نشریه آمریکایی "Defense one" در مطلبی مدعی شد اگر ایران یک موشک خودکار به سمت عربستان سعودی یا سایر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس شلیک ‌کند، این کشورها کمتر از چهار دقیقه فرصت دارند تا قبل از اصابت موشک کاری کنند.

گروه بین‌الملل مشرق - عربستان سعودی مانند مورچه‌ای شورشی است که تصمیم به مقابله با فیل ایرانی گرفته است، چرا که ایران آن را از عرصه ژئوپلتیک خود که به نیابت از آمریکا و اسرائیل در اختیار داشت، دور کرده است. عربستان سعودی خطرات ماجراجویی‌های بی‌فایده خود در منطقه را درک نمی‌کند، ماجراجویی‌هایی که مسئولان آمریکایی آن را متهورانه می‌خوانند، چرا که می‌دانند جنون آل سعود در کنترل ایران موفقیت‌آمیز نخواهد بود و بیش از اینکه بتواند رفتار متحدان ایران را تغییر دهد ، به تخریب عربستان منجر خواهد شد.

علت جنون عربستان و مأیوس شدن از اربابان آمریکایی، احساس نزدیک شدن ریاض به پایان نقش خود در منطقه بعد از شکست در سوریه و عراق است، آنهم در شرایطی که آمریکا و متحدان غربی آن به جای مبارزه با ایران به علت قدرت روزافزون و گزینه‌هایی که در اختیار دارد، ناگزیر به ورود به مذاکره با تهران به بهانه پرونده هسته‌ای شده اند.

آنچه که امروز عربستان سعودی در منطقه اعلام کرده و انجام می دهد، ماجراجویی‌های بی معنی و بیهوده در وقت تلف شده است که تا حد زیادی به دست‌ و پا زدن خروس ذبح ‌شده قبل از سقوط وحشتناکش شبیه است، تمام تحولات اتفاق ‌افتاده در سوریه و عراق و یمن که خونریزی و ویرانی گسترده از آن شکل گرفته، مفسر این مطلب است.

وقتی که حزب‌الله لبنان موفق شد نقش اسرائیل به عنوان قلعه پیشرفته غرب و قدرت‌های منطقه‌ای را به انزوا بکشاند، مبارزان مقاومت در سوریه و عراق و یمن نیز نقش عربستان سعودی را به عنوان نماینده و وکیل حفظ منافع غرب و امنیت اسرائیل در منطقه به چالش کشیدند. به ‌این ‌ترتیب عربستان سعودی به علت نتایج مصیبت بار ماجراجویی‌های خطرناکش برای شکست دادن دشمنانِ واشنگتن و تل‌آویو با ابزار تروریسم، به سرباری برای غرب  تبدیل شده است.
 
احمد الشرقاوی تحلیلگر مسائل منطقه‌ای در مقاله‌ای در پایگاه خبری پانوراما الشرق‌الاوسط نوشت: جنگ یمن همچنین پوششی که آل سعود برای خود ایجاد کرده بود را از بین برد و همه متوجه شدند که عربستان سعودی ارتش عقیدتی قوی و فرماندهی جنگی حکیم و با تدبیر همراه با  دیدگاه‌های استراتژیک عاقلانه‌ای ندارد. این جنگ نشان داد که عربستان شایستگی رهبری یک منطقه حساس مملو از نابسامانی‌ها را آنهم فقط به این علت که پول در اختیار دارد و تصور می‌کند عوامل قدرت را برای خود کسب کرده است، ندارد.

عربستان در تلاشی احمقانه سعی دارد این توهم را به خورد جهان بدهد که بزرگ‌ترین  قدرت منطقه‌ای است. ریاض اخیرا با پیروی از روش بازاریابی  سیاسی، رشوه های  به ‌ویژه واشنگتن پرداخت می‌کند تا آنها مجموعه شواهد نشان دهنده قدرت این نظام را برجسته زیادی را به مراکز مطالعاتی و رسانه‌ها و لابی‌های و مراکز تصمیم‌سازی در کشورهای غربی و کنند. این موضوع باعث شده اوباما عربستان را به عنوان پلیس منطقه معرفی کند. این در حالی است که اوباما در اظهاراتی در برابر مجموعه بلومبرگ در آغاز سال 2014 اذعان کرد که ایران قدرتی برتر با دیدگاه‌های استراتژیک جهانی و نه تنها منطقه‌ای است. دشمن قبل از دوست می‌داند که پروژه تهران کاملاً متناقض با پروژه آمریکا و ابزارهای آن در منطقه است و ایران نیازمند حمایت و به رسمیت شناخته شدن این موضوع از سوی کسی نیست.
 
از مجموعه عناصر قدرتی که غرب در تبلیغات برای عربستان جهت رهبری منطقه در پیش گرفته است، تمرکز بر موارد زیر است:
-    انتقال قدرت به نسل جدید، به دوره حاکمیت کبوترها (اعتدالگرایان) پایان داد و زمینه ساز حکومت شاهین ها (افراط گرایان) شد که با سیاست‌های قطعی قواعد بازی در منطقه را تغییر دادند. این ادعا کاملاً غلط است چرا که کسی که در معادلات منطقه‌ای حاکم است، ایران و متحدان آن هستند و عربستان سعودی تنها با حمایت اربابان خود در واشنگتن و تل‌آویو در اشاعه قتل و ویرانی و کشتار و هرج‌ومرج موفق بوده است، البته این رفتار نیز تا زمان محدودی جواب می‌دهد و پیشرفت‌های بی‌سابقه‌ای که رسانه‌های عربستان سعودی در این راستا مطرح می‌کنند، انداختن تیری در تاریکی بر ضد تمامی محاسبات عاقلانه است.



-    تمامی شاخص‌ها نشان می‌دهد که ما به زودی شاهد بازگشت توطئه‌های منطقه‌ای به عاملان آنها خواهیم بود، چرا که تروریسمی که بین لیبی و سوریه و لبنان و عراق و یمن در تردد است، از کنترل خارج شده و مانند قارچ به تمامی دولت‌های منطقه و جهان از جمله عربستان سعودی رسیده است. تلاش آمریکا برای تشکیل ائتلافی متشکل از 60 کشور که با درخواست عربستان و شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس صورت گرفته ناشی از وحشت آنها نسبت به رسیدن داعش به اتاق خواب آنها است، در اینجا حتی لازم نیست از جنگ قدرت بین شاهزادگان سعودی و اوضاع نابسامان و در آستانه انفجار مردم این کشور صحبت کنیم که هشدارهای پایان عصر جاهلیت در خلیج فارس را مطرح می‌کند.

-    حضور حرمین شریفین در عربستان سعودی باعث شده این کشور به نماد اسلام اهل تسنن در دنیا تبدیل شود، چرا که اکثریت مسلمانان اهل تسنن هستند، البته این ارتباطی با واقعیت مسائل ندارد، ‌چرا که اهل تسنن این حماقت را مرتکب نمی‌شود که وهابیت را مذهبی سنی به شمار آورد، اکثریت اهل تسنن امروز وهابیت را نسخه‌ای مخدوش از مذهب سنی می دانند که محمد بن عبدالوهاب آن را از ظواهر فقه حنبلی برداشت کرده و با آموزه‌های ابن ‌تیمیه در راستای افراط‌گرایی و مبالغه های بیشتر آمیخته است. در نتیجه وهابیت تکفیری هیچ ارتباطی با اسلام اعتدالگرای اهل تسنن ندارد.

به همین علت تاریخ آل سعود مملو از تخریب آثار اسلامی در مکه و مدینه و تلاش آنها برای تخریب مرقد مطهر پیامبر اکرم در اوایل دهه 20 قرن گذشته میلادی است. این در حالی است که سرویس‌های اطلاعاتی روسیه هفته گذشته فاش کردند که آمریکا و عربستان سعودی توطئه‌ای برای موشک باران بیت‌الله الحرام در مکه داشتند تا از این طریق حوثی ها را به شعله‌ور کردن جنگ مذهبی گسترده در منطقه متهم کنند. این اطلاعات مشروعیت میزبانی مقدسات اسلامی را از عربستان سعودی می‌گیرد.

-    عربستان سعودی یکی از اعضای گروه 20 به شمار می‌آید، البته این موضوعی بی‌معنی است چرا که توان مالی عربستان بر اساس درآمدهای نفتی است نه تولید و قدرت بالای اقتصاد صنعتی. آمریکا این کشور را در درون این مجموعه قرار داده تا از آن باج‌خواهی کند و اموال نفتی آن را در مسیر بهبود اقتصاد بحران زده خود به کار گیرد.

ریاض برخلاف سایر اعضای این گروه که اقتصاد و توان مالی‌ را در مسیر رفاه ملت‌هایشان هزینه می‌کنند، به ملت خود و ملت‌های عربی و اسلامی تنها به اندازه ای کمک می‌کند که از گرسنگی نمیرند. سرویس‌های اطلاعاتی غربی اذعان دارند، تمامی مؤسسات انسان ‌دوستانه که تحت عنوان مؤسسات خیریه برای کمک به ملت‌های فقیر در عربستان سعودی تأسیس‌شده نیز پوششی برای تأمین مالی گروه‌های تروریستی است. تازه‌ترین این مؤسسات صندوق حمایت از ملت یمن با ارزش 274 میلیون دلار است که تمامی این اموال برای تأمین مالی گروه‌های تروریستی القاعده و اخوانی در حضرموت هزینه شده است.

تجربه نشان داده که پول ممکن است بتواند کشورها را خریداری کند،‌اما نمی‌توانند محبت ملت‌ها و احترام جهانی را تضمین کند. سیاست‌های خصمانه عربستان سعودی بر ضد ایران و روسیه و ونزوئلا و الجزایر باعث شده است که این کشور به دولتی مطرود تبدیل شود که به دستور اربابان آمریکایی از نفت خود برای توسعه قدرت تسلیحاتی و نه اخلاقی استفاده می‌کند. این در حالی است که سلاح نفت تأثیر قابل توجهی در معادلات ندارد، چرا که ایران و روسیه منابع درآمد مهمی غیر از نفت در اختیار دارند.

توجه به این نکته لازم است که یمن اگر از وابستگی رهایی ‌یافته و استقلال و تصمیم‌گیری مستقل خود را به دست آورد،‌ بر اساس منابع گسترده نفتی که در اختیار دارد می‌تواند غنی‌ترین کشور عربی باشد،‌ منابعی که اگر بیشتر از انبارهای نفتی عربستان سعودی نباشد، کمتر از آن نیست. این یکی از مهم‌ترین عوامل جنگ آمریکا بر ضد یمن است که عربستان به‌ صورت نیابتی آن را دنبال می‌کند.

- «عربستان سعودی متحدان بین‌المللی قوی دارد» این یک ادعای غیردقیق است، چرا که تمامی ائتلاف‌های عربستان چه با آمریکا یا اسرائیل یا غرب و حتی با مصر و افغانستان و دیگر کشورها مبتنی بر مساوات نیست،‌ بلکه غرب عربستان را حامی نفتی و بانکی خود می‌داند که تنها برای فرسایش دیگران قابل استفاده است. آل سعود مزدوران غرب در منطقه هستند و در برابر تمام این‌ها غرب از ظلم آن و فساد آنها و مطالبات مردمی برای تحقق دموکراسی و حقوق بشر در این کشورها چشم‌پوشی می‌کند. کار به جایی رسیده که حتی مصر و افغانستان نیز از آل سعود باج خواهی می کنند.

عربستان را نمی‌توان دولت قانونمند و مؤسساتی معرفی کرد، این ‌نکته‌ای مضحک برای غرب و مصیبت‌بار برای ملت عربستان است،‌ حتی ملت‌های عربی و اسلامی نیز با تمسخر و حقارت به این موضوع نگاه می‌کنند. کسانی که برای ملت خود سرمایه‌گذاری نمی‌کنند، قدرت واقعی در اختیار ندارند و مستحق احترام نیستند.

- عربستان ناوگان گسترده ای از سلاح‌های پیشرفته، جنگنده‌ها و موشک‌ها و ... در اختیار دارد. این سخنی تقریباً درست است. چرا که تسهیلاتی که به انبارهای این کشور رسیده، در مقایسه با هزینه‌ای که در طول 10 سال گذشته در این راستا انجام داده (حدود 200 میلیارد دلار ) تنها به اندازه یک چهارم ارزش واقعی این سلاح‌ها است. باقیمانده این اموال برای رشوه دادن و خرید موضع مثبت در در مورد نظام فاسد عربستان پرداخت شده است. معامله‌های تسلیحاتی باب نامشروع غارت و سرقت ثروت‌های عربستان سعودی بدون نظارت یا محاسبه را فراهم آورده است.



اشتباهات مصیبت‌بار
امروز همه می‌دانند که عربستان سعودی هیچ دیدگاه و پروژه ملی و اسلامی و حتی هیچ استراتژی امنیتی و نظامی خاصی در اختیار ندارد، این کشور بدون حمایت آمریکا نمی‌تواند به عنوان یک نظام مستقل در جغرافیای منطقه از خود پایداری نشان دهد،‌ بنابراین نمی‌توانیم نام آن را یک دولت بگذاریم. به همین علت است که ریاض سیاست‌ها و منابع مالی ملت خود را برای اجرای پروژه‌های آمریکایی و اسرائیلی در منطقه متمرکز کرده، پروژه‌هایی که از براندازی قومیت عربی در زمان جمال عبدالناصر و تلاش برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی در گام‌های اولیه به دست امام خمینی آغاز شده و تا تخریب دولت عراق و تمامی مؤسسات آن در زمان رژیم صدام و براندازی دولت لیبی و تبدیل کردن آن به کانون صادرات سلاح و تروریسم جهت نا امن کردن منطقه ادامه پیدا کرده است.

این اقدامات با تلاش برای براندازی دولت سوریه و مؤسسات آن به اوج خود رسید اما وقتی عربستان در این کشور شکست خورد ، اقدام به تجاوز به یمن کرد تا بستر مناسبی برای جنگ فرقه‌ای در منطقه ایجاد کند که خشک و تر را با هم بسوزاند. عربستان با این اقدامات به دنبال خدمت به پروژه‌ای خطرناک است که تمامی امت اسلام را هدف قرار داده و نمی‌خواهد چیزی از آن باقی بماند. از این رو است که امروز همه علت واقعی اعلام جنگ نیابتی عربستان سعودی بر ضد ایران را می‌دانند و یقین دارند که این جنگ، جنگ بر ضد اسلام و تمامی مسلمانان است.

همه این موارد امروز شناخته شده است و نیاز به شرح و استدلال برای پذیرش آن نیست،‌اما بزرگ‌ترین و مصیبت بارترین جنایت نظام‌ آل سعود این است که سرمایه گذاری برای بقای دیکتاتورهای منطقه را به جای ملت‌ها انتخاب کرده است، آل سعود انقلاب‌های عربی در مراکش و تونس و لیبی و مصر و بحرین و یمن را به شکست کشانده و در راستای خدمت به سلطه‌طلبی آمریکا و نگرانی از امنیت اسرائیل در سایه بیداری ملت‌های عرب  آنها را از رویکرد مسالمت‌آمیز خود منحرف کرد، به این ترتیب عربستان شایسته نفرت و تحقیر عمومی است، چرا که کسی که باد می‌کارد، ‌توفان درو می‌کند و این سنت زندگی است.



آمریکا از حمایت عربستان دست برداشته است
نکته مهمی که الان به آن می رسیم، این سوال است که ابزارهای قدرتی که آمریکا برای حمایت از خود در برابر طوفان آینده در دست دارد، چیست؟ مقامات عربستان می‌دانند که نقاط قوت آنها در شرایط آغاز انقلاب مردمی بر ضد رژیم مرتجع و فاسد و مستبد سعودی نمی‌تواند از آنها محافظت کند، علاوه بر این که انتصابات پادشاه جدید عربستان سعودی و تغییرات انجام شده در قدرت، اختلافات و مشکلات عدیده‌ای را ایجاد کرده که نشان از نزدیک بودن انفجار داخلی در خاندان حاکم عربستان است، به این ترتیب عربستان سعودی به چندین کشور تقسیم شده و عربده‌ کشی آن برای منطقه از بین خواهد رفت و هیچ نامی از آن در منطقه و جهان باقی نخواهد ماند. تجزیه عربستان برای از بین بردن تروریسم یک ضرورت جهانی است، ‌قبل از اینکه رویکردهای تروریستی،  کشتار در اروپا و آمریکا و آسیا را آغاز کنند.

به همین علت باراک اوباما امضای توافق‌نامه دفاعی استراتژیک با عربستان سعودی را رد کرده و صراحتاً به مقامات آل سعود گفته است که زمان آن فرا رسیده که خارهایی که با دست خودتان در منطقه کاشته اید را جمع‌آوری کنید و از موجودیت خود با ارتش خود دفاع کنید. بیشترین کاری که آمریکا می‌تواند برای شما انجام دهد، فروش سلاح و موشک‌ها و آموزش نظامیان فرسوده شما و کمک‌های اطلاعاتی به شما است،‌ آمریکا نمی‌تواند با خون شهروندان خود از شما دفاع کند. زمان این استراتژی‌ها دیگر به سر آمده است.

هنگامی که مقامات آل سعود در مورد واکنش آمریکا نسبت به حمله احتمالی ایران و عربستان سعودی سؤال کردند، ‌اوباما سخن مشهور خود را مطرح کرد و گفت:‌خطرات موجود بر ضد شما از سوی ایران نیست، بلکه از داخل کشور شماست ، چرا که شما حقوق و مطالبات ملت‌ خود را نادیده گرفته‌اید،‌ تا جایی که هیچ گزینه ای غیر از پیوستن به القاعده و امثال آن در نزد آنها باقی نمانده است.

طبعاً این سخن به مزاج آل سعود خوش نیامده و آنها دولت و سیاست‌های اوباما را مورد انتقاد قرار دادند و به دنبال آن هستند تا در محافل جمهوری‌خواهان آمریکایی پاسخ ‌هایی برای خود بیابند و معضل خود با ایران را حل کنند، اما این پاسخی نیز قاطع و برای آل سعود غافلگیر کننده بود.



چهار دقیقه تا بازگشت عربستان به عصر جاهلیت
کالین پاول وزیر جنگ آمریکا در دوره ریاست جمهوری جورج بوش پسر به سعودی‌ها گفت:‌من به شما توصیه می‌کنم که از ماجراجویی‌های خود دست بردارید، چرا که در برابر ایران دست‌بسته هستید. جنگ شما با ایران به این معنا است که عربستان سعودی تنها طی چند ساعت به دوره قبل از صنعتی شدن باز خواهد گشت.

رسانه‌های آمریکایی اوایل هفته گذشته اظهارات کالین پاول را به این صورت نقل کردند، وی در این زمینه افزوده است: ما نمی‌توانیم در این مدت مانع از تخریب زیرساخت‌های عربستان سعودی به دست ایرانی‌ها شویم، به این ترتیب دیگر سعودی‌ها خط تلفنی پیدا نخواهند کرد که با ما گفت‌وگو کنند.

این مطالب را نشریه الکترونیکی  آمریکایی (Defense one) در روز 26 ماه گذشته میلادی منتشر کرد، این گزارش که طبعا در راستای سیاست‌ ایران‌هراسی محافل آمریکایی دنبال می‌شود، مدعی است که اگر ایران یک موشک خودکار به سمت عربستان سعودی یا سایر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس شلیک ‌کند، این کشورها کمتر از چهار دقیقه فرصت دارند تا قبل از اصابت موشک کاری بکنند.

آمریکایی‌ها که به نظر می‌رسد به دنبال بازاریابی برای تسلیحات راداری خود هستند، تأکید دارند که برای بهترین اقدام جهت جلوگیری از فرود این موشک‌ها در ابتدا باید محل پرتاب موشک شناسایی شود و سپس موشک در جریان حرکت به سمت مقصد از سوی رادار رهگیری شود و اطلاعات مربوط به مسیر حرکت آن به یگان رهگیری برسد تا این رادار در مرحله آخر نقش خود را [در انهدام موشک] انجام دهد.




نویسنده در ادامه این مقاله تأکید می‌کند: آنچه ما ذکر کردیم دیدگاه‌های آمریکایی‌ها است و این موضوعات ارتباطی با تفکر ایرانی‌ها ندارد، چرا که ایرانی‌ها هرگز به کسی تجاوز نمی‌کنند و جز در صورت تجاوز دیگران به خود حتی به این موضوعات فکر هم نمی‌کنند. پروژه ایران که عربستان دشمنی با آن را آغاز کرده همان طور که همه می ‌دانند مبتنی بر خاستگاه‌ های دینی و اخلاقی است. همکاری بین دولت‌های عربی و اسلامی منطقه برای ایجاد سامانه امنیتی و نظامی جهت حمایت از همه ملت ها و تکیه بر منافع ملت‌ها با بستر ارتباطات در هم‌ تنیده اقتصادی و تجاری بین دولت‌ها و ایجاد پروژه‌های فرهنگی جهت تقریب بین دیدگاه‌ها و از بین بردن نگرانی‌ها و انجام پروژه‌های علمی و تکنولوژیکی جهت استفاده جوانان و کمک آنها برای توسعه امکانات و مقدرات کشورها از جمله ایده‌های ایران برای مناسبات منطقه‌ای است، دیدگاه‌هایی که در خدمت وحدت و قدرت و بازدارندگی امت اسلامی است و آن را از تسلط غربی‌ها آزاد کرده و به قدرت تأثیرگذار جهانی در روند تاریخ و تمدن تبدیل می‌کند.

در همین راستا ایران مانند گذشته دست خود را به سمت عربستان سعودی دراز کرده است، اما عربستان با  رفتارهای دیوانه‌وار و تجاوز بی‌فایده خود با این رویکرد مقابله می کند‌، چرا که بر سراب تکیه کرده است.

اگر رژیم عربستان سعودی سر عقل نیامده و به ماجراجویی‌های خود ادامه داد و گمراهی اش را به پایان نرساند، سرنوشت قطعی آن نابودی است، چرا که خداوند مهلت می‌دهد، اما ظالم را رها نمی‌کند.