کد خبر 416580
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۴

یادداشت روز روزنامه جوان را امروز احمد کاظم‌زاده با موضوع «رابطه تجاوز به یمن و معاهده کمپ دیوید» نوشته است.

به گزارش مشرق، روزنامه جوان در سرمقاله امروز خود به قلم احمد کاظم زاده درباره نشست کمپ دیوید و رابطه آن با تحولات یمن نوشت:

عربستان سعودی که از پنجم فروردین ماه 1394 حملات هوایی گسترده‌ای را به یمن آغاز کرده بود ساعت 11 شب سه شنبه 22 اردیبهشت ماه به مدت پنج روز حملات خود را به حالت تعلیق درآورد. اولین نکته‌ای که در اینباره باید مورد توجه قرار داد، این است که اساساً نمی‌توان از عبارت «‌آتش‌بس» ‌استفاده کردزیرا آتش‌بس معمولاً بین نیروهای درگیردر جنگ برقرار می‌شود که از نوعی قدرت و توان بازدارندگی در برابر یکدیگر برخوردار باشند و برخورداری از همین وضعیت نوعی تضمین اتوماتیک برای دوام آتش‌بس فراهم می‌کند و هر یک از طرف‌های درگیر را در وضعیتی قرار می‌دهد که از ترس پاسخ طرف مقابل از نقض آتش‌بس و از سرگیری حملات خود خودداری کنند اما در مورد یمن هرچند انصارالله و کمیته‌های مقاومت مردمی از قدرت دفاعی و حملات تلافی جویانه بالایی در برابر حملات هوایی عربستان برخوردار بودند اما با در نظرگرفتن شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی و به خصوص برای خنثی کردن ترفندعربستان برای وجهه بین‌المللی بخشیدن به ائتلاف شکننده منطقه‌ای خود علیه یمن، با اتخاذ سیاست «‌صبر استراتژیک»‌ از پاسخ متقابل به حملات عربستان خودداری کرد، لذا در عمل این عربستان بود که در خلال 48 روز جنگ حملات هوایی یکجانبه را به یمن انجام داد و در حال حاضر نیزمسئولیت دوام و بقای آتش‌بس برخلاف آنچه در ظاهر گفته می‌شود متوجه عربستان است.

از طرف دیگر روال عمومی در خصوص آتش‌بس حین جنگ بر این منوال استوار است که بلافاصله بعد از توافق به مرحله اجرا در می‌آید تا اهداف آن به خصوص در زمینه ارسال کمک‌های بشردوستانه محقق شود اما برای اجرای آتش‌بس در یمن چهار روز زمان در نظرگرفته شد و اگر چه جان کری در مصاحبه مطبوعاتی خود در پایان نشست وزرای امور خارجه شش عضو شورای همکاری خلیج فارس و امریکا در پاریس هدف از تعیین چنین مهلتی را دادن فرصتی به انصارالله برای مطلع کردن اعضای خود از مفاد توافق آتش‌بس اعلام کرد تا هیچ عذر و بهانه‌ای برای نقض آن وجود نداشته باشد اما عربستان از این فرصت چهار روزه برای اجرای سیاست زمین سوخته در استان صعده استفاده کرد و از این طریق کوشید موج جدیدی از آوارگی را در این استان به راه اندازد. همچنین تقارن زمان اجرای آتش‌بس با نشست سران شش عضو شورای همکاری خلیج فارس و امریکا در کمپ دیوید این احتمال را مطرح کرده است که گویا هدف اصلی امریکا از برقراری آتش‌بس ایجاد فضای روانی مناسب برای این نشست بوده و اهداف بشردوستانه برخلاف مواضع اعلامی در اولویت بعدی قرار داشته است.

از قرائن و شواهد موجود چنین بر می‌آید که امریکا در تلاش است دور جدید پروژه ایران هراسی را به گونه‌ای هدایت و مدیریت کند که از یکسو کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را به پذیرش سامانه جدید دفاع موشکی وادار کند و از دیگر سو آنها را به سمت عادی‌سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی سوق دهد و از این جهت تعیین کمپ دیوید برای دیدار سران شورای همکاری خلیج فارس و امریکا معنی داراست چراکه این مکان از گذشته نماد عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل بوده است، از این رو در مجموع می‌توان گفت برقراری آتش‌بس در یمن با اهداف سیاسی که در نشست کمپ دیوید ازهر دو سو دنبال می‌شود کاملاً عجین شده است و از این نظر میزان دوام و بقای آن تا حدود زیادی به تحقق اهدافی بستگی دارد که شرکت کنندگان در این نشست در پی دستیابی به آن هستند و همین امر نیز مسئولیت دوام آتش‌بس را متوجه عربستان و دیگر شرکت‌کنندگان در نشست کمپ دیوید می‌کند.