کد خبر 43120
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۲۳:۳۳

يک عضو حلقه اسفنديار مشايي ضمن تخطئه مطلق اصولگرايان اعلام کرد جريان متبوع وي درصدد است برخي اصلاح طلبان را در فهرست انتخاباتي خود قرار دهد!

به گزارش مشرق به نقل از کيهان، عباس اميري فر که دستيار مشايي در شوراي فرهنگي نهاد رياست جمهوري محسوب مي شود، در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: ما اصولگرايان را اصولگرا نمي دانيم و معتقديم اصولگرايي مانند جناح راست سنتي شده و خاصيتش را از دست داده است. ما ناممان اصولگرا نيست. جناح راست وقتي خاصيتش را از دست داد اسمش را عوض کرد. مثلا اسمش را گذاشت آبادگران تا رسيد به اصولگرايي. ما پيشنهاد کرديم در اتاق فکرمان يک اسم مناسبي براي خودمان تعيين کنيم. يک پيشنهادهايي هست اما هنوز به نتيجه نرسيده. اما قطعا اسم ما اصولگرا نيست.
نامبرده که يکي دو سال است در عرصه سياست آفتابي شده و هيچ سابقه فعاليت سياسي ندارد، او هرچند ادعاي حمايت از احمدي نژاد را دارد اما در واقع عليه وي حرف مي زند چرا که احمدي نژاد پس از انتشار فهرست آبادگران- که خود وي در تشکيل اين فهرست مشارکت داشت- و پس از پيروزي آبادگران در انتخابات شوراي شهر دوم، از سوي اين شورا به عنوان شهردار تهران انتخاب شد و بنابراين تخطئه ناشيانه آبادگران به عنوان جناح راست، به نوعي تخطئه احمدي نژاد هم هست.
اميري فر در بخش ديگري از اين مصاحبه ابتدا مدعي رقابت «حاميان دولت» با «اصولگرايان» در انتخابات مجلس نهم شد و گفت: رقابت ميان ما و اصولگرايان است. در جريان اصولگرايي افرادي هستند که از قديم مسئوليت دارند و من نمي خواهم اسمشان را ببرم، چون شما هم مي دانيد که چه کساني هستند. اين عده خاص از قديم مي خواهند مسئول باشند و الان هم که سني از آنها گذشته همچنان حضور در پست ها را دوست دارند در نتيجه مي خواهند مثل دوره قبل احمدي نژاد را تحت فشار بگذارند که با اصولگرايان ائتلاف کند. اما من از شما مي پرسم که نتيجه دور قبل انتخابات مجلس و ائتلاف ما با اصولگرايان چه شد؟ الان مثلا در تهران چند نماينده طرفدار احمدي نژاد هستند؛ خيلي کم. پس چرا ما بايد دوباره ائتلاف کنيم. لزومي ندارد. ما مي آييم افراد مردمي و متقي و چهره هاي جديد و جوان را معرفي مي کنيم. حتي ممکن است افرادي از گروههاي اصلاح طلب که در حاشيه هستند در ليست ما قرار بگيرند(!)
خبرنگار با تعجب پرسيد «يعني اصولگرايان در اين فهرست نيستند اما ممکن است اصلاح طلبان باشند؟ ياللعجب!» که وي پاسخ داد: بله! تمام اصلاح طلبان که با نظام مشکل ندارند. تمام آن 13 ميليون راي دهنده که ضدانقلاب نيستند، اما آنها که به نام اصولگرايي مي خواهند تا آخر عمر قيم مردم باشند قطعا در اين ليست نيستند چرا که مي خواهند تا آخر عمر نماينده مردم باشند(!)
خاطرنشان مي شود با همين سناريوي انحرافي در انتخابات شوراي شهر سوم بود که فهرست اصولگرايان دچار دودستگي شد و به اعتبار همين مسئله هم شماري از اصلاح طلبان وارد شوراي شهر تهران شدند و هم اعتبار دولت به خاطر ناکامي فهرست «رايحه خوش» مورد خدشه واقع شد.
اميري فر در مصاحبه با شرق همچنين از طراحي کسب دوسوم کرسي هاي مجلس توسط جريان متبوع خبر داد و در عين حال گفت خبر هدفگذاري مشايي براي کسب دوسوم کرسي هاي مجلس دروغ و فتنه است. وي ابتدا درباره شانس پيروزي طيف متبوع خود در انتخابات مجلس گفت «من با شما شرط مي بندم [!!] که اين فهرست راي مي آورد». خبرنگار مي پرسد « براي چند کرسي هدفگذاري کرده ايد» و او جواب مي دهد «ما دوسوم کرسي ها را به دست مي آوريم. شما بدانيد اين طيف در مجلس آينده اکثريت مطلق خواهد بود.»
اما چند سطر بعد وقتي خبرنگار مي گويد «اگر يادتان باشد قبلا گفتند مشايي براي کسب حدود دوسوم کرسي هاي مجلس هدفگذاري کرده» که اميري فر اين بار با تکذيب اظهارات خود مي گويد: اين هم يکي از دروغ هايي است که از قول ايشان گفته اند. القاي شبهه يکي از عوامل فتنه و نوعي رودررويي با دولت است.(!)
دستيار مشايي در اين مصاحبه همچنين با ادعاي کذب ديگري گفت: ايشان (مشايي) شکايت هم که مي کند رسيدگي نمي شود مثل شکايت از شريعتمداري کيهان.
کيهان ضمن تکذيب ادعاي اميري فر، آمادگي کامل خود را براي حضور در دادگاه اعلام مي نمايد البته مشروط بر آن که اگر تخلفات متعدد مشايي و تيم وي محرز شود، او و هم قطارانش پشت رئيس جمهور پنهان نشده و مجازات تخلفات خود را بپذيرند. کما اينکه شکايت قبلي مشايي از کيهان نيز با دفاع مستند مدير مسئول کيهان از سوي دادگاه و هيئت منصفه بي اساس شناخته شد.
اميري فر در مصاحبه آشفته خود دروغ هاي شاخدار ديگري نيز عليه کيهان مطرح کرده است که گفتني است نزديک به 7 ماه قبل به درخواست وي و با حضور گروهي که اميري فر از آنها با عنوان جمعيت تازه تاسيس 72 تن ياد مي کرد جلسه اي در کيهان تشکيل شده بود. اميري فر در آغاز آن جلسه با ايما و اشاره و بدون ذکر نام مشايي از مدير مسئول کيهان خواست که عليه مشايي چيزي ننويسد و شريعتمداري در پاسخ گفت؛ اگر قرار باشد درباره هويت واقعي مشايي همه آنچه را که مي دانيم بنويسيم، مثنوي هفتاد من کاغذ مي شود ولي از آنجا که مسير حرکت ايشان را پيش بيني مي کنيم و به اين باور رسيده ايم که وي در آينده اي نزديک چاره اي جز نشان دادن هويت واقعي خود ندارد، براي آگاهي مردم، به نمونه هايي از مواضع مشايي و مغايرت آن با اسلام و انقلاب اشاره کرده و خواهيم کرد. اميري فر باز هم به طور سربسته و به گونه اي که معلوم بود نمي خواست جمع حاضر درباره مشايي چيز بيشتري بدانند از مدير مسئول کيهان خواست به خاطر حفظ وحدت اصولگرايان درباره مشايي چيزي ننويسد که شريعتمداري گفت؛ اساساً ما آقاي مشايي را اصولگرا نمي دانيم و سپس به نمونه هايي از مواضع مشکوک مشايي اشاره کرد و توضيح داد که نگراني کيهان به خاطر ضربه اي است که آقاي مشايي به جايگاه رئيس جمهور خواهد زد. در پي سخنان مدير مسئول کيهان، حجت الاسلام والمسلمين دعوتي که از شخصيت هاي روحاني و شناخته شده و صاحب تاليفات متعددي است به آقاي اميري فر گفت؛ آقاي اميري فر! با اين توضيحات مستدل آقاي شريعتمداري معلوم مي شود که آقاي مشايي شما را فريب داده و شما هم ما را فريب داده ايد. اين اظهارنظر آقاي دعوتي با صلوات بلند حاضران تاييد شد و تعداد ديگري از جمع حاضر ضمن اعتراض به اميري فر، از مدير مسئول کيهان به خاطر توضيحات روشنگرانه اي که داده بود تشکر کردند و همانجا با صداي بلند- که در نوار ضبط شده است- خروج خود از جمع موسوم به 72 تن را اعلام داشتند و چند روز بعد نيز خبر جدايي آنها اعلام شد.
اميري فر در مصاحبه با شرق از گفت وگوي مناظره گونه خود با شريعتمداري خبر مي دهد و اين که من چنين گفتم و او چنان گفت و... اين داستان سرايي در حالي است که نوار آن جلسه موجود است و علاوه بر اميري فر، چند تن ديگر از حاضران نيز با ضبط صوت هاي خود - MP3- تمام سخنان مدير مسئول کيهان و اظهارات ديگران را ضبط کرده و در اختيار دارند و مخصوصا مي توانند درخواست هاي التماس گونه اميري فر از مدير مسئول کيهان براي ناديده گرفتن مواضع مشايي را به وضوح بشنوند.
دستيار مشايي در پايان مصاحبه با بياني مغالطه آميز گفته است: ختم کلام اين است که هرکس احمدي نژاد را قبول دارد، بايد مشايي و معتمدين ايشان را هم قبول داشته باشد. کسي که امام را قبول داشت بايد معتمدين امام و کسي که علي(ع) را قبول داشت، معتمدين علي را هم قبول مي داشت.
بي پايگي اين سخن نيز کاملا روشن است چرا که انتساب به اولياي الهي و امام و رهبري به خودي خود مصونيت و اعتبار نمي آورد و اگر حرمت و احترامي نيز هست که هست صرفا تا زماني است که تخطي و انحرافي صورت نگرفته باشد ضمن اينکه معلوم نيست مقصود از غلوهايي نظير مقايسه رئيس جمهور با علي(ع)، آيا حقيقتا براي دفاع از رئيس جمهور محترم است يا از نوع آن قبيل اظهاراتي که بايد در رده فرصت طلبي و مديحه گويي و... طبقه بندي کرد. جالب است توجه داشته باشيم که همين آقاي اميري فر چند روز پيش، احکام رهبري را به مولوي و ارشادي تقسيم بندي کرده بود!