مرور زندگی او اما نشان میدهد که آهی، مردی وارسته و پرهیزگار بوده و طی 87 سال عمر و بیش از 75 سال مداحی خاندان رسولالله (ص) هیچ گاه درصدد نام و عنوان نبوده است. عکسهای تاریخی با مراجع عظام تقلید، اسناد ساواک، نامههای اثرگذار و دیگر مستنداتی که اخیراً در کتابی به نام او جمعآوری شده، برای شهرتطلبی و آوازهخواهی هر انسانی کافی است، اما آهی، گوشه خلوتی برای یاری رساندن به ذاکران و شاعران آیینی انتخاب کرد و البته در این راه، از هیچ کوششی فروگذار نکرد. نوشتن نامههای متعدد به رهبر معظم انقلاب برای پیگیری مطالبات جامعه مداحان کشور تا حصول نتایج خوب و ارزنده و اصلاح برخی روشهای ناپسند عزاداری، تنها نتیجه بخشی از تلاشهای آن مرد بزرگ است.
استاد علی آهی پس از یک عمر کوشش فرهنگی، میراثی از خود به جای گذاشت که سرمایه ارزشمند شاعران و ستایشگران اهل بیت (ع) میتواند باشد؛ در حالی که به نظر میرسد آنچه پس از او مورد اختلاف است، جایگاه فیزیکی آهی در موقعیت خانه مداحان است.
این میراث معنوی چیست و چگونه میشود از آن حراست کرد؟ این سئوالی است که پس از درگذشت او میتوانیم از خودمان بپرسیم. چرا که آهی، یک شاعر و مداح معمولی نبود و یک عمر علمآموزی و استادی، درسهای او را ماندگار کرده است. در واقع، همان درسها و توصیههاست که از آن به عنوان میراث معنوی آهی یاد میکنیم.
این میراث ارزشمند به چند مولفه تقسیم میشود. پیش از هر چیز، آهی مبلغ اتحاد و مروج انسجام در منظومه مسلمانان است. او که مدتها مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان را داشته، با علماء و مبلغان اهل سنت نشست و برخاست کرده و در زمان تصدی او بر یکی از اجزای امنیتی، استانی با این همه گوناگونی مذهبی، آرام و مطمئن بوده است.
در نمایهای کوچکتر، آهی را میشود پیگیرترین پیشکسوت در اتحاد و همدلی مداحان در سراسر کشور دانست. اگر سهم او را در تأسیس بنیاد دعبل و خانه مداحان، چشمگیر و قابل اعتنا بدانیم ـ که باید بدانیم ـ میفهمیم که تجمع زیر یک پرچم و وحدت و یکپارچگی، مشی و شعار او بوده است و باید میراثی را که او سالها با خون جگر به دست آورد، به دقت محافظت کرد. تلاشهای او در جلوگیری از گسیختگی و اختلاف در جامعه مداحان و جمع کردن آنها در یک هیئت پربار، همان چیزی است که امروز، جوامع مداحی پس از آهی به آن سخت نیازمندند. اتفاقاً جلسات شبانه ماه مبارک رمضان، آزمون خوبی است برای آن که این جوامع نشان دهند چقدر به منویات استاد خود پای بندند.
میراث دیگر حاج علی آهی، دقت در انتخاب شعرهایی است که یک مداح میخواهد آنها را دستمایه ستایشگری خویش قرار دهد. اگر آهی اصرار داشت که شاعران آیینی از واژگانی در شعر بهره نگیرند که وهن و گرایشهای صوفی از آنها استنباط شود، بدان علت بود که شمایل پاک اولیاء خدا از هر عیب و اشکالی منزه بماند. از نظر استاد، صورتآفرینی برای معصومان و اهل بیت (ع) در شعر، همان کاری بود که یک نقاش بر اساس تخیل و تصور خودش صورت میدهد و چهرهای نامأنوس از سیدالشهدا (ع) یا حضرت عباس (ع) میکشد.
به اعتقاد من، اگر ذاکران و ستایشگران ائمه طاهرین (س)، همچنین شاعران آیینی از این میراث معنوی به دقت محافظت کنند و اجازه ندهند که اولاً وحدت و همدلی از میانشان برود و ثانیاً از اشعار وهنآلود و بیپایه ـ که مروج کفر، الحاد و اهانت به ساحت قدسی ائمه است ـ استفاده نکنند، به خوبی راه استاد را طی کردهاند.
منبع: عقیق