* آسمان منصور ابراهیم زاده بدون فوتبال چه رنگی دارد؟
(با خنده) سفید. راستش از فوتبال دور نیستم شاید فعلا درون گود نباشم اما این به آن معنا نیست که از فوتبال دورم. تمامی بازی ها را دنبال می کنم و حواسم به تمام چیزها هست. گاهی اوقات هم برای تماشای بازی ها به ورزشگاه می روم و بعضی وقت ها هم فوتبال بازی می کنم. می توان گفت که فعلا استراحت می کنم و این اصلا معنی دوری از فوتبال را نمی دهد.
* پس قهرمانی ذوب آهن در جام حذفی را هم دیدید؟
من با این تیم زندگی کردم و کنار هم تا فینال لیگ قهرمانان آسیا پیش رفتیم. غیر عادی نیست اگر ذوب آهن را همیشه درون قلبم نگه دارم. قطعا من هم مثل همه هواداران این تیم از آسیایی شدنش خوشحال شدم. پیش از این با چهارم شدن در لیگ سهمیه حضور در پلی آف آسیا نصیبشان شده بود و حالا با قهرمانی در جام حذفی مستقیما وارد مرحله گروهی می شوند و این خوشحال کننده است.
* با خودروسازان پای به لیگ چهاردهم گذاشتید اما در نیمه راه از پیکان پیاده شدید تا صمد مرفاوی پشت فرمان بنشیند.
قصد ندارم درباره شخص خاصی صحبت کنم و اصولا لزومی به این کار نیست. به هر حال هر کسی در یک دوره به استراحت نیاز دارد و من هم نیاز داشتم برای مدتی از برخی دغدغهها رهایی پیدا کنم.
* منظورمان دلیل جدایی شما از پیکان بود. متولیان تیم از نتایج راضی نبودند؟
حالا که مدت زیادی از این ماجرا گذشته خیلی راحت تر می تولان به آن پرداخت. تیم پیکان تازه از دسته اول به لیگ برتر صعود کرده بود و ما باید دو هدف کوتاه و بلند مدت را دنبال می کردیم. متاسفانه بعضی از انتظاراتمان برآورده نشد اما با صرف زمان و انرژی بیشتر می توانستیم به اهدافمان برسیم . به نظرم با صبر بیشتر می شد تیم را در میانه جدول نگه داشت و در لیگ پانزدهم به هدف بزرگتر یعنی آسیایی شدن اندیشید.
* با این حال از نگاه مسولان باشگاه انتظارات را برآورده نکردید تا نیم فصل از جمع خودروسازان جدا شوید.
انتظارات را برآورده نکردم؟ هنگامی که من تیم را تحویل دادم تیم دهم، یازدهم جدول بود. باید منطقی بود. یک بار دیگر به جدول و شرایط آن زمان پیکان برگردیم. بگذارید که اعترافی داشته باشم. مشکل پیکان در نیم فصل نخست نرسیدنش به گل بود. ما تلاش کردیم این معضل برطرف شود اما هر چه در کارهای دفاعی عالی بودیم در رسیدن به گل مشکل داشتیم.
* خیلی ها گفتند چون مهدی رحمتی درون دروازه ایستاده خط دفاع پیکان موفق بوده است.
سید مهدی گلر بسیار با کیفیتی است اما آنها که کنار تیم بودند می توانند شهادت بدهند که ما کلا در فاز دفاعی با برنامه بودیم. پیکان نیم فصل اول تنها 12 گل خورد و این یعنی میانگین دریافت 0.8 گل در هر 90 دقیقه. همان زمان قهرمان نیم فصل – تراکتورسازی- 16 گل خورده بود و ما بعد از فولاد دومین خط دفاعی لیگ را داشتیم. حتی پرسپولیس و استقلال 17 و 18 گل در 15 بازی دریافت کرده بودند. اجازه می دهید این موضوع را از منظر دیگری مطرح کنم؟
* بفرمایید.
تا وقتی بودم فاصله امتیازی ما با صدر جدول تنها 11 امتیاز بود. حتی تیم دوم جدول یعنی نفت 10 امتیاز بیشتر از پیکان داشت. به عبارت دیگر فاصله امتیازی ما با تیم های بالای سرمان طوری نبود که قابل کم کردن نباشد. زمانی که من از پیکان کنار رفتم تیم ما طی 15 بازی به 4 پیروزی و 5 تساوی رسیده بود. ما نفت را متوقف کردیم. فولاد را بردیم و از همه مهمتر در تبریز تراکتورسازی را برابر تماشاگران پرشورش 1-2 مغلوب کردیم. آن هم در هفته دوازدهم مسابقات. من ایمان دارم که می توانستیم در جمع 4-5 تیم بالای جدول جای داشته باشیم.
* به نظرتان مکان دهم و یازدهم جدول، جایگاه مناسبی برای پیکان پر ستاره بود؟
متاسفانه همه پرستاره بودن پیکان را می دیدند. هیچ کسی این را در نظر نمی گرفت که پیکان یک تیم تازه وارد است. تیمی که یک فصل در لیگ برتر بود و فصل بعدش سقوط می کرد. برای تغییر این فرهنگ به زمان نیان داشتم. پیش تر گفتم که در فاز دفاعی برنامه هایمان به بار نشسته بود و می توانستیم با حل کردن مشکل گلزنی بسیار موفق تر از قبل باشیم.
* پانزده هفته زمان کافی برای ایجاد تغییر و تحول در یک تیم نیست؟
برای تغییرات فنی چرا. این زمان و فرصت کافی به نظر می رسد؛ اما برای عوض کردن فرهنگ یک تیم نه. اصلا هم این فرصت کافی نیست. بارها گفته بودم که برای رساندن پیکان به ثبات، به زمان نیاز دارم. زبان آمار گویای همه چیز هست.
* حتما انتظار داشتید که تا نیم فصل دوم به شما فرصت داده شود؟
بله. دقیقا همین انتظار را داشتم و اصلا هم توقع زیادی نبود. شما ذوب آهن را ببینید. تیم فعلی اصلا آن تیمی نیست که در نیم فصل اول شاهدش بودیم. ذوب آهن مزد پافشاری روی تفکراتش را با چهارمی لیگ و قهرمانی در جام حذفی گرفت و در نقطه مقابل پیکان سقوط کرد. هنوز هم از این ناراحتم که اوضاع پیکان بحرانی نبود و میشد با تلاش بیشتر شرایط را به سودش تغییر داد. تیمی که از فولاد و تراکتورسازی 6 امتیاز گرفته بود این پتانسیل را داشت که در نیم فصل دوم به مراتب بهتر عمل کند.
* حالا که پیکان سقوط کرده نگران نیستید که برخی شما را هم مقصر بدانند؟
چرا باید مرا مقصر عنوان کنند؟ مگر من تیم ته جدولی تحویل شان دادم؟ خودم چنین عقیده ای ندارم و همین برایم کافی است و کاری به این ندارم که برخی چه می گویند. کسی که فوتبال فهم باشد می داند که من تیم را چطور تحویل دادم. باز هم می گویم: تیمی که از من گرفتند با تیم اول جدول 11 امتیاز فاصله داشت. تیمی هم که در نهایت تحویل دادند 26 امتیاز داشت در شرایطی که با سپاهان قهرمان در صدر، 33 امتیاز اختلاف داشت. شما این را چه طور تجزیه و تحلیل می کنید؟ پیکان با ابراهیم زاده طی 15 دیدار 17 امتیاز گرفت و نیم فصل دوم از همین تعداد بازی 9 امتیاز. باور کنید تحت هر شرایطی سقوط پیکان با من محال بود.
* شما سه فصل متوالی را در تهران و در تیم های نفت، راه آهن و پیکان سپری کردید. زندگی در این شهر برایتان چطور بود؟
تهران مثل یک دریا می ماند. اگر شنا کردن در آن را بلد باشید، خیلی خوب و راحت زندگی می کنی و اگر بلد نباشی، در آن غرق می شوی.
* حالا شما بلد بودید یا غرق شدید؟
(با خنده) سعی کردم یاد بگیرم. همیشه تلاش کردم خوبی های این شهر را ببینم و هیچ وقت معضلاتی مثل ترافیک و شلوغی اش را برای خودم بزرگ نکردم تا با مشکل مواجه نشوم. در کل از زندگی کردن در تهران راحت بودم. اما در بحث فوتبالی تهران چند معضل بزرگ دارد.
* چه معضلاتی؟
اول اینکه از آنجایی که تعداد تیم های تهرانی زیاد است، توجه چندانی به آنها نمی شود.
* چطور؟
در شهرستان ها به خاطر کم بودن تعداد تیم های یک شهر، می توان گفت که تمامی مسئولان فوتبالی آن شهر، بازی های تیم ها را زیر نظر دارند و آنها را رصد می کنند. ولی در تهران به این شکل نیست و شاید رییس تربیت بدنی استان، بازی یکی از تیم ها را از نزدیک هم ندیده باشد. این یکی از معضلات فوتبال تهران است. یکی دیگر از مشکلات این است که مربیان آنها با دغدغه زیادی مربیگری می کنند.
* خب به هر حال این دغدغه برای همه مربیان است و تهرانی و شهرستانی ندارد!
چرا. اتفاقا دارد. یک مربی در اصفهان، به خاطر اینکه تعدد مربیان استان در آن کم است، با دغدغه کمتری مربیگری می کند و اینطور نیست که با کوچکترین لغزش احساس خطر کند. البته این قضیه در تیم های لیگ یکی بیشتر دیده می شود و به چشم می آید. اما در تیم های لیگ تهرانی اینطور نیست. این ها معضلات فوتبال تهران هستند.
* فکر می کنید چه زمانی دوباره به فوتبال بازگردید؟
نمی دانم. فعلا ترجیح میدهم از روزهایی که استراحت میکنم و دغدغهای ندارم، لذت ببرم و به اینکه چه زمانی به فوتبال بازمی گردم فکر نکنم.
* این پاسخ آخر شماست ؟
خدا را چه دیدید شاید هم به این زودی ها خبری شد و شما را در جریانش قرار دادم.
* لیگ برتر تمام شده و احتمالا پیشنهاداتی داشته اید؟
تا ببینیم خدا چه می خواهد.
* با تشکر از شما که پاسخگوی ما بودید.
خواهش می کنم. موفق باشید.