بارسلونا این روزها در اوج است و نمی‌شود این تیم را در مسی بزرگ خلاصه کرد، شاید نهایت بی انصافی باشد که بارسلونای منهای مسی را تیمی کوچک فرض کنیم، تیمی که برای هر پست حساس بازی، حداقل 5 جایگزین کاملا آماده و فوق حرفه ای دارد.

گروه ورزشی مشرق، قهرمانی تیم فوتبال بارسلونا در جام حذفی فوتبال اسپانیا اتفاق کوچکی نبود، جامی که طی آن بزرگانی چون رئال مادرید حذف شدند و رقابت‌هایی که هرگز بی اهمیت نبودند، جامی که بسیاری از تیم‌ها با همه توانشان در آن ظاهر شدند. بارسلونا به دومین قهرمانی خود دست یافت و اکنون هواداران بیشمار این تیم در سراسر جهان منتظر سومین قهرمانی به رنگ آبی و اناری در این فصل هستند، قهرمانی که قرار است به زعم آنها در شهر برلین کلید بخورد و در تاریخ باشگاه بزرگ بارسلونا ثبت شود. این تیم کار ساده‌ای در پیش ندارد و حریف بزرگش به نام یوونتوس نیز برای ثبت قهرمانی و رسیدن به سه گانه خود وارد میدان برلین خواهد شد.

بارسلونا این روزها در اوج است و نمی‌شود این تیم را در مسی بزرگ خلاصه کرد، شاید نهایت بی انصافی باشد که بارسلونای منهای مسی را تیمی کوچک فرض کنیم، تیمی که برای هر پست حساس بازی، حداقل 5 جایگزین کاملا آماده و فوق حرفه ای دارد.

عظمت این تیم رویایی محصول یک مربی یا یک بازیکن خاص نیست، این تیم رویایی محصول یک تفکر واحد است، تفکری که سالیان سال است در کنار بارسلونا است و البته که همچنان رنگ نارنجی خود را از دست نداده است، از دید پیروان مکتب لاماسیا نیز هیچ ایرادی ندارد اگر آژاکس نامی حک شده بر سر در باشگاه بارسلونا باشد، به عقیده بسیاری از کارشناسان بزرگ فوتبال، بارسلونا بیش از خود آژاکس از مکتب آژاکس بهره برده است و این یعنی یک اتفاق خوب و یک برگ برنده بزرگ تاریخی.



با مقایسه سه مربی بزرگ به نام‌های یوهان کرایف، پپ گواردیولا و لوئیس انریکه به وضوح می‌شود این موضوع را متوجه شد که خطوط قرمز بارسلونا معطل نام‌ها نبوده و بارسلونا همیشه مسیر خودش را طی کرده است، همانطور که مدیران مختلف بارسلونا نیز نتوانسته‌اند خللی در مکتب بارسلونا ایجاد کنند، مربیان نیز همواره پیرو نقشه راه از قبل ترسیم شده بوده اند.

وب سایت وابسته به روزنامه ورزشی اسپورت کاتالونیا، سه مربی بزرگ بارسلونا کرایف، گواردیولا و انریکه را در کنار یکدیگر قرار داده و طرز فکر آنها را با هم مقایسه کرده است:

کرایف، مردی که عادت به تکرار حرف‌هایش نداشت و اصول تاکتیکی را یک بار برای همیشه متذکر می‌شد، اصولی که پس از یک بار توضیح یک امر بدیهی در نظر گرفته می شد و بازیکنان موظف به رعایت کامل آنها بودند. تمرینات کرایف بسیار پیچیده بودند و حتی خود بازیکنان تا ساعت‌ها پس از تمرین اصلی، مشغول تفکر درباره نوع دستورات مربیان بودند و چند هفته ای طول می کشید تا به طور کامل متوجه نوع نگاه مربی خود شوند.

گواردیولا نیز مربی چندان پرحرفی نبود و نیست، او هم اصول تاکتیکی را پس از ابلاغ به بازیکنان، بدیهی و لازم الاجرا می‌دانست، اعتقاد زیادی به خلاقیت‌های فردی نداشت و ندارد و همواره بر اهمیت کار گروهی و علاقه به کار تیمی تاکید دارد. گواردیولا تغییرات تاکتیکی در حین بازی را قبول ندارد و معمولا زیر بار این اتهام نمی رود، او معتقد است که یک تیم به صورت ذاتی گاهی دست به تغییر می زند و این طبیعی است و ربطی به دستورات مربی ندارد.

و اما لوئیس انریکه، سرمربی جوان و موفقی که در اولین سال حضور خود در آستانه فتح سه گانه است و از خوشحالی و غرور در پوست خود نمی گنجد، سخت می شود این مربی جوان را کوهی از آرامش و صبر توصیف کرد، او توان کنترل شادی‌های خود را در این روزهای باشکوه ندارد. در هر حال علاقه زیادی به تبعیت از بزرگان بارسلونا دارد و خوب می داند که در این راه ضرر نخواهد کرد.

بارسلونای انریکه بی شباهت با تیم کرایف یا تیم گواردیولا نیست و این تیم بزرگ خود را در آستانه فتح قله لیگ قهرمانان اروپا می‌بیند.