1-بعد از شکست مقابلِ نیوکاسل در نیم فصل اولِ لیگِ امسال: «برایِ حفظِ اختلافِ یک گل که اینجوری دفاع نمیکنن. کم مونده بود یک گاو بذارن وسطِ زمین و کلا بازی را قطع کنن. نه واقعا یک گاو وسطِ زمین بود!»
2-بعد از شکایتِ بارسلونا از اینکه سفرشان به میلان (برایِ بازیِ رفتِ نیمه نهاییِ چمپیونز لیگ مقابل اینتر) به خاطرِ آتشفشانِ آیسلندیک با کلی مشکل و دردسر همراه شد: «اینجوری که بارسلونا هست حتما فردا میخوان بگن کلِ قضیهیِ آتشفشان تقصیرِ من بوده. آره، من یک دوستی اونجا تو آتشفشان دارم که کارام را انجام میده!»
3-مورینیو در اولین دورانِ حضورش در چلسی: «چرا با بعضی تیمها مثل شیطان برخورد میکنن و با بعضی تیمهایِ دیگه مثلِ فرشتهها. من فکر نمیکنم ما اونقدر زشت باشیم که بهمون شیطان بگن و البته آرسنالیها هم اینقدر زیبا نیستن که بهشون فرشته بگن.»
4-مورینیو در رئالِ مادرید، بعد از مساویِ بدونِ گل با مایورکا: «من هری پاتر نیستم! هری پاتر جادو داره، ولی تویِ دنیایِ واقعی و فوتبال جادویی در کار نیست.»
5-دربارهیِ تفاوتِ گونسالو هیگواین با کریم بنزما: «اگه با یک سگ برید شکار خوب شکار میکنید. اما اگه با یک گربه برید، کمتر شکار میکنید، ولی به هرحال دارید شکار میکنید.»
6-دربارهیِ بازیکنانِ جوان: «اونا مثلِ هندونه میمونن. گاهی هندونههایِ خوشگلی داری ولی وقتی بازشون میکنی اصلا مزشون خوب نیست. گاهی هم هندونهها بیریختن اما مزهای عالی دارن. برایِ همین کشفِ اونا کارِ خیلی سختیه.»
7-بعد از مساویِ بدونِ گل با تاتنهام، سالِ 2004: «همونجوری که ما در پرتغال میگیم اونا یک اوتوبوس آوردن و پارک کردن جلویِ دروازه. ما میخواستیم ببریم و اونا فقط میخواستن گل نخورن. اگه من هوادارِ تاتنهام بودم بعد از بازی میرفتم اون 50 پوندی که برایِ بلیط داده بودم را پس میگرفتم.»
8-دربارهیِ آرسن ونگر، سالِ 2005: «ونگر از اون آدمهاییِ که دوست داره تو خونهیِ بقیه دید بزنه. بعضی آدمها یک تلسکوپ دستشونه و همش دارن چشمچرونی میکنن. اون همیش از چلسی حرف میزنه. نمیدونم شاید شغلِ منو میخواد، شایدِ عاشقِ چلسی شده!»