مدافع اسبق استقلال گفت: با دیدن بیانیه مجیدی هنوز هم با خودم چالش دارم، چون فکر نمی‌کردم او با یک چوپ همه را بزند.

به گزارش مشرق، مهدی پاشازاده چندین سال است وارد عرصه مربیگری شده و شاید خیلی زود مرد اول نیمکت استقلال شود، هرچند که خودش معتقد است همیشه گزینه اولش برای سرمربیگری استقلال است و حتی برای فصل آینده نیز این توانایی را در خود می‌بیند که سرمربی آبی‌پوشان شود.

با مهدی پاشازاده از هر دری در خصوص سال‌های دور و نزدیک از بازیگری تا دوران مربیگری‌اش به گفت و گو نشستیم که متن کامل آن در زیر می‌آید:

* ابتدا از دربی 80 شروع کنیم. شما به عنوان کارشناس در ورزشگاه بودید و استقلال هم بازی پایان فصل را واگذار کرد.

درست است. در استادیوم بازی را می‌دیدم و به قدری حرص خوردم که خدا می‌داند چرا که پرسپولیس را هیچ گاه تا این اندازه ضعیف ندیده بودم. 4 دفاع آنها در زمین خودشان می‌ماندند و محمد نوری هم انگار آمده بود مهمانی چرا که فقط دو بار پا به توپ شد با این حساب پرسپولیس 6 نفر را نگه می‌داشت و فقط با 4 نفر حمله می‌کرد که البته یکی از آنها طارمی بود که او هم هافبک هجومی بود و عملا این تیم در دربی با سه بازیکن به استقلال هجوم می آورد. یکی از این سه بازیکن هم عالیشاه بود که باید به او توپ بدهی تا حرکت کند. در این میان نوروزی متعادل‌تر از سایر بازیکنان بود و اگر استقلال فقط یک مقدار با هوش بود می‌توانست پرسپولیس را آنالیز کرده و این تیم را شکست دهد. استقلال اگر می‌توانست در مرکز زمین به برتری عددی دست پیدا کند به طور حتم نتیجه بهتری برای این تیم به دست می آمد.

* آنالیز خوبی کردید و این نشان می‌دهد آینده درخشانی در مربیگری دارید. اصولا چطور شد که به این حرفه روی آوردید؟

پس از اینکه فوتبال را کنار گذاشتم کار مربیگری را با جوانان و امیدها آغاز کردم. چیزهایی در سرم بود و می‌خواستم آنها را پیاده کنم. در اتریش هم که بودم هم بازیکن بودم و هم کمک و یک بار یادم می‌آید سه چهار هفته‌ای سرمربی تیم مریض شد و نیامد و تیم دست من افتاد. در آن زمان تیم ما نتیجه خوبی نمی‌گرفت و در چهار هفته 10 امتیاز گرفته بودیم اما با کاری که با تیم انجام دادم جان گرفتیم و بعد هم که مربی برگشت شرایط و وضعیت‌مان در جدول خوب شد. سپس به آلمان رفتم و مدرک مربیگری‌ام را گرفتم و به ایران بازگشتم.

این کار را دوست داشتم. در اتریش که بودم و زمانی که در راپیدوین بازی می کردم در هفته دوم هیکزبرگر از من مشورت خواست و نظرم را گرفت و من پیشنهاداتی دادم و او گفت روی آن فکر می‌کند. در نهایت آن بازی را بردیم و پس از آن دیگر سرمربی از من مشورت می‌گرفت. این کار را از اول دوست داشتم و از اول می‌خواستم ایده‌های جدیدی داشته باشم. در حال حاضر کسانی که تیم‌های من را دیده‌اند خیلی راحت می‌فهمند که این تیم‌ها از هر لحاظ، نظم تاکتیکی، نوع بازی‌ کردن و ... با تیم‌های دیگر فرق می‌کند. در تیم شهرداری که بودم در بازی با مس رفسنجان که صدرنشین جدول بود 548 پاس سالم دادیم و 15 فرصت صددرصد گل داشتیم. 14 ضربه ایستگاهی و 15 کرنر جلوی قوی‌ترین تیم جدول داشتیم و گلر من فقط 3 توپ را گرفت. این کار سخت است و کمتر تیمی می‌تواند چنین بازی را انجام دهد هر جا هم که رفته ام گفته‌ام هیچ تیمی نمی‌تواند تیم من را تحت فشار بگذارد. جالب اینکه با همین تیم لیگ دویی استقلال را تحت فشار گذاشتیم و از این تیم مساوی گرفتیم و من حتی به بازیکن 16 ساله هم بازی دادم اما چون سیستم تیم من مشخص است هر کسی کار خودش را انجام می‌دهد و در نهایت موفقیت هم همراهش خواهد شد.

این کاری است که دوست داشتم و می‌خواستم بدانم شدنی است و به خاطر همین از لیگ دو کارم را شروع کردم و خدا را شکر هم در لیگ دو با این زمین‌ها و تیم‌های فیزیکی هر تیمی که رفتم در آن موفق بودم به طور مثال در همین آلومینیوم اراک که هشت مساوی در کارنامه‌اش داشت و از لحاظ روحی و روانی، بازیکنانش بسیار مشکل داشتند را به گونه‌ای جمع و جور کردم که فقط یک بار باختیم و توانستیم به لیگ دسته اول صعود کنیم.

*‌ پس اعتقاد دارید لیگ برتر با زیرگروه متفاوت است؟

واقعا احساس می‌کنم اینچنین است. زمانی که دربی را دیدم احساس کردم با تیمی مثل پرسپولیس راحت‌تر می‌توان بازی کرد. ما حتی پارسال با تیم لیگ دویی تراکتور را به تمام نفراتش بردیم و امسال هم پیکان را مقتدرانه 2 بر صفر شکست دادیم.

* این موضوع علت خاصی دارد؟

بله، اول به طرز تفکر من برمی‌گردد و دوم سیستمی هست که دارم. سیستمی که در تیم‌هایم وجود دارد را در هیچ تیمی از جمله استقلال و پرسپولیس هم ندیده‌ام. من حتی در تمرینات این تیم‌ها از جمله تمرین تیم استقلال در آستانه دربی هم رفتم و چنین سیستم‌هایی را ندیدم. باید به یک جمله نیز اشاره کنم؛ «هر جور تمرین کنید همانطور هم بازی خواهید کرد»در واقع برای سال آینده هم به دنبال آن هستم در تیمم سیستمی را پیاده کنم که بایرن مونیخ و بارسلونا و تاحدودی رئال با آن سیستم بازی می‌کنند. از سوی دیگر شما ببینید امسال استقلال 8-7 گل یک مدل خورد یعنی روی تیر یک توپ می‌ریختند و این توپ‌ها گل می‌شد و یا می‌توان به گل‌هایی که استقلال از روی ضربات ایستگاهی خورد اشاره کنم که دو مورد آن در دربی بود.

*‌ با این حال عده‌ای می‌گویند این گل‌های یک شکل به ضعف دروازه‌بان استقلال مربوط می شود.

خیر، ربطی به گلر نداشت. اول فصل که قرار بود به استقلال بروم کار اصلی‌ام را گذاشته بودم تا دفاع چهار نفره این تیم را درست کنم چون اشتباه زیاد داشتند، هر چند هم که مقصر هم نیستند. شما باید این سیستم را خوب بلد باشید که تجربه در این مورد حرف اول را می‌زند. من یک سوال دارم ، چند سال است تیم‌های ما دفاع خطی بازی می‌کنند؟

* تقریبا کمتر از یک دهه.

همینطور است. بنابراین غیر از دو سه مربی جوان کدام‌یک از مربیان ما 4-4-2 بازی کرده‌اند؟ هیچ‌کدام. شاید برخی بگویند دلیل نمی‌شود اما چرا دلیلش این است که من در این سه سال که خودم تجربه حضور در دفاع خطی را داشته‌ام بهترین دفاع خطی را تحویل داده‌ام. پارسال سیستم دفاعی شهرداری را فقط با تمرین دادن اصولی به دفاع‌ها درست کردم. وقتی 8 بار یک مدل گل می‌خورید حتما ایراد دارید و سوال من این است که این ایراد را چه کسی باید بگیرد.

* احساس می شود فاصله بین مربیان جوان با قدیمی‌ها زیادتر شده است.

یک واقعیت است. همه چیز رو به جلو است و دنیا رو به مربیان جوانی مثل گواردیولا، انریکه، کونته و ... آورده است یعنی از یک طرف مربی جوان می آ‌ید و از آن طرف مربیان قدیمی پیاده می‌شوند و پیاده شدن آنها به این شکل است که زاکرونی به ژاپن می‌رود و آری‌هان به چین می‌رود اما اینجا مربی پیاده که نمی‌شود هیچ تازه به ته صف می‌رود و به هر شکلی می‌خواهد بقیه را هم به کنار بزند .تا دوباره به سر صف برسد. یکسری اتفاقات خیلی عجیب و غریب است. مگر می‌شود یک مربی که در حال انداختن یک تیم است به تیم دیگری برود که این تیم هم در حال سقوط است. هیچ منطقی در این کار وجود ندارد. البته یک مقدار که ما جوانترها نتیجه می‌گیریم، مدیران را به فکر انداخته است. هر چند که در این بین سپاهان توانست با حسین فرکی که البته او را به عنوان یکی از مربیان خوب قبول دارم به عنوان قهرمانی برسد اما با توجه به ساختار سپاهان هر مربی دیگری هم بود می‌توانست با این تیم قهرمان شود چون الان سپاهان از هر لحاظ بهترین تیم ایران است.

* به نظر می‌رسد نظر مردم نیز نسبت به مربیان برگشته و علاقمندان به فوتبال خواستار حضور مربیان جوان هستند.

نظرها خیلی برگشته و خدا را شکر می کنم. امیدوارم نظر مسئولان هم برگردد. نفت و ذوب آهن الان بهترین فوتبال را بازی می‌کنند و این بی‌دلیل نیست. من 10 سال دیگر حال و حوصله الان را ندارم مگر اینکه زرنگ باشم و این زرنگی هم به اینگونه است که یا یک جوان را می آورند و یا یک شغل را کنار می‌گذارند. بنده معتقدم عمر مفید یک مربی 10 تا 15 سال است.

* به اول فصلی که سپری شد برگردیم. به طور شفاف از آن روزها سخن می گویید که چرا قبول نکردید به عنوان دستیار امیر قلعه‌نویی در استقلال کار کنید.

در این مورد دلایل زیادی نقش داشت. دوست نداشتم جایی باشم که فقط باشم چون احتیاجی ندارم. من با تمام وجودم از این شغل لذت می‌برم و هر جا هم که رفتم تأثیرگذار بودم. قرار ما با امیر این بود که بیایم کار کنم تا بتوانیم یک شکل خوب فنی به کار بدهیم. امیر و اطرافیانش می‌دانستند کار فنی من خوب است و بر همین اساس به توافق هم رسیدیم اما در نهایت دیدم همان روش‌ها وجود دارد و خودم خواستم بروم. امیر خیلی اصرار کرد بمان که گفتم نمی‌شود چون اینطوری به شما هم ضربه می‌زنند.

* یعنی می‌خواستید دستیار اول امیر باشید؟

اصلا نمی‌خواستم کمک باشم. تا حالا هم نبودم چون دنبال فلسفه خودم هستم. موضوع کمک یک و دو مطرح نبود چون کارنامه من مشخص است. بحث تأثیرگذاری بود و اینکه کار دست چه کسی باشد. یکی از مشکلات استقلال این بود که چهار مربی در زمین بودند و سه نفر سوت می زدند! و اینطوری نمی شود کار کرد. اینکه هر مربی یک حرفی بزند روی ذهن و روح بازیکن تأثیر می‌گذارد. من اینطور کار کردن را قبول نداشته‌ام و نمی‌توان اینگونه موفق شد.

* برخی از بازیکنان سابق استقلال مثل محمد نوری اعتقاد داشتند که قلعه‌نویی به خاطر نداشتن دستیاران خوب موفق نشد.

این را باید به امیر گفت. من نمی‌توانم روی دوستانم اسم خوب یا بد بگذارم. وقتی دیدم چیزی که می‌خواهم نیست از کار با استقلال انصراف دادم و کنار کشیدم.

* امسال استقلال از لحاظ مهره‌ای چقدر مشکل داشت؟

اگر اینطور حساب کنید که نفت ضعیف تر بود. جالب اینکه همین ایمان مبعلی که استقلال نخواست به نفت رفت. اینجا موضوع بهره‌برداری از بازیکن مطرح است. امسال استقلال بازیکنان بدی نداشت اما شاید آنها بازدهی لازم را نداشتند حتی این تیم بیشترین تعداد ملی‌پوش را نیز داشت.

* پس چرا نتوانست نتیجه لازم را کسب کند؟

همیشه مدلی که هست جواب نمی‌دهد.

* عده‌ای می‌گویند عصر قلعه‌نویی به پایان رسیده است.

فکر نمی‌کنم و من به این موضوع اعتقادی ندارم.

* بازدهی‌اش چطور؟ یک زمانی علی پروین حرف اول را در فوتبال می زد اما بعد از آن هر چقدر هم که خودش خواست نتوانست خوب باشد. خودتان گفتید عمر مفید مربی 10 سال است.

می‌شود مقایسه کرد! البته امیر باهوش است و نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاد. من اول فصل گفتم این دفاع خطی فرق می‌کند و من می‌توانم کاری کنم که درست شود اما امیر این حرف را قبول نداشت و گفت همینطوری هم خوب هستیم و می‌توانیم قهرمان شویم.

* استقلال طی دو فصل اخیر همواره در نیم فصل دوم بیشتر تضعیف شد تا قدرتمند شود و قلعه‌نویی کسانی را در نیم فصل دوم به استقلال آورد که علاوه بر اینکه به کارش نیامدند حتی بازیکنانی مثل اولادی وقتی لباس استقلال را از تن درآوردند به این تیم توهین هم کردند. این نشانه‌ها می‌گوید شاید دوران قلعه‌نویی تمام شده است.

من می گویم شاید اشتباهات قلعه‌نویی زیاد شده است. البته من کنار او زیاد نبوده‌ام. خیلی‌ها که نزدیکش هستند می‌گویند او باهوش است اما آدمی که دورش شلوغ باشد این اتفاقات هم برایش می‌افتد چرا که هر چقدر هم آدم باهوش باشد باز هم تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

* روحیه شما در مربیگری فوتبال چطور است؟

آدم جسوری هستم. ارنج‌هایی می‌کنم که همه می‌مانند. در خانه حریف کارهایی می‌کنم که موجب تعجب است و ترسو بودن را دوست ندارم آخرش هم این است که نهایتا تیم می بازد.

* امیر قلعه‌نویی هم در سال 83 که به استقلال آمد جسارت و شجاعتش معروف بود.

درست است اما شاید اشتباهاتش زیاد شد که دیگر این روحیه را نداشت.

* شما مدافع بودید و معمولا مدافعان در مربیگیری جسور نیستند. شما چطور تا این اندازه نترس شدید؟

من مدافع صرف نبودم. زمان پورحیدری و ناصرخان حجازی هر موقع تیم عقب می افتاد جلو می‌رفتم و فوروارد بازی می‌کردم. در مجموع بازیکن چند پسته بودم و گاها در بین مهاجمان خوبی که داشتیم از جمله اختر، اکبریان، گروسی و اکبرپور یادم است که در یکی از دیدارهای استقلال از نیمه دوم به عنوان مهاجم تغییر پست داده و دو گل هم زدم. البته 7-6 سال آخر فوتبالم را بیشتر در وسط میدان و در پست‌های هافبک دفاعی و حتی هافبک نفوذی بازی کردم.از همان ابتدا هم چه در دوران بازیگری و چه در دوران مربیگری میل هجومی زیادی داشتم و یادم هست در یک فصل حدود 8 گل برای استقلال زدم . از سوی دیگر همیشه در ذهنم به دنبال برد هستم و در تمرینات و حتی در مسابقه والیبال هم پیروزی می‌خواهم. اگر شما در ذهن برنده باشید و خودتان را به حریف واگذار کنید کار تمام است. آن وقت در مربیگری هم جسور خواهید بود. البته باید در این بین ایده هم داشته باشید و بتوانید تصمیم‌گیری درستی داشته باشید.

* دوای درد استقلال برای فصل آینده چیست؟ با قطع همکاری با امیر موافق بودید؟

این را مدیرعامل باید بگوید. من نمی‌توانم نظر بدهم چون شرایط سخت شده است اول باید تکلیف استقلال مشخص شود و حالا هم که بحث واگذاری به شرکت سمند پیش آمده ابتدا باید بحث واگذاری به صورت قطعی مشخص شود و سپس در این باره تصمیم‌گیری کرد.

*خیلی‌ها می‌گویند بحث واگذاری به استقلال ضربه زد.

خیر، این موضوع ربطی به ناکامی‌ها نداشت.

* خود شما هم گویا به این موضوع ورود کرده بودید.

اول بگویم که واگذاری به این شکل غیرمنطقی است. دولت چند سال است در خانه این دو تیم بوده و در این چند سال استفاده‌‌هایش را از هر لحاظی که فکر کنید برده است. هر کسی بگوید این حرف را قبول ندارد من برایش ثابت می‌کنم که دولت استفاده‌هایش را کرده است. حالا هم که می‌خواهد بلند شود می‌گوید به من پول بدهید! برای چه باید پول داد؟ مگر روزی که این تیم‌ها را گرفتید پول پرداخت کردید؟ در این 30 سال اگر سالی 5 میلیارد هم خرج هر کدام از این تیم‌ها کرده باشید که نکردید می‌شود 150 میلیارد. پس 300 میلیارد از کجا آمده است؟ این موضوع کارشناسی نشده و مشخص نیست چه کسی و بر روی چه حساب و کتابی این قیمت را گذاشته است.

* برنامه شما برای خرید استقلال چه بود؟

من روی بحث اجاره صحبت کردم و گفتم سه تا پنج سال استقلال را به ما اجاره بدهید. این تیم سالی 40 میلیارد خرج داشت و من این 40 میلیارد را تضمین می‌کردم.

* اما عشق شما به نیمکت است. فکر نمی کنید این اقدام با کاری که به آن عشق‌ دارید منافات داشت؟

من این دو کار را با هم قاطی نمی‌کنم. اینجا خانه من بود و می‌خواستم کاری کنم که به دست نااهلش نیفتد و دوم اینکه به دوستانم کمک کنم و اینطور نبود که اگر دوستانم تیم را گرفتند خودم هم روی نیمکت بنشینم. چرا که در این صورت سرمربی تیم را هیأت مدیره و مدیرعامل مشخص می‌کردند. من کارم را با این موضوع یکی نمی‌کنم چون برای کارم زحمت کشیدم و اعتقاد دارم از لحاظ فنی کارم درست است.

* قبول دارید شرایط استقلال و پرسپولیس با همه تیم‌ها فرق می‌کند؟

درست است اما من اینجا متولد شدم و از معدود بازیکنانی هستم که از پایه‌های استقلال کارم را آغاز کردم و تمام شرایط این تیم را می‌دانم و سالیان سال با‌ آن زندگی کرده‌ام.

* در خودتان می‌بینید که از پس حاشیه‌ها بربیایید؟اینجا استقلال است و هوادار، سکوها، بازیکنان و ... هر کدام می‌توانند حاشیه‌ای خاص و جداگانه باشند.

این را زمان نشان می‌دهد. من همه این‌هایی که گفتید را قبول دارم اما همه این‌ها 50 درصد است و 50 درصد هم روی فنی خودم زمان و کار می‌گذارم. تا وقتی تیمم به زمین می‌آید به درستی بازی کنند تا آن زمان بقیه چیزها هم درست می‌شود.

* یک شایعه وجود دارد که هر زمانی قلعه‌نویی در استقلال نبوده اجازه نداده است تا سایر مربیان هم در این تیم کارشان را انجام دهند.

شاید 50 درصد فنی کم بوده. من اگر در آن چند سال روی همان 50 درصد فنی کار می‌کردم و همان 50 درصد را داشتم قهرمان می‌شدیم. در واقع فکرم را می‌‌گذاشتم که چطور دربی را ببندم تا آن 10 دقیقه تمام شود و چطور تیمم جسورانه بازی کند و چطور در استادیوم آزادی برای تیم‌های دیگر جهنم درست کنم. من دنبال این‌ها هستم و یک روزی هم محقق خواهد شد.

* یعنی می‌شود تماشاگرانی که از سکوها قهر کرده‌اند را دوباره به ورزشگاه بازگردانیم؟

تنها چیزی که می‌توانم قول دهم این است که فوتبال بازی کنید که کسی که به ورزشگاه می آید از بازی لذت ببرد. من تا دو قدمی تیمم را می‌آورم اما دیگر ضربه آخر را من نمی‌توانم بزنم. اگر تیم من حتی در خانه حریف تحت فشار بود و حریف موقعیت داد دیگر مربیگری نخواهم کرد.

* به کسب ستاره سوم هم فکر می‌کنید؟

الان به چیزی فکر نمی‌‌کنم و فقط روی تمرین فردای تیمم تمرکز دارم.

* مثلث پاشازاده، منصوریان و مجیدی بیرون از گود منتظر مربیگری استقلال هستند و هواداران منتظرند در آینده استقلال با مربیان جدیدش موفق باشد. در حال حاضر هم می گویند وقت آمدن منصوریان است.

صددرصد الان منطقی‌تر هم همین است. با این حال به نظرم فرهاد ابتدا باید قبل از حضور در استقلال کارش را با یک تیم ساده آغاز کند چون من و علیرضا این کار را انجام دادیم. شما یک دوران بازیگری دارید و یک دوران مربیگری. در بازیگری از قلعه‌نویی بزرگتر خیلی‌ها بودند اما امیر از همان ابتدا رهبر بود. با این حال معتقدم که نسبت به سن و سال خودم از همه موفق‌تر هستم.

* خیلی از کارشناسان اعتقاد دارند تصمیمات غلط وزارت ورزش در ابتدای فصل گذشته این بلاها را سر استقلال و پرسپولیس درآورد.

اگر به نتایج و اتفاقات نگاه کنید حرف شما درست است و وزارت ورزش در این مورد ایراد داشته است.

* کمی هم به تیم ملی برسیم. در این تیم جواد نکونام بدون اینکه دوره مربیگری ببیند با پیشنهاد کی‌روش برای دستیاری او مواجه شده. آیا در خصوص این بازیکن مثل علی کریمی فرصت‌سوزی نشده است؟

من این حرکت را بد نمی‌بینم. از یک جهت اینکه برای سرمایه‌های‌مان ارزش قائل هستیم خوب است و این فرصت را به این دسته از بازیکنان داده‌ایم اما اگر سرمایه‌سوزی شود مقصر خودشان هستند هر چند که من این حرکت را بد نمی‌بینم.

* اگر کی‌روش به شما پیشنهاد می‌کرد قبول می‌کردید؟

بستگی دارد طرز تفکرت چه باشد. قطعا‌ آنجا یکسری تجربیاتی کسب می‌کنید که در بیرون این تجربیات وجود ندارد. اما به جواد پیشنهاد می‌دهم بعد از بازیگری یک تیم ساده و بی‌دردسر را بگیرد و ببیند می‌تواند این کار را انجام دهد یا خیر. چون عالم مربیگری با عالم بازیگری زمین تا آسمان فرق می‌کند.

* فکر می‌کنید ادامه همکاری با کی‌روش برای تیم ملی خوب شد و یا معتقدید که کی‌روش باید پس از جام جهانی از ایران می‌رفت؟

کی‌روش مربی خوبی است اما قبل از جام جهانی هم گفتم خیلی به فوتبال ما چیزی اضافه نکرده است و دوباره هم می‌گویم مربی نبوده که فوتبال ما را متحول کند. یکسری مسائل را اضافه کرده و نظم خوب و شخصیت اجتماعی خوبی به تیم ملی داده اما یک ایراد هم از او می‌گیرم و آن ایراد این است که می‌توانستیم جلوی آرژانتین، شیلی و حتی سوئد تا این اندازه دفاعی بازی نکنیم. این بزرگترین ایراد به کی‌روش است و البته یکسری انتخاباتی که برای تیم ملی داشت.

* می‌توانید به نمونه این انتخابات اشتباه اشاره کنید؟

نمونه‌اش دروازه‌بان‌ها. هیچکس فکر نمی‌کرد علیرضا حقیقی در جام جهانی و یا جام ملت‌ها درون دروازه بایستد. البته او در جام جهانی بد نبود اما جام ملت‌ها خیر.

* شما خودتان دفاع بودید و می‌توانید بهتر دلایل موفقیت کی‌روش در فاز دفاعی را ارزیابی کنید. فکر می‌کنید چطور تیم ملی در این فاز موفق است؟

دلیلش سیستم دفاعی است که کی‌روش می‌گذارد و من خودم هم انجام می‌دهم و می‌فهمم که چی به چی است اما در فاز حمله هم باید بیشتر کار کنیم. اگر قهرمانی در آسیا را می‌خواهیم باید فاز حمله قوی‌تری داشته باشیم البته بازیکنان بدی هم در پست‌های هجومی نداریم و می‌توانیم در خط جلو هم خوب کار کنیم.

* آینده تیم ملی را چطور می بینید؟ برخی می‌گویند چون میانگین سنی تیم ملی بالا رفته در دور دوم انتخابی جام جهانی با مشکل روبه‌رو می‌شویم.

جوانان خوبی داریم که می‌توانند پشتوانه‌های مناسبی برای تیم ملی باشند.

* به شرطی که کی‌روش ببیند!

اگر نبیند هم مشکل خودش است. چون واقعا جوانان خوبی داریم و حتی در جام جهانی هم می‌توانستیم بهره بهتری از این جوانان ببریم. همانطور که نتیجه آن را در جام ملت‌ها دیدیم الان هم وضعیت خوب است.

* تیم ملی امید با خاکپور را چطور دیدید؟ خاکپور هم از طیف مربیان جوان و هم‌دوره‌ای‌های شماست.

متأسفانه بازی‌های امید را ندیدم و نمی‌توانم در مورد سیستم و تاکتیک این تیم قضاوت کنم اما می‌دانم مهره‌های خوبی در این تیم هستند و محمد نیز یکی از باشخصیت‌ترین فوتبالیست‌هایی است که در عمرم دیدم.

* از لحاظ فنی خاکپور چطور است؟

از این لحاظ با او نبودم هر چند که او دو تجربه ناموفق در فولاد و استیل آذین داشته که امیدوارم در تیم امید موفق باشد. محمد باهوش است و فکر می‌کنم با فوتبال روز دنیا آشنا است.او هم زبانش خوب است و هم ارتباطاتش. تنها ایرادی که از او می‌توانم بگیرم این است که در فوتبال حضور کمرنگی داشته است.

* چشم‌انداز خودتان از آینده چیست؟ می‌خواهید به استقلال برسید یا همچنین ترجیح می‌دهید به کسب تجربه در لیگ‌های پایین‌تر بپردازید؟

با آ‌لومینیوم قرارداد دارم اما با یکی دو تیم دسته اولی نیز صحبت کردم. یک تیم لیگ برتری نیز به صورت ضمنی با من صحبت کرده اما لیگ برتر تازه تمام شده و 80 درصد تکلیف این تیم‌ها هنوز مشخص نیست. البته استقلال که همیشه گزینه اول من است.

* حتی برای فصل آینده؟

حتی برای فصل آینده.

* این توانایی را در خودتان می‌بینید که سال آینده به عنوان مرد اول نیمکت استقلال انتخاب شوید؟

از لحاظ من مورد خاصی نیست. پیچیدگی‌هایی که وجود دارد به همان اندازه هم ساده هستند و این بستگی دارد شما از چه زاویه‌ای به آن نگاه کنید. ضمن اینکه توان من معطوف به درون زمین است.

* اگر مربی خوب خارجی به استقلال بیاید حاضرید با او کار کنید؟

بستگی دارد چه کسی باشد اما خیلی این کار جزء اهدافم نیست و پاسخم منفی است.

* در حال حاضر هم شاید مدیران استقلال برای انتخاب سرمربی بعدی استقلال کمی دچار سردرگمی شده‌اند.

درست است. این سردرگمی وجود دارد اما بستگی دارد از چه بعدی به آن نگاه کنیم.

* حاضرید با منصوریان زوج نیمکت مربیگری استقلال را تشکیل دهید؟

این امر اصلا شدنی نیست!

* به حدود دو دهه قبل برگردیم. مایلی‌کهن سرمربی تیم ملی بود و بارها در آن زمان این ایراد را به او می‌گرفتند که با استقلالی‌ها از جمله خود شما لجبازی می‌کنند و آبی‌پوشان را به تیم ملی دعوت نمی کنند. در این مورد هم صحبت می‌کنید.

به خدا هنوز دلیل این لجبازی‌ها را نفهمیدم هر چند که فوتبالم در آن دوره تباه شد. یکی دو سال به خاطر سربازی نتوانستم تیم ملی را همراهی کنم و بعد هم خوردم به زمان مربیگری مایلی‌کهن و اتفاقاتی که گفتید. در استقلال آقایی می‌کردم و تمام تیم روی کاکل من می چرخید. همه جا بازی می‌کردم عملکرد خوبی داشتم خدا دوستم داشت و هنوز هم دارد و هر موقع به یک سربالایی رسیده‌ام بعد از آن به سرپایینی افتادم هر چند که در آن زمان شرایط برایم خیلی سخت بود. در شرایطی بازی کردم که سخت‌تر از آن نمی‌شود. یک سال به خاطر سربازی و دو سال هم به خاطر آن شرایطی که گفتید تیم ملی را از دست دادم و واقعا اذیت شدم.

* چند بازی ملی در کارنامه دارید؟

بازی ملی‌ام کم است اما هر کدام از آنها به اندازه 50 بازی ملی می‌انجامد. بازی مقابل استرالیا، یوگسلاوی، آمریکا و آلمان. مسابقات کمی نبوده است. قبل از جام جهانی آن حرف‌ها را زدند و بعد از آن هم مشخص شد حضور در تیم ملی حقم بود و دیگر خودشان من را دعوت می‌کردند. پس از آن در کنار بازیکنان بزرگی بازی کردم و حتی به تیم منتخب جهان هم دعوت شدم که افتخار بزرگی بود.

* شما یکی از بازیکنانی هستید که سابقه قهرمانی با استقلال در آسیا را هم دارید.

درست است. برخی مواقع می‌گویم اگر شاید در ایران می‌ماندم افتخاراتم امروز بیشتر بود حتی اگر سا‌ل‌های آخر فوتبالم را به ایران بازمی‌گشتم وضعیتم امروز خیلی بهتر هم بود. یک مشکل که شاید نسبت به منصوریان و مجیدی دارم این است که آنها سال‌های آخر فوتبال خود را در ایران بازی کردند و در چشم طرفداران جوان بودند اما خیلی‌ها بازی‌های من را شاید یادشان نیاید. شما اگر از 17 سالگی بازی کنید شاید امروز در ذهن بسیاری از جوان‌ترها نباشید. دربی اول من با پنجعلی و چنگیز بود و در دربی‌هایی بازی کردم که 120 هزار نفر در آن بازی کردند و در واقع با سه نسل همبازی بودم و این چیز کمی نیست. فقط ای کاش دو سه سال آخر دوران بازیگری‌ام را در ایران بازی می‌کردم و در این صورت امروز شرایط برایم متفاوت بود.

* به عنوان سوال پایانی فرهاد مجیدی در بیانیه‌ای به شدت به کادر فنی استقلال انتقاد کرده و به هواداران گفته است که منتظر باشید تا بی‌کفایت‌ترین کادر فنی تاریخ استقلال از این تیم برود.

من از فرهاد مجیدی انتظار نداشتم با یک چوب همه را بزند ضمن اینکه همه کسانی که در کادر فنی استقلال بودند و حتی خود امیر قلعه‌نویی همبازی و دوستان مجیدی به شمار می‌روند و من انتظار نداشتم او با این لحن بیانیه صادر کند و هنوز هم باور نمی‌کنم این حرف‌ها از سوی مجیدی بیان شده باشد و در این مورد با خودم چالش دارم. در خصوص اعضای هیأت مدیره استقلال هم باید بگویم آنها همه آدم‌های محترمی هستند.

منبع: فارس