آمریکاییها طی سالهای اخیر سیاست فشار ـ مذاکره را در قبال ایران اسلامی در پیش گرفته و تلاش میکنند، با ایجاد شبح تهدید بر فضای مذاکرات هستهای، اراده و خواست خود را بر جمهوری اسلامی و ملت ایران تحمیل کنند. صاحبنظران به خوبی میدانند که این رویکرد و سیاست تا چه اندازه نامعقول و توجیهناپذیر بوده، و حداقل درباره ملت ایران نه تنها ناکارآمد است، بلکه به بیآبرویی و بیاعتبار ساختن تهدیدات آمریکاییها منتهی خواهد شد.
در دو ماه گذشته، چندین مقام بلندپایه آمریکا، سخن از بهکارگیری گزینه نظامی درصورت شکست دیپلماسی به میان آورده و اینگونه القا میکنند که اگر از طریق مذاکره و توافق، امکان جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای نبود، آنان با استفاده از گزینه نظامی و بمباران تأسیسات هستهای ایران، مانع این حرکت خواهند شد. پارهای از این تهدیدات، بدین صورت است:
۱ـ باراک اوباما تنها سه روز پس از انتشار بیانیه لوزان در تاریخ ۱۶ فروردین ۹۴، طی مصاحبهای با «توماسفریدمن» یادداشتنویس معروف روزنامه نیویورک آمریکا گفت: «این عقیده که ایران قابل بازدارندگی نیست، واقعیت ندارد… با توجه به اینکه همه گزینههایمان را حفظ کردهایم… اما اگر این مسائل را از طریق دیپلماتیک حل کنیم، بیشتر ایمن بوده و در موقعیت بهتری قرار خواهیم داشت تا از متحدینمان محافظت کنیم و کسی چه میداند، شاید ایران تغییر کند. اگر این اتفاق نیفتد، توانمندیهای بازدارنده ما، برتری نظامی ما سرجایش است.»
۲ـ اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا چند روز بعد از تهدید اوباما به اقدام نظامی، در اظهارنظری بیسابقه، برای اولین بار از عبارت «بمب سنگرشکن» علیه تأسیسات هستهای ایران استفاده کرد و گفت: «ما توانمندی تعطیل کردن، به عقبراندن و نابودی برنامه هستهای ایران را داریم و من معتقدم ایرانیها این را میدانند و میفهمند. وظیفه من در مقام وزیر دفاع علاوه بر وظایف دیگر این است که در حین مذاکرات با ایران (که امیدواریم تا دو ماه دیگر به نتیجه موفقیتآمیز برسد، ولی معلوم نیست) اطمینان حاصل کنم که گزینه جایگزین رئیسجمهور، یعنی گزینه نظامی همچنان روی میز است. پنتاگون آماده استفاده از «نفوذگر مهمات انبوه» (بمب سنگرشکن) که میتواند تأسیسات هستهای زیرزمین ایران را منهدم کند، است.»
۳ـ موضعگیری دیگر از این قبیل با ادبیات تهدید، در ۹ اردیبهشتماه ۱۳۹۴ از سوی جانکری، وزیر امورخارجه آمریکا انجام گرفت. جانکری با اشاره به مذاکرات هستهای گفت: «اگر دیدیم که آنها به سمت آن (سلاح هستهای) حرکت میکنند، آنگاه ما قادر خواهیم بود به اول بازگردیم و تحریمها را اگر خواستیم بازگردانیم یا فوراً بهدنبال گزینه نظامی برویم.»
۴ـ «جو بایدن» معاون اول رئیسجمهور آمریکا نیز در تاریخ ۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۹۴ در «مؤسسه واشنگتن برای خاور نزدیک» با بیان اظهاراتی درخصوص مذاکرات آمریکا و ایران در موضوع هستهای گفت: «حمله به ایران امری ساده، حداقلی یا قابل پیشبینی نیست، اما این اتفاق اگر لازم باشد رخ میدهد؛ این ریسکی است که هنوز امکان دارد انجام آن را بپذیریم تا جلوی دستیابی ایران به بمب اتمی را بگیرد.»
مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا روز چهارشنبه ۱۶ اردیبهشتماه ۱۳۹۴ در دیدار با جمع کثیری از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، نسبت به سیاست فشارـ مذاکره آمریکاییها واکنش نشان داده و به همه جهانیان و خصوصاً آمریکاییها، پیامی صریح و قاطع دادند.
این پیام بسیار روشن و جدی که بازتاب گستردهای در رسانههای خبری جهان داشت، در بردارنده سه نکته و مطلب اساسی زیر است:
الفـ مذاکره زیر شبح تهدید بیمعناست
رهبر معظم انقلاب اسلامی از ابتدا به مذاکره با آمریکاییها خوشبین نبودند و دلیل اصلی این نگاه معظمله، به شناخت ایشان از ماهیت و ذات آمریکا برمیگردد. دولت استکباری آمریکا که ماهیتی کاملاً شیطانی دارد، به هیچیک از اصول انسانی و قواعد اخلاقی و مقررات بینالمللی پایبند نیست. چنین دولتی اساساً قابل اعتماد نبوده و نمیتوان در مذاکره با او برای رسیدن به یک توافق معقول و منطقی امیدوار بود. رویکرد و سیاست مذاکره توأم با تهدید آمریکاییها در دو سال گذشته، به خوبی این غیرمنطقی بودن دولتمردان ایالات متحده را آشکار کرد.
بنابراین، چنین مذاکراتی احتمال به نتیجه رسیدنش برای توافق، کمتر از بینتیجه بودن و عدم دستیابی به توافق است. پافشاری آمریکاییها بر روی این سیاست، به احتمال زیاد، مذاکرات را با شکست مواجه کرده و عامل اصلی این شکست هم، آمریکاییها خواهند بود. مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند: «من نمیفهمم مذاکره در زیر شبح تهدید چه معنایی دارد؟… بنده با مذاکراتی که در زیر شبح تهدید انجام بگیرد، موافق نیستم. بروند حرف بزنند، مذاکره کنند، به توافق برسند، اشکالی ندارد ـ البته درصورتی که خطوط اصلی را رعایت کرده باشندـ لکن به هیچوجه تحمیل را قبول نکنند، زور را قبول نکنند، تحقیر را قبول نکنند، تهدید را قبول نکنند.»
این موضع صریح و قاطع نشان میدهد، سیاست فشار ـ مذاکره آمریکا بهطور قطع با شکست مواجه خواهد شد و هرگز ملت ایران تحت فشار و تهدید از حقوق خود دست برنخواهد داشت.
بـ ضربه متقابل قطعی است
آمریکاییها اگر بر این تصور هستند که با حمله به تأسیسات هستهای ایران، میتوانند در روند فعالیتهای هستهای ایران خللی وارد کرده و اقدام آنان در این خصوص بدون واکنش نظامی ایران خواهد بود، سخت در اشتباه هستند. مقام معظم رهبری در گذشته با صراحت در این خصوص سخن گفته بودند و در دیدار با فرهنگیان نیز بر سیاست جمهوری اسلامی مبنی بر زدن ضربه متقابل تأکید کردند. معظمله بارها طی سالیان اخیر در واکنش به تهدیدات نظامی آمریکا یا رژیم صهیونیستی، این پیام را به آنها و همه جهانیان، اعم از دولتها و ملتها دادهاند که به هرگونه تجاوزی علیه منافع ملت ایران، بهطور قطع پاسخ داده خواهد شد.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در این دیدار با اشاره به تهدیدهای مقامات آمریکایی فرمودند: «چرا تهدید میکنند؟ چرا غلط زیادی میکنند؟ میگویند اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حمله نظامی بکنیم؛ اولاً که غلط میکنید؛ ثانیاً من در زمان رئیسجمهور قبلی آمریکا ـ آن وقت هم تهدید میکردندـ گفتم دوران بزن در رو تمام شده؛ این جور نیست که شما بگویید میزنیم و در میرویم؛ نخیر پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال میکنیم.»
این سخن رهبر معظم انقلاب اسلامی، از عزم و اراده جدی ایرانیان برای پاسخ قطعی به هر متجاوزی حکایت میکند. در پاسخ دادن به تجاوز و مقابله با متجاوز، در هیئت حاکمه ایران و در میان آحاد مردم اجماع وجود دارد و دشمنان باید این معنا را بدانند که اگر زدند باید بخورند.
جـ ضربه متقابل، قاطع و پیشبینی ناپذیر است
از مزیتهای جمهوری اسلامی در پاسخ به متجاوز در یک تجاوز نظامی احتمالی، داشتن فرصتهای طلایی در منطقه و جهان برای به جهنم تبدیل کردن دنیای متجاوزان است. با واکنش قاطع جمهوری اسلامی و هواداران انقلاب اسلامی در منطقه و جهان، صحنههایی پدید خواهد آمد که متجاوزان هرگز تصورش را هم نمیکنند. ما چه میدانیم، شاید خداوند اینگونه تقدیر کرده باشد تا بینی آمریکاییهای مغرور و زورگو و صهیونیستهای کودککش غاصب به دست پرورشیافتگان مکتب عاشورایی امام حسین(ع) در سراسر غرب آسیا و شمال آفریقا به خاک مالیده شود و برای همیشه تاریخ، شر این دشمنان از سرزمینهای اسلامی کوتاه شده و مزدوران محلی آنان در هر یک از کشورهای منطقه، به دست ملتهای مسلمان بیدارشده و آزادیخواه، به سزای اعمالشان برسند.
اکنون میلیونها انسان مجاهد و با روحیه سلحشوری تمام عیار، با عشق جهاد در راه خدا، آماده نبرد سرنوشت با دشمنان اصلی بشریت و اسلام بوده و منتظر حماقت و اشتباه راهبردی مقامات ایالات متحده برای عملی کردن تهدیدات نظامی خود علیه ایران هستند. بهطور قطع، رخ دادن چنین اشتباه محاسباتی از سوی دولتمردان مغرور آمریکا، آخرین اشتباه آنان بهمنزله ایالات متحده و یک قدرت جهانی بوده و دنیای پس از این اشتباه، بسیار متفاوت از دنیای کنونی خواهد شد.
دکتر یدالله جوانی