پس از برگزاری مراسم باشکوه تشییع پیکر مطهر ۲۷۰ شهید تازه تفحص شده هشت سال دفاع مقدس شبکه‌های اجتماعی پر شد از تصاویری که ملت ایران از این حادثه تاریخی ثبت کرده بودند.

گروه فضای مجازی مشرق- یکی از به یادماندنی‌ترین حوادث انقلاب در روز سه‌شنبه 26 خرداد با حضور پرشور و پرمضمون ملت ایران در تشییع دردانه‌های به میهن بازگشته رقم خورد. تصاویر بسیاری نیز از سوی رسانه‌ها پس از برگزاری این مراسم منتشر شد که گویای حضور پرشور، پرنشاط و خستگی‌ناپذیر مردم بود.

اما در میان تصاویری که با لنز‌های حرفه‌ای سعی داشتند گوشه‌ای از این همایش عظیم را به تصویر بکشند هرکسی علاقه‌مند بود تا یک یا چند تصویر از تشییع باشکوه پیکر مطهر شهدا را از طریق تلفن همراه برای خود به یادگار بردارد.


یادگاری‌هایی که قرار بود حضور پرشکوه و حماسی مردم تهران را برای ثبت در تاریخ به اشتراک بگذارد. اینجا دیگر مهم نیست تنظیم زاویه دوربین را بلد باشی یا تنظیمات دوربین تلفن‌همراهت بروز باشد.حتی اگر کمی دستت لرزید و عکس تار شد، مهم نیست چراکه توانسته‌ای یکی از به یادماندنی‌ترین حوادث انقلاب را به تصویر بکشی.

*یکی از به یادماندنی‌ترین حوادث انقلاب به روایت مردم

پس از برگزاری مراسم باشکوه تشییع پیکر مطهر 270 شهید تازه تفحص شده هشت سال دفاع مقدس با حضور پرشور اقشار مختلف مردم تهران شبکه‌های اجتماعی پر شد از تصاویری که ملت ایران از این حادثه تاریخی ثبت کرده بودند.

در ادامه می‌توانید بخش کوتاهی از این تصاویر به ثبت رسیده را مشاهده کنید، در انتشار این تصاویر سعی شده است تا نام افراد منتشر کننده نیز ذیل تصاویر درج شود:


بی‌نام: معراج شهدا

-معراج شهدا آماده باش زمان زیادی باقی نمانده است... یاران خمینی (ره) در راهند.


حسین دقیق‌پور: آماده سازی جایگاه روز قبل از مراسم تشییع؛ دانشگاه تهران


حسین دقیق‌پور


مرتضی یراقیان

-می‌گفتند یک روز قبل از برگزاری مراسم تشییع قرار است میهمانی برگزار شود... اینجا همان میهمانی خداحافظی یاران خمینی(ره) بود.


مرتضی یراقبافان


مرتضی یراقبافان


فاطمه قاری


فاطمه قاری

- بچه‌ها گفته بودند مراسم ساعت 4 روز سه‌شنبه برگزار می‌شود، در میدان بهارستان؛ مترو را انتخاب می‌کنم بهترین وسیله برای سریع‌تر رسیدن به کاروان شهدا... ایستگاه مترو مملو از جمعیت است... کمی می‌دوم تا خود را از میان جمعیت سریعتر بیرون بکشم، دلم کمی شور می‌زند نکند... نکند کاروان بگذرد و ...


حسام مجتهدزاده: اینجا ایستگاه مترو ملت یک ایستگاه مانده به بهارستان است٬ مردم شعار می‌دادند این همه لشگر آمده به عشق رهبر آمده.

3-4 ساعتی می‌شود که از ساعت 4 گذشته... جمعیت تنگاتنگ هم ایستاده‌اند، گه‌گاه هر کسی که توانسته خود را به روی سکویی برساند و قدش بلندتر شده به سایرین گزارش می‌دهد: «نه هنوز ... هیچ خبری نیست».

همه ایستاده‌اند... هوای تهران امروز کمی شرجی شده قرار بود باران ببارد؛ چقدر می‌چسبد نوشیدن یک لیوان آب خنک صلواتی!


بی‌نام: گرمای آفتاب، خنکای آب، یک صلوات

-چهره همه گل انداخته بود، گویا آفتاب هر لحظه خود را به زمین نزدیک‌تر می‌کرد، شلنگ‌های آب در این انتظار 3 ساعته از داخل مغازه‌ها به بیرون افتاده بود و در دست مردم دست به دست می‌شد... آبش خنک نبود اما عجیب می‌چسبید.

مردی بالای پشت بام هم انگار دارد گل آب می‌دهد، از ریختن خنکای آب در گرمای تهران به روی سر مردم لذت می‌برد.


رفته روی بام مغازه‌اش و با شلنگ آب گرفته بود روی تشییع کننده‌ها که خنک شوند

-بالاخره انتظار به سر رسید...


زهرا فرآورده: کاروان شهدا نزدیک تقاطع 17شهریور

-سربازهای محافظ شهدا یک لحظه آرام و قرار نداشتند؛ فرقی نداشت چه چیز از داخل کیفت دربیاوری برای تبرک، آن را می‌گرفتند بروی چند تابوت می‌کشیدند و به سمت جمعیت پرتاب می‌کردند، نشانه‌هایشان هم هیچ وقت اشتباه نمی‌رفت در دستان صاحبانشان فرود می‌آمد؛ از تسبیح و مهر و جانماز گرفته تا ساعت و کتابچه و خودکار، تبرکی‌های مردم در آسمان پرواز می‌کرد.


sabah khandan


sabah khandan


sabah khandan

-شنیدن صدای یک کودک که سعی می‌کند با همان لحن کودکانه شعار مرگ بر آمریکا را به تقلید از پدرش تکرار کند و فقط می‌تواند آهنگش را بزند خیلی شیرین است.


علی قنبرلو: مرگ بر آمریکا گفتن یک کودک تهرانی در روز تشییع پیکر شهدای گمنام


بی‌نام: هر تریلی حامل شهدا که رد می‌شد سلام نظامی می‌داد و به پهنای صورت اشک می‌ریخت

-چقدر امروز برایم آشناست، کمی فکر می‌‌کنم تا بیاد آورم ... چهره‌ها حرف‌ها دارد، فکر کنم 6 سال پیش بود!


حسام مجتهدزاده: شباهت امروز با نهم دی ماه


بی‌نام: نمایی از طبقه پنجم مجلس


عمودالدین


عمودالدین


عمودالدین

-هنوز خیلی راه مانده ... آن انتظار 4-3 ساعته توان از پاها برده بود، اما نباید خسته شد می‌توان کمی نفس تازه کرد و سپس به راه افتاد؛ کاروان دارد می‌گذرد.


مهدی سعیدی


مرتضی رضائیان


مهدیه یکتا

-آفتاب کم کم غروب می‌کرد و ما به معراج شهدا نزدیک‌ می‌شدیم؛ باید جدی‌تر خداحافظی می‌کردیم «خداحافظ...» اما طاقت وداع کجاست؟!


بی‌نام


بی‌نام: داخل محوطه معراج قبل از ورود شهدا

:


مردم به آب پشت کرده‌اند و رو به شهدا ایستاده‌اند!

و اما در آخر اعلام شد: عملیات کربلای 94 با موفقیت به پایان رسید و یکی از به یادماندنی‌ترین حوادث انقلاب در تاریخ ثبت شد.


عملیات کربلای 94

منبع: فارس