وقتي نشانيهاي ميلاد را داد، متوجه شدم او پسر مورد علاقه من است. همان لحظه فهميدم كه ميلاد من و پروانه را فريب داده است. ما از اين موضوع خيلي ناراحت بوديم تا اينكه تصميم گرفتيم از ميلاد انتقام بگيريم.
شاكي ادامه داد: من و پروانه چند روز قبل از دو پسر به نامهاي داريوش و رامين خواستيم تا از ميلاد انتقام بگيرند كه آنها قبول كردند. مطابق نقشه، من وپروانه با ميلاد در خيابان قرار ملاقات گذاشتيم. وقتي ميلاد سر قرار حاضر شد، رامين و داريوش به او حمله كردند و ميلاد را به شدت كتك زدند. پس از اين، آنها از من و پروانه خواستند تا سوار خودروي آنها شويم و از محل فرار كنيم. ساعتي داخل خيابان چهار نفري با خودروي داريوش دور زديم. بعد از آن رامين به طرف خارج از شهر رانندگي كرد. وقتي خواستيم خودرو را نگه دارد، ما را تهديد كردند. التماسهاي ما هم فايده نداشت تا اينكه رامين كنار جاده براي خريد سيگار پياده شد. ما هم از فرصت استفاده و از مردم درخواست كمك كرديم. داريوش و رامين هم وقتي با اين صحنه روبهرو شدند، از ترس فرار كردند.
با طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضي مدير روستا، بازپرس شعبه ششم دادسراي جنايي در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار گرفت.
مأموران پس از چند روز موفق شدند دو متهم را شناسايي و بازداشت كنند. دو متهم در بازجوييها به جرم خود اقرار كردند. تحقيقات از متهمان به دستور قاضي مدير روستا ادامه دارد.