کد خبر 426965
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۱:۰۱

قوه قضاییه بارها علیه بقایی پرونده‌هایی را مطرح کرد که مسئولین در دولت نهم و دهم با حمایت‌هایی، باعث جلوگیری از محاکمه و رسیدگی به اتهامات وی شدند؛ اما قوه قضاییه با بازداشت بقایی نشان داد که در رسیدگی به اتهامات، نگاه سیاسی ندارد.

گروه سیاسی مشرق- خبر کوتاهی که روز گذشته سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد، بسیار خبرساز شد. خبر حکایت از بازداشت حمیدرضا بقایی، معاون اجرایی رئیس جمهور سابق و رئیس سازمان میراث فرهنگی، داشت.
سخنگوی قوه قضاییه از اتهامات بقایی چیزی نگفت و از بیان اتهامات معذرت‌خواهی کرد، اما با بررسی سابقه بقایی و پرونده‌هایی که وی قبلا با آنها درگیر بوده، می‌توان فضای کلی اتهامات وی را برداشت کرد. ابتدا سوابق مبهم بقایی قبل از دولت نهم را مرور و سپس به بررسی برخی از جنجال‌ها و مشکلات که توسط وی پدید آمده بود، اشاره خواهیم کرد.

سوابق مبهم بقایی قبل از تشکیل دولت نهم

از سوابق بقایی در زمان انقلاب و جنگ اطلاعی در دست نیست، البته او در زمان انقلاب فقط 9 سال داشته و توقعی نمی‌توان داشت که در انقلاب فعال بوده باشد،‌ اما درباره حضور او در جنگ نیز اطلاعی در دست نیست. در حالی که بسیاری از هم سن و سالان او در جبهه حضوری فعال داشته‌اند.

درباره سابقه او بعد از جنگ نیز گفته شده که وی «در سال‌های پایانی دفاع مقدس، در وزارت اطلاعات و در جوار یکی از مدیران کل این وزارتخانه، اسفندیار رحیم مشایی، در تشکیلات "مدیریت مناطق بحران" فعالیت کرده است. مشایی در آن هنگام مسئول سیاست‌گذاری وزارت اطلاعات در برابر کردهای غرب کشور بود، اما هنوز کسی نمی‌داند چرا بقایی از وزارت اطلاعات جدا شد.» درباره فعالیت دهه 70 بقایی نیز برخی معتقدند که وی در وزارت کشور مشغول بوده، اما مسلم این است که وی مقابل اصلاح‌طلبان، تجدید نظرطلبان و دگراندیشان، فعالیتی نداشته است؛ در واقع با توجه به کارنامه بقایی باید بگوییم در دفاع از ‌ارمان‌های انقلاب نمره‌ای در کارنامه این فرد وجود ندارد.

سوابق مشخص‌تر بقایی از ورود او به صدا و سیما شروع می‌شود. اوایل دهه 80، رحیم مشایی به رادیو تهران آمد و بقایی را نیز با خود به این مجموعه آورد. بقایی در رادیو تهران به عنوان مسئول سایت این رادیو، شروع به کار کرد. پس از آن، بقایی به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران رفت تا در خدمت استاد و رئیس چند ساله، اسفندیار رحیم مشایی بماند.[1]

جنجال‌های بقایی در دولت‌های نهم و دهم

پس از پیروز شدن محمود احمدی نژاد در انتخابات نهم ریاست جمهوری، رحیم مشایی نیز به سازمان میراث فرهنگی رفت و با او چند تن از دوستان و همکاران قدیمی نیز از خیابان بهشت، به ساختمان خیابان آزادی کوچ کردند. بقایی نیز به عنوان معاون مشایی در سازمان میراث فرهنگی مشغول شد و با انتقال مشایی از میراث فرهنگی به دفتر ریاست جمهوری در پاستور، بقایی به جای وی نشست. همزمان، حمید بقایی، رئیس مناطق آزاد تجاری نیز بود و در یکی دو وزارتخانه نیز به عنوان عضو هیات مدیره شرکتها مشغول بود. پس از سازمان میراث فرهنگی، بقایی به معاونت اجرایی رئیس جمهور منصوب و نمایندگی وی در شورای نظارت بر صدا و سیما و چندین شغل دیگر منصوب شد. او همانند رئیس خود هیچ‌گاه خود را یک اصولگرا نمی‌دانست و اصولگرایان نیز هیچ‌گاه این افراد را جزیی از جریان اصولگرایی نمی‌دانستند.

جنجال اول: اعطای لقب کورش زمان به احمدی نژاد

در شهریورماه 89 احمدی‌نژاد لقب کوروش زمان را از رئیس سازمان میراث فرهنگی گرفت. حمید بقایی در روزهایی که «مکتب ایرانی» کلیدواژه جنجالی جریان انحرافی شده بود، احمدی‌نژاد را کوروش زمان نامید و گفت: «آقای احمدی‌نژاد با مواضعی که در مقابل آمریکا در سازمان ملل گرفته، به نوعی کوروش زمان است.»[2]

جنجال دوم: انفصال از خدمت به مدت چهار سال و حمایت‌های احمدی نژاد

بقایی در سازمان میراث فرهنگی شاکیان زیادی داشت. علت اصلی این شکایتها، محدود کردن مالکیت مالکان خصوصی بر اماکن و بناهایی است که سازمان میراث فرهنگی مدعی بود برای حفاظت از تاریخ و فرهنگ ایران، آنها را در لیست حفاظتی خود قرار داده است و در همان زمان، حجت الاسلام منتظری، رئیس دیوان عدالت اداری معتقد بود که «به دلیل انجام ندادن اقدامات در چارچوب قانون، به سازمان میراث فرهنگی اعتراض داریم، زیرا برای مردم ایجاد مشکل می‌کنند که منجر به طرح شکایت می‌شود، ما نیز در چارچوب قوانین و مقررات عمل می‌کنیم و در نتیجه یکسری از اقدامات میراث فرهنگی نقض می‌شود.»

پس از صدور رأي ديوان درباره تخلفات بقايي و صدور حكم قطعي، وي از اجراي آن استنكاف مي‌ورزد و همين موضوع باعث مي‌شود وي به چهار سال انفصال از خدمات دولتي محكوم شود.

احمدي‌نژاد اما در مراسم توديع و معارفه رييس سازمان ميراث فرهنگي در شرايطي كه خبر حكم انفصال بقايي منتشر شده بود، از معاون اجرايي خود به دليل خدماتش در دوران رياست بر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري تشكر كرد و گفت: بدانيد بنده به عنوان كوچك‌ترين ملت ايران تا روزي كه هستم مدافع مستحكم، ‌محكم و قاطع مجموع خدمات شما خواهم بود. وي باوجود صدور حكم اوليه انفصال از خدمات دولتي براي بقايي درباره ادامه حضور وي در دولت در پيام صريحي براي ديوان عدالت اداري تاكيد كرد: ان‌شاءالله خدمات وي در حوزه معاونت اجرايي و مسووليت‌هاي گوناگون به ملت و اسلام عزيز ادامه پيدا مي‌كند.[3]

این حمایت‌های احمدی نژاد طی دوران ریاست جمهوری باعث می‌شد که کار دیوان عدالت اداری و قوه قضاییه برای رسیدگی به شکایات علیه بقایی به کندی پیش برود وگرنه قوه قضاییه در چند سال گذشته به بزرگترین پرونده­های جمهوری اسلامی رسیدگی کرده است و بدون توجه به جایگاه افراد آنان را محاکمه کرد. نمونه عینی آن محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت احمدی نژاد، است که به پنج سال حبس محکوم شد. در نتیجه می­توان گفت که قوه قضاییه عزم جدی برای مبارزه با فساد را در برنامه­‌های خود دارد و از اسم و رسم هیچ­کس ترسی ندارد.

جنجال سوم: تخلف 450 میلیون یورویی در کیش

دیوان عدالت اداری تنها جایی نبود که بقایی با آن جا وارد کشمکش شده بود. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور از تخلف 450 میلیون یورویی در یک مناقصه که پای بقایی در آن در میان بود خبر داده و گفته بود که حمید بقایی، معاون اجرایی رئیس‌جمهوری در نامه‌ای به یکی دیگر از معاونتهای ریاست جمهوری دستور داده است تا با «ترک تشریفات مناقصه» قرارداد «۴۵۰ میلیون یورویی احداث سالن اجلاس کیش» به یک شرکت خصوصی واگذار شود.

سازمان بازرسی اعلام کرده بود شرکت خصوصی مجری پروژه، چهار روز قبل از واگذاری قراداد تأسیس شده است. دفتر معاون اجرایی رئیس جمهور وقت از سازمان بازرسی خواست که اسناد این ادعا را منتشر کند و دفتر پورمحمدی در سازمان بازرسی کل کشور هم بخش هایی از اسناد این مناقصه را منتشر کرد، اما بار دیگر پاسخی از دفتر حمید بقایی منتشر شد که در آن مصطفی پورمحمدی به «کشف خیالی» متهم شده بود و خطاب به پورمحمدی نوشته شده بود: «برای آخرین بار به شما فرصت می دهیم که عین متن قرارداد، اسناد مالی پرداختی و نیز اسامی همه کسانی را که خورده‌اند! و برده‌اند! منتشر کنید اگر منتشر کردید که ما رسماً در پیشگاه ملت بزرگ ایران عذرخواهی خواهیم کرد، اما اگرمنتشر نکردید باید بدانید که ملت شریف ایران اظهارات شما را یک بلوف آشکار و یک چاخان بزرگ خواهند دانست.»

جنجال چهارم: تخلف 16 میلیاردی در دانشگاه ایرانیان

دولت دهم تمام شد، اما ماجرای کشمکش‌ها و جنجال‌های بقایی هنوز ادامه داشت. آخرین نمونه این کشمکش‌ها ماجرای 16 میلیاردی است که از حساب ریاست جمهوری به حساب دانشگاه ایرانیان منتقل شده و ساختمان‌هایی که در مناطق آزاد به این دانشگاه اجاره داده شده است. بعد از آن ماجرای پرسروصدای 16 میلیارد که گفته می‌شد با وساطت بقایی به حساب دانشگاه احمدی نژاد واریز شده است.

اکبر ترکان مشاور حسن روحانی در یک برنامه تلویزیونی با بیان اینکه منطقه آزاد به حیات خلوت برخی کارها تبدیل شده است، گفت: ساختمانی را در منطقه آزاد قشم برای دانشگاه احمدی نژاد( ایرانیان) واگذار کردند که همه این تخلفات در این حیات خلوت انجام شده؛ این ساختمان از اموال منطقه آزاد است، مال دولت است به چه حسابی اجاره داده شده است؟ چرا این اموال تاراج شده است؟ مگر ارث پدرتان است؟ حمید بقایی دبیر سابق مناطق آزاد در نامه‌ای به ترکان این ادعا را کذب خواند و نوشت: جنابعالی در این مصاحبه الفاظی از قبیل «ارث پدر» و «تاراج» به کار برده‌اید؛ با توجه به اینکه این الفاظ در نوع خود الفاظی سخیف و نوعی اتهام محسوب می‌شود، به کارگیری آنها در یک برنامه زنده تلویزیونی آنهم از سوی مشاور عالی رئیس‌جمهور غیرقابل توجیه است. با این وجود اکبر ترکان اعلام کرد که اسناد این واگذاری ها موجود است و سپس در رسانه ها جزئیاتی از اقدام حمید بقایی را منتشر کرد.[4]

آنچه ذکر شد تنها بخشی از سوابق و جنجال‌هایی است که بقایی طی سال‌های مسئولیت خود در دولت‌های نهم و دهم انجام داده بود و همان‌گونه که گفته شد، قوه قضاییه از همان زمان عزم جدی برای مقابله با این فسادها و مشکلات داشت و بارها و بارها علیه بقایی پرونده‌هایی را مطرح کرد که مسئولین و دولتمردان در دولت نهم و دهم با حمایت‌های بی‌دریغ خود از بقایی، باعث جلوگیری از محاکمه و رسیدگی کامل به اتهامات وی شدند، اما قوه قضاییه با بازداشت بقایی نشان داد که در رسیدگی به پرونده‌های سیاسی، از هر جناحی که باشند، هیچ‌گاه عقب‌نشینی نخواهد کرد و رعایت عدالت را درباره همه افراد و اقشار انجام خواهد داد.

از سوی دیگر، رسانه‌ها و افراد شاخص و فسادستیز جریان اصولگرا در دوران احمدی نژاد، فسادها و مشکلات جریان انحرافی را بارها مطرح کرده بودند و خواستار رسیدگی به این فسادها بودند. مثلا (اینجا) و (اینجا) و (اینجا) را اگر نگاه کنید تنها به بخشی از اخباری که مشرق درباره بقایی منتشر کرده است، دسترسی پیدا می‌کنید. این رویکرد توسط بسیاری از جریانات اصیل اصولگرا در دوره احمدی نژاد وجود داشت و اصولگرایان بدون توجه به علقه‌های جناحی به بیان مشکلات دوره احمدی نژاد می‌پرداختند. در صورتی که رویکرد اصلاح‌طلبان در فسادستیزی، کاملا جناحی و بر اساس منافع احزاب اصلاح‌طلب است.

رفتار رسانه‌ای اصلاح‌طلبان مقابل دستگیری یار احمدی‌نژاد

در کنار سوابق بقایی و تمامی حواشی ایجاد شده، نیم نگاهی به رفتار رسانه‌ای رسانه‌های اصلاح‌طلب حاکی از خوشحالی این جریان از دستگیری یکی دیگر از یاران احمدی نژاد است و از سوی دیگر، حمایت از قوه قضاییه برای این اقدام قاطع است ولی سؤال این است که این جریان و رسانه‌های مطبوعش در جریان اعلام حکم مهدی هاشمی چه برخوردی از خود نشان می‌دهند! عاقلانه این است این جریان در روند فساد ستیزی، همراه با قوه قضاییه از استیفای حقوق بیت‌المال حمایت کند.

{$sepehr_album_27568}



[1] http://www.khabaronline.ir/detail/152383

[2] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/226848

[3] http://www.fardanews.com/fa/news/202339

[4] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/245917