جابهجایی رکورد هخامنشی در دولت یازدهم!
«در حالی که دولتهای نهم و دهم طی 8 سال مجموعا حجم نقدینگی کشور را حدود 400 هزار میلیارد تومان افزایش داد، اما دولت یازدهم فقط در 20 ماه نخست خود این رقم را 300 هزار میلیارد تومان بیشتر کرده است.»
براساس آمار بانک مرکزی، در پایان تیرماه سال 1392 یعنی همزمان با تغییر دولت، حجم نقدینگی کشور نزدیک به 480 هزار میلیارد تومان بود. از سوی دیگر و به گفته رئیس کل بانک مرکزی، حجم نقدینگی در پایان سال 1393 به 782 هزار میلیارد تومان رسیده است.
به گزارش مشرق، مقایسه این آمار نشاندهنده آن است که در 20 ماه فعالیت دولت حجم نقدینگی حدود 62 درصد یعنی معادل 300 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. به عبارت دیگر در حدود 600 روزی که از عمر دولت میگذرد روزانه 500 میلیارد تومان به حجم نقدینگی کشور افزوده شده است.
گفتنی است اگر آمار حجم نقدینگی در مردادماه سال 1392 را به عنوان ابتدای شروع به کار کابینه دولت مورد محاسبه قرار دهیم (492 هزار میلیارد تومان)، رقم افزایش نقدینگی در 19 ماه نخست دولت یازدهم به 290 هزار میلیارد تومان میرسد که معادل روزانه رقم 508 میلیارد تومان است.
تداوم رشد بالای حجم نقدینگی، در حالی است که مسئولان دولت از همان ابتدا بر کنترل نقدینگی تاکید داشتند و دولت سابق را به علت همین پدیده سرزنش میکردند.
مثلا در مراسم معارفه ولیالله سیف به عنوان رئیس کل بانک مرکزی در 9 شهریور 1392، علی طیبنیا وزیر اقتصاد دولت یازدهم با اشاره به سابقه همکاریاش با دولت قبل گفت: در زمان کوتاهی که من عضو شورای پول و اعتبار بودم به وضوح مشاهده میکردم که دولتمردان عضو شورا این تصور غلط را داشتند که میتوان با افزایش نقدینگی مشکلات بیکاری و بخش تولید را حل کرد. نتیجه این تصور نادرست این شد که به گزارش مرکز آمار، اکنون نرخ رشد اقتصادی حدود منفی 5/4 درصد و تورم نقطه به نقطه به رقم بیسابقه 44 درصد رسیده است.
در همین حال، وزیر اقتصاد در همایش اتاق بازرگانی، بار دیگر به انتقاد از دولت قبل بابت افزایش حجم نقدینگی و پایه پولی پرداخته و گفته بود: افزایش این میزان پایه پولی در تمام طول تاریخ ایران از زمان هخامنشی تاکنون بیسابقه بوده به طوری که تا این اندازه پول توسط بانک مرکزی و سایر مراجع پولی چاپ نشده بود.
با وجود این ادعا، در حالی که دولتهای نهم و دهم طی 8 سال مجموعا حجم نقدینگی کشور را حدود 400 هزار میلیارد تومان افزایش داد، اما دولت یازدهم فقط در 20 ماه نخست خود این رقم را 300 میلیارد تومان بیشتر کرده است.
خرمشهر را خدا آزاد کرد نه کدخدا...!
رئیسجمهور در کنگره ملی تجلیل از ایثارگران گفت ما خرمشهرهای جدید را آزاد خواهیم کرد.
روحانی در سالگرد آزادسازی خرمشهر اظهار داشت: ما میخواهیم به دنیا بگوییم که هر وقت در این کشور سوم خرداد پیش بیاید و هر وقت که بخشی از سرزمین ما به ناروا به دست دشمنان تصرف شود، اراده ملی ما، آزاد کردن خرمشهر جدید است.
وی افزود: ما امروز با دیپلماسی میخواهیم سرزمینهایمان را آزاد کنیم. امروز خرمشهر نفت ما اشغال شده، عفلقیان آمدهاند و نمیگذارند ما نفتی که از آن مردم است بفروشیم تا زندگی مردم اداره شود، جلویش را گرفتهاند. سرزمین نفت ما توسط 5+1، شورای امنیت، قدرتها و ابرقدرتها اشغال شده، ما باید خرمشهر نفتمان را آزاد کنیم. بانکها و روابط بانکی ما با دنیا در سراسر جهان توسط عفلقیان جدید اشغال شده است. ما باید تمامی سرزمینهای تصرف شده اقتصادی و تجاریمان را در سراسر جهان که به ناروا اشغال شده به عنوان خرمشهر جدید و خونینشهر جدید از دست دشمن آزاد کنیم. سوم خرداد یک حادثه نیست بلکه یک حماسه و پروسهای است که ادامه خواهد یافت تا همه خرمشهرهای سرزمین اقتصادی، تجاری، بانکی، بیمهای، اجتماعی، سیاسی، سیاست خارجی، فرهنگی، علمی و همه و همه آزاد شود، آن وقت است که باید برای رهایی سرزمینمان از دست اشغالگران جشن سراسری سوم خرداد بگیریم و این روز دیر نیست.
یادآور میشود حضرت امام خمینی(ره) در فتح الفتوح آزادی خرمشهر فرمودند «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و این در حالی است که امروز در برخی تحلیلها، کدخدا در کنار خدا موضوعیت پیدا کرده است. اگر فاتحان خرمشهر آمریکا را شیطان بزرگ میدانستند و با ایمان به خدا و انزجار از طاغوت، شیطان بزرگ را در چهارگوشه منطقه به هزیمت کشاندند، آقای روحانی در سال پیش مدعی بود بستن با کدخدا (آمریکا) راحتتر است و اوباما را مودب یافتم! فاتحان خرمشهر به تعبیر آقای روحانی مقابل «عفلقیان» صدامی که پشتگرم به آمریکا بود ایستادند اما در همین دو سال اخیر، از نرمش و سایش با آمریکا به عنوان «شکستن تابو» و «فتحالفتوح» یاد شد! منطق فاتحان خرمشهر، صلابت و قاطعیت و حمله به دشمن بود و نه منطق التماس و کرنش، آنها دشمن را خبیث میدانستند و میدانند و نه معتدل و میانهرو و اهل تعامل و تفاهم که میتوان حتی فراتر از هستهای با آنان توافق کرد! فاتحان خرمشهر معطل نماندند و نگاه نکردند تا کی دشمن رحمش بیاید و خرمشهر اشغال شده را بازپس بدهد. آیا امروز رفتار برخی مسئولان دولتی در حوزههای اقتصادی و فرهنگی کمترین شباهتی به آن منطق خدایی دارد؟! و بالاخره میتوان پرسید آیا آمریکا و جبهه استکبار، تعدیکنندگان و اشغالگران خرمشهرهای اقتصادی و فرهنگی هستند که باید با آنها جنگید یا رژیمهای خوشباطنی که باید خطوط قرمز را زیر پا گذاشت و با آنها دوستی کرد یا احیانا باج داد؟!
رفتارهای غافلگیرانه دولت مردم را بیاعتماد میکند
بعد از محرمانه تلقی کردن مذاکرات هستهای و سپس محرمانه ماندن چگونگی حذف یارانهها، اکنون گویا نوبت بنزین سهمیهای رسیده است.
عدم شارژ سهمیه بنزین خرداد ماه، تنها خبری بود که دولت و وزارت نفت در عمل به مردم دادند مبنی بر اینکه درباره سهمیه بنزین هم خبرهایی هست و احتمالا این سهمیه حذف میشود. برخی دستگاههای دولتی در طول 17-18 ماه گذشته نیز در زمینه گران کردن برخی خدمات و حاملهای انرژی به شیوه کاملا محرمانه عمل کردهاند به نحوی که مردم غافلگیر شدهاند. همین روند باعث شد که فروردین سال گذشته به هنگام فراخوان دولت از مردم برای انصراف از یارانهها، افکار عمومی اعتماد لازم را به دولت نشان ندهند.
درباره اتفاق جدید روزنامه اعتماد در تیتر اول خود با طرح سؤال «پایان بنزین سهمیهای؟» نوشت: دولت در سکوت خبری و با عدم واریز بنزین 700 تومانی به سمت اجرای سیاست تکنرخی گام برداشته است.
این روزنامه نوشت: در حالی که قرار بود ساعت 12 بامداد روز جمعه اول خرداد، سهمیه ماهانه بنزین 60 لیتر به ازای هر خودروی شخصی به کارتهای سوخت واریز شود، این اتفاق نیفتاد. گفتند تا دو روز آینده سهمیهها واریز میشود چرا که سهمیه خودروهای عمومی واریز شده است اما بیژن حاج محمدرضا، رئیس انجمن جایگاهداران سوخت میگوید «ما این دروغ را سر زبانها انداختیم چون برخوردها تند شده بود و باید کاری میکردیم تا ماجرا بالا نگیرد.»!
از سوی دیگر روزنامه اصلاحطلب شرق از «حرکت آرام و بیصدای دولت برای حذف بنزین سهمیهای» خبر داد و نوشت: «عدم واریز سهمیه بنزین خردادماه خودروهای شخصی صرفا به دلیل «تصمیمگیریهای دولتی» اتفاق افتاده است.» این گفته سخنگوی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی درباره سهمیهای است که از سال 86 به این سو همواره رأس ساعت صفر به حساب دارندگان کارت سوخت واریز میشد. اما اینکه چه اتفاقی افتاده که درست در خردادماه، که شایعاتی پیرامون قطع سهمیه بنزین به گوش میرسید، با چنین تاخیری روبه رو شدهایم، پرسشی است که به عقیده کارشناسان باید آثار روانی عدم واریز سهمیه بنزین به حساب دارندگان کارت سوخت از سوی دولت بررسی شود.
شرق میافزاید: گویی روند حرکت چراغخاموش توسط دولت یازدهم روندی معمول شده بیآنکه به هشدارهای صاحبنظران نسبت به خدشهدار شدن اعتماد عمومی به عملکرد دولت توجهی شود. البته باید توجه داشت که بنزین سهمیهای مغایر با عدالت اجتماعی است و توقف آن نه تنها منجر به جبران کسری بودجه خواهد شد، بلکه از سود بخشی از جامعه که دارنده خودرو شخصی هستند، جلوگیری به عمل میآورد. حال که نشستی ویژه برای تعیین تکلیف قیمت و سهمیه بنزین خودروهای شخصی و موتورسیکلتها با حضور نمایندگان ستاد سوخت، وزارت نفت، وزارت کشور و سازمان مدیریت از دیروز آغاز به کار کرده، به نظر میرسد به زودی شاهد افزایش نرخ بنزین به صورت تک نرخی باشیم. کارشناسان متفقالقول بر این عقیدهاند که نرخ بنزین روی هزار تومان به تصویب خواهد رسید و تنها باید در انتظار اعلام عمومی این خبر باشیم.
شرق مینویسد: در بررسی این موضوع، رئیس اتحادیه جایگاهداران کشور که خود از عملکرد دولت در این زمینه به شدت شاکی است، میگوید «48 ساعت است که مردم از ما در مورد عدم واریز سهمیه به کارتهای سوخت خود میپرسند و ما هیچ جوابی نداریم که به آنها بدهیم چون از علت ماجرا کاملا بیخبریم!» بیژن حاجمحمدرضا که گلایهگذاریاش از دولت در کلامش پیدا بود، ادامه داد: «دولت باید 72 ساعت پیش از توقف در توزیع سهمیهای فرآوردههای نفتی مانند بنزین به جایگاهداران اعلام میکرد تا سخن تمامی ما به مراجعان یکسان باشد، اما با پیگیری این روش از سوی دولت و عدم اعتراض مردم به حذف احتمالی سهمیه بنزین، در واقع بنزین هزارتومانی تصویب شد.»
گلوبال ریسرچ: آمریکا داعش را برای مقابله با نفوذ ایران ساخت
گزارش پنتاگون و آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نشان میدهد ایجاد داعش برای مقابله با نفوذ ایران بود.
مرکز تحقیقات گلوبال ریسرچ در گزارشی تحلیلی نوشت: آمریکا و ائتلاف تحت امرش برای مقابله با نفوذ ایران و انزوای بشار اسد، به ظهور داعش کمک کردند. در واقع داعش در آمریکا ایجاد شد. این در حالی است که آمریکا تظاهر به مقابله با داعش میکند. آمریکا و همپیمانانش میدانستند که القاعده عراق در فاصله سالهای 2009 تا 2012 افول کرده بود اما به علت شبه نظامیگری در سوریه دوباره احیا شد. با وجود همه این تحولات، آمریکا و همپیمانانش همچنان به کمک مالی، تسلیحاتی و آموزشی خود به همین گروههای تندرو ادامه دادند، آنها به طور خاص این کار را کردند چون از دیدگاه آنها ظهور این گروهها دارایی مهمی برای رسیدن آمریکا به اهداف ژئوپلتیکیاش محسوب میشد هر چند در همین زمان این گروهها مرتکب جنایات شنیعی میشدند.
گزارش هفت صفحهای آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) آمریکا که تاریخ آن به اوت 2012 مربوط میشود و اخیراً نیز با توجه به قانون آزادی اطلاعات در آمریکا منتشر شده است، به طور خاص بیان میکند که مخالفان سوری در آن زمان یک مسیر روشن فرقهای در پیش گرفته بودند و اینکه سلفیها، اخوانالمسلمین و القاعده عراق نیروهای اصلی محرک شورش در سوریه بودند.
در ادامه تحلیل گلوبال ریسرچ از گزارش اطلاعاتی پنتاگون آمده است: قدرتهای حامی مخالفان سوری دقیقاً همین را میخواستند تا رژیم سوریه را منزوی کنند چون از دید آنها رژیم سوریه عمق راهبردی گسترش شیعه بود در حالی که ایران و عراق نیز بخش لاینفک این گسترش بودند.
گلوبال ریسرچ میافزاید: این سند در طبقهبندی محرمانه قرار گرفت و در اختیار وزارت امنیت داخلی، وزارت امور خارجه آمریکا، آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، افبیآی، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، وزیر دفاع، وزیر امور خارجه، فرماندهی مرکزی آمریکا و دیگر نهادها قرار گرفت.
از این رو میتوان گفت ائتلاف تحت امر آمریکا که اکنون ادعا میکند با داعش نبرد میکند، به صورت مداوم اقدام به حمایت از مخالفانی کرد که میدانست تحت سلطه تندروهای فرقهگرا هستند. ائتلاف تحت امر آمریکا دروغ گفت و این تندروها را به عنوان افراد میانهرو توصیف کرد.
گلوبال ریسرچ مینویسد؛ سقوط موصل و رمادی چیزی نبود که آمریکا مخالف آن باشد بلکه مطلوب آمریکا بود... عامل فرار نیروها برخی فرماندهان ارتش عراق بودند از جمله یک فرمانده نظامیان تحت امرش گفته بود که دیگر تیراندازی نکنند، تفنگهای خود را به شورشیان تحویل دهند، لباسهای یونیفورم خود را از تن در بیاورند و از شهر خارج شوند. موصل تسلیم 1300 داعشی شد! سقوط شهر رمادی هم که اخیراٌ صورت گرفت همانند سقوط موصل مشکوک است. ائتلاف تحت امر آمریکا که وعده داد تا از عراق در برابر داعش محافظت کند اساساً اجازه داد تا رمادی سقوط کند چون این ائتلاف در زمان نبرد رمادی فقط هفت حمله انجام داد. این تعداد حمله بسیار اندک است.
این گزارش میافزاید: وحده الجمیلی مشاور رئیس پارلمان عراق در واکنش به سقوط شهر رمادی گفته بود: «این سقوط چه ناشی از خیانت، غفلت و یا توطئه منطقهای و بینالمللی بوده باشد اما ائتلاف بینالمللی در آن نقش بدی داشت. مردم دیدند که ائتلاف بینالمللی برای داعش سلاح میریخت. آنها تسلیحات سنگین را برای نیروهای تروریسم در رمادی ریختند. این اقدام نیروهای ائتلاف بینالمللی یک خیانت است».
گلوبال ریسرچ میافزاید: این نخستین بار نیست که یک سیاستمدار عراقی، ائتلاف آمریکایی را به ریختن تسلیحات و کمک به داعش متهم کرده است بلکه این پدیدهای است که مدتی در جریان بوده است. در یک مورد دو هواپیمای انگلیسی به وسیله عراقیها سرنگون شدند. عراقیها مطرح کرده بودند که این هواپیماها مشغول ریختن تسلیحات برای داعش بودند. عکسهایی به عنوان مدرک از این هواپیماها گرفته شد.
منبع: کیهان