به گزارش مشرق، پاسخ به این سؤال و سؤالات مشابه را میتوان در خصوصیتهای اجتماعی مردم سرزمین آفتاب جستوجو کرد که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
دانشآموزان ژاپنی به همراه معلمان خود هر روز مدرسه خود را به مدت 15 دقیقه تمیز میکنند! این منجر میشود به ظهور نسل ژاپنی که فروتن و مشتاق پاکیزگی است.
اگر به یک رستوران در ژاپن بروید، متوجه خواهید شد که مردم به اندازهای که نیاز دارند غذا میخورند، بدون هیچ زباله و اسرافی.
میزان تأخیر قطارها در ژاپن حدود 7 ثانیه در سال است! آنها ارزش زمان را درک میکنند و در دقیقه و ثانیه وقتشناس هستند.
در مدارس ژاپن به دانشآموزان نمره داده نمیشود و ارزیابی به صورت گروهی انجام میشود و گروه باید تلاش کند که همه در سطح خوبی قرار بگیرند!
از سال اول تا سوم مقدماتی هیچ نوع امتحانی وجود ندارد! چون هدف از آموزش و پرورش، القای مفاهیم و ساختن شخصیت است و نه امتحان و اجبار.
ژاپنیها حتی اگر یکی از ثروتمندترین افراد جهان باشند، باز هم هیچ خدمتکاری در خانه ندارند و پدر و مادر مسئول خانه و کودکان خود هستند.
و...
فوتبالیستهای ژاپنی از همین نسل هستند. آنها پیش از اینکه یک فوتبالیست حرفهای شوند، یک دانشآموز بودهاند و با این فرهنگهای اجتماعی خو گرفتهاند.
حال میخواهیم سؤال خود را به گونه دیگری مطرح کنیم. چرا فوتبال ایران با این همه استعداد بالقوه سطح باشگاهی ضعیفی دارد و دهههای متمادی است به المپیک صعود نکرده، در جامجهانی از مرحله گروهی صعود نکرده، قهرمان لیگ قهرمانان آسیا و جام ملتهای آسیا نشده و...
خب پاسخ این سؤالات را هم میتوان در این رفتارها دید:
وزیر ورزش سرمربی تیمملی را کارگر و یک لمپن وارداتی میخواند و کیروش مانده که با وزیر ورزش بجنگد یا حریفان ایران...
سازمان لیگ با درک شرایط تیم نفت که به مرحله بعدی لیگ قهرمانان آسیا صعود کرده، میخواهد چند روزی فینال جامحذفی را به تأخیر بیندازد اما ذوبآهن میگوید ما بازی نمیکنیم و بهروان به جای ما در زمین حاضر شود!
یک فدراسیون فوتبال تعداد تیمهای حاضر در لیگ یک را از 16 تیم به 28 تیم افزایش میدهد و سالها طول میکشد تا فدراسیون فوتبال بعدی لیگ یک را یکگروهه کند و...
آرزویی که دور است. ما کی میشود در کنار هم باشیم. فرق ما با ژاپنیها این است که آنها در کنار هم هستند اما ما روبهروی هم ایستادهایم.
در پایان، ضرورت به یک عذرخواهی را هم میبینیم. از کسانی که وقتی چنین مثالهایی به میان میآید، میگویند این قیاس معالفارق است.
دانشآموزان ژاپنی به همراه معلمان خود هر روز مدرسه خود را به مدت 15 دقیقه تمیز میکنند! این منجر میشود به ظهور نسل ژاپنی که فروتن و مشتاق پاکیزگی است.
اگر به یک رستوران در ژاپن بروید، متوجه خواهید شد که مردم به اندازهای که نیاز دارند غذا میخورند، بدون هیچ زباله و اسرافی.
میزان تأخیر قطارها در ژاپن حدود 7 ثانیه در سال است! آنها ارزش زمان را درک میکنند و در دقیقه و ثانیه وقتشناس هستند.
در مدارس ژاپن به دانشآموزان نمره داده نمیشود و ارزیابی به صورت گروهی انجام میشود و گروه باید تلاش کند که همه در سطح خوبی قرار بگیرند!
از سال اول تا سوم مقدماتی هیچ نوع امتحانی وجود ندارد! چون هدف از آموزش و پرورش، القای مفاهیم و ساختن شخصیت است و نه امتحان و اجبار.
ژاپنیها حتی اگر یکی از ثروتمندترین افراد جهان باشند، باز هم هیچ خدمتکاری در خانه ندارند و پدر و مادر مسئول خانه و کودکان خود هستند.
و...
فوتبالیستهای ژاپنی از همین نسل هستند. آنها پیش از اینکه یک فوتبالیست حرفهای شوند، یک دانشآموز بودهاند و با این فرهنگهای اجتماعی خو گرفتهاند.
حال میخواهیم سؤال خود را به گونه دیگری مطرح کنیم. چرا فوتبال ایران با این همه استعداد بالقوه سطح باشگاهی ضعیفی دارد و دهههای متمادی است به المپیک صعود نکرده، در جامجهانی از مرحله گروهی صعود نکرده، قهرمان لیگ قهرمانان آسیا و جام ملتهای آسیا نشده و...
خب پاسخ این سؤالات را هم میتوان در این رفتارها دید:
وزیر ورزش سرمربی تیمملی را کارگر و یک لمپن وارداتی میخواند و کیروش مانده که با وزیر ورزش بجنگد یا حریفان ایران...
سازمان لیگ با درک شرایط تیم نفت که به مرحله بعدی لیگ قهرمانان آسیا صعود کرده، میخواهد چند روزی فینال جامحذفی را به تأخیر بیندازد اما ذوبآهن میگوید ما بازی نمیکنیم و بهروان به جای ما در زمین حاضر شود!
یک فدراسیون فوتبال تعداد تیمهای حاضر در لیگ یک را از 16 تیم به 28 تیم افزایش میدهد و سالها طول میکشد تا فدراسیون فوتبال بعدی لیگ یک را یکگروهه کند و...
آرزویی که دور است. ما کی میشود در کنار هم باشیم. فرق ما با ژاپنیها این است که آنها در کنار هم هستند اما ما روبهروی هم ایستادهایم.
در پایان، ضرورت به یک عذرخواهی را هم میبینیم. از کسانی که وقتی چنین مثالهایی به میان میآید، میگویند این قیاس معالفارق است.