غلامحسین پیروانی می گوید که در طول دوران مربیگری ام نه دلالی کردم و نه حق کسی را خوردم اما آخر سر با شعار حیا کن رها کن از فجر رانده شدم و در حالی که حق من این برخوردها نبود از فجر بیرون آمدم.

گروه ورزشی مشرق - شاغلام از آن دسته مربیانی است که هرگز تحت هیچ شرایطی از چارچوب خود خارج نشدند. غلام پیروانی این روزها به دور از هیاهوی فوتبال و حواشی آن ترجیح می دهد سر زمین کشاورزی اش حاضر شود.

سرمربی اسبق تیم ملی امید هنوز هم دلش از برخوردهای آخر گرفته است. شیرازی با حجب و حیا در گفتگو با مشرق از پیشنهادی که استقلالی ها برای هدایت تیمشان به او ارائه کردند می گوید و اینکه هرگز حاضر نشد فجر را تنها بگذارد تا به شهرت و پول بیشتر برسد. گفتگوی خبرنگار ما را با غلامحسین پیروانی در زیر بخوانید:

* کارخانه بازیکن‌سازی شاغلام چند وقتی است که تعطیل شده؟
بله درست می گویید. جبر زمانه است دیگر چه می شود کرد. واقعا حیف از آن تیم فجر سپاسی. تیمی که بازیکنانی مثل رحمتی، داریوش یزدانی، غلامرضا رضایی، افشین پیروانی و ... را تحویل فوتبال مان داد. کدامیک از تیم ها به اندازه فجر بازیکن سازی می کرد؟ باید کل فوتبال مملکت به خاطر سقوط این  تیم به لیگ یک عزادار باشد.
 
* چه شد که فوتبال شیراز به این حال و روز دچار شد؟ اول برق رفت و بعد فجر شهید سپاسی.
بی پولی تیم‌های شیرازی را نابود کرد. نمی دانم چرا به تیم‌هایی مثل سپاهان و ذوب آهن پول رسید ولی به  تیم های شیرازی نه. می گویند که تیم هایی مثل فولاد و ذوب آهن خصوصی‌اند! یکی نیست بگوید که مگر کارخانه فولاد و ذوب آهن خصوصی هستند که این تیم ها خصوصی باشند؟ واقعا در حق تیم های شیرازی خیلی اجحاف شد. شک ندارم چند سال دیگر خیلی‌ها متوجه این می‌شوند که با سقوط فجر چه ضربه‌ای به فوتبال ایران وارد شد.
 
* بعد از سقوط فجر برای غلام پیروانی هم دیگر دل و دماغ مربیگری باقی نماند.
اتفاقات زیادی باعث شد که تصمیم به دوری از فوتبال را بگیرم. ناکامی تیم المپیک باعث شد شرمنده مردم شوم و همیشه از این بابت از آنها خجالت زده هستم. جدا از این، روزهای آخری که در فجر بودم، هواداران دلم را شکستند. من امتحانم را بارها و بارها پس داده بودم. شما خودتان بهتر می دانید که برخی تیم‌ها در روزهای نداری ما چه خرج هایی می‌کردند. اما فجر بدون ستاره، با تلاش جوانانش همیشه برای تیم های بزرگ دردسر درست کرد. واقعا برخوردهایی که اواخر با من شد حقم نبود و یک جورهایی دلم شکست. برای قضاوت کردن در مورد عملکردها باید همه چیز را با هم دید نه اینکه فقط چشم ها را برای ناکامی ها بازکرد. باید می دیدند خروجی کار غلام پیروانی در سال‌هایی که فجر همه زندگی اش بود چیست.
 
* دقیقا دل شما از چه حرف هایی گرفته؟
 خب گفتند پیروانی حیا کن، تیم فجر را رها کن! کاری به سوابقم ندارم. اما سوال من اینجاست. مگر از فجر به من چه چیزی رسیده بود که آنها اینطور علیه من شعار دادند؟ در آن 11 سالی که در فجر بودم، کل دریافتی قراردادم 450 میلیون تومان شد. چرا؟ چون پیروانی عاشق فوتبال است و مثل بعضی ها کاسب نیست. به خاطر دلم بود که سرمربیگری فجر را می کردم. نه دلالی کردم و نه حق کسی را خوردم. یک سری جوان را بر حسب شایستگی هایشان وارد لیگ برتر کردم.
 
* غلام پیروانی هیچ وقت از استقلال یا پرسپولیس پیشنهاد نداشت؟
چرا داشتم. زمان مدیریت امیدوار رضایی در استقلال بود که سرمربیگری این تیم به من پیشنهاد شد. اما دلم نیامد بروم. شاید با حضور در استقلال از نظر حرفه ای شرایط دیگری برایم رقم می خورد اما نتوانستم  فجر را تنها بگذارم .

* پشیمان نیستید؟ روی نیمکت استقلال که می نشستید هم پول بیشتری گیرتان می آمد و هم شهرت بیشتری نصیبتان می شد.
نه که پشیمان نیستم. خدا را شکر از نظر مالی هم مشکلی ندارم. شما درست می گویید در آن مقطع می توانستم به شهرت و پول بیشتری برسم اما هنوز هم می گویم تنها گذاشتن تیمی که دستش خالی بود منصفانه به نظر نمی رسید. من این کار را نکردم و شاید اگر خیلی ها جای من بودند، استقلال را انتخاب می کردند.

 
* این روزها حرف و حدیث در مورد انتخاب سرمربی استقلال زیاد است. اگر به عقب بازگردیم، پیروانی به جای استقلال، فجر را انتخاب می کند؟
هر کسی سرمربی استقلال می‌شود مبارکش باشد. اما اگر هزار بار دیگر هم شرایط مشابه تکرار شود، باز هم فجر را انتخاب می‌کنم. شما نمی دانید که فجر برای من چه تیم با ارزشی است. از وقتی که این تیم سقوط کرد، غم بزرگی به دل من نشست. تیمی که با دو میلیارد می شد اداره شود، چرا باید حالا در لیگ یک باشد؟ دلم شکسته و کسی از درونم با خبر نیست.
 
* اگر فجر دوباره لیگ برتری شود، باز هم روی نیمکتش می نشینید؟
با اینکه فجر را خیلی دوست دارم اما دیگر به این تیم باز نمی‌گردم. فعلا ترجیح می‌دهم از فوتبال دور باشم. البته از فوتبال حرفه ای. وگرنه من که کلا نمی توانم از فوتبال دل بکنم. در حال حاضر جدا از اینکه سرمربی تیم پیشکسوتان شیراز هستم، چند مدرسه فوتبال هم افتتاح کرده و به امورات آنها رسیدگی می کنم.

* البته شنیده ایم به امور زراعی و اداره گاوداریتان هم مشغول هستید.
خدا رفتگان همه را بیامرزد. پدرم مرد زحمتکشی بود. بعد از ایشان دامداری و اراضی کشاورزی به یادگار ماندند تا از حضور در فضای تولیدی احساس راحتی کنم. به همین دلیل گاهی اوقات به امور کشاورزی می‌پردازم تا آرامش بیشتری داشته باشم.
 
* بالاخره پس از کش و قوس های فراوان، کارلوس کی‌روش ماندنی شد. شما موافق ماندن این مربی بودید یا رفتنش؟
از نظر نتیجه، من هم از کی‌روش راضی نیستم اما واقعیت این است که این مربی به تیم ملی ما شخصیت داده است. کی‌روش بازیکن سالاری را از تیم ملی ریشه‌کن کرده و این خدمت بزرگی به فوتبال مان است. فقط نباید نتایج ببینیم. باید اینجور مسایل را هم در نظر بگیریم.

* اما گاهی اوقات رفتارهای کی‌روش باعث ایجاد حاشیه می‌شود.
نمی خواهم وارد جزئیات شوم چون از آنها اطلاعی ندارم اما وقتی به کار فنی یک نفر اعتقاد داریم باید در چارچوبی مشخص به خواسته‌هایش هم احترام بگذاریم.

* به آینده تیم ملی خوش بین هستید؟
با نفراتی که به تیم ملی اضافه شدند بله. خوشبختانه با توجه به سطح نه چندان بالای مرحله گروهی مسابقات انتخابی جام جهانی دست کی‌روش برای بازی دادن جوان تر ها باز است و این کمک می کند تا تغییراتی که از نظر کاهش میانگین سنی تیم ملی مد نظر همه است ایجاد شود.

* شاغلام در لیگ پانزدهم روی نیمکت هیچ تیم لیگ برتری نخواهد نشست؟
(با خنده) نه چون روحیاتش باب میل برخی مدیران نیست.

* چند جمله هم از ماه ضیافت الهی بگویید. معمولا شما در ماه مبارک رمضان در رثای امام اول شیعیان با نوای خوش نوحه سرایی می کنید.
چه کسی دلش نمی‌خواهد از این خوان با برکت توشه بر دارد؟ رمضان که می‌رسد باید به فکر نزدیک تر شدن به پروردگار بود. انشاا... که همه ما این فرصت را مغتنم بشماریم و نهایت بهره را ببریم.

* با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
من هم از شما تشکر می‌کنم. موفق و موید باشید.