وقتی اوباما به کنگره می‌رود و به آنها اجازه می‌دهد تا در مذاکرات هسته‌ای قدرت‌نمایی کنند باید این را هم بداند که مجلس شورای اسلامی هم طبق قانون می‌تواند در نتایج توافقات انجام شده اعمال نظر کند.

گروه سیاسی مشرق - درحالی‌که مفاهمه در لوزان به‌نوعی گشایش در پرونده هسته‌ای ایران را نوید می‌داد، برخی از اخبار از دبه درآوردن مقامات آمریکایی در مذاکرات جدید حکایت می‌کند. ارائه فکت‌شیتی که آمریکایی‌ها پس از تفاهم لوزان در رسانه‌ها منتشر کردند را می‌توان اولین رفتار دوگانه آن‌ها در روند مذاکرات دانست.

اگرچه تصور می‌شد دو طرف در مذاکرات لوزان درباره راه‌حل‌ها به توافق رسیده‌اند، اما خبرها حکایت از آن دارد که تیم آمریکایی در برخی موضوعات پا را فراتر از توافق‌ها گذاشته و پیشنهاد‌ها و تحکم احکام جدیدی برای تیم ایرانی، مشخص کرده است.

با توجه به زیاده‌خواهی آمریکایی‌ها در مذاکرات هسته‌ای و همچنین نامه ۲۵۰ نماینده کنگره به اوباما و اجازه دادن رئیس‌جمهور آمریکا به قدرت‌نمایی نمایندگان کنگره در روند مذاکرات هسته‌ای، دراین‌بین نقش مجلس شورای اسلامی می‌تواند حائز اهمیت باشد. در ادامه گفتگوی خبرنگار مشرق با محسن کوهکن دبیر کل حزب نمایندگان ادوار و دبیر سیاسی جبهه پیروان خط امام و رهبری را در خصوص «رفتار دوگانه آمریکایی‌ها» و همچنین «نقش‌آفرینی مجلس شورای اسلامی در مذاکرات هسته‌ای» می‌خوانید؛

با توجه به نزدیک شدن زمان مذاکرات برای توافق هسته‌ای که قرار است در تیرماه انجام شود، جنابعالی رفتار آمریکایی در این مدت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از ابتدا کارشناسان با توجه به ارزیابی رفتار سیاسی آمریکایی‌ها در این چند دهه اخیر بر این موضوع تأکید داشتند که آمریکایی‌ها در دبه کردن استاد هستند.

موارد بسیار زیادی هم در سابقه آن‌ها موجود است که بر این مطلب صحه می‌گذارد. لذا در این ماه‌های اخیر چون از محتوای مذاکرات و بحث‌ها خیلی اطلاعی نبود عمدتاً کارشناس‌ها به هیئت تأکید می‌کردند که حواس خود را جمع کنید، از هرگونه نوشته دو پهلویی که این‌ها بعداً سوءاستفاده کنند پرهیز کنید. ولی مطالبه دولت محترم و خود آقای رئیس‌جمهور این بود که اعضای تیم مذاکره‌کننده کار خود را بلد هستند و نیازی به هشدار و تذکر ندارند. ایشان معتقد بودند که باید اعتماد کنید تا این‌ها خیلی خوب کار خود را پیش ببرند.

چند نمونه از رفتار دوگانه آمریکایی‌ها از بعد از مذاکرات لوزان را نام ببرید.

نمونه مثال در این خصوص زیاد است. شما نگاه کنید ما برای رسیدن به یک تفاهم پایدار، منطقی و معقول نیاز به یک صداقت دوطرفه داریم. ولی در مذاکرات هسته‌ای یک‌طرف صادق هستند و از این‌طرف مورد اعتماد هستند اما هیچ اعتمادی به آمریکایی‌ها نیست.

آمریکایی‌ها از بعد از قضیه مذاکرات لوزان اولین دبه‌ای که کردند برداشتی بود که خودشان از مذاکرات داشتند و آن را به‌قدری با انحراف از مجمع مذاکرات مطرح کردند که در ابتدا با آنچه اروپایی‌ها می‌گفتند و آنچه بین کشورهای دیگر غیر از ایران مطرح بود در اختلاف بود.

دومین دبه‌ای که در مذاکرات صورت گرفت این بود که آن‌ها طرح نظارت کنگره را تصویب کردند. دخالت‌ها و ورود کنگره به این مسئله نیز شاید بتوان گفت طبیعی بود ولی آقای اوباما هم از حق قانونی خود استفاده نکرد و این مصوبات را امضا کرد و ابلاغ کرد.

در مورد فردو هم آن‌ها به اعداد و رقمی در مورد تعداد سانتریفیوژهای تحقیقاتی و فعال که قبلاً اشاره‌شده بود مجدداً دبه درآوردند. علاوه بر این‌ها مجموعه صحبت‌های آن‌ها به‌صورت مرتب زیر سایه تهدید بود و مدام از گزینه‌های مختلف روی میز را پیش آوردند.

نهایتاً بحث‌های جدیدی در مورد بازجویی از دانشمندان هسته‌ای و برخی افرادی که اصلاً ربطی به قضیه هسته‌ای ندارند به میان آمد که روزبه‌روز نیت آن‌ها از این مذاکرات برای افکار عمومی روشن‌تر شد.
به اعتقاد من بر اساس یک اصلی که نویسندگان تفاهم‌های بین‌المللی در سازمان ملل توجه داشتند و تأکید کردند که هرگونه مذاکره‌ای زیر سقف تهدید اعتبار آن مذاکره و حتی تفاهم را زیر سؤال می‌برد، اعتبار این مذاکرات هم به‌مرور زیر سؤال رفته است.

به نظرم با وضعیتی که آمریکایی‌ها پیش آوردند می‌بایست از همین امروز در یک دیپلماسی فعال آمریکایی‌ها را به‌عنوان کسانی که در مذاکرات عهدشکنی کردند و دارند به سمت و سویی می‌روند که این مذاکرات به توافق نرسد معرفی کنیم.

با توجه به روند مذاکرات هسته‌ای و اظهارات اعضای تیم مذاکره‌کننده ما ادله لازم را برای معرفی رفتار دوگانه و همچنین عهدشکنی آمریکایی‌ها داریم.

با توجه به دخالت کنگره آمریکا در مذاکرات هسته‌ای و همچنین همراهی اوباما، به نظر شما مجلس چه نقشی را می‌تواند در فرآیند مذاکرات هسته‌ای ایفا کند؟

کاملاً روشن است که پیوستن به پروتکل الحاقی یا هر قرارداد خارجی که برای کشور تعهد ایجاد کند باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.

مجلس در بررسی معاهدات مثل لوایح نیست که بخش‌هایی از آن را حذف کند یا تغییر دهد. مجلس باید آنچه هیئت مذاکره کنند یا دولت توافق می‌کند دقیق بررسی کند و اگر سرسوزنی از خطوط قرمزی که حاکمیت مشخص کرد خارج‌شده باشند طبیعی است که باید آن را رد کند و این حق قانونی مجلس هم هست.

من فکر می‌کنم وقتی اوباما به کنگره می‌آید و به کنگره اجازه می‌دهد تا در مذاکرات هسته‌ای نقش‌آفرینی و قدرت‌نمایی کند باید این را هم متوجه بشود که مجلس شورای اسلامی طبق قانون اساسی حقوق بالاتر از آن را در اختیار خود دارد و اگر نمایندگان مجلس از این حقوق در آینده استفاده کنند و آن را در نتایج توافقات انجام‌شده اعمال کنند جای هیچ‌گونه اعتراضی برای آن‌ها باقی نمی‌ماند.