گروه سیاسی مشرق - رسانههای مکتوب همواره نقش عمدهای در هدایت افکار عمومی و جریانسازی رسانهای به عهده دارند که در این بین جایگاه روزنامهها، جایگاه ویژهای است. به همین منظور گروه سیاسی مشرق به تحلیل و بررسی محتوای روزنامههای متعلق به جریان اصلاحطلب میپردازد.
روزنامههای زنجیرهای اصلاحات روز سهشنبه را با تمرکز بر اعتراض به روند مذاکرات زیر شبح تهدید آغاز کردند و اهداف این اعتراضات را «انتخاباتی» و هدایت شده از سوی افراد «خاص» توصیف کردند.
از سوی دیگر در تکمیل پازل شباهتهای حجتالاسلام روحانی و محمود احمدی نژاد؛ مرتضی الویری از فعالان تندرو اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه آرمانامروز سفرهای استانی دولت یازدهم را اینگونه روایت کرد «بنده در زمینه سفرهای استانی به ایشان انتقاد دارم. بنده معتقدم سفرهای آقای روحانی با خصوصیاتی که مشاهده میکنیم یادآور سفرهای آقای احمدینژاد است که درراستای سیاستهای پوپولیستی دولت گذشته قرار داشت. اینکه عدهای از مردم به دنبال اتومبیل آقای روحانی در شهرهای مختلف کشور راه بیفتند و در حمایت از ایشان شعار بدهند زیبنده یک دولت تعقلگرا که از شعارهای پوپولیستی فاصله دارد، نیست.»
روزنامه مردمسالاری
· مصوبههای غیر قانونی دولت یازدهم
مصوبه های غیرقانونی دیگر میراث دولت احمدینژاد نیست؛ نامه بهارستان به پاستور مبنی بر «غیرقانونی» بودن دو مصوبه دولت یازدهم اعلام شد تا دولت یازدهم همگام با دولت دهم باشد.
گروه سیاسی روزنامه مردمسالاری در همین راستا نوشت «رییس مجلس شورای اسلامیدر نامهای به رئیسجمهوری دو مصوبه دولت را غیرقانونی اعلام کرد. به گزارش خانهملت، مصوبه دولت درباره اجازه هزینه کرد برخی از مبالغ حاصل از سود سهام عدالت موضوع یکی از نامه های علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامیبه حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیسجمهوری است که این مصوبه را غیرقانونی اعلام کرد. رییس مجلس همچنین در نامه دیگری مصوبه دولت درباره حقوق و ضوابط حاکم بر سوادآموزان سازمان نهضت سوادآموزی را غیرقانونی اعلام کرد. به موجب ماده یک قانون مدنی، مصوبات مجلس شورای اسلامیو نتیجه همه پرسی پس از طی مراحل قانونی به رئیسجمهوری ابلاغ میشود.»
روزنامه ابتکار سهشنبه را به تیترهای «اتحاد اصولگرایان بر سر انشقاق» و «رسوایی مستر سلطان» اختصاص داد.
· تلخی وحدت رقیب بر کام اصلاحطلبان
بیانیه مشترک سه ضلع مهم اصولگرایان برای جناح رقیب دردناک و تلخ بود؛ زمزمه «وحدت» در میان اصولگرایان رساتر شده است و دلواپسی اصلاحطلبان جدیتر. بعد از علی لاریجانی نوبت قالیباف و احمدی نژاد است که از سوی اصلاح طلب به عنوان عامل عدم همگرایی در بدنه اصولگرایان معرفی شود.
گروه سیاسی روزنامه ابتکار بیانیه جبهه پایداری، حزب موتلفه اسلامی و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی را اعلام «تلویحی» وحدت دانست و سپس به انشقاقهای پیرامونی اصولگرایان پرداخت و در همین راستا نوشت«محمدباقر قالیباف و محمود احمدینژاد دو چهره دیگری هستند که فعالیتشان در عرصه انتخابات میتواند در وحدت و همگرایی اصولگرایان خلل ایجاد کند. قالیباف در دو دورهای که به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری وارد میدان شد، در ابتدای امر یکی از گزینههای مورد اقبال اصولگرایان به نظر میآمد، اما عملکرد وی در هنگامه رقابتهای انتخاباتی باعث شد نه تنها نظر اصولگرایان که نظر طیف غیرسیاسی جامعه که با بروز رفتارهای تکنوکراتی و نوگرانه به وی گرایش پیدا کرده بودند، عوض شود. قالیباف این روزها در کنار تلاش برای حفظ حامیان اصولگرای خود، به جذب دوباره همین جریانهای اجتماعی دلخوش کرده است و به گفته نزدیکانش این بار با حمایت از برخی چهرههای نزدیک به خود برای انتخابات مجلس، برای ریاستجمهوری دورخیز دوباره میکند.
وضعیت احمدینژاد کمی متفاوت است. رئیس دولتهای نهم و دهم که با حمایت اصولگرایان به دولت رسیده بود، از سالهای پایانی ریاستجمهوریاش مورد انتقاد برخی گروههای اصولگرا قرار گرفته و در ادامه حتی از سوی اصولگرایان از وی برائتجویی شد. با این حال باید پذیرفت که بخش عمده بدنه جریان نزدیک به وی از اصولگرایان هستند و حتی وزیران و مدیران وی جزو چهرههای همیشه حاضر در همایشهای وحدت اصولگرایان بودهاند. احمدینژاد که از بهمن ماه سال گذشته عملاً فعالیت خود را شروع کرده است، تلاش دارد لیستی از نزدیکان خود را به مجلس بفرستد و در ادامه خود برای ریاستجمهوری کاندیدا شود. در این راستا، احمدینژاد با اعتقاد به این که عمده رأی خود را در استانها و شهرستانها دارد، تمرکز خود را در این مناطق گذاشته است. احمدینژاد مسیر خود را بدون اعلام نیاز به حمایت اصولگرایان میرود و اعتقاد دارد که گفتمان خود را با هواداران خود به طور مستقل دارد. اما حضور وی از یک سو ممکن است برخی از اصولگرایان را به سوی خود بکشاند و از سوی دیگر ممکن است حامیان پیشین خود مثل جبهه پایداری و ائتلاف آبادگران را به حمایت از خود بازگرداند. در این حالت اصولگرایان با چالشی جدی مواجه خواهند بود.»
روزنامه اعتماد
· هدف «انتخاباتی» تجمعات هستهای/ برخورد «قاطع» دولت با منتقدان
از رهبر معظم انقلاب برای پیشگیری از تندرویها با تذکرات و نصایحشان پیرامون مذاکرات هستهای تشکر میکند و از سوی دیگر از دولت میخواهد در مقابل تجمعات انتقادی به روند مذاکرات زیر شبح تهدید قاطعانه برخورد کند. نگرانی این روزهای حسین مرعشی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران تجمعات مردمی است؛ وی این اعتراضات را «انتخاباتی» توصیف مینماید و این تجمعات را اینگونه تحلیل میکند «آنها به طور کلی از انتخاب آقای روحانی و البته دقیقتر بگویم شکست نامزد خودشان برای ریاستجمهوری بهشدت ناراحت هستند. برای آنها هم مساله انتخابات آینده مهم است و هم تضعیف دولت. البته این دو هم درراستای یکدیگر هستند. یعنی احساس آنها این است که اگر دولت در منظر افکار عمومی به موفقیتی دست پیدا کند، اوضاع انتخابات مجلس برای آنها بیش از این وضعیتی که دارند بههمریز خواهد شد. این البته اشتباهی است که به شکل مکرر توسط گروههای تندرو انجام میشود. آنها باید اجازه دهند که قدرت از طریق انتخاب مردم که تحتتاثیر آگاهی و اشراف عمومی به مسائل جامعه و آزادی عمل است، جابهجا شود. به عبارتی من فکر میکنم که مخالفان دولت در تلاش هستند تا بلکه بتوانند مسیر طبیعی انتقال قدرت را قدری تغییر دهند. چون میدانند فعلاً در این مسیر طبیعی خیلی جایی برای آنها نیست. البته بسیج خیابانی نیروهای این گروهها در ایام اخیر یک دلیل دیگر هم میتواند داشته باشد و آن پنهان کردن بزرگترین بحران تندروها یعنی بحران مقبولیت عمومی است. به هر حال در شرایطی که پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان و حتی اعتدالیون هوادار دولت خیلی فضایی برای بروز خود به این شکل ندارد، مخالفان دولت با روی آوردن به چنین تجمعاتی میخواهند بهترین بهره را ببرنند و به نوعی برای عرض اندام در برابر رقیب دوپینگ کنند.»
حسین مرعشی معتقد است که این اقدامات در جهت شکاف میان دولت و نظام در حال شکلگیری است؛ وی با این تحلیل رفتار دولت در قبال تجمعات را اینگونه ترسیم میکند «به نظر من دولت باید قاطع در مقابل این اقدامها بایستد. حمایت رهبری از دولت هم برای موفقیت در برخورد با اقدامات غیرقانونی و فراقانونی کافی است. ما در ایران نباید با داشتن نهادهای مؤثر نگران این دست اقدامات جزیی باشیم. به این معنا که این دست رفتارها نمیتواند به نتیجه موثری برای بانیان آن منجر شود. اما امیدواریم که دولت قبل از رسیدن به فصل رقابتهای انتخاباتی تکلیف این دست رفتارها و اقدامات را در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور مشخص کند.»
روزنامه شرق
· امتداد انتقاد به ولایتی
او را «حامی» دولت میدانند که چوب «حمایت» از مذاکرات هستهای را میخورد. گروه سیاسی روزنامه شرق بدون در نظرگرفتن انتقادات صریح علی اکبر ولایتی به روند مذاکرات و «دبهکردن» آمریکاییها، وی را حامی همیشگی دولت میخواند و مدعی است که بار دیگر تقابل میان ولایتی- جلیلی در عرصه سیاست خارجی بروز کرده است.
گروه سیاسی روزنامه شرق در همین راستا نوشت «تندروهای اصولگرا اینروزها که تلاش برای دستیابی به توافق در مذاکرات هستهای دوباره در حال اوجگیری است، بیش از همیشه از «علیاکبر ولایتی» دلخورند. شاید به همین دلیل است که جلیلی بعد از دوسال در یک همایش دانشجویی پاسخ او را و آن هم بدون آوردن نامش و فقط با ذکر عنوان «آن آقا» میدهد و گلایه از اینکه او مسئله را به شکل دیگری مطرح کرد و باز هم به همین دلیل است که اینروزها نامه محرمانه آیتالله مهدویکنی به ولایتی رسانهای میشود؛ نامهای توصیهوار در یادآوری عهد سه یار اصولگرا در کنارکشیدن دو نفر و باقیماندن یکنفر؛ نامهای که به گفته داماد آیتالله مهدویکنی نهتنها پدرزنش حاضر به انتشار آن نبوده بلکه انتشار آن در این شرایط غرضآلود، تأملبرانگیز و عین بیتدبیری و کجفهمی بوده است.
ماجرا اما این است که توفیق تیم مذاکرهکننده در مذاکرات قطعاً هم موضع ولایتی را محکمتر خواهد کرد؛ هم درستی نقدهایش بر تیم قبلی را اثبات خواهد کرد که حامل پیام دیگری هم خواهد بود؛ بینتیجهبودن راهبرد دیپلماتیک جلیلی. این پیام اما فقط ناکامی یک فرد یا تیم نیست و صرفاً هم عطف به گذشته نیست. با توجه به نزدیکبودن انتخابات، قطعاً بر آینده سیاستورزی جریان حامی جلیلی هم در داخل تأثیر دارد. در این شرایط طبیعی است، آنها هرکاری خواهند کرد تا جلو این تأثیر را بگیرند. یکی از این ابزارها تخریب رقیب پیشین جلیلی است. شاید از همینروست که فشار روی وزیر خارجه پیشین زیاد شده است. انتشار نامه محرمانه آیتالله مهدویکنی به ولایتی، همزمان با افزایش فشارها به تیم هستهای و اردوکشیهای خیابانی در آستانه دور جدید مذاکرات در نیویورک بیدلیل نیست. آن هم در شرایطی که رقیب انتخاباتی ولایتی و مسئول تیم هستهای در دولت قبل اینروزها تحرکاتش را هم افزایش داده است. به نظر میرسد جمعی از حامیان دولت پیشین تا اصولگرایان تندرو نقشه راهی را برای زمینگیرکردن دولت با هدف بهبنبستکشاندن مذاکرات با ایده فشار از داخل طراحی کردهاند.»
روزنامه آرمانامروز
· سفرهای استانی روحانی شبیه احمدینژاد پوپولیستی است
به همه چیز «انتقاد» دارد؛ از سکانداران خیایان فاطمی تا برنامهسازان جامجم. مرتضی الویری در گفتوگو با روزنامه آرمانامروز ابتدا به مذاکرات هستهای و سپس کنش انتخاباتی ولایتی پرداخته است؛ وی پیرامون موضعگیری صدا وسیما ابراز داشت«برنامههای صدا وسیما به خصوص در حوزههای خبری و تحلیل با یک موضع خاص پخش میشود که به نظر میرسد با واقعیت فاصله دارد. به طور کلی عملکرد صداوسیما در دوسالی که از عمر دولت آقای روحانی میگذرد به شکلی بوده که در جهت نقد سیاستهای دولت تدبیر و امید طراحی شده است. این شیوه رفتار با دولت آقای روحانی تنها در مساله هستهای نیست و در اغلب زمینهها مشاهده میشود. صداو سیما به شکلهای مختلف تلاش میکند دولت آقای روحانی را مورد انتقاد قرار دهد و در این زمینه گاه تندیهایی هم صورت میگیرد. تلاش میشود دولت آقای روحانی را عامل اصلی مشکلات کشور معرفی کند.
این در حالی است که بسیاری از مشکلات کنونی مردم ریشه در سوءمدیریت دولت گذشته دارد. دولت گذشته در بسیاری از زمینهها میراث نامطلوبی را از خود برای دولت جدید برجای گذاشت. کسانی که با الفبای اقتصادی آشنا هستند به خوبی به این نکته اذعان دارند که برطرف کردن برخی از مشکلات دولت آقای احمدینژاد حداقل به سالها زمان نیاز دارد. به نظر من برخی گمان میکنند با تضعیف دولت میتوانند بر انتخابات آینده مجلس تأثیر بگذارند. اغلب این برنامهها به شکلی طراحی شده است که دولت و مجلس را در تقابل با یکدیگر نشان بدهد تا با تضعیف دولت فضا برای تندروها مهیا شود. در شرایط فعلی وقت بسیاری از وزرای دولت برای حضور در مجلس و پاسخگویی به نمایندگان مجلس سپری میشود که در نهایت گاه این رفتوآمدها به نوعی «بده و بستان» های سیاسی منجر میشود. به همین دلیل این عده تلاش میکنند مجلس آینده نیز شبیه به مجلس کنونی باشد.»
سپس مرتضی الویری به تحلیل نامه مرحوم آیتالله مهدویکنی مبنی بر کنارهگیری ولایتی از انتخابات پرداخت و در تعبیر عجیب و به دور از حافظه تاریخی - سیاسی درخواست آیتالله مهدویکنی را کنارهگیری ولایتی را به نفع سعید جلیلی دانست و اظهار داشت «آقای ولایتی همان طور که در مناظرات انتخاباتی خود عنوان کردند انتقادات جدی نسبت به عملکرد تیم مذاکره کننده سابق ایران داشتند. بنابراین حاضر نبودند به سود جلیلی که مورد نظر آقایان بود کناره گیری کند. حتی ایشان در جایی عنوان کرده بودند که اگر بنده قرار است به سود یکی از کاندیدهای انتخاباتی کناره گیری کنم به سود آقای جلیلی نخواهد بود و بلکه به سود آقای روحانی کناره گیری خواهم کرد. به نظر میرسد که تحلیل آقای ولایتی درباره مذاکرات هسته ای به تحلیل آقای روحانی بسیار نزدیک بوده است. این مطالبه اصولگرایان از آقای ولایتی تاحدودی غیر واقعی به نظر میرسید. چطور ممکن است آقای ولایتی که انتقادات جدی نسبت به سیاستهای دولت آقای احمدی نژاد و همچنین تیم مذاکرهکننده هستهای داشت در انتخابات ریاستجمهوری به سود آقای جلیلی که به وی انتقاد داشت کنارهگیری کند. به نطر من این درخواست غیرمنطقی بود.»
مرتضی الویری سپس سفرهای استانی دولت یازدهم را اینگونه روایت کرد «بنده در زمینه سفرهای استانی به ایشان انتقاد دارم. بنده معتقدم سفرهای آقای روحانی با خصوصیاتی که مشاهده میکنیم یادآور سفرهای آقای احمدینژاد است که درراستای سیاستهای پوپولیستی دولت گذشته قرار داشت. اینکه عدهای از مردم به دنبال اتومبیل آقای روحانی در شهرهای مختلف کشور راه بیفتند و در حمایت از ایشان شعار بدهند زیبنده یک دولت تعقلگرا که از شعارهای پوپولیستی فاصله دارد، نیست.»
روزنامه ایران
· روایت مذاکرهکننده فرانسوی از مذاکرات هستهای
روزنامه دولتی ایران در صفحه سیاسی خود به روایت مذاکرات هستهای در دوران احمدینژاد از منبعی فرانسوی پرداخت و نوشت «سفیر فرانسه در امریکا مدعی شد که در زمان احمدینژاد عملاً مذاکرهای بین ایران و 1+5 صورت نمیگرفته است.
به گزارش انتخاب، «ژرار آرو» گفت: «مذاکرات هستهای بین سه کشور اروپایی و ایرانیها در پاییز سال 2003 منجر به تعلیق برنامه غنیسازی شد. برخی میگویند ما فرصتی مناسب را در آن زمان از دست دادیم. من نمیدانم، مورخان باید در این زمینه صحبت کنند.» وی افزود: «زمانی که احمدینژاد رئیس جمهوری شد، مذاکرات متوقف شد و من میتوانم بگویم که بین سالهای 2005 تا 2012 هیچ مذاکرهای صورت نگرفت.» سفیر فرانسه در امریکا ادامه داد: «من به عنوان مذاکره کننده هستهای فرانسه بین سالهای 2006 تا 2009، چندین بار با ایرانیها دیدار کردم.» وی مدعی شد: «در آن سالها ایرانیها هرگز وارد مذاکره نشدند.» آرو گفت: «مذاکرات با ایران این گونه بود، ساعت نخست به کوروش کبیر اختصاص داشت، ساعت دوم به مصدق و ساعت سوم به حقوق مردم ایران. این یک واقعیت است.» سفیر فرانسه در امریکا افزود: «در سال 2006، امریکاییها، روسها و چینیها به ما ملحق شدند و سپس نخستین قطعنامه علیه ایران با درخواست توقف غنیسازی صادر شد، اما ایرانیها به آن تن ندادند. این خیلی مهم بود که روسها و چینیها با ما بودند.»