کد خبر 434513
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۲

بیشتر تیم‌های باشگاهی لیگ برتر ایران پیش از آغاز مسابقات فرصتی طلایی را از دست می‌دهند که این موضوع در طول فصل ناکامی به بار می‌آورد.

به گزارش مشرق، برخی فرصت‌ها هستند که باید آنها را طلایی شمرد؛ فرصتی که اگر از دست رفت، باید قید خیلی چیزها را هم زد؛ علاوه بر آن باید تن به ضرر و زیان‌های زیادی هم داد. این فرصت‌ها در همه جا وجود دارد.

برای یک نقاش شاید یک طلوع زیبا یا یک جنگل مملو از درخت فرصتی طلایی باشد. اگر این نقاش به سادگی از کنار آنها عبور کند، راه برگشتی ندارد و باید قید کشیدن آن نقاشی و البته سودی که بابت فروختن نقاشی احتمالی‌اش به جیب می‌زند را بزند. یک خواننده اُپرا در اولین اجرای خود و در شبی که هزاران مشتاق را به سالن کشیده، فرصتی طلایی دارد تا مخاطبان خود را جلب کند و اگر این فرصت برود باید قید اجراهای بعدی خود را بزند. اگر یک معمار را در نظر بگیرید که به فکر ساختن یک ساختمان است، برای اینکه ساختمان قدرتمندی داشته باشد نیاز به یک فوندانسیون قوی هم دارد. فوندانسیونی که اگر به موقع آن را اجرا نکند و پیمانکاران بعدی بخواهند دیوارکشی را آغاز کنند، این دیوارها با اولین لرزش فرو می‌ریزد، فرو ریختنی که ضرر و زیان زیادی را به جا می‌گذارد و باید قید این دیوارهای ساخته شده را هم زد.

داستان فوتبال ما هم همین است. از دست دادن فرصت‌ها؛ فرصت‌هایی که زمان طلایی‌اش پایان فصل قبلی و فرصتی 50 تا 60 روزه تا آغاز لیگ بعدی است. این فرصت‌ها در لیگ ما همیشه از دست می‌رود و تیم‌ها بازهم درس عبرت نمی‌گیرند. نمونه آن هم این فصل است که اکنون تا آغاز 33 مانده به مسابقات لیگ پانزدهم بسیاری از تیم‌ها یا بلاتکلیف هستند یا تازه از بلاتکلیفی خارج شده‌اند که آن فرصت طلایی‌شان از دست رفته است. نمونه‌اش هم تیم‌هایی مانند راه‌آهن، استقلال خوزستان، فولادنوین اهواز، صبای قم، ملوان، تراکتورسازی و حتی پرسپولیس و استقلال هستند.

راه‌آهن که جزو اموال بابک زنجانی بود و در آخرین روزهای لیگ چهاردهم لیگ برتری باقی ماند، باید واگذار شود که هنوز این اتفاق رخ نداده است. استقلال خوزستان هم شرایطی مشابه دارد و مالک اصلی آن که اموالش مصادره شده حضور ندارد و یکی از بانک‌ها نیز که این باشگاه را در اختیار گرفته قصد تیمداری ندارد. امتیاز فولادنوین باید واگذار شود، صبای قم به مزایده گذاشته شده و بلاتکلیف است و تیم‌هایی مانند تراکتورسازی، پرسپولیس و استقلال هم تمرینات خود را دیر آغاز کرده‌اند. تکلیف واگذاری سهام ملوان هنوز مشخص نشده است و این تیم هنوز مربی‌اش را نمی‌شناسد. خیلی از تیم‌ها هنوز وارد بازار نقل و انتقالات هم نشده‌اند. این بلاتکلیفی فرصت طلایی را از بیشتر تیم‌های لیگ گرفته که باید آن را نشان از ضعف مدیریت در باشگاه‌ها و مجموعه‌های بالاتر آنها دانست. باشگاه‌هایی که با یدک کشیدن پسوند حرفه‌ای نشانی از حرفه‌ای بودن ندارند و نتیجه آن هم یک فصل ناکامی و عذاب دادن هواداران می‌شود.

مدیران ما همان نقاش‌هایی هستند که طلوع زیبای خورشید را از دست داده‌اند و حالا آفتاب لب بوم آنها رسیده است. شاید هم بهتر است این دسته از مدیران را با معماری مقایسه کرد که برای ریختن فوندانسیون ساختمان خود دیر به فکر افتاده و کارگرانش فرصت کمی برای این کار دارند، فرصتی که اگر از دست برود نیمه کاره می‌ماند و پِی ساختمان ضعیف می‌شود.

بلاتکلیفی تیم‌ها یعنی دیر انتخاب شدن مربی و بازیکن؛ یعنی دیر آغاز شدن تمرینات و یعنی از دست رفتن فرصتی طلایی برای آماده‌سازی تیم‌ها. فرصتی طلایی که مربوط به تمرینات پیش فصل می‌شود و بخش اصلی این تمرینات مربوط به دوران بدنسازی است. زمانی که اگر مناسب نباشد باعث ضرر و زیان‌های زیادی خواهد شد. سعید آلوسی، مربی بدنساز ورزشی در این خصوص به تسنیم می‌گوید: «یک مربی برای آماده‌سازی تیمش نیاز به 8 تا 10 هفته زمان دارد که از این مدت زمان حداقل 6 هفته باید به تمرینات بدنسازی اختصاصی پیدا کند و بقیه زمان نیز مربوط به کارهای هوازی، سرعتی، تطبیق آب‌وهوایی و ... است».

حالا اینکه با از دست دادن فرصت آماده‌سازی تیم و زمان اصلی بدنسازی چه زیان‌هایی به تیم وارد می‌شود مسئله‌ای است که آلوسی با تجربه در تیم‌های سپاهان، تراکتورسازی و ... به آن اشاره می‌کند: «ما باید به شرایط بازیکنان دقت کنیم. اینکه بیشتر بازیکنان ایرانی تمرین حرفه‌ای، خواب مناسب و به موقع، تغذیه مناسب و زندگی حرفه‌ای ندارند که در صورت حضور نیافتن در تمرینات پیش فصل، آسیب‌های جدی را در طول فصل خواهند دید. نداشتن تمرین بدنسازی مناسب و به اندازه در طول فصل باعث مصدومیت‌های پی‌درپی بازیکنانی خواهد شد که حرفه‌ای عمل نکرده‌اند. این مصدومیت‌ها ناشی از آماده نبودن بدن بازیکنان است و پارگی رباط صلیبی، مینیسک، همسترینگ و ... آسیب‌هایی است که بازیکنان از نداشتن بدنسازی مناسب دچار آن می‌شوند. این مصدومیت‌ها ضررهای مادی و معنوی زیادی هم به باشگاه‌ها می‌زند و هم به بازیکن».

اگر نگاهی ریشه‌ای به این مسئله داشته باشیم، می‌بینیم که ضعف مدیریت و نداشتن برنامه‌ای مناسب برای بستن تیم‌ها چه آسیب‌های جبران ناپذیری به فوتبال ایران وارد می‌کند. فوتبالی که شاید علت ناکامی‌ها اخیرش بی‌ارتباط با فوتبال باشگاهی نباشد که این روزها هواداران خود را هم از دست داده است. هوادارانی که به تبعیت از همین فوتبال باشگاهی و البته بازیکنانی که از دل همین لیگ به تیم ملی راه یافته‌اند، حتی حاضر نیستند مثل گذشته بازی‌های تیم ملی را از نزدیک تماشا کنند. شاید خیلی‌ها حساب تیم ملی را از باشگاه‌ها جدا بدانند اما این دو مقوله به هیچ‌وجه از یکدیگر جدا نیست.

آلوسی درباره مقوله فوتبال ملی می‌گوید: «از دست رفتن فرصت بدنسازی یک خیانت بزرگ به بازیکنان است. حیف است که جوانان با استعداد فوتبال ما دوران بدنسازی را از دست بدهند و در طول فصل با آسیب‌های سنگین مواجه شوند. این آسیب در نهایت به فوتبال ملی ما می‌خورد، چرا که اگر ما لیگ پرباری نداشته باشیم قطعاً تیم ملی هم نخواهیم داشت».

شاید اینجاست که باید به کارلوس کی‌روش حق داد. حق داد که از سازمان لیگ درخواست کند برای حضور در تورنمنتی مانند جام ملت‌های آسیا لیگ 52 روز تعطیل شود تا بازیکنان را با قرار دادن در تمرینات بدنسازی آماده یک تورنمنت سنگین کند. یا اینکه برای دیدار مقابل ترکمنستان تیم ملی سه مرحله اردوی آماده‌سازی برگزار کند تا بازیکنان به خوبی بدن‌های خود را بسازند. پیشنهاد مربی بدنساز پیشین سپاهان و تراکتورسازی این است که سازمان لیگ فرصت بیشتری به باشگاه‌ها بدهد تا آنها بتوانند دوره بدنسازی بهتری داشته باشند اما اینجا نقش سازمان لیگ چقدر بوده است؟

سازمان لیگ پیش از پایان لیگ چهاردهم، زمان آغاز لیگ پانزدهم را اعلام کرد. این به این معناست که سازمان لیگ باشگاه‌ها را هوشیار کرد که به فکر برنامه‌ریزی برای فصل آینده باشند. یعنی مسیر حرکت خورشید و زمان طلوع آن را اعلام کرد تا نقاشان فوتبال ایران بوم نقاشی خود و رنگ‌ها را آماده کنند و بتوانند نقاشی ارزشمند را روی بوم پیاده کنند.

فوتبال باشگاهی ایران، این روزها خیانتی بزرگ را به چشم می‌بیند. خیانتی که از ضعف مدیریت‌ها گریبان تیم‌ها را می‌گیرد و در این بین ظلم به بازیکنانی می‌شود که مجبور هستند بدون استفاده از فرصت آماده‌سازی وارد مسابقاتی پُر فشار شوند. در این بین فرصت در اختیار باشگاه‌هایی مانند سپاهان، ذوب‌آهن، سایپا و فولاد خوزستان است که توانستند با برنامه‌ریزی بهتر، تمرینات را زودتر از سایر تیم‌ها آغاز کنند و یک قدم جلوتر از رقیبان خود هستند.

لیگ پانزدهم 9 مرداد آغاز می‌شود اما خیلی از تیم‌ها در خواب خرگوشی به سر می‌برند و اینگونه است که لیگ برتر ایران خروجی چندانی ندارد و کیفیت نازل آن دل همه را می‌زند.
منبع: تسنیم