گروه فضای مجازی مشرق- نویسنده وبلاگ فرهنگ پرواز در آخرین پست خود به انتقاد از اظهارات تامل برانگیر خانم ابتکار با شیوه طنز پرداخته است.
اول از همه میتونید ریز گردها را بیارید در جلوی چشم مردم و مردم با ریز گردها چشم وتوی چشم بشن (به قول خارجکیها فیس تو فیس) و وقتی این عمل صورت بگیره خواهید دید که لپ مردم ازخجالت و محبت بیش از حد جناب ریز گرد قرمز میشه و مردم با این مهمونای عزیز آشتی بکنند...
دوم میتونید از طریق شبکههای استانی، از تعریف و تمجید دروغین برای مردم استفاده کنید، به صورتی که میاییم به مردم میگوییم ریزگردها عاشق شما هستند و همین کار را برای ریز گرد میکنیم و میگوییم ریزگردهاااااا، مردم هم عاشق شما هستند.... این طوری خودبخود آشتی اتفاق میافته...
میبینید چقدر خانم مدیر مهربون هستند؟
سوم اینکه میتونیم بریم به مردم بگیم: این ریز گردها اصلا پارازیت ندارن، اصلا مگر در کجا ثابت شده ریز گرد پارازیت دارن؟ حتی سرب و ماده بنزن هم ندارن... همان خاکیه که هر روز با دیدن قیمت مرغ وباقی اجناس به سرتون میکنید دیگر... اذیت نکنید تو را خدا این خانم مدیر روو... ایشششش...
راه بعدی نشاندن جناب ریزگرد با مردم است! به این صورت هر دوشون را بدون اینکه همدیگر را ببینند میبریم پارک... یکهویی هر دو را در یک نیمکت با هم مواجه میکنیم.... مردم به ریزگرد باهم دیگه بگن سلااااااممممم و ریزگرد هم به زبان خودش میگوید ویش ویش ویش.... دیدید چقدرراحت بود؟
این راهم بگویم، یکی از عادات خوب خانم مدیر، مهمان نوازیست.. مگر ریزگرد توریست حساب نمیشه؟ اصلا مگر همین خانم مدیر به توریستهای خارجکی دوپا مجوز شکار چهارپایان و پرندگان ندادن؟
خب، شاید درآینده فهمیدید که خانم مدیر مجوز شکار شدن شماها را هم به توریست ریزمان داده باشند دیگر... مگر چه عیبی دارد؟ البته این روش بهترین روش برای کنارآمدن با مهان است، طبیعت است دیگر. یا باید بخوری یا خورده میشوی، خانم مدیر این روش را بهتر میدونن بنده خدا....
اصلا میتونید به جای ریزگردها بروید تهران و شعار بدید من همان ریز گرد هستم، البته شاید شهرداری شما را جمع کرد، چون خانم مدیر عادت به تمیزی دارن...
والاااااا به خدا....
خانم مدیر جدیدا گفتن مردم با ریز گردها کنار بیان... اصلا ماها کار نداریم وظیفه و کار خانم مدیر چیه؟ اصلا ما غلط بکنیم که به اینجور مسائل سرکش بکشیم، منتها بدمان نمیاد چند پیشنهاد ویژه به مردمان جنوب و غرب ایران بدیم تا کمی از مشکلات ایشان را حل کنیم و خانم مدیر بتونن با خیال راحتتر در کنار آقاشون و بچه هاشون و باقی بازمانده هاشون درکنار سفرهٔ پر از مهر و محبت خود جلوس نمایند.