فرقههای ضاله مخصوصا عرفان حلقه به چه شکل هستند و چطور افراد را درگیر خودشان میکنند؟
سیستم حلقه عرفانی بسیار شبیه منافقین است و حتی همانطور حزبی و تشکیلاتی عمل میکنند. حتی شیوه رفتاری و برخوردی این دو گروه بسیار به هم شبیه هستند و پیروان لجباز و قسمخوردهای دارند. آقای طاهری هم مانند رجوی یک تبیین جهان آورده که توانستند این مقدار آدم جذب کنند. فرقههایی که با تبیین جهان جلو میآیند کلاه قشنگی سر دیگران میگذارند. مثلا الان اگر من از شما بپرسم تبیین جهانی اسلام چیست؟شما جواب میدهید ما در اسلام برای خدا، ملائک، شیطان، انسان، مرگ و حتی روابط اجتماعی تعریفهای درست و مشخصی داریم. طاهری هم همینکار را کردهاست یک تبیین جهانی ارائه دادهاست که اصلا درست نیست اما این موضوع را برای هوادارانش جا میاندازد. در ضمن فرقهها دو حالت دارند. یا فرهنگی هستند و یا درمانی. که فرقه عرفان حلقه از راه درمان وارد شدهاست. یعنی جوری القا میکنند که انگار بیماری شما را آنها خوب کردند. بیشترشان هم القا است و افراد را از این طریق شست شوی مغزی میدهند. همچنین باور پذیری ما نسبت به امور ماورائی بسیار بالاست. مثلا شما اگر این قندان را از روی میز جابهجا کنید عدهای حاضرند حتی به شما ایمان بیاورند. بسیاری از مردم در این موضوع خلاء اعتقادی داشتند که سعی کردند این خلاءها را با این حرفها پر کنند. حالا اگر کسی کاری کرد که پای شما خوب شد این معنی درست بودن او را نمیدهد. ولی بسیاری از اینها القائات فرقه طاهری است. متاسفانه در ابتدای کار بعضی از چهرههای سرشناس متوجه بیراهه بود و ماتریالیستی بودن رئیس این فرقه نشدند و همکاری کردند. همکاری آنها باعث شد که طاهری، رئیس این فرقه از وجهه این افراد به نفع فرقهاش سوء استفاده کند. متاسفانه بسیاری از درسخواندهها و تحصیل کردههای ما درگیر این گروهها میشوند.
چیزی هم نشان مخاطبانشان میدهند؟
مثلا در یکی از فیلمهایشان، خانومی حالتهای غیر طبیعی دارد. طاهری دست او را میگیرد و بالا و پایین میکند و مدام میگوید « دیگه خوب شدی» اگر بعضی از فیلمها را ببینید متوجه میشوید که قطعا نمایشی است. هیچ وقت کسی که در حالت به قول طاهری « اتصال» اینطور حرف نمیزند. در یکی از فیلمها طاهری قرار است جن شرور را از تن یک نفر بیرون بیاورد. بعد از اتصال دادن فرد طاهری با او گفتگو میکند و از او میخواهد که از بدن شخص بیرون برود. جن شرور جواب میدهد « مهندس گیرنده دیگه، بذار باشیم دیگه، جام خوبه بذار بمونم» مثلا جوانی در فیلمها وجود دارد که هربار در هر گروه با لباس و تیپ جدیدی وارد میشود. معلوم است که تربیت شده که سرکلاس بیاید و بازی کند. هر دفعه هم برای انجام عمل او انتخاب میشود. درست مثل بازیگر تئاتر که هر شب برای گروههای مختلف اجرا دارد. همه این رفتارها قرار است مخاطبین را شستشوی مغزی بدهد.
رئیس این فرقه چطور این جزوات و مفاهیم را بدست آوردهاست؟
یک شبی ایشان به گفته خودشان آبانماه ۱۳۵۷ احساس میکند که زخم معدهش خوب شدهاست و بعد از آن هر سوالی که از جهان داشته پاسخ داده شدهاست. بعد هم عنوان میکند که من مزد اشتیاقم را گرفتم. یعنی به روح القدس وصل شدم و الهاماتی گرفتم و یک تواناییهای پیدا کردم و دیگر لزومی ندارد که به دین و قرآن و رساله اصلا فکر کنم. حالا من به شما میگویم چطور امکان دارد کسی که اصلا نماز نمیخواند و هنوز دنبال این است که خدا هست یا نیست مزد اشتیاق بدهند؟ ایشان صراحتا اعلام می کند که من یک بار هم قرآن نخوانده ام. دلیلش هم این است که من اگر قرآن می خواندم می خواستند بگویند که من حرفهایم را از جایی گرفتم. باید معلوم می شد که من تمام آگاهیهایم را از همان لوح محفوظ گرفته ام.همهاش را از خودش درآوردهاست.اصلا معلوم نیست ایشان درس خوانده باشد. طاهری رئیس این فرقه میگوید که بین سالهای ۶۴ تا ۶۷ در یکی از دانشگاههای ترکیه درس میخوانده. اما اصلا اسم دانشگاه را بلد نیست. یکبار میگوید مکانیک خواندم دفعه بعد میگوید محیط، بعد از آن هم میگوید آب و خاک خواندم. به او میگوییم مدرکت کجاست؟ جواب میدهد که یکبار استادم سر کلاس به امام و انقلاب توهین کرد و نتوانستم طاقت بیاورم و با او درافتادم. بعد از آن از ترس اینکه مرا بگیرند چمدانم را جمع کردم و به ایران برگشتم. ایشان اصلا انقلاب را ریشهای قبول ندارد و تناقضات این شکلی در حرفهایش زیاد است.
مدرکی داشت که نشانتان بدهد؟
یک عکس آورد که همراه مادرش کنار آبی ایستاده و میگوید اینجا ترکیه است. حتی یک برگه جزوه، کتاب و یک عکس از آنجا ندارد. حتی اسم اساتید را میپرسی نمیداند. بعد اسم یک دانشگاهی را میآورد که پ که طبق تحقیقات ما این دانشگاه بعد از زمانی که او میگوید تاسیس شده. است.
حرفهایش منبع علمی دارد یا اینکه بشود آنها را با منابع علمی و معنوی تطبیق داد؟
نه اصلا. مثلا یکی از بیاناتش این است که ابرهای الکترونی حول هسته اتم، بالهای ملائکه هستند. یا در تعریفهایش خدا را عدم تعریف میکند وقتی میگویی عدم یعنی نابودی میگوید این عدم نه یک عدم دیگر. یا مثلا به جای خدا میگوید هیچ قطبی و مدام روی این موضوع اصرار میکند. طاهری در جزواتش فقط یک سری از مفاهیم فیزیکی را سرهم بندی کردهاست. اندیشه فکری او مادهگرایی و یا ماتریالیستی است. مثلا در منطق ، او از جزء به کل میرسد. او معتقد است که تا جزء نباشد کل تشکیل نمیشود. اگر سری به کتابهای مادهگراها بزنید متوجه شباهت اعتقادات آنها با حرفهای طاهری میشوید. حتی در حلقه به افراد شرکت کننده گفته میشود که چون یک سری از شاخصهای معرفتی را ندارند به اصطلاح ترمز دستی نماز برای آنها کشیده شدهاست و دیگر نیازی نیست نماز بخوانند چون نمازشان دارای کیفیتی که باید باشد نیست.
طاهری چه زمانی دستگیر شد؟
طاهری در اردیبهشت ۱۳۹۰ پس از یک سلسله تذکرات دستگیر شد. با وجود دستگیری طاهری هنوز جایگزینان او به فعالیت و جذب افراد ادامه میدهند و کلاس برگزار میکنند.
بعد از دستگیری چه واکنشهایی نشان داد؟
او خیلی دوست داشت در این مدت حداقل یک سیلی بخورد که بگوید اینجا مرا شکنجه میدهند. روزی که قرار بود برای تست هوش به بیمارستان برود با قاشق غذا خوری دستش را زخمی کرده بود تا آنجا نشان بدهد. بدون اینکه حواسش به این باشد دوربین بالای سرش تمام این اتفاقات را ضبط میکند. طاهری از این تناقضات زیاد دارد.
حالا واقعا توانایی درمان بیماری را دارند؟
اکثر اینها القائات است. اما بالاخره یک نیروهایی دارند که از طریق غیر ارگانیکها ( جن) بدست آوردهاند که چیز عجیبی نیست و همه اینها شیطانی است و بهبودی آنها مقطعی است و بعد از مدتی از بین میرود. اما اثرات نامطلوب زیادی در افراد به جای میگذارد که تاثیرات آن تا مدتها ادامه دارد. ک سری القائات عجیب دارند که مثلا میگویند به امضای طاهری خیره شوید اثراتی دارد. انگار ایشان ماورائی هستند این القاءها مردم را دچار توهماتی میکند. جوری القا میکنند که انگار بیماری شما را ما درمان کردیم در صورتیکه طرف همزمان با این کلاسها هنوز داروهایی که برایش تجویز شده بود را مصرف میکرده اما فکر میکند این بهبودی کار طاهری است. یک بار طاهری قرار شد من را اتصال بدهد. دست مرا گرفت و گفت چشمانت را ببند. من یک ربع بعد چشمهایم را باز کردم گفتم خب چی شد؟ گفت: اتصال دادم. گفتم: من که چیزی نفهمیدم. گفت چون مقاومت میکنی. یوباره این اتفاق افتاد و من باز چیزی متوجه نشدم بعدش هم به من گفت تو میتوانی همین الان بروی بالای مریض و شفا بدهی!» خود طاهری دندانهایش خراب است و از زندان مدام به دندانپزشک مراجعه میکند. اگر توانایی درمان دارد، چرا کاری برای خودش نمیکند؟
مثلا چه آسیبهایی؟ آسیبهای جسمی یا روانی؟
طبق تحقیقاتی که از آسیب دیدگان انجام دادیم، اتفاقا مسترها و خود طاهری جن را از بدن فرد خارج نمیکنند بلکه در وجودش مستقر میکنند که این یک کار شیطانی است. برون ریزی اساسا کار خطرناکی است. وقتی هم که علت آن را میپرسی تبریک میگویند و اظهار میکنند اینها درون شما نهفته بود و الان در حال خارج شدن است. من جوانی را میشناسم سه سال است که برونریزی میکند و مدام صدای حیوان در میآورد. بعد میگویند این فرد مشکل از خودش است و یا از قبل مشکلاتی داشته که به ما نگفته و دیگر کاری نمیشود برایش کرد. بسیاری از کسانی که به اصطلاح درمان شدهاند بعد از مدتی مشکلشان دوباره برگشتهاست و هیچ کدامشان درمان قطعی نشدند.
از این فرقه شکایت هم شدهاست؟
بسیاری از آسیب دیدگان چون قسم خوردهاند و از طاهری و دارو دستهاش با توجه به حرفها و برخوردهایی که دیدهاند میترسند. از او شکایت نمیکنند. برای درمان به کارشناسان و متخصصین مراجعه میکنند اگر سراغشان بروی و از آنها اطلاعات بخواهی به شما میدهند. اما اگر بگویی که بیا و این اطلاعات را در دادگاه بگو این کار را نمیکنند. با توجه به القائاتی که بهشان شده احساس تهدید میکنند و افسردگی میگیرند و این نابهسامانیها تا مدتها همراهشان خواهد بود.
بیشتر چه قشری در دام این حلقهها گرفتار میشوند و در کلاسهایشان شرکت میکنند؟
هر نوع آدمی در میان افراد شرکت کننده وجود دارد، مذهبی، غیر مذهبی حتی غیر مسلمان، تحصیلکردههای زیادی هم شرکت میکنند. اما بیشتر زنان خانهدار در کلاسهایشان شرکت میکنند.
برگزاری این کلاسها به چه شکل است؟
کلاسها در پوششهای مختلفی، از جمله حافظ خوانی و مولوی خوانی برگزار میشود. هزینه این دوره ها هم حدود ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومان برای ۳تا ۶ جلسه است. مکان کلاسها هم بیشتر در خانه مسترها و رهبران این فرقه برگزار میشود. همچنین کلاسها به صورت مختلط و بدون پوشش اسلامی برگزار میشود و برخی از عکسهای منتشر شده از این کلاسها گویا شیوه نادرست برگزاری این کلاسها و است. همچنین افراد حق آوردن قرآن در کلاس را ندارند.
مشکلات اخلاقی هم گزارش شده؟
همه فرقههای به این شکل مشکلات اخلاقی دارند به طور مثال ر یکی از دورهها که در فرقه ضاله مشابه دیگری بود ۲۰ نفر که زن و مرد در اتاق هستند. مربی ۱۲ سیب را به کلاس می آورد و ۲۰ دقیقه زمان میدهد تا هرکس یک سیب برای خودش بردارد. دلیلی هم که میآورد این است که اگر کسی نتواند گلیم خودش را بیرون بکشد به درد این کلاسها نمیخورد. حالا فکر کنید که در این ۲۰ دقیقه چه هرج و مرج و چه درگیری بین زن و مرد برای گرفتن سیب میشود. بعد از ۲۰ دقیقه هم ۸ نفری که سیب ندارند گریه میکنند و میخواهند که در کلاس بمانند. مربی یکی از خانومهایی که سیب ندارد را جلوی آقایی که سیب دارد مینشاند و از خانوم درخواست میکند که به آقا فحش بده. خانوم دستپاچه میشود و میگوید اهل فحش دادن نیست. بعد که مجبور میشود فحشی بدهد. مربی عصبانی میشود و میگوید: « پاشو از کلاس برو بیرون این فحش که تو میدی؟» حالا فکر کنید این زن و مرد بعد از چند دقیقه رکیکترین فحاشی را نسبت به هم انجام میدهند. یا مثلا در نمونهای دیگر، از خانومی درخواست میشود که نقش یک زن خیابانی را بازی کند بعد یکی از شرکت کنندگان آقا هم باید بیاید و نقش کسی دنبال این خانوم راه بیفتد خواهان رابطه با او شود. اینها نشانه بیماریهای اخلاقی افراد این فرقه است که از این طریق خودشان را ارضا میکنند. حتی اینها خانههای تیمی مختلطی دارند که باهم زندگی میکنند که درست مانند سیستم منافقین است.