حسرت و اندوه درونی، اولین اتفاق بعد از دیدن "مستند 33 سال سکوت" است. اتفاقی که بلاشک در هر بیننده ای القا می شود و از نکرده هایمان برای بزرگ مردان این مرز و بوم، زخمی بر دلمان به یادگار می نشیند تا مستند، کار خودش را کرده باشد. اصلا یکی از مهم ترین کارهایی که هر مستند باید انجام دهد همین تلنگر است که بیننده و مخاطبش را به تفکر و تعمق وادارد.
33 سال سکوت فارغ از تکنیک های فرمیِ ساخت که جای صحبت دارد، در قدم اول که روایت موضوع و سوژه است و در قدم قبل از نخست که پیدا کردن سوژه و تحقیق بر روی آن است، اثری موفق و در نوع خود کم نظیر به حساب می آید. کم نظیر از این جهت که توانسته موضوعی دشوار را برای روایت انتخاب کند و نتیجه کار، در تصویر و ذهن سازندگان تقریبا یکسان از آب درآمده و مانند بسیاری از آثار مشابه نشده است که تاثیر و برداشت مخاطب کاملا متفاوت از منظور سازندگان می شود.
شمقدری که به ظاهر در ساخت مستند در آلمان دست تنها بوده است، سعی کرده هم به سوژه نزدیک شود و هم این نزدیکی باعث ناامنی سوژه نشود البته در روند مستند کاملا مشهود است که ابوالفضل دوزنده، با همین رفتار صمیمی فیلم ساز و صداقت او ارتباط برقرار کرده و حالا سکوت چندین ساله را شکسته است.
عموماً مستندهای پرتره در یک اتفاق و روند طاقت فرسا ساخته می شوند. روندی که از شناسایی سوژه و شخصیت موردنظر شروع می شود و از مسیر آشنایی با او، تحقیق درباره موضوع، نزدیک شدن و ارتباط برقرار کردن و راضی کردن سوژه و در انتها ساخت اثر به طول می انجامد. به همین خاطر است که معمولا مستند پرتره خصوصا از نوع داخلی اش، اثر قابل تاملی از آب در نیامده مگر آن هایی که ارتباط نزدیک و قدیمی بین فیلم ساز و سوژه برقرار بوده باشد اما 33سال سکوت انگار مسیری متفاوت را طی کرده است. شمقدری که خودش در ابتدای مستند هم بیان می کند هنوز موفق به راضی کردن دوزنده برای همکاری نشده و انگار این صحنه، اولین برخورد نزدیک آن دو با هم است، سعی کرده در حین آشنایی و جلب اعتماد، مستند را هم به پیش ببرد. کار، کار دشواری است. هر اشتباه کوچک و بی نظمی، امکان دارد سوژه سخت پسند را دلسرد کند و یا روند ساخت را به عقب بیندازد. اما شمقدری با صمیمیت ذاتی اش قدمی رو به جلو در مستندسازی برداشته و نتیجه، اثری تاثیر گذار است.
البته ۳۳ سال سکوت اثر ویژه ای از لحاظ فرم محسوب نمی شود. خبری از قاب بندی های فوق العاده، تصاویر ناب، روایت غیرخطی، داستان های فرعی و از این دست اتفاقات که می تواند مستند را تبدیل به اثری ویژه از لحاظ فرم کند، نیست اما با این وجود ۳۳ سال سکوت اثر خوبی محسوب می شود که با عنصر جذابیت، عجین است.
از طرفی دیگر جسارت گروه آرمان مدیا در انتخاب موضوع و ریسک ساخت، قابل تحسین است چرا که ۳۳ سال سکوت مانند اثر قبلی این گروه – میراث آلبرتا - راه رفتن بر روی لبه تیغ است با این حال نسبت به آن مستند، جسورانه تر و سرسخت تر بوده، از غرزدن های متداول و سیاه نمایی، فاصله می گیرد و انتقاداتی منطقی و منصفانه بیان می کند. اینجاست که تفاوت فیلمساز دلسوز و نق زن، مشخص می شود.
در مجموع این مستند توانسته اثری خوش ریتم، جذاب و تاثیرگذار باشد که مخاطب از قشرهای مختلف و سلایق و اعتقادات گوناگون را پای خود بنشاند.
محسن دریالعل