اگرچه تصور میشد دو طرف در مذاکرات لوزان درباره راهحلها به توافق رسیدهاند، اما خبرها حکایت از آن دارد که تیم آمریکایی در برخی موضوعات پا را فراتر از توافقها گذاشته و پیشنهادها و تحکم احکام جدیدی برای تیم ایرانی، مشخص کرده است.
در 18 اسفند ماه 1393، یعنی چند روز پس از سخنرانی نتانیاهو در سنا، سناتورهای آمریکایی جنجال دیگری را در مسیر مذاکرات هستهای ایجاد کردند. یک گروه 47 نفری از سناتورهای جمهوری خواه آمریکا در یک نامه سرگشاده به ایران هشدار دادند که هرگونه توافق هستهای که با دولت اوباما به امضا برسد بعداز دوران ریاست جمهوری معتبر نیست و ادامه نخواهد یافت. این اقدام جنجالهای زیادی در رسانهها به راه انداخت.
همین موضوع بهانهای شد تا توجه نمایندگان مجلس شورای اسلامی به روند توافقات و همچنین مقابله با دخالتها و قدرتنماییهای کنگره افزایش پیدا کند. حالا نمایندگان مجلس در مقابل اعمال فشارهای کنگره و همچنین رفتار دوگانه آمریکاییها در مذاکرات هستهای به کمک تیم مذاکرهکننده آمدهاند و میخواهند "قانون نظارت بر توافق هستهای" را تصویب کنند، به گفته نمایندگان و همچنین اعضای کمیسیون امنیت ملی در این هفته جزئیات طرح به تصویب خواهد رسید و سپس طرح تقدیم هیات رئیسه مجلس میشود تا مجلس بتواند نقش خود را در روند توافقات هستهای که از حساست بالایی برای مردم و کشورمان برخوردار است به خوبی ایفا کند.
در همین خصوص به سراغ امیرحسین قاضیزاده نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی رفتیم تا روایتی داشته باشیم از اوضاع عمومی فضای مجلس و همچنین چگونگی نقشآفرینی مجلس نهم در فرآیند توافقات هستهای که قرار است در تیرماه انجام شود. در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید؛
«بسمالله الرحمن الرحیم»، افق پیش روی مذاکرات بستگی به این دارد که شما با چه کسی مذاکره میکنید و با آنکسی که دارید مذاکره میکنید از چه تکنیک و تاکتیکی استفاده میکنید. یکوقت است آدم با کشور دوست و برادر خود برای حل یک اختلاف مذاکره میکند؛ و گاهی با دشمن مذاکره میکنید. یکوقت نیز با جمع دشمنان خود مذاکره میکنید. اتفاقات اگر بخواهیم صدر اسلام را مثال بزنیم؛ وضعیت ما امروز مانند وضعیت جنگ احزاب است. همانطور که قریش در آن زمان توانست کل احزاب عرب را، کل قبایل عرب را سازماندهی نماید و بسیج نماید امروز آمریکا توانسته است کل جهان غرب و کشورهای سلطهگر را سازماندهی و بسیج نماید. این سازماندهی را نهفقط مقابل ایران بلکه در مقابل جریان مقاومت اسلامی قرار داده است. آمریکا اینطور بلوکبندی کرده است. منتها چون نقطه کانونی و فرماندهی محور مقاومت در منطقه ایران است، فشار همروی ایران است.
بنابراین شما دقت کنید که ما باکسانی داریم مذاکره مینماییم که هدف آنها نابود کردن اسلام است، هدف آنها نابود کردن جریان مقاومت است ولا غیر. اگر با این نگاه بخواهیم به ارزیابی موضوع هستهای بپردازیم باید بگوییم که چون تاکتیک و تکنیکی که مقابل دشمن به کار گرفتهشده است، یک تکنیک غلط است و روشی که به کار گرفتهشده است و پارادایم موجود در آن غلط است، میشد پیشبینی کرد که نتیجه در فرآیند این تاکتیک حاصل نشود و قابل پیشبینی بود که نتیجه آن منجر به یک گشایشی که دوستان وعده آن را میدادند که کل تحریمها برداشته خواهد شد و ما هم هستهای خواهیم داشت و هم اقتصاد خواهیم داشت، به آنجا نخواهیم رسید.
یعنی ما اگر همه این سه جزء تحریم-هستهای-اقتصاد را از دست ندهیم، یا حتی دو جزء آن را از دست ندهیم باید حداقل یک کدام از این سه جزء را از دست بدهیم؛ یعنی یا باید بهطورکلی هستهای را از دست دهیم، یا باید بهطورکلی اقتصاد را از دست دهیم، یا باید تحریمها باقی بماند. یا باید همه این سه قسم را باهم از دست بدهیم که قطعاً در این صورت استقلال خود را ازدستدادهایم. تنها در یک صورت هر سه اینها حل خواهد شد که ما دیگر کشوری به معنای جمهوری اسلامی ایران نداشته باشیم و مانند سایر کشورها شویم. من یک مثال برای شما بزنم، الآن شیعیان عربستان خیلی تحت ظلم آل سعود هستند. دو، سه سال قبل آمریکاییها به شیعیان عربستان پیشنهاد دادند که ما حاضر هستیم کمک کنیم شما از زیر ستم آل سعود بیرون آیید، مستقل شوید. دو شرط داریم. یک شرط ما این است که در حوزه سیاست خارجی با ما هماهنگ باشید و نه با ایران، دوم اینکه استخراج و فروش منابع نفتی شما هم در اختیار ما باشد، قیمتگذاری نفت شما هم در اختیار ما باشد؛ یعنی این کشور به وجود میآمد و یک کشور شیعه هم میشد و ظاهراً از دست وهابیها هم نجات پیدا میکرد امّا به این قیمت که یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی تجزیه شود و به این قیمت که این جمهوری کوچکی که به وجود میآید استقلالی از خود نداشته باشد و باز تحت سلطه آمریکاییها باشد.
بنابراین تکلیف این نوع گفتگو با این روش که شما بیایید با جمع دشمنانی که خوی سلطه گری دارند بخواهید یک معادله برد، برد تعریف نمایید مشخص است. چون هدف او براندازی است، پشت خندق شما آمده است که نابودتان کند. حتّی شما زمانی که جریان صلح حدیبیه را با صلح امام حسن (ع) را مرور میکنید پارادایم حاکم بر صلح اینطور نبوده است. پارادایم تعریف منافع مشترک نبوده است، تعلیق دشمنی بهصورت موقّت بوده است و درنهایت احقاق حقّ بوده است؛ یعنی حقوق مسلمین هم در صلح حدیبیه و هم در صلح امام حسن (ع) اگر بخوانید خیلی زیاد ذکرشده است. ما هیچگاه نگفتیم معاویه را به رسمیت میشناسیم، نه رسولالله کفر را به رسمیت شناخت و دنبال کافران بود و نه امام حسن (ع) معاویه را به رسمیت شناخت. این دو صلح را مرور نمایید. ما نیامدیم بگویم که تو را به رسمیت میشناسیم و روشهای تو را به رسمیت میشناسیم، آداب و نوع نگاه تو را به عالم به رسمیت میشناسیم و ظلمی را که به دیگران میکنی به رسمیت میشناسیم. دقت کنید تا آن تاریخ ظلم به مسلمین و مهاجرین و فراریها در دوران صلح حدیبیه ممنوع بود. مگر کسانی که شرایط خاصی در قبیله خود پیدا میکرد؛ بنابراین چون مبنا و روش غلط است نتیجه آنهم حتماً غلط است؛ یعنی عرض میکنم ما یا باید یکی از این سه جزء تحریم-اقتصاد-هستهای را از دست دهیم یا دو جزء یا هر سه جزء را از دست دهیم؛ و اگر بخواهیم هر سه جزء را به دست آوریم باید استقلال کشور را از دست دهیم.
*قانون نظارت بر توافق هستهای تا تیرماه به تصویب میرسد*
- اگر بخواهیم به بررسی نقش مجلس شورای اسلامی در توافق هستهای بپردازیم، شما بفرمایید در حال حاضر نمایندگان مجلس تصمیم دارند در این بزنگاه مهم تاریخی چه نقشی را ایفا کنند؟
طبق قانون اساسی هر معاهده بینالمللی به هر شکلی باید به تصویب مجلس برسد. نهفقط پروتکل الحاقی، تفسیر نگرش ما در این زمینه باید واقعاً گرفته شود. البتّه مجلس دارد یک قانونگذاری میکند که طبق آن کل متن توافق هستهای به صحن مجلس بیاید و با نظر مجلس تصویب شود. زمانی که الزام قانونی آمد طبیعتاً کل متن باید در اختیار ما قرار گیرد، طبق این قانونگذاری شبهه قانونی هم برطرف میشود که آیا باید به صحن مجلس بیاید یا نیاید. ما این قانونگذاری را انجام میدهیم و انشاءالله بهزودی به نتیجه هم میرسیم.
- این قانون هنوز در دست بررسی کمیسیونهاست و یا از کمیسیون خارجشده و در دستور کار مجلس قرارگرفته است؟
گویا دوستان کمیسیون امنیت این قانون جامع را تصویب نمودند و حالا در دستور کار صدر قرارگرفته است.
- این قانونی که فرمودید تا قبل از تیرماه به تصویب نمایندگان مجلس خواهد رسید؟
انشاءالله بله بنای مجلس بر این است که تا تیرماه این قانون به تصویب مجلس برسد.
با توجه به اینکه مجلس بنا دارد تا در فرآیند مذاکرات ایفای نقش کند، به نظر شما عملکرد مجلس نهم در قبال رخ دادن یک توافق بد چطور خواهد بود؟
ببینید نقطه جرقّه انقلاب اسلامی کاپیتولاسیون بود؛ یعنی ما تا کاپیتولاسیون یک تاریخ 2500 ساله پادشاهی داشتیم که عمدتاً پادشاهان این تاریخ ظالم بودند، پادشاهان خوبی نبودند. شاید خیلی کموبیش بعضی از امرا خوب پیدا میشد. تا تقریباً نیمهعمر قاجار، از زمان فتح علی شاه ضعف در سلسله قاجار شروع شد، ضعیف بودن حکومت مرکزی، وابسته بودن و شهوترانی و فساد او باعث شد که کمکم ایران بزرگ شروع شود به تجزیه شدن و منهدم شدن، امّا در اواخر دوره قاجار یعنی از زمان محمدشاه قاجار که با قضیّه مشروطیت وابسته به روسها شد و بعد هم بهخصوص در دوره پهلوی شاهان ما تبدیل به عناصر وابسته شدند. اوج این وابستگی کاپیتولاسیون بود؛ یعنی اینقدر این کشور ضعیف شود که اتباع یک کشوری در کشور شما هر جرم و جنایتی انجام دهد مصون شوند. به عبارت بهتر ملّت ایران استبداد را تحمّل کردند امّا نفی استقلال را نتوانستند تحمّل نمایند و بر اساس او با پرچمداری حضرت امام (ره) استقلال شعار اوّل ما شد و بعد هم آزادی؛ یعنی بعد از استقلال، آزادی و بعد هم نوبت به جمهوری اسلامی رسید.
*مجلس نهم زیر بار توافقی که به نفی استقلال کشور تن دهد، نخواهد رفت*
بنابراین اگر بخواهیم باز به تاریخ قراردادهایی که با ملّت ما بستهشده است برگردیم. باز این انقلاب همیشه در نفی قراردادها آمده است، در نفی گلستان آمده است، در نفی ترکمانچای آمده است، در نفی قرارداد تالبوت آمده است، در نفی قرارداد جدا شدن پاریس از افغانستان آمده است، در نفی قرارداد تهران یا عهدنامه تهران که سه قدرت جهانی را تجزیه و تقسیم کردن ایران آمده است، در نفی قرارداد 1919 وثوقالدوله آمده است، در نفی تجزیه بحرین از ایران آمده است، در نفی اینها آمده است. آن جمله معروف دکتر شریعتی را بخوانید که گفته بود امضای هیچ آخوند نجف رفتهای پای هیچکدام از این عهدهای ننگین نیست؛ بنابراین حکومتی که بر خواسته از انقلاب اسلامی است و نمیتواند به عهدنامهای تن دهد که استقلال این ملّت را زیر سؤال میبرد و نابود میکند.
*حتی اگر ایستادگی مجلس با مخالفت بخشی از افکار عمومی مواجه شود؛ مجلس نقش خود را ایفا خواهد کرد*
مجلس نهم حتماً زیر بار توافقی که به نفی استقلال این ملّت تن دهد نخواهد رفت و در مقابل آن ایستادگی خواهد کرد. حتی اگر این عملکرد مجلس مورد پذیرش ظاهری افکار عمومی قرار نگیرد. چون تاریخ درباره ما قضاوت خواهد کرد. من نمیدانم فضای عمومی جامعه زمانی که آن خیانتها میشده است چه بوده است. در زمان ترکمانچای، در زمان گلستان چه بوده است، واقعاً اشراف دقیقی از فضای عمومی آن جامعه ندارم. ولی شاید در آن مقطع مردم از جنگ خسته شده بودند و میخواستند راحت شوند. ولی الآن تاریخ در مورد آنها چه قضاوتی میکند؟ تاریخ در رابطه باکسانی که 27 شهر قفقاز و گرجستان و آذربایجان و غیره را از ما جدا کردند چه قضاوتی میکند؟ آنهایی که اینقدر دم از نژاد آریایی میزنند و مدام آریایی، آریایی میکنند، خب نگاه کنید دیگر آنجا مهد آریاییها بود، آریاییها در کوههای قفقاز زندگی میکردند و به جنوب آمدند؛ یعنی آنهایی که اینقدر ادّعای ایرانی بودن ببینند آریاییها چگونه مهد ایران را دادند و به کشور دیگری رفتند. میخواهم بگویم ما برای آیندگان مسئول هستیم. ولو اینکه امروز برخی با ما مخالفت کنند و ما برحسب ظاهر کنار بیافتیم و ما را کنار بگذارند.
یعنی مجلس زیر بار توافق بد نخواهد رفت ولو اینکه مجلس آینده را از دست بدهد؟
بله ولو اینکه کنار بیافتیم و ما را کنار بگذارند.
- برای انجام یک توافق شاخصهای زیادی وجود دارد اگر بخواهیم شاخصها و زوایای یک توافق بد را بررسی کنیم باید به چه نکاتی بپردازیم؟
ما برای اینکه بتوانیم به مسئولیتهای خود عمل کنیم باید واجد یک قدرت علمی بینظیر باشیم. باید بتوانیم در همه حوزههای علوم در خط و رأس آن حرکت نماییم. باید واجد یک قدرت دفاعی بینظیر باشیم، برای اینکه دشمنان ما تمام قدرتهای ثروتمند دنیا هستند، قدرتهای نظامی دنیا هستند. باید بتوانیم دارای یک قدرت اقتصادی در رأس باشیم چون بتوانیم برای دیگران الگو باشیم و بتوانیم از این نهضتها حمایت نماییم، دفاع نماییم، همراهی نماییم؛ و باید دارای یک قدرت سیاسی بینظیر باشیم. آزادی عمل در حوزه بینالملل داشته باشیم. بتوانیم اهداف سیاسی خود را دنبال کنیم. توافقنامه یا عهدنامهای که هرکدام از اینها را دچار خدشه کند، عهدنامه بدی است، توافق بدی است.
آقای روحانی دریکی از سخنرانیها در خصوص خط سیاست خارجی دولت گفت حافظ خط سیاست داخلی ما و سیاست خارجی ما را در شعر "آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/با دوستان مروت با دشمنان مدارا " ترسیم کرده است و منطق دولت تدبیر و اعتدال باهمه جهان این است؛ برداشتی که آقای روحانی از این جمله داشته به چه میزان در فضای روابط سیاست خارجی جمهوری اسلامی سازگار است؟
زمانی که حرف از مدارا زده میشود یعنی شما آغازکننده دشمنی نباش، هیچوقت دشمنی را ما آغاز نکردیم. آیا در طول تاریخ این 35 سال ما به آمریکا یا به اسرائیل حملهای کردیم؟ آیا ما داخل خاک اسرائیل رفتیم و دانشمندان اسرائیل را ترور کردیم یا آنها آمدند داخل خاک ما و این کار را کردند؟ ما آمدیم سازمان منافقین را برای آنها درست کردیم که آنها هفده هزار نفر را ترور کنند یا آنها این کارها را علیه ما انجام دادند؟ در ابتداً ما رفتیم یک کشور همسایه را علیه آنها تهییج کنیم مانند عراق که به ما حمله کند یا آنها این کار را انجام دادند؟ ما در کدام جزئی از تاریخ بعد از انقلاب خود سراغ دشمنان خود رفتیم و عملیاتی انجام دادیم. دشمنیها و کینهورزیها همیشه از طرف آنها بوده است. ما تا به الآن چه عملیاتی علیه آمریکائیها انجام دادیم؟ رفتیم آنها را تحریم اقتصادی کردیم. حتّی صادرات گاز آنها را به کشور همسایه او ممنوع کردیم. ما رفتیم در جلوی بازار جهانی جلوی فروش نفت آمریکا را گرفتیم. ما رفتیم آمریکا را تحریم بانکی کردیم؟ یکزمانی کسی داخل خانه شما آمده است و پای خود را همروی گردن شما گذاشته است و فشار میدهد و میخواهد گردن شمارا بشکند تا بمیرید خب شما بازهم میخواهید بدون هیچ عکسالعملی مُدارا کنید؟ این به معنی تسلیم است یا مُدارا؟ شاید ما معنی مُدارا را خوب متوجه نشدهایم. به نظر من این شعار مصداق «کلمه حقّ یرَادُ بِهَا باطل» است.
*اجازه نمیدهند در مورد فساد بزرگی مثل "کرسنت " حرف زده شود*
بعد آقای روحانی میگوید ما با دوستان مروت میکنیم، آیا واقعاً اینچنین است؟ چقدر از دانشگاهها و جاهای مختلف دوستان آمدند جلوی سخنرانیهایشان را گرفتند، چقدر در روزنامهها و مسائل ابتدایی تذکّر دادهشده است. یک فساد بزرگی مانند کرسنت اتّفاق افتاد است، نمیگذارند در مورد آن حرف زده شود، حالا مسائل سیاسی آن بماند. آیا واقعاً رسانهها و مؤمنین که حرف خود را بزنند آزادی دارند؟ یا باکار شکنی مختلف روبهرو هستند؟ شما نگاه کنید همین چند همایش مردمی که قرار است تحت عنوان "اجازه نمیدهیم " برگزار شود، چقدر ممانعت کردند و مجوز ندادند. بعد از مشهد تمام مجوّزهای دیگر با ممانعت جدی مواجه شد. شیرازیها، اصفهانیها، کرمانیها همه به دنبال مجوز هستند ولی به هیچکدام اجازه نمیدهند و ممانعت میکنند. درحالیکه این تجمعهای مردمی "اجازه نمیدهیم " هیچگونه مخالفتی با انجام مذاکره و حتی هیچ مخالفتی با اعضای محترم تیم مذاکرهکننده ندارد. تجمع "اجازه نمیدهیم " حامل پیامی روشن برای آمریکاییها است. مردم با حضور در چنین تجمعاتی به آمریکاییها میگویند که فکر نکنید با تحتفشار درآوردن دولت و تیم مذاکرهکننده میتوانید استقلال مردمی ما را زیر سؤال ببرید.
تنها پیام این تجمعات به آمریکاییهایی بود که درخواست بازرسی از مراکز حساس دفاعی و نظامی ما را مطرح کرده بودند و این برخلاف روند مذاکرات بود. مردم میخواهند به آمریکاییها بگویید فکر نکنید با فشار آوردن بر تیم مذاکرهکننده میتوانید به زیادهخواهیهای خود برسید. پشت سر این تیم مذاکرهکننده انبوهی از ملّت شجاع ایران هستند و اجازه نخواهند داد تا شما با فشار بر تیم مذاکرهکننده به خواستههای نامعقول خود دست پیدا کنید.
- دولت از اهرمهایی همچون مجلس و تجمعات مردمی چه استفادهای میتواند داشته باشد؟
اگر نیّت دولت در پیشبرد مذاکرات در راستای حفظ استقلال ملت ایران باشد قطعاً از این اهرمها میتواند برای چانهزنی استفاده کند. دولت باید از ظرفیت ایستادگی ملّت ایران در برابر زیادهخواهیهای دشمنان بهره بگیرد نه اینکه انگشت اتهام را به سمت آنها نشانه ببرد.
آمریکاییها در دنیای امروزی فقط به یک طریق احیاء میشوند آنهم غلبه بر ایران است وگرنه کار امپراتوری آمریکا تمامشده است. اگر بتوانند بر ایران غلبه نمایند میتوانند امپراتوری خود را احیا کردهاند والا کار آنها تمام است.
- پذیرش پروتکل الحاقی و دادن مجوز برای بازرسی از مراکز نظامی و شناسایی دانشمندان هستهای همان تجربهای نیست که حالا گریبان گیر عراقیها شده است؟
ببینید، بازرسی از مراکز نظامی و دفاعی ما و شناسایی دانشمندان هسته و مصاحبه با آنها نفی روشن استقلال ملّت ایران است. آمریکاییها دنبال عراقیزه کردن ایران هستند. اتفاقاتی را که در عراق افتاده است را بروید نگاه کنید. اینها در جنگ اوّل تحت عنوان اتهام واهی سلاح کشتارجمعی و اتمی، پروتکل الحاقی را به عراق تحمیل کردند. صدام هم حماقت کرد و پذیرفت و اینها تحت عنوان پروتکل الحاقی آمدند تمام دانشمندان عراقی و زرادخانههای عراقی را شناسایی کردند و آمدند زرادخانهها را زدند. در دو سال اوّل هم تحت عنوان نظارتهای خاص بالغبر 150 نفر از دانشمندان عراقی را کشتند. اینها دنبال عراقیزه کردن ایران هستند.
*آمریکاییها به دنبال عراقیزه کردن ایران هستند*
پذیرفتن پروتکل الحاقی و دادن مجوز به آنها برای شناسایی دانشمندان هستهای و مراکز نظامی جمهوری اسلامی ایران، همه اینها زمینهسازی برای رفتن به سمت جنگ است. این آقایانی که ما را متّهم میکنند که جنگطلب هستید. ما مخالف جنگ هستیم، آنها هستند که زمینهسازی جنگ را میکنند و جنگطلب هستند. برنامه رسمی و اعلامی آمریکاییها برای منطقه خاورمیانه تجزیه کشورهای خاورمیانه است.
شما نگاه کنید عربستان را بهعنوان کشور دوست خود دارند، تجزیه میکنند. آقای حیدر العبادی که الآن سرکار خود است و به آنها نزدیکتر است تا آقای نوریالمالکی را دارند تجزیه میکنند. سوریه را دارند، تجزیه میکنند. ترکیه تجزیهشده است، به خود آنها وابسته است. آمریکاییها طبق برنامه دارند جلو میآیند. آنهایی که در رسانهها فریاد پذیرفتن پروتکل الحاقی و مجوز دادن به زیادهخواهیهای آمریکاییها را سر میدهند دارند ما را به سمت جنگ میبرند. مردمی که تحت عنوان تجمعات "اجازه نمیدهیم " به خیابانها میآیند و فریاد استقلالخواهی جمهوری اسلامی را سر میدهند اینها هستند که مخالف با جنگ هستند."اجازه نمیدهیم " مخالفت با مقدماتی است که مسیر دشمن را برای جنگ هموار میکند. ما میگوییم آنکسانی که راه را برای دشمن باز میکنند دارند کشور را به سمت ناامنی میبرند.
ماتحت عنوان مذاکرات نباید راه را برای ایجاد مشکلات امنیتی و نظامی بازکنیم. با کوتاه آمدن مقابل زیادهخواهیهای آمریکا امنیت مردم، امنیت کل کشور دچار مشکل خواهد شد. نهتنها صنعت از بین خواهد رفت و نهتنها با از بین رفتن این صنعت، اقتصاد احیا نخواهد شد، بلکه موقعیتی را که الآن داریم و امنترین کشور دنیا هستیم نابود خواهد شد؛ یعنی قرار بود ما هستهای را داشته باشیم و اقتصاد را هم به دست آوریم. اینطور که پیش میرود نه هستهای را هم خواهیم داشت و نه اقتصاد را به دست میآوریم. بلکه امنیت خود را هم از دست خواهیم داد.
ممنون از وقتی که در اختیار ما دادید.