متن کامل نطق مهرداد بذرپاش، نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس که در اختیار رسانه ها قرار گرفت، به شرح زیر است:
«اگر خاتم پیامبران به واسطه وظیفه خود که همان اسلام ناب بود اجازه تحریف خداوند را در مقابل بتهای آن زمان و خرافات جاهلیت ندادند، اسدالله غالب هم علاوه بر ادامه کار حضرت خاتم در تعریف درست خدا اجازه تحریف خاتم را هم ندادند و بخش جدی از زندگی خود را مصروف تعریف درست و صحیح پیامبر نمودند. شاهد مثال همین اثر ماندگار نهج البلاغه است که یادگار حضرت بوتراب است، تعریف درست آخرین پیامبرالهی بوده که کسی جرات نکند خوابهای پریشان خود را به پیامبر نسبت دهد و آن هم در زمان شیرخدا که کابوسی بود برای این خوابهای فرصت طلبان، بحق که امیر دلها علی (ع) خوب ایفای نقش کرد و اکنون که خمینی کبیر در میان ما نیست و دلها برای راه و رسم آن سفر کرده نگران و دلواپس است، الحق که پر کرده این خلاء را سید خراسانی که نه تنها ذرهای از مسیر پیرجماران منحرف نشده بلکه مرتب تعریف درست امام را یادآور میشود.
الحمدالله سایه ایشان بر سر ملت است وگرنه این جماعت خواب نما استعداد این را دارد که خمینی بت شکن را جوری تعریف کنند که بگویند اشتباه میکنید، امام آمریکا را فرشته بزرگ میدانست نه شیطان بزرگ. در ایران همه موافق توافقاند ولی نه هر توافقی بلکه توافق خوب.
در توافق ژنو ۴ خطای راهبردی مرتکب شدند و هر چه گفتیم، شنیده نشد و با توهین پاسخمان را دادند.
۱. عجله در توافق ژنو برای ارائه گزارش ۱۰۰ روزه اول دولت، دشمن را دچار خطای محاسباتی کرد. چرا که این پیام را داد که نیاز به توافق در ایران بالاست و ایران با هر شرطی توافق میکند.
۲. عدم توازن داده با ستانده، که در آن توافق مولفههای اصلی هستهای را در مقابل چیزی شبیه هیچ معاوضه کردیم.
۳. عدم شفاف کردن خطوط قرمز برای طرف مذاکره کننده که ایران به هیچ وجه از آنها کوتاه نمیآید.
۴. سیاه نمایی گسترده در داخل توسط دولت که خود پیام بسیار روشنی به طرفهای غربی بود. مواردی از قبیل خزانه خالی، حتما جز خطاهای راهبردی دولت بود که امیدواریم از سر خیرخواهی بوده باشد.
این چهار خطای راهبردی را مرتکب شدیم که آمریکا ۱۶ ماه پس از ژنو ناگهان از طرحی به نام لوزان رونمایی کرد. بیانیه لوزان بعلاوه گزاره برگ آمریکاییها که بهتر است آن را همان پیش نویس توافق بدانیم، چرا که هیچ تکذیبی نشد و جایش نسخهای منتشر نشد، چهارچوب لوزان حاوی ۳ محور اساسی بود؛
۱. محدودیتهای هستهای پذیرفته شده توسط ایران که باید در فرصت کافی روی آن مفصل بحث کنیم و با اجرای آن همانطور که گفتیم باید خود را مهیا برای برگزاری مراسم ختم صنعت هستهای کنیم که بعد از این یک صنعت فانتزی بیخاصیت خواهیم داشت. توافقی که ما را حدود ۱۵ سال فریز میکند و فعالیتهای ما را متوقف میکند، ۱۵ سالی که خود در دوره محصول تکنولوژیهای روز دنیا یک عمر محسوب میشود و هر روز در دنیای فناوری باید آماده عرضه تکنولوژیهای جدید باشیم.
۲. پذیرش نظام نظارت و بازرسی توسط ایران، نظارتهای پروتکلی که خود جای بحث بسیار دارد (مانند پروتکل الحاقی) را هم کنار بگذاریم نظارت فراپروتکلی ویژه ایران که داستانی خواندنی برای تاریخ خواهد بود و همه منتظر ببینند واکنش ما به این درخواست چگونه است. در ژنو آنگونه رفتار کردیم و امتیاز دادیم و حال باید منتظر دریافت پیشنهادهایی اینچنینی هم باشیم که درخواست بازجویی از مقامات نظامی و امنیتی ما را هم بدهند.
نظارتی که به نظر و در صورت پذیرش خیانت به تاریخ و سایر ملتهاست چرا که پس از ایران میتوانند ملتهای دیگر هم با این رویه زیر شدیدترین فشارها قرار دهند و برخورد کنند. اخیرا عناوین هم عوض میشود و تحت عنوانهای زرورق شده مانند دسترسی مدیریت شده بیان میشود. بله عنوان درستی است ولی مدیریت شده توسط آنها و نه ما، چرا که آنها مدیریت شده میخواهند به نقاط مدنظر برسند نه اینکه شما بگویید کجا بروند و یا کجا را دستمال بکشند آنهم با چشمان بسته. واقعا راجع به محل تجمع سرویسهای اطلاعاتی با عنوان آژانس چگونه فکر کردهایم.
۳. برداشتن تحریمها که محور سوم لوزان است خود داستان جالب توجهی در نوع خود است، پس از اینکه ما اقدامات خود را انجام دادیم و آژانسی که تاریخچه خیانت آن به ملت ایران هویداست، کار ما را تائید کرد آن وقت بخشی از تحریمها نه لغو بلکه تعلیق میشود، آن هم بخشی نه همه آنها.
اقدامات ما را آژانس تأیید می کند؛ اقدامات آژانس را چه کسی تأیید می کند!؟
راستی یک سوال در اینجا پیش میآید: اقدامات ما توسط آژانس تائید میشود ولی اقدامات آنها را چه کسی تائید میکند؟ اگر ما بخشی از تعهدات خود را انجام ندهیم، در مقابل کشورهای عضو آژانس مسئولیم و آنها میتوانند علیه ما اقدام مشترک تعریف کنند ولی اگر آنها تعهدات خود را انجام ندهند در مقابل چه سازمان و مقامی مسئولند؟
نکند تیم مذاکره کننده که باید از زحمات آنها تقدیر کرد اشتباه کند، اشتباهی که صنعت هستهای ما را با موضوعات صدر اصل ۴۴ اشتباه بگیرد و نقش هیات عالی واگذاری را ایفا کند.
امنیت ملی را به مزایده نگذاریم
حق نداریم امنیت ملی را به مزایده بگذاریم که در اینصورت تاریخ قضاوتهای بدی خواهد کرد. امنیت ملی ما آنهم در شرایطی که میبینید منطقه چه خبر است. مجمع الجزایر آدمکشان عالم در این منطقه جمع شدهاند دلارهای سعودی و پشتیبانی آمریکا و طراحی صهیونیستی در منطقه چهها که نمیکند.
شک نکنیم بهانه هستهای پنجرهای برای ورود به توانمندیهای نظامی این ملت است که سعودی نقش قابل توجهی را در این باز کردن پنجره ایفا میکند؛ بدون شک فشارهای منطقه علیه ایران و تقویت روز افزون داعش و امثالهم در منطقه علیه ایران حکم اهرم فشاری در مذاکرات را پیدا کرده است که فشار در منطقه و چانهزنی در مذاکرات بصورت گاز انبری تکمیل سناریوی مثلث سعودی، آمریکایی و صهیونیستی برای فشار به جمهوری اسلامی ایران است، در کنار این ضعف دیپلماسی نفتی که قیمت نفت را اینگونه به نصف کاهش داده و به فرض برداشته شدن تحریمها هم درآمد نفتی ما تغییری نخواهد کرد، باید ضعف مدیریت اقتصادی کشور را هم اضافه کرد.
افزایش یکباره قیمت بنزین و فرآوردههای نفت و گاز مردم را شوکه کرد
در این وضعیت، مدیریت اقتصادی کشور در کجا ایستاده است. افزایش یکباره قیمت بنزین و سایر فرآوردههای نفت و گاز مردم را شوکه کرد. هر روز خبرهای ناگوار افزایش قیمت تعرفههای مختلف پزشکی همه را سر در گم کرده است. افزایش ۵۰ درصدی هزینههای مردم در حوزه درمان، افزایش نرخ حمل و نقل عمومی و عوارض ساخت و ساز و واردات بیرویه اجناس مصرفی آنهم در شرایطی که به لحاظ ارز در محدودیت به سر میبریم.
بلاتکلیفی و فشار به متقاضیان مسکن مهر، مشکلات عدیده و بهم ریختگی فضای مدیریتی در آموزش و پرورش، عدم اجرای قانون و طرحهای جلوگیری از قاچاق کالا و ارز، قطع شبانه یارانهها از مردم که سیاهه آن از حوصله این مجال خارج است.
معلوم نیست با کدام تز مدیریتی در حال انجام است در کنار آن کم تحرکی در دستگاههای اجرایی و جلسات انتخاباتی مسئولین اجرایی روی اعصاب مردم راه میرود.
تهران پر افتخار، اسلامشهر با آن مردم همیشه در صحنهاش و ری سرافراز با مردم مومن و انقلابیش و شمیرانات با صلابت با مشکلات عدیدهای دست به گریبانند.
ترافیک، آلودگی هوا، ساخت و سازهای غیر مجاز و بعضا بیضابطه، کمبود آب، عدم انسجام مدیریتی در پیگیری مسائل تهران و شهرهای اطراف، وضعیت نابسامان واحدهای تولیدی و اقتصادی که بخش اعظم بار اقتصاد کشور را به دوش میکشند، تورم بالای شهری و معضلات فرهنگی و کمبود سرانه فضای فرهنگی، ورزشی و تفریحی، همه فکر میکنند افرادی که در تهران ساکنند همگی افراد متمول و برخوردار میباشند در صورتیکه واقعیت با این نگاه فاصله دارد، حدود نیمی از مردم شریف ساکن حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس به لحاظ درآمدی در سطح متوسط به پائین جامعه قرار دارند.
این در حالی است که تهران بیشترین سهم درآمدهای مالیاتی کشور را محقق می کند، ولی کم برخوردارترین شهر به لحاظ توزیع منابع است.
ساخت و سازهای غیرمجاز و بیرویه در اطراف تهران به طور خاص و سایر شهرهای ذکر شده امان مردم را بریده و شهرها دیگر قابل سکونت آرام و مناسب نیستند. آسیبهای اجتماعی و اعتیاد نقطه تمرکزش در تهران است که گویا همه ما مسئولین دیگر برایمان طبیعی و عادی شده است.
تهران نیازمند جسارت در تصمیم گیری است و با تعارف و رودربایستی کارها سامان نمییابد».