کد خبر 413303
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۷

قوت یافتن زمزمه های طرح تجزیه طلبانه عراق سبب واکنش هایی در میان محافل عراقی شده که واکنش ها متفاوت بوده است.در این میان بررسی اهدافی که آمریکایی ها در عراق از طریق تجزیه دنبال می کنند مهم به نظر می رسد.

به گزارش مشرق، بحث مربوط به تجزیه و تلاش ها برای کوچک کردن عراق به سه منطقه موضوع تازه ای نیست و از مدت ها قبل مطرح شده است با گذشت ایام و افزایش شدت درگیری‌ها در منطقه و به‌ویژه عراق که از سوی برنامه‌‌های کاری مخفی تغذیه می‌شود بدون هیچ شکی مشخص است که توطئه‌ای در تمامی ابعاد در دست اجرا است که عراق را تجزیه کند.

تاریخچه ای از تحرکات برای تجزیه عراق

این توطئه از مدت‌ها پیش به اجرا گذاشته شده و در ترسیم مؤلفه‌های آن مجموعه‌ای از برنامه ‌ریزان ارشد استراتژیک "صهیونیسم" حضور دارند تا پروژه‌های نسلهای متعدد این گروه در سازمان فریدوم هاوس و ارتباطات آن با روزولت گرفته تا کسینجر و طرحهای برنار لوئیس و جیمی کارتر و برژینسکی و ... را دنبال کنند.

به‌عنوان مثال برنار لوئیس از چند دهه پیش یافته ‌های خود را برای اجرای از هم پاشیدن وحدت قانون اساسی در تمامی کشورهای عربی و اسلامی به ویژه عراق به جا گذاشته است. این فرد به دنبال تقسیم کردن هر کدام از این کشورها به مجموعه ای از دولت ‌های کوچک مبتنی بر رویکرد های فرقه ‌ای و دینی و مذهبی شده است. وی این طرح‌ ها را بر اساس نقشه‌ هایی که در آن تجمعات مذهبی و فکری و دینی تقسیم شده است، توضیح می‌ دهد. لوئیس این طرح را به برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا در زمان جیمی کارتر تحویل می ‌دهد و وی نیز بر اساس آن جنگ دوم خلیج را آغاز می ‌کند تا آمریکا بتواند مرزهای سایکس -پیکو را مجددا ترسیم نموده و هماهنگی بیشتری بین این مرزها با منافع صهیونیستی - آمریکایی در منطقه ایجاد کند.

نکته قابل توجه اینکه مجلس سنای آمریکا شرط اساسی عقب‌ نشینی نیروهای این کشور از عراق در سال 2007 را تجزیه آن به 3 کشور کوچک دانست. آن‌ها از مسعود بارزانی خواستند تا همه پرسی را برای تعیین سرنوشت اقلیم کردستان عراق انجام دهد و پایتخت این اقلیم را استان مملو از نفت کرکوک معرفی نماید. این طرح که از سوی آمریکا و برخی گروه‌های عراقی با استقبال مواجه شد، تنها طرح مبتنی بر تجزیه عراق نبود. بلکه قانون اساسی پل برمر و متحدان عراقی وی نیز حکومت فدرالی در این کشور مبتنی بر 3 دولت کوچک بر اساس رویکرد های مذهبی را تصویب کرد: شیعیان در جنوب، اهل تسنن در مرکز کشور و کردها در شمال. طرحی که بلافاصله بعد از اشغال عراق در سال 2003 آغاز شد.طرحی که جای تردیدی در آن باقی نمانده و واقعیت ‌های میدانی و تغییر عوامل انسانی در عرصه تمامی این واقعیت‌ها را روشن می کند.

طرح کنگره برای تکه تکه کردن عراق

بر این اساس قرار است به منظور ایجاد آنچه توازن میان پیشمرگان و سنی‌ها با شیعیان خوانده می‌شود و در واقع تلاش تفرقه افکنانه است 715 میلیون دلار اختصاص یابد که به اعتقاد ناظران هدف از این اقدام و تحرک جدید آمریکا عدم تعامل با دولت عراق و حمایت مستقیم از سنی‌ها و کردها و آموزش نیروهای آنها به دست نظامیان آمریکایی است موضوعی که قبلا مورد مخالفت دولت عراق قرار گرفته بود.

بر اساس قانونی که باید وضع شود از نیروهای شیعی خواسته می شود که به گارد ملی بپیوندند و حمایت از آنها پایان می یابد. همچنین از مجموع کمک 715 میلیون دلاری برای کمک به نیروهایی که در عراق علیه داعش می‌جنگند حدود 429 میلیون دلار به شکل مستقیم به کردها و سنی‌ها و دیگر نیروهای قبیله‌ای می‌رسد یعنی معادل 60 درصد از مبلغ و بودجه پیشنهادی به این نیروها می‌رسد.این در حالی است که اخیرا جمهوری خواهان مجلس نمایندگان آمریکا پیشنهاد اختصاص بودجه‌ای برای حمایت از نیروهای پیشمرگه و سنی‌ها را داده بودند.

اهداف این تحرکات آمریکایی ها

بدون شک تمامی تحرکات واشنگتن در منطقه بر اساس طرح و نقشه برای تضعیف قدرت های منطقه ای حوادث سوریه، مصر و لیبی و دیگر کشورهای عربی گواه این مدعاست اما عراق با توجه به موقعیت ویژه و ثروت های خود مورد توجه ویژه آمریکایی ها قرار دارد.در واقع هنگامی که آمریکایی ها به اشغال عراق پرداختند هدفشان این نبود که در برهه ای به عراق وارد شوند و پس از مدتی آن را ترک کند بلکه آنها به دنبال اهداف دراز مدت بودند.

با بیرون رفتن آمریکایی ها از عراق نقشه های آنها عملی نشد بنابراین آنها که دست بردار نبودند به دنبال ورود به عراق با طرح و شمایل دیگر برآمدند آنها در واقع به دنبال طرح شوم تجزیه عراق هستند و هیچگاه نمی توانند این نیت را از ذهن بیرون کنند از نگاه آمریکایی ها نه تنها در عراق بلکه در کل کشورهای منطقه وجود دولت های مرکزی قوی مانع از تحقق اهداف و منافع آنهاست از همین رو تضعیف قدرت های مرکزی در کشورهای منطقه اعم از خاورمیانه و شمال آفریقا یکی از اهداف اصلی آنهاست.

آمریکایی ها به دنبال تجزیه عراق برای تحقق اهداف زیر هستند؛

1) قدرت مانور دولت مرکزی را از بین می برند و با دامن زدن به مشکلات مانع از شکل گیری یک جبهه واحد در مقابل خود می شوند.

2) تعامل با کشورهای کوچک تر به مراتب بهتر از تعامل با دولت مرکزی قوی است.

3)آمریکایی ها می توانند از این کشورهای کوچک برای دست یابی به اهداف خود بهره برداری کنند و در واقع این کشورها می توانند به مثابه مجریان اهداف و خواسته های آمریکایی ها در عراق باشد.

4)آمریکایی ها خطر احتمالی علیه اسرائیل را با تجزیه عراق از بین می برند و مانع از این می شوند که در آینده که اسرائیل و رژیم های همپیمان آنها را در منطقه مورد تهدید قرار گیرد و منافع واشنتگن را به خطر اندازد.

4) آنها با به وجود آوردن کشورهای کوچک می توانند آنها را به جان یکدیگر بیندازند و در واقع نوعی جنگ فرسایشی به راه اندازند و آنها را سرگرم کنند.

عملکرد آمریکایی ها به ویژه پس از بروز و ظهور داعش به خوبی نمایان می سازد که آنها با کمک همپیمانان داخلی خود در راستای تحقق این هدف حرکت می کنند.اگر به تحرکات داعش در کشتار و پاکسازی ایزدی ها، مسیحیان و شیعیان در برخی مناطق بنگریم به خوبی متوجه می شویم که این اقدامات در راستای به وجود آوردن مناطق جغرافیایی خاص برای تحقق اهداف مربوط به سه کشور در عراق است.

اما این تلاش های آمریکایی ها با مشکلات فراوانی همراه خواهد بود که واکنش ها اولیه به خوبی دشواری تحقق این اهداف آمریکایی ها را نشان می دهد و سبب می شود که واشنگتن طرح های خود را در این زمینه حداقل تا مدتی به تعویق اندازند.

از زمانی که پیش نویس طرح تجزیه عراق در کنگره تحت بررسی واقع شده است واکنش های مختلفی از سوی عراقی ها به این طرح شده است که برخی از آنها از جمله مقتدی صدر تند بوده و تهدید کرده است که اهداف آمریکا در عراق و منطقه هدف قرار می گیرد.مرجعیت و دولت عراق و بیشتر شخصیت های عراقی با این طرح مخالفند.

نگاه سنی ها و کردها به این طرح

سنی ها در واقع از زمانی که قدرت از دست آنها خارج شده است هیچ گاه راضی نبوده اند و آنها بر نمی تابند که انحصار طلبی که در دوره های قبل داشته اند از بین برود و همین موضوع زمینه نفوذ گروه های افراطی و بهره برداری برخی قدرت های منطقه ای را از آنها آسان کرد.از زمانی که طرح تجزیه در کنگره عراق مطرح شده است سنی ها نگاه دو پهلو توام با رضایت اما از سر احتیاط داشته اند آنها عنوان کرده اند که از هر کمک تسلیحاتی استقبال می کنند اما حاضر نیستند که وحدت عراق دستخوش تغییر شود البته این نگاه لرزان است زیرا آنها با توجه به وابستگی ها به برخی قدرت های منطقه ای به طور حتم به سوی خواست این قدرت ها تمایل می شوند در واقع یکی از اهداف حمایت های تبلیغاتی و مالی برخی کشورهای عرب منطقه از سنی ها و گروه های افراطی زیر سلطه بردن آنهاست.

اما کردها که وضعیتی کاملا مشخص در قبال این طرح دارند زیرا مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان از هر فرصتی برای طرح نیات کردهای عراق استفاده کرده است و عملا نیز از زمانی که در دهه نود روزنه هایی برای نفس کشیدن و خارج شدن از یوغ دولت مرکزی یافتند به دنبال استقلال حرکت کردند و اگر خواست های آنها با حمایت بین المللی روبرو شود که به مثابه هدیه ای آسمانی برای آنها خواهد بود کردها از زمان سقوط صدام فقط تنها خواسته شان از دولت مرکزی پول و بودجه بوده است و از نظر امنیتی و سیاسی مستقل بوده اند هر چند که به ظاهر در صحنه حضور داشته اند.

مشکلات طرح

بدون شک ایجاد سه کشوری که آمریکا و همپیمانان آن در منطقه خواستار آن هستند با مشکلات و دشواری های فراوانی روبرو است که موضوع دیموگرافی یا ترکیب جمعیتی از این جمله است و غلبه بر این مشکلات به راحتی میسر نخواهد شد از سویی کشورهای که شکل می گیرند هیچ یک نمی توانند مستقل عمل کنند و به طور ناخودآگاه به قدرت منطقه ای متمایل خواهند شد.

از آنچه گفته شد می تواند نتیجه گرفت که وحدت عراقی ها بهترین راه برای مقابله با طرح های تجزیه طلبانه آمریکایی ها است و عراقی ها باید از مشکلات طایفه ای دست بردارند و همه نگاه خود را متمرکز بر وحدت عراق کنند.

منبع: تسنیم