باراک در این مصاحبه یکی از دلایل خروج ارتش اسرائیل از خاک لبنان را حاشیه سازی و رسیدگی به چالشهای امنیتی در دیگر نقاط عنوان کرد.
وی با یادآوری انتفاضه دوم فلسطین در پایان سال 2000 گفت: ما باید این سوال را از خود بپرسیم که چگونه میتوانستیم با آغاز انتفاضه دوم و یا چند سال بعد از عملیات سپر دفاعی برخورد مناسبی داشته باشیم ما نمیتوانستیم در آن واحد به هر دو مساله رسیدگی کنیم این گونه خروج از لبنان توانست این امور را محقق سازد.
باراک در ادامه به نظراتی که در آن زمان در دولت وی وجود داشت پرداخت و گفت: یکی از وزرای آن زمان که اکنون فوت شدهاند بر این باور بود که عقب نشینی باید مثل اتریش و مجارستان به شکلی منظم صورت گیرد ولی در آن صورت ما میبایست این رژه نظامی را دستکم در ساعت دو و نیم شب به ارتش لبنان جنوبی خبر میدادیم اما ما قصد داشتیم این کار ساعت 9 صبح انجام شود و در فاصله ساعت دو نیمه شب تا 9 صبح حزب الله با خبر میشد و در ساعت شش به سوی ما آتش میگشود که در آن صورت هم ما دو گزینه داشتیم یا لغو رژه و عقب نشینی که این مورد به معنای آن بود که ما به حزب الله برای خروج از لبنان، حق وتو میدادیم و یا عدم لغو رژه و ادامه خروج از خاک لبنان که در آن صورت اقدام ما فرار زیر آتش لبنان جلوه میکرد.
نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی با این سخنان تلاش کرد به کسانی که نسبت به این خروج انتقاد دارند بگوید اگر ما زیر آتش ارتش لبنان این کشور را ترک میکردیم چه نتیجهای حاصل میشد.
این مقام سابق رژیم صهیونیستی بر این باور است که موفق شده بدون اینکه حتی یک کشته و یا زخمی بدهد از لبنان خارج شود و این مساله از نظر باراک بیاهمیت نیست.
وی با تاکید بر اینکه اکنون حزب الله قدرتمند است گفت: زمانی که ما وارد لبنان شدیم حزب الله وجود نداشت حزب الله در مقابل چشمان خود ما رشد کرد و طی چند سال اخیر میبینیم که ما با همکاری موساد در اروپا به تقلا افتادهایم تا مکانهایی را که حزب الله دستگاههای الکترونیک و تجهیزات جنگی خود را خریداری میکند و به این ترتیب با تعقیب هواپیماهای ما مانع از انفجار بمبها میشود را شناسایی کنیم.
وی سخنان خود را اینگونه خلاصه کرد: قدرت حزب الله نتیجه حضور ما در لبنان است نه خروج ما از آن و برای درک درست بودن تصمیم ما برای خارج شدن از لبنان از شما میخواهم از مردم بپرسید میخواهند امروز آنجا باشند یا خیر؟ طبیعتا جواب آنان منفی است و این پاسخ بیشتر و یا تقریبا همه مردم است.