گروه بین‌الملل مشرق - «ابو محمد الجولانی»، سرکرده گروه تروریستی تکفیری «جبهه النصره»، شاخه رسمی القاعده در سوریه در مصاحبه با شبکه قطری «الجزیره» مدعی شد که گروهش هم اکنون به کوتاه کردن دست و پای ایران از منطقه اکتفا می کند، اما اگر احساس کند که این اقدام کفایت نمی کند، نبرد را به داخل ایران منتقل خواهد کرد. الجولانی در ادامه ادعاهایش افزود: برنامه و هدف ایران در منطقه احیای امپراتوری ایرانی است که فتوحات اسلامی به آن پایان داد.
سرکرده گروه تروریستی تکفیری جبهه النصره در بخش دوم حضورش در برنامه «بدون مرز» شبکه قطری الجزیره که چهارشنبه گذشته پخش شد، گفت: ایران از تشییع برای توسعه و گسترش نفوذ خود در منطقه بهره برداری می کند و در این بین آمریکا تلاش دارد، ایران را نیز به ورطه ای که منطقه در آن گرفتار آمده سوق دهد تا این کشور را نیز به میدان جنگ و درگیری بین کشورهایی که در آن نفوذ دارد و شاهد درگیری در آن هستیم، تبدیل کند.
سرکرده گروه تکفیری النصره رابطه ایران و سوریه را رابطه ای مبنی بر ائتلاف و هم پیمانی توصیف کرد و گفت که اسد خود کشور و مملکتش را بنا کرد و سپس موضوع رابطه اش با تهران مطرح شد، در حالی که حزب الله لبنان و جنبش انصار الله یمن و دیگر گروه های شیعی در واقع ساخته و پرداخته ایران هستند.
وی افزود: ایران به واسطه گروه های شبه نظامی شیعی و نه نیروهای نظامی در سوریه حضور دارد و حضور نظامی ایران در سوریه به سطح «کارشناسان نظامی» محدود می شود و آمریکا به این جهت منطقه را به ایران تسلیم کرده تا بین کشورهای منطقه درگیری و جنگ روی دهد و سپس برای پایان دادن به این جنگ ها به این کشور (آمریکا) روی آورده شود.
وی درباره «طوفان قاطعیت» گفت که احتمال می دهد، چنین عملیاتی در سوریه رخ دهد و دلیل این مدعا را در این دانست که حکام و شیوخ عرب از تاج و تخت خود حمایت و دفاع می کنند و مردم نزد آنها ارزش و بهایی ندارند، علاوه بر اینکه آنها به غرب نیز وابسته هستند.
در ادامه الجولانی به انقلاب های مردمی که کشورهای منطقه شاهد آن بود، پرداخت و تاکید کرد که «ایمن الظواهری»، رهبر گروه القاعده در سخنانی خواهان حمایت از این انقلاب ها شد.
اما به اعتقاد وی اغلب این انقلاب ها به این جهت شکست خوردند، چون ارتش های منطقه که میلیون ها دلار صرف آنها شده، برای حمایت از مردم و ملل منطقه تشکیل و تسلیح نشده اند، بلکه هدف از تشکیل این ارتش ها تسلط و حاکمیت بر این مردم بوده است، به همین دلیل مردم علیه آنها قیام کردند. به همین دلیل است که این ملت ها به آزادی مورد نظرشان دست نمی یابند، مگر آنکه ارتش هایی مخصوص خود تشکیل دهند.
الجولانی تاکید کرد که اقدامات و اعتراض های مسالمت آمیز و تظاهرات زبانی نیست که این حکام و شیوخ آن را درک کنند و دریابند. در این ارتباط سرکرده جبهه النصره از انحراف رخ داده در جماعت اخوان المسلمین مصر و همسویی اش با غرب، آن هم بیش از آنکه خود غرب خواهان آن باشد، انتقاد کرد.
وی گفت: این «عبد الفتاح السیسی»، رئیس جمهوری مصر نبود که علیه «محمد مرسی»، رئیس جمهوری سابق و برکنار شده این کشور قیام کرد، بلکه این آمریکا بود که علیه مرسی قیام کرد و در این بین السیسی تنها یک ابزار بود. الجولانی از اخوان المسلمین خواست فعالیت ها و اقدامات مسالمت آمیز کنار نهند و سلاح به دست گیرند.
درباره جبهه گیری برخی طرف های بین المللی مانند آمریکا و کشورهای غربی علیه برخی از گروه ها و رژیم های منطقه ای الجولانی گفت: رابطه با سازمان القاعده یا عدم ارتباط با آن دلیل جبهه گیری آمریکا و غرب علیه آنها نیست، چون رژیم سابق عراق به رهبری صدام حسین یا جنبش حماس در نوار غزه، هیچ ارتباطی با القاعده ندارند، ولی در فهرست تروریسم این کشورها قرار دارند. بنابراین آنچه مطرح است، قضیه نظام حاکم بر جهان و حاکمیت آمریکا بر آن است و اینکه هرکس و هر طرفی از سیطره این نظام خارج شود، اتهامات آماده شده اند تا به آنها وارد شود.
سرکرده جبهه النصره توضیح داد که عناصر گروه «داعش» به دستورات و اوامر رهبر القاعده مبنی بر عدم انجام عملیات های بمبگذاری در بازارها و حسینیه ها عمل نکردند و آنها را متهم کرد که دیگر مسلمانان را تکفیر و ریختن خون آنها را مباح می کنند، بنابراین از نظر الجولانی آنها «خوارج» هستند و خلافت مورد ادعای آنها را به اتفاق نظر علما باطل دانست، اگرچه داعش، جبهه النصره را تکفیر می کند.
به اعتقاد الجولانی داعش در عراق بسیار سخت تر و جدی تر از آنچه در سوریه شاهد آن هستیم، مبارزه می کند و دلیل این امر را در این دید که اغلب سرکردگان و فرماندهان داعش عراقی الاصل هستند و تاریخ قدیمی در مبارزه و جنگ در این گروه دارند.
در مقابل الجولانی تاکید کرد که جبهه النصره در سوریه توامان دو کار انجام می دهد، هم مبارزه می کند و می جنگد و هم تمام نیازهای مردم را تامین و تسهیلات لازم از جمله آب و برق و انجام معاملات مورد نیاز را برای آنها برآورده می کند.
با این حال وی آنچه آن را «ایستادگی و مقاومت مردم سوریه» توصیف کرد، را ستود و تصریح کرد که مسلمانان به عزت و بزرگی خود نخواهند رسید، جز با توسل به راه و خط مشی که اهل شام (منظور مردم سوریه) برای آزادسازی دمشق پیش گرفته اند.
گروه تروریستی تکفیری جبهه النصره تا پیش از آغاز بحران سوریه در 15 مارس سال 2011 میلادی گروه شناخته شده ای نبود و تنها پس از انفجارها تروریستی که مراکز نظامی و امنیتی نظام سوریه در ماه های اولیه ورود بحران سوریه به مرحله حمل سلاح و مبارزه مسلحانه علیه نظام و برعهده گرفتن مسئولیت این انفجارها توسط جبهه النصره، این گروه در عرصه میدانی سوریه شناخته شد و به تدریج برخی از مناطق شمالی و جنوبی سوریه را تصرف کرد و به اشغال خود درآورد.
اما ابو محمد الجولانی در مصاحبه خود با شبکه الجزیره 12 پیام را به مخاطبانش داد:
یک: عدم چشم پوشی از بیعت با گروه القاعده
ابو محمد الجولانی در مصاحبه اش به نیت و قصد این گروه از چشم پوشی و صرف نظر کردن از بیعت یا قطع ارتباط با گروه القاعده، به خصوص پس از انتشار گزارش های رسانه ای در این اواخر مبنی بر قصد این گروه از قطع رابطه با القاعده و باطل کردن بیعتش با القاعده هیچ اشاره ای نکرد.
وی در سخنانش به این نکته اشاره کرد که در خصوص استراتژی گروهش و ترتیب بندی اهداف و اولویت هایش، سرکرده القاعده وی را راهنمایی می کند و اینکه توصیه های الظواهری بر این نکته تاکید دارد که «آنچه در سوریه اهمیت دارد، براندازی نظام در این کشور و هم پیمانانش در این کشور مانند حزب الله و دستیابی به تفاهم با گروه های دیگر برای برپایی و تاسیس حکومت اسلامی و همچنین عدم استفاده از سرزمین شام به عنوان نقطه سرآغاز و انجام حملاتی علیه غرب است تا موجب ایجاد هرج و مرج در نبردها و درگیری های جاری در این کشور نشود.
دو: عدم حمله به غرب منوط به پیش شرط هایی می باشد
با توجه به راهنمایی ها و توصیه های ایمن الظواهری، الجولانی تاکید کرد که جبهه النصره از کشور سوریه به عنوان پایگاهی برای انجام حملات و عملیات های خود علیه غرب و آمریکا استفاده نمی کند.
با این حال وی این عدم اقدام جبهه النصره را منوط به عدم ادامه حملات هوایی ائتلاف بین المللی موسوم به ضد داعش به رهبری آمریکا علیه مقرهای این گروه در سوریه دانست و در صورت ادامه این عملیات، تمام گزینه ها روی میز النصره خواهد بود و این گروه دفاع از خود را حق خود می داند و غرب و آمریکا شاهد اقداماتی خواهد بود که به سود آن نخواهد بود.
سه: مشروط بودن امنیت علوی ها و اقلیت های سوریه
از سوی دیگر ابو محمد الجولانی پیام های اطمینان بخشی به طایفه علوی های سوریه داد، اما دادن امنیت به آنها را مشروط به شروطی کرد.
وی درباره این شروط گفت که اهل سنت دارای کینه های بسیاری از طایفه علوی هاست که «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه منتسب به آن است و این طایفه مرتکب اعمالی شده که موجب شده تا آنها از دین اسلام براساس دیدگاه و نظر اهل علم خارج شوند.
اما الجولانی مدعی شد که جنگ آنها، جنگ انتقامجویانه نیست و جبهه النصره تنها با طرف هایی می جنگد که به روی این گروه سلاح برمی دارد و با آن مبارزه می کند.
شروط مورد نظر الجولانی برای در امان ماندن علوی ها به گفته وی آن است که «هر منطقه علوی نشین باید اعلام کند که از نظام سوریه و اقداماتش مبراست و جوانان آنها باید از حضور در صفوف نظام ممانعت کنند و به دین اسلام باز گردند، چون جبهه النصره برادر آنهاست و از آنها دفاع می کند.
سرکرده جبهه النصره همچنین پیام های اطمینان بخشی درباره سرنوشت اقلیت ها در سوریه به ویژه مسیحیان و دروزیان داد و تاکید کرد که گروهش با آنها با سعه صدری که در اسلام وجود دارد و براساس احکام شریعت تعامل خواهد کرد و جبهه النصره کسی را تکفیر نخواهد کرد، چون تکفیر مسلمان نیازمند فتواست !!
چهار: آمریکا حامی بزرگ نظام در سوریه است
ابو محمد الجولانی در ادامه مدعی شد که دلایل و مستنداتی در اختیار دارد که هماهنگی موجود بین آمریکا و نظام سوریه را ثابت می کند و بر حمایت آمریکا از نظام سوریه تاکید دارد و یکی از دلایل این امر پروازهای متناوب و مستمر جنگنده های ائتلاف بین المللی آمریکا و ارتش سوریه بر بمباران مواضع و نقاطی خاص و گاهی همزمان با یکدیگر است.
الجولانی گفت: آمریکایی ها نقش بزرگی در حمایت از نظام در سوریه دارند و این حمایت از طرق مختلفی صورت می گیرد که بارزترین آنها، بمباران مقرها و مواضع جبهه النصره است که از مسلمانان دفاع می کند و این بمباران ها زمانی تشدید می شود که النصره خطری برای نظام در سوریه تشکیل دهد یا آن را تحت فشار بگذارد.
وی نقش آمریکا و ائتلاف بین المللی اش را آرام کردن مردم سوریه برای رسیدن به راه حل سیاسی در خصوص بحران سوریه آن هم بر اساس منافع مورد نظر این کشورها دانست.
پنج: رد راه حل سیاسی
سرکرده جبهه النصره بار دیگر بر رد و عدم پذیرش حضور و مشارکت در هرگونه تلاش منطقه ای و بین المللی برای دستیابی به راه حل سیاسی در سوریه چه از طریق ژنو و غیره تکرار و تاکید کرد، عناصرش که آنها را «مجاهدین» نامید، با قدرت سلاح اوضاع و شرایط موجود را تغییر خواهند داد و نظام در سوریه و «بشار اسد» را سرنگون خواهند کرد.
الجولانی در این خصوص پیش بینی کرد که سرنگونی نظام در سوریه چندان به درازا نخواهد کشید و نبردها در سوریه به پایان خود نزدیک می شود.
شش: النصره قصد اعلام تشکیل امارت برای خود به این زودی ها را ندارد
الجولانی تاکید کرد که جبهه النصره همچنان در مرحله از پیش رو برداشتن گروه های دیگر و گروه هایی است که با آن مبارزه می کنند و در مرحله کنونی تلاشی برای تاسیس امارت یا دولتی اسلامی برای خود ندارد، اگرچه وی در ادامه تاکیداتش افزود که النصره سعی می کند تا شریعت را در مناطق تحت تصرفش پیاده و پایه های آن را تحکیم کند تا مسلمانان از برکت آن بهره مند شوند.
هفت: نظام سوریه را در دمشق باید سرنگون کرد
سرکرده جبهه النصره با وجودی که بر اهمیت نبرد ساحل تاکید دارد و بالطبع منظور وی استان لاذقیه است که بر سواحل دریای مدیترانه قرار دارد و اغلب ساکنان آن را علوی تشکیل می دهند و اینکه به اعتقاد وی در طول چهار سالی که از بحران سوریه می گذرد، مناطق علوی نشین از رخ دادهای جاری در سوریه در امان بودند و عناصر جبهه النصره به مناطق علوی نشین نزدیک شده اند و این مناطق هم اکنون زیر آتش النصره قرار دارد، اما نبرد واقعی و تاثیر گذار علیه نظام را باید در دمشق جستجو کرد و آنجاست که نظام سوریه سرنگون می شود نه شهر «قرداحه» (که زادگاه بشار اسد و بسیاری از مسئولان نظام شمرده می شود).
هشت: رد حمایت یا ارتباط با طرف های منطقه ای یا بین المللی
ابو محمد الجولانی در بخشی از مصاحبه خود به شدت هرگونه دریافت کمک مالی یا حمایت از دولت، کشور یا طرف منطقه ای یا بین المللی را رد کرد و این موضوع را امری مردود از دیدگاه گروهش دانست و تاکید کرد که دریافت چنین کمک یا حمایتی به معنای سرسپردن به خواسته های آن طرف است و این موضوعی است که النصره آن را نمی پذیرد.
با این حال الجولانی خاطر نشان کرد که گروهش کمک ها و هدایای شخصی و خصوصی را از مسلمانانی که جبهه النصره و القاعده را دوست دارند، دریافت می کند.
وی همچنین به غنیمت ها و برخی اعمال و کارهای تجاری و اقتصادی اشاره کرد که جبهه النصره در مناطق تحت تصرفش دست به آن می زند و برایش درآمد زایی دارد و موجب می شود تا این گروه به خودکفایی و استقلال داخلی برسد.
نه: ائتلاف استراتژیک با گروه «جیش الفتح»
در حالی که گزارش های رسانه ای به این نکته اشاره می کنند که جبهه النصره مهمترین گروه و بارزترین آن در تشکیل ائتلاف تروریستی موسوم به «جیش الفتح» است و اینکه این گروه طی دو ماه گذشته توانسته، بر شهر ادلب، مرکز استان ادلب، در شمال غربی سوریه و مناطق گسترده ای در ریف آن تسلط پیدا کند و همه و همه اینها از سوی این گزارش ها تلاش النصره برای بهبود وجهه اش و دستیابی به حمایت آمریکا و غرب و خروج از فهرست تروریسم این کشورهاست، الجولانی تاکید کرد که «جیش الفتح» صرف نظر از اینکه چه گروهی آن را هدایت و رهبری می کند، ائتلافی استراتژیک متشکل از تعدادی از گروه های مسلح اسلامگرا (یا در واقع همان تکفیری) است.
وی تاکید کرد که در جنگ جاری در سوریه جبهه النصره در راس حملات قرار دارد و در این بین اگر مشاهده شده است که جبهه النصره به ائتلاف یا همان اتاق عملیات «جیش الفتح» ملحق شده، هدف تصرف استان ادلب و تسلط بر آن بوده و از این حیث ائتلافی استراتژیک و استوار بر اصل شورا، صرف نظر از اینکه چه گروهی آن را هدایت و رهبری می کند، شمرده می شود.
سرکرده گروه تکفیری جبهه النصره بر این باور است که نبرد القلمون برای گروهش نبردی سرنوشت ساز است، چون این نبرد سرنوشت نبرد النصره جهت سیطره بر دمشق و براندازی نظام در سوریه را مشخص می کند و همان گونه که برای حزب الله که از مرزهای شرقی لبنان محافظت می کند، نبرد القلمون نبرد سرنوشت سازی است.
الجولانی فروپاشی حزب الله را با فروپاشی نظام در سوریه مرتبط دانست و اگر سقوط نظام در سوریه منتهی به فروپاشی حزب الله نشود، آن را در جنوب لبنان به عنوان مهمترین پایگاه این حزب محدود و محصور خواهد کرد، حتی در آن شرایط نیز به دلیل وجود دشمنان بسیار داخل لبنان، ادامه بقایش با مخالفت های داخلی مواجه خواهد شد.
البته ابو محمد الجولانی فراموش نمی کند که حزب الله را درباره تحولات آینده میدانی تهدید کند و با لحنی تمسخر آمیز بگوید: اگر تنها ابو مالک التلی، سرکرده جبهه النصره در منطقه القلمون اینگونه حزب الله را به وحشت انداخته و موجب شده این گروه وارد عرصه درگیری ها و نبردها در منطقه القلمون شود، پس اگر جبهه النصره و یا جیش الفتح وارد رویارویی با حزب الله شوند، در آن صورت چه سرنوشتی در انتظار این حزب خواهد بود. وی تاکید کرد که نبرد سرنوشت جبهه النصره با حزب الله پیش رو است و گریزی از آن نیست.
یازده: متهم کردن داعش و نفی گروه مسلح خراسان
الجولانی گفت که عناصر داعش به جبهه النصره در منطقه القلمون حمله کرده و این گروه را در این منطقه دور زده و در حمایت از نظام سوریه، مانع رویارویی جبهه النصره و ارتش سوریه می شوند و این موضوعی است که نه تنها در منطقه القلمون که در دیگر مناطق سوریه مانند حسکه، دیر الزور و حلب نیز مشاهده شده است.
وی دلیل این اقدام داعش را وجود منافع و اهداف مشترک و چیزی مشابه آن بین داعش و نظام سوریه دانست و وجود گروهی به نام «جماعت خراسان» که آمریکا اظهار می کند، حملاتی هوایی علیه مواضع آن در سوریه انجام داده را نفی کرد.
الجولانی تاکید کرد که جبهه النصره در صفوف خود عناصری دارد که منتسب به منطقه خراسان هستند که نام قدیم منطقه جغرافیایی است که ایران و افغانستان و برخی از مناطق آسیای مرکزی را شامل می شود.
دوازده: پیام های الجولانی از نحوه پوشش و صندلی که بر آن نشسته بود
با وجودی که ابو محمد الجولانی چهره خود را آشکار نکرد و یا خود را معرفی نکرد، اما تاکید داشت که لباسی محلی که مردم شام یا همان سوریه به تن می کنند، بر تن کند و به نظر می رسد، وی به این طریق تلاش می کند، هویت سوری خود را نشان دهد و اینکه وی پوشش افغانی که معروف است، داعش و برخی دیگر از گروه های تکفیری به تن می کنند، بر تن نداشت. از سوی دیگر، نشستن سرکرده جبهه النصره بر صندلی گران قیمت و فاخر سوالاتی درباره درآمدها و عایدات این گروه مطرح کرد.
این درحالی است که فعالان سوری تصریح کردند که صندلی که الجولانی بر آن تکیه زده بود، از آن دفتر «خیر الدین السید»، استاندار ادلب است و برای اثبات ادعای خود تصاویری ارائه دادند که نشان می داد، پیشتر این صندلی و صندلی های موجود مورد استفاده استاندار ادلب بود و از این اقدام الجولانی اینگونه برداشت کردند که وی به این ترتیب درصدد بوده تا جبهه النصره را به عنوان گروهی معرفی کند که توان اداره مناطقی که آنها را تصرف می کند، دارد و می تواند به عنوان جایگزین واقعی نظام مطرح شود.
این مصاحبه الجولانی دومین ظهور وی در رسانه ها شمرده می شود و مصاحبه اول وی با همین شبکه در دسامبر 2013 انجام شده بود که در آن مصاحبه نیز الجولانی چهره خود را نمایان نکرده بود و در هر دو مورد الجزیره مدعی شد که مصاحبه در مناطق تحت سیطره گروه های مسلح در سوریه انجام شده است.
سرکرده گروه تکفیری النصره رابطه ایران و سوریه را رابطه ای مبنی بر ائتلاف و هم پیمانی توصیف کرد و گفت که اسد خود کشور و مملکتش را بنا کرد و سپس موضوع رابطه اش با تهران مطرح شد، در حالی که حزب الله لبنان و جنبش انصار الله یمن و دیگر گروه های شیعی در واقع ساخته و پرداخته ایران هستند.
وی افزود: ایران به واسطه گروه های شبه نظامی شیعی و نه نیروهای نظامی در سوریه حضور دارد و حضور نظامی ایران در سوریه به سطح «کارشناسان نظامی» محدود می شود و آمریکا به این جهت منطقه را به ایران تسلیم کرده تا بین کشورهای منطقه درگیری و جنگ روی دهد و سپس برای پایان دادن به این جنگ ها به این کشور (آمریکا) روی آورده شود.
وی درباره «طوفان قاطعیت» گفت که احتمال می دهد، چنین عملیاتی در سوریه رخ دهد و دلیل این مدعا را در این دانست که حکام و شیوخ عرب از تاج و تخت خود حمایت و دفاع می کنند و مردم نزد آنها ارزش و بهایی ندارند، علاوه بر اینکه آنها به غرب نیز وابسته هستند.
در ادامه الجولانی به انقلاب های مردمی که کشورهای منطقه شاهد آن بود، پرداخت و تاکید کرد که «ایمن الظواهری»، رهبر گروه القاعده در سخنانی خواهان حمایت از این انقلاب ها شد.
اما به اعتقاد وی اغلب این انقلاب ها به این جهت شکست خوردند، چون ارتش های منطقه که میلیون ها دلار صرف آنها شده، برای حمایت از مردم و ملل منطقه تشکیل و تسلیح نشده اند، بلکه هدف از تشکیل این ارتش ها تسلط و حاکمیت بر این مردم بوده است، به همین دلیل مردم علیه آنها قیام کردند. به همین دلیل است که این ملت ها به آزادی مورد نظرشان دست نمی یابند، مگر آنکه ارتش هایی مخصوص خود تشکیل دهند.
وی گفت: این «عبد الفتاح السیسی»، رئیس جمهوری مصر نبود که علیه «محمد مرسی»، رئیس جمهوری سابق و برکنار شده این کشور قیام کرد، بلکه این آمریکا بود که علیه مرسی قیام کرد و در این بین السیسی تنها یک ابزار بود. الجولانی از اخوان المسلمین خواست فعالیت ها و اقدامات مسالمت آمیز کنار نهند و سلاح به دست گیرند.
درباره جبهه گیری برخی طرف های بین المللی مانند آمریکا و کشورهای غربی علیه برخی از گروه ها و رژیم های منطقه ای الجولانی گفت: رابطه با سازمان القاعده یا عدم ارتباط با آن دلیل جبهه گیری آمریکا و غرب علیه آنها نیست، چون رژیم سابق عراق به رهبری صدام حسین یا جنبش حماس در نوار غزه، هیچ ارتباطی با القاعده ندارند، ولی در فهرست تروریسم این کشورها قرار دارند. بنابراین آنچه مطرح است، قضیه نظام حاکم بر جهان و حاکمیت آمریکا بر آن است و اینکه هرکس و هر طرفی از سیطره این نظام خارج شود، اتهامات آماده شده اند تا به آنها وارد شود.
به اعتقاد الجولانی داعش در عراق بسیار سخت تر و جدی تر از آنچه در سوریه شاهد آن هستیم، مبارزه می کند و دلیل این امر را در این دید که اغلب سرکردگان و فرماندهان داعش عراقی الاصل هستند و تاریخ قدیمی در مبارزه و جنگ در این گروه دارند.
در مقابل الجولانی تاکید کرد که جبهه النصره در سوریه توامان دو کار انجام می دهد، هم مبارزه می کند و می جنگد و هم تمام نیازهای مردم را تامین و تسهیلات لازم از جمله آب و برق و انجام معاملات مورد نیاز را برای آنها برآورده می کند.
با این حال وی آنچه آن را «ایستادگی و مقاومت مردم سوریه» توصیف کرد، را ستود و تصریح کرد که مسلمانان به عزت و بزرگی خود نخواهند رسید، جز با توسل به راه و خط مشی که اهل شام (منظور مردم سوریه) برای آزادسازی دمشق پیش گرفته اند.
گروه تروریستی تکفیری جبهه النصره تا پیش از آغاز بحران سوریه در 15 مارس سال 2011 میلادی گروه شناخته شده ای نبود و تنها پس از انفجارها تروریستی که مراکز نظامی و امنیتی نظام سوریه در ماه های اولیه ورود بحران سوریه به مرحله حمل سلاح و مبارزه مسلحانه علیه نظام و برعهده گرفتن مسئولیت این انفجارها توسط جبهه النصره، این گروه در عرصه میدانی سوریه شناخته شد و به تدریج برخی از مناطق شمالی و جنوبی سوریه را تصرف کرد و به اشغال خود درآورد.
یک: عدم چشم پوشی از بیعت با گروه القاعده
ابو محمد الجولانی در مصاحبه اش به نیت و قصد این گروه از چشم پوشی و صرف نظر کردن از بیعت یا قطع ارتباط با گروه القاعده، به خصوص پس از انتشار گزارش های رسانه ای در این اواخر مبنی بر قصد این گروه از قطع رابطه با القاعده و باطل کردن بیعتش با القاعده هیچ اشاره ای نکرد.
وی در سخنانش به این نکته اشاره کرد که در خصوص استراتژی گروهش و ترتیب بندی اهداف و اولویت هایش، سرکرده القاعده وی را راهنمایی می کند و اینکه توصیه های الظواهری بر این نکته تاکید دارد که «آنچه در سوریه اهمیت دارد، براندازی نظام در این کشور و هم پیمانانش در این کشور مانند حزب الله و دستیابی به تفاهم با گروه های دیگر برای برپایی و تاسیس حکومت اسلامی و همچنین عدم استفاده از سرزمین شام به عنوان نقطه سرآغاز و انجام حملاتی علیه غرب است تا موجب ایجاد هرج و مرج در نبردها و درگیری های جاری در این کشور نشود.
دو: عدم حمله به غرب منوط به پیش شرط هایی می باشد
با توجه به راهنمایی ها و توصیه های ایمن الظواهری، الجولانی تاکید کرد که جبهه النصره از کشور سوریه به عنوان پایگاهی برای انجام حملات و عملیات های خود علیه غرب و آمریکا استفاده نمی کند.
با این حال وی این عدم اقدام جبهه النصره را منوط به عدم ادامه حملات هوایی ائتلاف بین المللی موسوم به ضد داعش به رهبری آمریکا علیه مقرهای این گروه در سوریه دانست و در صورت ادامه این عملیات، تمام گزینه ها روی میز النصره خواهد بود و این گروه دفاع از خود را حق خود می داند و غرب و آمریکا شاهد اقداماتی خواهد بود که به سود آن نخواهد بود.
سه: مشروط بودن امنیت علوی ها و اقلیت های سوریه
از سوی دیگر ابو محمد الجولانی پیام های اطمینان بخشی به طایفه علوی های سوریه داد، اما دادن امنیت به آنها را مشروط به شروطی کرد.
وی درباره این شروط گفت که اهل سنت دارای کینه های بسیاری از طایفه علوی هاست که «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه منتسب به آن است و این طایفه مرتکب اعمالی شده که موجب شده تا آنها از دین اسلام براساس دیدگاه و نظر اهل علم خارج شوند.
اما الجولانی مدعی شد که جنگ آنها، جنگ انتقامجویانه نیست و جبهه النصره تنها با طرف هایی می جنگد که به روی این گروه سلاح برمی دارد و با آن مبارزه می کند.
شروط مورد نظر الجولانی برای در امان ماندن علوی ها به گفته وی آن است که «هر منطقه علوی نشین باید اعلام کند که از نظام سوریه و اقداماتش مبراست و جوانان آنها باید از حضور در صفوف نظام ممانعت کنند و به دین اسلام باز گردند، چون جبهه النصره برادر آنهاست و از آنها دفاع می کند.
سرکرده جبهه النصره همچنین پیام های اطمینان بخشی درباره سرنوشت اقلیت ها در سوریه به ویژه مسیحیان و دروزیان داد و تاکید کرد که گروهش با آنها با سعه صدری که در اسلام وجود دارد و براساس احکام شریعت تعامل خواهد کرد و جبهه النصره کسی را تکفیر نخواهد کرد، چون تکفیر مسلمان نیازمند فتواست !!
ابو محمد الجولانی در ادامه مدعی شد که دلایل و مستنداتی در اختیار دارد که هماهنگی موجود بین آمریکا و نظام سوریه را ثابت می کند و بر حمایت آمریکا از نظام سوریه تاکید دارد و یکی از دلایل این امر پروازهای متناوب و مستمر جنگنده های ائتلاف بین المللی آمریکا و ارتش سوریه بر بمباران مواضع و نقاطی خاص و گاهی همزمان با یکدیگر است.
الجولانی گفت: آمریکایی ها نقش بزرگی در حمایت از نظام در سوریه دارند و این حمایت از طرق مختلفی صورت می گیرد که بارزترین آنها، بمباران مقرها و مواضع جبهه النصره است که از مسلمانان دفاع می کند و این بمباران ها زمانی تشدید می شود که النصره خطری برای نظام در سوریه تشکیل دهد یا آن را تحت فشار بگذارد.
وی نقش آمریکا و ائتلاف بین المللی اش را آرام کردن مردم سوریه برای رسیدن به راه حل سیاسی در خصوص بحران سوریه آن هم بر اساس منافع مورد نظر این کشورها دانست.
پنج: رد راه حل سیاسی
سرکرده جبهه النصره بار دیگر بر رد و عدم پذیرش حضور و مشارکت در هرگونه تلاش منطقه ای و بین المللی برای دستیابی به راه حل سیاسی در سوریه چه از طریق ژنو و غیره تکرار و تاکید کرد، عناصرش که آنها را «مجاهدین» نامید، با قدرت سلاح اوضاع و شرایط موجود را تغییر خواهند داد و نظام در سوریه و «بشار اسد» را سرنگون خواهند کرد.
الجولانی در این خصوص پیش بینی کرد که سرنگونی نظام در سوریه چندان به درازا نخواهد کشید و نبردها در سوریه به پایان خود نزدیک می شود.
شش: النصره قصد اعلام تشکیل امارت برای خود به این زودی ها را ندارد
الجولانی تاکید کرد که جبهه النصره همچنان در مرحله از پیش رو برداشتن گروه های دیگر و گروه هایی است که با آن مبارزه می کنند و در مرحله کنونی تلاشی برای تاسیس امارت یا دولتی اسلامی برای خود ندارد، اگرچه وی در ادامه تاکیداتش افزود که النصره سعی می کند تا شریعت را در مناطق تحت تصرفش پیاده و پایه های آن را تحکیم کند تا مسلمانان از برکت آن بهره مند شوند.
هفت: نظام سوریه را در دمشق باید سرنگون کرد
سرکرده جبهه النصره با وجودی که بر اهمیت نبرد ساحل تاکید دارد و بالطبع منظور وی استان لاذقیه است که بر سواحل دریای مدیترانه قرار دارد و اغلب ساکنان آن را علوی تشکیل می دهند و اینکه به اعتقاد وی در طول چهار سالی که از بحران سوریه می گذرد، مناطق علوی نشین از رخ دادهای جاری در سوریه در امان بودند و عناصر جبهه النصره به مناطق علوی نشین نزدیک شده اند و این مناطق هم اکنون زیر آتش النصره قرار دارد، اما نبرد واقعی و تاثیر گذار علیه نظام را باید در دمشق جستجو کرد و آنجاست که نظام سوریه سرنگون می شود نه شهر «قرداحه» (که زادگاه بشار اسد و بسیاری از مسئولان نظام شمرده می شود).
ابو محمد الجولانی در بخشی از مصاحبه خود به شدت هرگونه دریافت کمک مالی یا حمایت از دولت، کشور یا طرف منطقه ای یا بین المللی را رد کرد و این موضوع را امری مردود از دیدگاه گروهش دانست و تاکید کرد که دریافت چنین کمک یا حمایتی به معنای سرسپردن به خواسته های آن طرف است و این موضوعی است که النصره آن را نمی پذیرد.
با این حال الجولانی خاطر نشان کرد که گروهش کمک ها و هدایای شخصی و خصوصی را از مسلمانانی که جبهه النصره و القاعده را دوست دارند، دریافت می کند.
وی همچنین به غنیمت ها و برخی اعمال و کارهای تجاری و اقتصادی اشاره کرد که جبهه النصره در مناطق تحت تصرفش دست به آن می زند و برایش درآمد زایی دارد و موجب می شود تا این گروه به خودکفایی و استقلال داخلی برسد.
نه: ائتلاف استراتژیک با گروه «جیش الفتح»
در حالی که گزارش های رسانه ای به این نکته اشاره می کنند که جبهه النصره مهمترین گروه و بارزترین آن در تشکیل ائتلاف تروریستی موسوم به «جیش الفتح» است و اینکه این گروه طی دو ماه گذشته توانسته، بر شهر ادلب، مرکز استان ادلب، در شمال غربی سوریه و مناطق گسترده ای در ریف آن تسلط پیدا کند و همه و همه اینها از سوی این گزارش ها تلاش النصره برای بهبود وجهه اش و دستیابی به حمایت آمریکا و غرب و خروج از فهرست تروریسم این کشورهاست، الجولانی تاکید کرد که «جیش الفتح» صرف نظر از اینکه چه گروهی آن را هدایت و رهبری می کند، ائتلافی استراتژیک متشکل از تعدادی از گروه های مسلح اسلامگرا (یا در واقع همان تکفیری) است.
وی تاکید کرد که در جنگ جاری در سوریه جبهه النصره در راس حملات قرار دارد و در این بین اگر مشاهده شده است که جبهه النصره به ائتلاف یا همان اتاق عملیات «جیش الفتح» ملحق شده، هدف تصرف استان ادلب و تسلط بر آن بوده و از این حیث ائتلافی استراتژیک و استوار بر اصل شورا، صرف نظر از اینکه چه گروهی آن را هدایت و رهبری می کند، شمرده می شود.
سرکرده گروه تکفیری جبهه النصره بر این باور است که نبرد القلمون برای گروهش نبردی سرنوشت ساز است، چون این نبرد سرنوشت نبرد النصره جهت سیطره بر دمشق و براندازی نظام در سوریه را مشخص می کند و همان گونه که برای حزب الله که از مرزهای شرقی لبنان محافظت می کند، نبرد القلمون نبرد سرنوشت سازی است.
الجولانی فروپاشی حزب الله را با فروپاشی نظام در سوریه مرتبط دانست و اگر سقوط نظام در سوریه منتهی به فروپاشی حزب الله نشود، آن را در جنوب لبنان به عنوان مهمترین پایگاه این حزب محدود و محصور خواهد کرد، حتی در آن شرایط نیز به دلیل وجود دشمنان بسیار داخل لبنان، ادامه بقایش با مخالفت های داخلی مواجه خواهد شد.
البته ابو محمد الجولانی فراموش نمی کند که حزب الله را درباره تحولات آینده میدانی تهدید کند و با لحنی تمسخر آمیز بگوید: اگر تنها ابو مالک التلی، سرکرده جبهه النصره در منطقه القلمون اینگونه حزب الله را به وحشت انداخته و موجب شده این گروه وارد عرصه درگیری ها و نبردها در منطقه القلمون شود، پس اگر جبهه النصره و یا جیش الفتح وارد رویارویی با حزب الله شوند، در آن صورت چه سرنوشتی در انتظار این حزب خواهد بود. وی تاکید کرد که نبرد سرنوشت جبهه النصره با حزب الله پیش رو است و گریزی از آن نیست.
یازده: متهم کردن داعش و نفی گروه مسلح خراسان
الجولانی گفت که عناصر داعش به جبهه النصره در منطقه القلمون حمله کرده و این گروه را در این منطقه دور زده و در حمایت از نظام سوریه، مانع رویارویی جبهه النصره و ارتش سوریه می شوند و این موضوعی است که نه تنها در منطقه القلمون که در دیگر مناطق سوریه مانند حسکه، دیر الزور و حلب نیز مشاهده شده است.
وی دلیل این اقدام داعش را وجود منافع و اهداف مشترک و چیزی مشابه آن بین داعش و نظام سوریه دانست و وجود گروهی به نام «جماعت خراسان» که آمریکا اظهار می کند، حملاتی هوایی علیه مواضع آن در سوریه انجام داده را نفی کرد.
الجولانی تاکید کرد که جبهه النصره در صفوف خود عناصری دارد که منتسب به منطقه خراسان هستند که نام قدیم منطقه جغرافیایی است که ایران و افغانستان و برخی از مناطق آسیای مرکزی را شامل می شود.
دوازده: پیام های الجولانی از نحوه پوشش و صندلی که بر آن نشسته بود
با وجودی که ابو محمد الجولانی چهره خود را آشکار نکرد و یا خود را معرفی نکرد، اما تاکید داشت که لباسی محلی که مردم شام یا همان سوریه به تن می کنند، بر تن کند و به نظر می رسد، وی به این طریق تلاش می کند، هویت سوری خود را نشان دهد و اینکه وی پوشش افغانی که معروف است، داعش و برخی دیگر از گروه های تکفیری به تن می کنند، بر تن نداشت. از سوی دیگر، نشستن سرکرده جبهه النصره بر صندلی گران قیمت و فاخر سوالاتی درباره درآمدها و عایدات این گروه مطرح کرد.
این مصاحبه الجولانی دومین ظهور وی در رسانه ها شمرده می شود و مصاحبه اول وی با همین شبکه در دسامبر 2013 انجام شده بود که در آن مصاحبه نیز الجولانی چهره خود را نمایان نکرده بود و در هر دو مورد الجزیره مدعی شد که مصاحبه در مناطق تحت سیطره گروه های مسلح در سوریه انجام شده است.