطلاعات سپاه) این اقدامات خنثی شده و در تاریخ 17 بهمن 1361 اولین گروه از رهبران و کادرهای درجه اول حزب دستگیر می­‌شوند.

در تاریخ 6 اردیبهشت 62، با عملیات ضربتی اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به نام عملیات «امیرالمومنین علی(ع)» نامگذاری شد، سازمان‌های علنی و مخفی حزب توده فرو می‌­ریزد و در پی آن در تاریخ 15 اردیبهشت 62 با اطلاعیه دادستانی کل انقلاب اسلامی انحلال این حزب رسما اعلام می­گردد.

*اهمیت انحلال حزب توده

عملیات فروپاشی حزب توده در واقع به حیات ستون پنجم شوروی در ایران پایان داد و کانال اصلی سیاست مداخله­ جویانه روس­‌ها را مسدود کرد.

مسلماً اگر فعالیت حزب توده ادامه می­‌یافت، با گسترش شبکه نظامی و اطلاعاتی و نفوذی که در نهادها و ارگان­های جمهوری اسلامی ایران می‌تنیدند، در شرایط داخلی و بین المللی مساعد، به عملیات براندازی کودتاگرایانه علیه نظام جمهوری اسلامی دست می‌زدند. این توطئه شاید در یک مقطع حساس و بحرانی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی می­ توانست به شکل تصرف یک نقطه بی­ اهمیت و دور افتاده کشور، تشکیل یک دولت مستقل مارکسیستی در آن و سپس دعوت «ارتش سرخ اتحاد شوروی» اجرا شود و  عملیات کودتا و براندازی با اشغال نظامی تکمیل گردد.

حزب توده در واقع نقش زائده «کا.گ.ب» ارگان جاسوسی شوروی را در ایران ایفا می‌­کرد و از طریق شبکه وسیع حزبی، شاخه‌­های «کا.گ.ب» را به ادارات، محلات، مدارس و حتی خانه­‌ها و خانواده­‌ها گسترانیده بود.
منبع: فارس